|

استان تهران، گرفتار ریسک سیلاب

بارندگی شدید از شامگاه چهارشنبه پنجم مرداد تا پنجشنبه ششم مرداد حداقل مرگ 9 نفر را در روستای امامزاده داوود در شمال تهران به‌دنبال داشت و تا بامداد جمعه 14 نفر همچنان مفقود بودند. مقامات هشدار دادند که بارش‌های شدیدتر در روزهای آینده محتمل است و از مردم خواستند از مناطق کوهستانی و حاشیه رودخانه‌های پایتخت پرهیز کنند

بارندگی شدید از شامگاه چهارشنبه پنجم مرداد تا پنجشنبه ششم مرداد حداقل مرگ 9 نفر را در روستای امامزاده داوود در شمال تهران به‌دنبال داشت و تا بامداد جمعه 14 نفر همچنان مفقود بودند. مقامات هشدار دادند که بارش‌های شدیدتر در روزهای آینده محتمل است و از مردم خواستند از مناطق کوهستانی و حاشیه رودخانه‌های پایتخت پرهیز کنند. بر اثر سیلاب گل‌ولای ناشی از بارش در دامنه‌های کوه‌های البرز در حدود ساعت 23 چهارشنبه 1401.5.5 به حرم امامزاده داوود در شمال غرب تهران آسیب وارد کرد و دست‌کم ۹ نفر مجروح شدند. سیل امامزاده داوود دقیقا 68 سال پس از سیلاب پنجم مرداد 1333 امامزاده داوود رخ داد که موجب خسارت و تلفات فراوان در همین روستا، تخریب بقعه و البته کشته‌شدن چندده نفر از هم‌وطنان شد. در همین مقطع زمانی بخش‌های مختلف شمیرانات از جمله میگون دچار سیلاب و البته تلفات شد. زیارتگاه امامزاده داوود بارها در اثر سیلاب آسیب شدید دیده و مجددا ترمیم شده است. ضمنا روستای امامزاده داوود، علاوه بر جاذبه زیارتی و فرهنگی، مانند بسیاری از روستاهای اطراف تهران اکنون از روستاهای مهاجرنشین پیرامون تهران نیز هست. رشد روزافزون شهرها و هجوم مهاجران، تهران را از شهری با وسعت 7.5 کیلومترمربع با 15هزار نفر جمعیت به یک ابرشهر با 10 میلیون نفر جمعیت ثابت در شب‌هنگام و حدود 4.5 میلیون جمعیت که در پیرامون تهران زندگی می‌کنند، تبدیل کرد. برای احیای فضاهای باز سبز در کنار دره‌های رودخانه‌های شهری تهران اولین گام بررسی سریع توسعه شهری تهران در دهه‌های اخیر است. تهران با حومه در دامنه کوه‌های البرز به مساحت هزارو 500 کیلومترمربع واقع شده است. این شهر بخش شمالی دشت آبرفتی تهران را به خود اختصاص داده است و از کوهستان به سمت کویر بزرگ نمک شیبدار است. ارتفاع آن از سطح دریا حدود هزارو 200 متر است و آب‌وهوای معتدلی دارد. منطقه شهری از شمال و شرق به کوه‌هایی محدود می‌شود که شیب زمین به سمت جنوب در طول 25 کیلومتری حومه شمالی تا شهرری در جنوب 800 متر است. رشد تصاعدی جمعیت تهران پس از انقلاب اسلامی، به دلیل هجوم مهاجران از جوامع روستایی به شهر، منجر به توسعه سریع و غیرقابل کنترل ساختارهای شهری شده است. با توجه به افزایش شدید کار ساختمانی در تهران، ساختار اکولوژیکی شهر دستخوش تغییرات گسترده شده است. درباره دره‌های هفت‌گانه‌ای که از بافت شهری تهران می‌گذرند کمترین ملاحظه در برنامه‌های توسعه شهر صورت گرفته است. ایجاد کریدورهای سبز در کنار این رودخانه‌ها به‌عنوان اصلی‌ترین عامل متعادل‌کننده زیست‌محیطی، راهبردی حیاتی برای مشکلات زیست‌محیطی کنونی شهر تهران است. رود-دره‌های تهران هفت رودخانه شمالی-جنوبی در کریدورهای طبیعی ساختار منظر تهران هستند. این هفت رود-دره عبارت‌اند از: کن، فرحزاد، درکه، دربند، گلابدره، جمشیدیه و دارآباد. آنها زیستگاه‌های حاصلخیزی هستند که زیستگاه انواع گیاهان و جانوران بوده و نقش مهمی به‌عنوان حوضه آبریز و مکان‌هایی برای جریان انرژی و باد برای حذف آلودگی هوا از محیط شهر ایفا کرده‌اند و فرصتی را برای ارتباط با بافت طبیعی کوه-دشت فراهم می‌کنند. مناطق مرتفع به دلیل تخریب کمتر محیطی ناشی از توسعه شهری از شرایط بهتری نسبت به مناطق پست بهره می‌برند. کریدورهای هیدرولوژیکی طبیعی در امتداد دره‌ها با عوامل مخرب بیشتری مواجه هستند و به دلیل تغییرات ساختاری، عملکرد اکولوژیکی کمتری از شمال به جنوب دارند. راهروهای طبیعی بسیاری تکه‌های طبیعی و ساخته‌شده را که در امتداد آنها پراکنده شده‌اند به هم متصل می‌کنند. این راهروها بیشتر در جهت شمال به جنوب هستند و ارتباطات اکولوژیکی شرق و غرب به دلیل ساختار مورفولوژیکی شهر محدود شده است. این هفت رود-دره تهران همواره نقش بسزایی در ارائه خدمات ارزشمند زیست‌محیطی به شهر داشته‌اند. از زمان قاجار روستاهایی با آب‌وهوای مساعد در خارج از شهر ساخته شد و ویلاهای حکمرانان و مردم مرفه به دلیل وجود آب فراوان، هوای خنک در تابستان و گیاه طبیعی در کنار دامنه‌های تپه‌های مجاور دره‌ها ساخته شد. زندگی کم‌کم دالان‌های سبز شمیرانات در کنار دره‌های رودخانه‌ای ساخته شد که محورهای توسعه ناپایدار شهر را در سال‌های 1300 تا 1357 تشکیل می‌داد. اما در دهه‌های بعد توسعه شهر به سمت دامنه تپه‌ها عمدتا بدون توجه به این ساختارهای طبیعی افزایش یافت و تخریب این فضاهای طبیعی شهری امروزه مشکلات جدی را ایجاد کرده است. آشنایی با این پهنه‌های طبیعی، حفظ و سازماندهی آنها و استفاده بهینه از آنها امری بسیار حیاتی است. اکنون می‌توان بررسی کرد که به غیر از امکانات جدیدی که از نظر نمایش فعالیت‌های مدیران و بعضا کارکنان مدیریت سوانح در شبکه‌های اجتماعی و فضای دیجیتال و پیشرفتی که در زمینه روابط عمومی اخیرا حاصل شده، چه میزان کارکنان با قابلیت و کیفیت بالا در دهه اخیر در سازمان‌های مسئول در مدیریت سوانح مشغول کار شده و چه تعداد سنسور و گیرنده‌های تخصصی هشدار سوانح ایجاد یا افزایش داده شده و اینکه آیا یک سامانه جامع هشدار اولیه در دهه اخیر ایجاد شده یا نه. مطالعه در نقاط مختلف دنیا به‌ویژه در آمریکای جنوبی نشان داده است که هرچه دولت پوپولیست‌تر باشد، امداد (و نمایش امداد) را به پیشگیری ترجیح می‌دهد، حتی اگر عملیات امداد بسیار گران‌تر باشد. بسیاری از مردم عادی به پیشگیری قبل از فاجعه اقبال کمتری نسبت به کمک‌های پس از فاجعه نشان می‌دهند. سیاست‌های پوپولیستی به‌طور گمراه‌کننده‌ای به‌عنوان جایگزین سیاست بهینه کارشناسی، قادر به دستیابی به اهداف برنامه‌های کارشناسی، حتی گران‌تر نیستند.