|

«شرق» در گفت و گو با دو کارشناس رفتار مقتدی صدر درباره مسائل عراق را بررسی کرد

تندروی‌هایی برای انحلال پارلمان بغداد

اگرچه در 293 روزی که از بن‌بست سیاسی برای تشکیل دولت و کابینه جدید در عراق پس از برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی ۱۰ اکتبر ۲۰۲۱/ ۱۸ مهرماه ۱۴۰۰ در این کشور می‌گذرد، شاهد وقوع اتفاقات متعددی بوده‌ایم؛ اما به نظر می‌رسد اقدام جریان صدر در چهارشنبه هفته گذشته برای ورود به منطقه سبز بغداد، حمله به پارلمان این کشور و همچنین سر‌دادن شعار علیه جریان چارچوب هماهنگی و جمهوری اسلامی ایران را می‌توان نقطه عطفی دانست که بی‌شک خود آن، منشأ اتفاقات و تحولات بعدی در این کشور خواهد بود؛

تندروی‌هایی برای انحلال 
پارلمان بغداد

عبدالرحمن فتح‌الهی: اگرچه در 293 روزی که از بن‌بست سیاسی برای تشکیل دولت و کابینه جدید در عراق پس از برگزاری انتخابات زودهنگام پارلمانی ۱۰ اکتبر ۲۰۲۱/ ۱۸ مهرماه ۱۴۰۰ در این کشور می‌گذرد، شاهد وقوع اتفاقات متعددی بوده‌ایم؛ اما به نظر می‌رسد اقدام جریان صدر در چهارشنبه هفته گذشته برای ورود به منطقه سبز بغداد، حمله به پارلمان این کشور و همچنین سر‌دادن شعار علیه جریان چارچوب هماهنگی و جمهوری اسلامی ایران را می‌توان نقطه عطفی دانست که بی‌شک خود آن، منشأ اتفاقات و تحولات بعدی در این کشور خواهد بود؛ چرا‌که آن‌گونه که پیداست، مقتدی صدر عملا پروژه آشوب‌سازی سیاسی و هرج‌ومرج خیابانی را کلید زده است و از هیچ‌گونه تحرکی برای به شکست کشاندن تلاش‌های چارچوب هماهنگی در زمینه انتخاب نخست‌وزیر، رئیس‌جمهور و تشکیل کابینه جدید عراق با محوریت این جریان (چارچوب هماهنگی) دریغ نخواهد کرد. پیرو نکته یاد‌شده شماری از هواداران مقتدی صدر در اعتراض به محمد شیاع السودانی، نخست‌وزیر پیشنهادی احزاب چارچوب هماهنگی شیعیان عراق، دست به تظاهرات زدند. آنچه در‌این‌بین حائز اهمیت جلوه می‌کند، آن است که مقتدی صدر اصطلاح رودربایستی و تعارف سیاسی با ایران را هم کنار گذاشته و عملا تهران را هم از تیغ حملات و انتقادات خود گذرانده است. اگرچه به فاصله ساعاتی پس از حمله جریان صدر به پارلمان عراق شاهد صدور بیانیه جریان چارچوب هماهنگی بودیم که از معترضان دعوت شد تا در برابر ایجاد فتنه در کشور هوشیار باشند؛ اما به نظر می‌رسد که عراق از این پس باید خود را برای دور جدیدی از بحران در این کشور آماده کند که از بحران سیاسی به هرج‌ومرج خیابانی کشیده شده است.

 

صدر شمشیر را برای تهران از رو بسته است؟

با اقدام چهارشنبه هفته گذشته جریان صدر مبنی بر عبور از منطقه سبز بغداد، ورود به پارلمان عراق و سر‌دادن شعار علیه جریان چارچوب هماهنگی و به‌خصوص جمهوری اسلامی ایران به نظر می‌رسد که رهبر این جریان یعنی مقتدی صدر عملا شمشیر را برای تهران از رو بسته است. اگرچه با اقدامات دیگری نظیر برگزاری نماز جمعه اعتراضی ۲۴ تیرماه/ ۱۵ جولای و همچنین موج‌سواری و جنجال‌سازی سیاسی و رسانه‌ای با تحریک افکار عمومی روی فایل صوتی منتسب به نوری المالکی، نخست‌وزیر اسبق عراق، گسل بین صدر و تهران شکل گرفته بود؛ اما آیا تداوم شرایط کنونی می‌تواند به اوج‌گیری اختلافات صدر با تهران منجر شود؟

در این زمینه صباح زنگنه در گفت‌وگو با «شرق» معتقد است اگرچه مقتدی صدر در نطق‌ها و مواضع خود گاهی به حمایت مستقیم یا غیرمستقیم جمهوری اسلامی ایران از جریان چارچوب هماهنگی اشاره دارد؛ اما به‌واقع تهران هیچ‌گاه تفاوت، تمایز و تبعیضی بین هیچ‌کدام از شخصیت‌های سیاسی، احزاب، جریان‌ها، گروه‌ها و تشکل‌های عراق قائل نبوده است. به‌واقع تهران همواره سعی کرده است مناسبات و روابط خود و نسبتش با جریان‌های شیعی به‌خصوص جریان صدر را ذیل یک نسبت مثبت و مداوم تعریف کند؛ چرا‌که به باور جمهوری اسلامی همه نیروهای حاضر در عراق می‌توانند در اصلاح امور این کشور، پایان‌دادن به فسادی که حالت سیستماتیک دارد، توقف ناکارآمدی و بهبود وضعیت مردم عراق مؤثر واقع شوند.

کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه ارزیابی خود را درخصوص گسل رهبر جریان صدر با تهران به واسطه سر‌دادن شعار علیه ایران در سایه حمله صدری‌ها به پارلمان عراق این‌گونه ادامه می‌دهد که مقتدی صدر با وجود تمام رقابت‌ها و تنشی که با جریان چارچوب هماهنگی دارد، به دنبال تقابل با جمهوری اسلامی ایران نیست و ضمن مخالفت با هرگونه دخالت کشورهای همسایه در امور عراق، احترام خاصی برای تهران قائل بوده و هست. با در نظر گرفتن این مهم سر‌دادن شعار از سوی افراد منتسب به جریان صدر در جریان حمله چهارشنبه هفته گذشته به پارلمان عراق را نباید اقدامی برنامه‌ریزی‌شده از سوی خود مقتدی صدر دانست؛ چرا‌که جریان صدر یک جریان متشکل، منسجم و یکپارچه و نیست؛ بنابراین بسیاری از جریان‌های چپ، ملی‌گراها، بازماندگان رژیم بعث و دیگر وابستگان به کشورهای منطقه هم که نگاه ضدایرانی دارند، امکان این را پیدا کرده باشند در سایه تحولات جریان صدر شعارهایی علیه جمهوری اسلامی سر بدهند که نباید آن را به طور کامل به جریان صدر نسبت داد.

تحلیلگر مسائل عراق خاطرنشان می‌کند که چون شکل و رفتار جریان صدر یکپارچه نیست، نمی‌توان این جریان را به دلیل سر‌دادن شعار علیه ایران مورد بازخواست قرار داد و مسئولیت را متوجه شخص خاصی در جریان صدر کرد؛ چون ساختار جریان صدر از نظر حزبی به گونه‌ای است که نمی‌توان آن را یک جریان متشکل دانست. البته کارشناس مسائل عراق در پایان گفته‌های خود برای پاسخ به سؤال «شرق» بر این نکته مهم نیز تأکید دارد که رفتارها، اقدامات و اعمالی که از سوی جریان صدر به‌خصوص در مدت 10 ماهی که از بن‌بست سیاسی در عراق می‌گذرد، سر می‌زند، نشان می‌دهد جریان مذکور (صدری‌ها) و شخص مقتدی صدر برای تمام توصیه‌ها، نصایح و دلسوزی‌های کشوری مانند جمهوری اسلامی ایران که به دنبال خیر و صلاح عراق است، ارزشی قائل نیست.

در مقابل قاسم محبعلی نگاهی متفاوت و حتی متضاد نسبت به صباح زنگنه راجع به تحرکات سیاسی جریان صدر به‌خصوص اقدام چهارشنبه هفته گذشته‌اش در حمله به پارلمان و سر‌دادن شعار علیه ایران دارد. به باور سفیر پیشین ایران در مالزی، مقتدی صدر صرفا به دنبال قبضه قدرت کامل در عراق است و به‌همین‌دلیل تلاش جدی دارد تا شرایط به گونه‌ای رقم بخورد که همه جریان‌های رقیب از میدان خارج شوند. به نظر سفیر اسبق ایران در یونان مهم‌ترین جریان رقیب برای صدر تنها چارچوب هماهنگی است که با حمایت ایران دست به فعالیت سیاسی در راستای تشکیل دولت و انتخاب نخست‌وزیر زده است.

آن‌گونه که کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه و جهان عرب در گفت‌وگویش با «شرق» مطرح می‌کند، شخصیت سیاسی مقتدی صدر هم در ایجاد چالش کنونی مؤثر است؛ چرا‌که از دیدگاه محبعلی، مقتدی صدر اساسا یک شخصیت تمامیت‌خواه است و تمایلی ندارد قدرت را با هیچ جریان رقیبی تقسیم کند. به همین دلیل صدر در یک برنامه‌ریزی با خروج خودخواسته و عمدی نمایندگان جریانش از پارلمان عراق، سعی کرد با به‌ راه انداختن هرج‌ومرج سیاسی، جنجال‌سازی رسانه‌ای و همچنین آشوب‌سازی خیابانی، فضا را به سمتی بکشاند که افکار عمومی بر ضد ایران و چارچوب هماهنگی وارد میدان شوند. خصوصا که مطرح‌شدن فردی همچون محمد شیاع السودانی به‌عنوان گزینه جدی چارچوب هماهنگی در جهت تصدی کرسی نخست‌وزیری عراق باعث شد مقتدی صدر عملا ساز جنجال‌سازی، آشوب‌آفرینی و هرج‌ومرج خیابانی را با اقدام چهارشنبه گذشته در حمله به پارلمان عراق و سر‌دادن شعار علیه این جریان (چارچوب هماهنگی) و ایران کلید بزند؛ چراکه اگر جلوی پروسه نخست‌وزیری السودانی گرفته نشود، صدر عملا خود را بازنده انتخابات می‌داند.

اقدامات صدر به کاهش نفوذ ایران در عراق منجر خواهد شد؟

اوج‌گیری تنش فعلی بین جریان صدر و چارچوب هماهنگی را چه اختلاف داخلی در عراق پس از انتخابات زودهنگام ۱۰ اکتبر ۲۰۲۱/ ۱۸ مهر‌ماه ۱۴۰۰ بدانیم یا نه، بسیاری معتقدند دامن‌زدن به اختلاف‌های این دو (جریان صدر و چارچوب هماهنگی) و در ادامه تداوم و تشدید تحرکات و اقدامات جریان صدر می‌تواند به کاهش نفوذ ایران در مهم‌ترین یا یکی از مهم‌ترین کشورهای حوزه محور مقاومت جمهوری اسلامی یعنی عراق منجر شود. این نکته برای تهران بسیار حائز اهمیت است؛ از آن جهت که عراق به‌عنوان سرپل ارتباطی ایران با دیگر کشورهای حوزه محور مقاومت از سوریه گرفته تا لبنان و فلسطین عمل می‌کند.

قاسم محبعلی در یک ارزیابی صریح اذعان دارد بیش و پیش از آنکه بخواهیم به انتقاد از اقدامات، مواضع و سیاست‌های مقتدی صدر در جهت کاهش نفوذ ایران در عراق بپردازیم، باید آسیب‌شناسی دقیق‌تری از برخی عملکردهای کارشناسی خود در این کشور داشته باشیم؛ چرا‌که به هر حال تهران هم در سال‌های اخیر به نحوی در عراق رفتار کرده که همواره انتقادهایی به آن وجود داشته است و این فرصت مغتنمی را در اختیار مقتدی صدر برای جنجال‌آفرینی و آشوب‌سازی علیه چارچوب هماهنگی و ایران فراهم کرده است.

از آن سو، صباح زنگنه سؤال «شرق» را این‌گونه پاسخ می‌دهد: شیوه پوپولیستی مقتدی صدر نهایتا به کاهش نفوذ ایران در عراق منجر خواهد شد. ضمن آنکه دیگر کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای نیز مستقیم و غیر‌مستقیم از هر جریانی که بخواهد یا بتواند در برابر نفوذ ایران در عراق بایستد، حمایت می‌کنند. بنابراین نباید و نمی‌توان منکر ارتباط صدر با ریاض و‌... در جهت کاهش و حتی قطع نفوذ ایران در عراق شد. تحلیلگر ارشد مسائل عراق، گریزی نیز به تأثیر شرایط اقتصادی دو کشور بر روند کنونی می‌زند و پیرو آن وضعیت نامطلوب کنونی در جهت تشدید فضای ضدایرانی در عراق را تا حدی نتیجه برخی کم‌کاری‌های تهران هم می‌داند؛ چرا‌که از نگاه زنگنه، جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر آن‌گونه که باید نتوانسته است سهم خود را در صادرات و تجارت خارجی با عراق افزایش دهد و اتفاقا به موازات آن روز به‌ روز شاهد کاهش حجم مبادلات تجاری با عراق هستیم و در ازایش کشورهای منطقه از ترکیه تا عربستان و‌...، مرتب در حال پرکردن جایگاه ایران هستند؛ تا جایی که ایران با مبادلات 10 میلیارد دلاری با عراق، تنها حدود هشت درصد از حجم تجارت خارجی این کشور را به خود اختصاص داده است که به‌هیچ‌وجه متناسب با همکاری‌های ما در دیگر سطوح از سیاسی و دیپلماتیک گرفته تا فرهنگی و حتی نظامی، امنیتی و دفاعی نیست که جای نقد دارد. به همین دلیل، روابط ایران و عراق در دیگر ابعاد می‌تواند تحت‌الشعاع رفتارهای برخی احزاب و شخصیت‌های عراقی نیز قرار گیرد.

در ادامه این خوانش اقتصادی و تجاری زنگنه از روابط ایران و عراق، وی بر این نکته هم تأکید دارد که نفوذ گسترده و انکارنشدنی ایالات متحده آمریکا بر مناسبات پولی، بانکی و مالی عراق و همچنین سایه واشنگتن بر تولید و صادرات نفت این کشور، سبب شده است اقتصاد عراق به‌گونه‌ای نرم و مهندسی‌شده روابطش را با ایران، چه از نظر صادرات و واردات کالا و چه از نظر انرژی و سایر موارد، کاهش دهد و به دنبال آن فضای سیاسی و دیپلماتیک هم بین دو طرف (ایران و عراق) کم‌رنگ‌تر شود تا زمینه برای تحرکات برخی از جریانات ضدایرانی در عراق شکل بگیرد.

شرایط کنونی عراق و ایران نتیجه دوران «پساسردار» است؟

پس از 13 دی 1398 و ترور سردار سلیمانی، این برآورد و ارزیابی شکل گرفته است که فقدان وی به صورت خواسته یا ناخواسته می‌تواند تبعات مخربی بر نفوذ ایران در برخی کشورهای کلیدی مانند عراق بگذارد. بنابراین اتفاقاتی مانند تداوم 10‌ماهه بن‌بست سیاسی در عراق، اوج‌گیری اختلاف‌های درونی با محوریت تقابل جریان صدر و چارچوب هماهنگی و برخی تحرکات مقتدی صدر در مقابل ایران می‌تواند از نتایج مستقیم، ملموس و در عین حال مهم دوران پساسردار باشد.

صباح زنگنه در ارزیابی و کالبدشکافی این نکته به «شرق» می‌گوید: بدون ‌شک فقدان سردار سلیمانی به‌عنوان شخصیتی که علاوه بر ابعاد نظامی، دفاعی و امنیتی، دارای یک بعد سیاسی و دیپلماتیک بود، بر شکل‌گیری فضای کنونی اثر دارد؛ چرا‌که سردار سلیمانی تا پیش از شهادت منشأ اثرات مثبتی در هم‌افزایی، اتحاد و برون‌رفت عراق از بن‌بست‌های سیاسی بوده است. در نتیجه فقدان وی سبب شده تا شرایط کنونی برای عراق شکل بگیرد.

از دید زنگنه، سردار سلیمانی دارای کاریزمای خاصی هم در میان همه اقوام، احزاب و جریان‌های عراق از کردها گرفته تا شیعیان و اهل سنت این کشور بود. به همین واسطه خلأ وی می‌تواند به تداوم و تشدید اختلافات در درون عراق و به تبعش کاهش نفوذ ایران در این کشور بینجامد. تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه ذکر این نکته را در گفت‌وگو با «شرق» ضروری می‌داند که اگرچه نمی‌توان نقدی به توان مدیریتی جانشین وی یعنی سردار قاآنی داشت، اما به‌هر‌حال پررنگ‌شدن نبود سردار سلیمانی، نه‌تنها در عراق که حتی در سوریه، لبنان و... نیز می‌تواند تبعاتی برای محور مقاومت داشته باشد.

در مقابل گفته‌های صباح زنگنه، قاسم محبعلی تحلیل خود را عمیق‌تر از فقدان شخصیتی مانند سردار سلیمانی و دوران پساسردار می‌داند، چراکه به باور مدیر کل خاورمیانه عربی و شمال آفریقا در وزارت امور خارجه، تحولات منطقه غرب آسیا که عراق هم بی‌شک متأثر از آن خواهد بود در سمت‌و‌سویی حرکت کرده که نهایتا به کاهش نفوذ ایران در منطقه خاورمیانه غرب آسیا منجر شده است‌.

سفیر اسبق ایران در مالزی تحلیل خود را در گپ‌و‌گفت با «شرق» این‌گونه ادامه می‌دهد که وقوع دو اتفاق کلیدی و مهم یعنی امضای توافق ابراهیم و همچنین حمله روسیه به خاک اوکراین و تأثیرات مستقیم و ملموس این جنگ بر خاورمیانه سبب شده شاهد پوست‌اندازی سیاسی، دیپلماتیک و حتی امنیتی، نظامی و دفاعی در منطقه غرب آسیا باشیم. به همین دلیل کشورهای حاشیه خلیج فارس و اسرائیل به‌دنبال ایجاد یک پیمان و اتحاد گسترده و همچنین راهبردی در همه ابعاد از سیاسی و دیپلماتیک تا اقتصادی و تجاری و همچنین نظامی، اطلاعاتی و امنیتی هستند.

تحلیلگر ارشد جهان عرب برای تکمیل گزاره تحلیلی خود گریزی هم به تاریخ می‌زند و عنوان می‌کند تا پیش از انقلاب امنیت منطقه خاورمیانه بر پایه یک امنیت «دو ستونی» ناظر به حضور عربستان و ایران بود که با مدیریت کلان ایالات متحده در دستور کار قرار گرفت که با پیروزی انقلاب اسلامی عمر این نظام دو ستونی پایان یافت، اما بعد از انقلاب شرایط رفته‌رفته به سمتی پیش رفته است که کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به‌خصوص در سال‌های اخیر سعی دارند این مدیریت دو ستونی خاورمیانه را احیا کنند، با این تفاوت که به جای ایران، عربستان و اسرائیل مدیریت منطقه غرب آسیا را در دست بگیرند و به دنبال آن جایگاه ایران را به‌تدریج کاهش دهند. محبعلی می‌افزاید: در چنین نگاه کلانی قطعا عراق هم از اهمیت بسزایی برای این کشورهای عربی و به‌خصوص اسرائیل برخوردار است، به‌ویژه آنکه این کشورها معتقدند عراق می‌تواند سرپل ارتباطی ایران به حوزه محور مقاومت باشد. از این منظر از هرگونه تلاشی برای کاهش نفوذ ایران در عراق نهایت استفاده و بهره‌برداری صورت خواهد گرفت.

سفیر پیشین ایران در یونان گفته‌هایش را با ذکر این نکته به پایان می‌رساند که تلاش‌های اخیر عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اردن، مصر، کویت و...، برای احیا و پررنگ‌کردن روابط با جمهوری اسلامی ایران صرفا در جهت مدیریت تهران است تا این کشور به یک بازیگر «غیرقابل کنترل»، «غیر قابل مدیریت» و «غیرقابل مهار» بدل نشود.

آشوب‌سازی مقتدی صدر تا کجا ادامه دارد؟

رهبر جریان صدر که اکنون فاز جدیدی از بحران‌سازی در عراق را با اجراکردن مرحله هرج‌ومرج خیابانی عملیاتی کرده است تا کجا پیش خواهد رفت؟ بسیاری از کارشناسان، ناظران و تحلیلگران در پاسخ به این سؤال معتقدند تا زمان انحلال رسمی پارلمان فعلی عراق و برگزاری دور جدید انتخابات زودهنگام در این کشور کماکان مقتدی صدر به بحران‌سازی در عراق ادامه می‌دهد. البته این گزاره تحلیلی نیز وجود دارد که مقتدی صدر علاوه بر مدیریت کلان سیاسی در عراق نیم‌نگاهی جدی به حوزه مرجعیت هم دارد؛ ازاین‌رو تا زمان رسیدن به این مهم از آشوب‌سازی دست بر نخواهد داشت.

در همین رابطه صباح زنگنه و قاسم محبعلی در خوانشی همسو و یکسان اعتقاد دارند آشوب‌سازی که جریان صدر در پشت آن قرار دارد، اگر توسط چارچوب هماهنگی و جمهوری اسلامی ایران مدیریت نشود، امکان دارد به انحلال پارلمان فعلی بینجامد، اما صباح زنگنه ارزیابی خود را روی شخصیت سیاسی مقتدی صدر می‌گذارد و در ادامه گپ‌و‌گفتش با «شرق» می‌گوید: این فرد (صدر) در سال‌های اخیر به روشنی نشان داده است که از ثبات سیاسی، ثبات تصمیم‌گیری و ثبات رأی برخوردار نیست؛ بنابراین نمی‌توان ارزیابی و پیش‌بینی دقیقی از رفتارها، اقدامات و تصمیمات او در صحنه سیاسی عراق داشت. زنگنه اذعان دارد که هر لحظه امکان وقوع هر رفتار، تصمیم و اقدامی از مقتدی صدر وجود دارد. بااین‌حال وی (صدر) همواره سعی کرده است روابط متوازنی با همه کشورهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای از جمهوری اسلامی ایران تا عربستان سعودی برقرار کند تا نفوذش را در تهران و ریاض به صورت هم‌زمان حفظ کند. بااین‌حال تحلیلگر ارشد مسائل عراق معتقد است تا زمانی که فضای پوپولیستی در این کشور رواج دارد و دموکراسی به شکل گفتمانی عمیق در عراق بروز و ظهور پیدا نکند باید شاهد جریان‌سازی و موج‌سواری مقتدی صدر و امثال وی در عراق باشیم.

با‌این‌حال سفیر پیشین ایران در یونان معتقد است اگرچه مقتدی صدر در تلاش است تا به عنوان مهره‌ای تأثیرگذار و غیرقابل‌انکار در صحنه سیاسی عراق جلوه کند و مدیریت کلان سیاسی، اقتصادی و سایر حوزه‌های این کشور را در دست بگیرد، اما برخلاف تصور آنچه برخی از ناظران اعتقاد دارند وی (صدر) از چنین جایگاهی برخوردار نیست که علاوه بر حوزه سیاسی بخواهد به حوزه مرجعیت و رهبری دینی عراق ورود کند، چراکه اساسا مقتدی صدر یک روحانی سیاسی است تا آنکه کاریزمای دینی داشته باشد. از این منظر مرز توقف آشوب‌سازی صدر فقط انحلال پارلمان و قبضه قدرت سیاسی است.