برجام، آرمانگرایی یا واقعگرایی
بیش از یک سال از رویکارآمدن دولت جدید میگذرد. دولت قبلی اقدامات محکم و قابل قبولی درخصوص احیای سیاست خارجی و اصلاح روابط دیپلماتیک بینالمللی و برجام برداشت و حداقل انتظار ادامه حضور پرقدرت کشور در عرصههای بینالمللی بود که مهمترین برایند آن فربهشدن سفره اقتصادی کشور و معیشت مردم عزیز میتوانست باشد.
بیش از یک سال از رویکارآمدن دولت جدید میگذرد. دولت قبلی اقدامات محکم و قابل قبولی درخصوص احیای سیاست خارجی و اصلاح روابط دیپلماتیک بینالمللی و برجام برداشت و حداقل انتظار ادامه حضور پرقدرت کشور در عرصههای بینالمللی بود که مهمترین برایند آن فربهشدن سفره اقتصادی کشور و معیشت مردم عزیز میتوانست باشد. وضعیت حاکم بر بنبست دیپلماتیک میان ایران و غرب بر سر احیای برجام نگرانیهای فراوانی را در میان مردم ایجاد کرده است، به نوعی که کارشناسان اقتصادی اثر مستقیم آن را در تأمین نیازهای اولیه مثل غذا و دارو نیز پیشبینی میکنند. در صورت شکست مذاکرات هستهای، ایران به طور چشمگیر و فزایندهای در صحنه بینالمللی منزوی خواهد شد. موضع فعلی ایران بسیار متفاوت از چند سال گذشته است. پیشازاین دولت آمریکا سعی بر فعالسازی مجدد تحریمها کرده که با توجه به موضع ایران پاسخ تحقیرآمیزی شامل حال آمریکا شد. دستاورد فعلی کشور مبنی بر سیاست اقتصاد مقاومتی در برابر زورگوییهای غرب ستودنی است و کشور و مردم را در برابر محرومیت و بحران بیشتر در امان نگه داشته است؛ اما این امر کافی نیست و رشد سیاسی-اقتصادی کشور منفی شده و انزوای بینالمللی باعث میشود پیشرفت کشور متوقف شود. تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که حمایت سیاسی-اقتصادی ناشی از تعاملات با کشورهای بلوک شرق و همسایه محدود و مشروط خواهد بود و از نوع روابط عمیق نخواهد بود؛ بنابراین واضح است که ایران نیازمند حضور در اتحادهای فرامنطقهای و عمیق است. از طرفی فروپاشی مذاکرات بینالمللی هستهای میتواند اخلال عمده در روابط سیاسی با کشورهای همسایه مثل امارات و عربستان را در پی داشته باشد. کشورهای مذکور همواره تحت فشار فزاینده آمریکا برای منزویکردن ایران بودهاند که بعد از تحققنیافتن توافق بیشتر هم خواهد شد. ایران نیازمند موضع واقعگرایانه در برابر احیای برجام است، نه موضع ایدئالگرایانه. باید توجه داشت که تدبیر موضع واقعگرایانه به منزله تعظیم در برابر آمریکا نیست و مطابق فرمایشات و رهنمودهای رهبری مواضع آمریکا هیچگاه خالصانه نبوده و نیست؛ اما شرایط خاص حاکم در کشور نیازمند تدبیر اساسی و سیاست حرفهای درخصوص روابط بینالملل است. بسیاری از دولتهای اروپایی با سیاستهای آمریکا موافق نیستند و این فرصت بسیار مغتنمی برای ایران است که تا حدی نسبت به کلیات توافق سیاست نشان داده تا در آتیه امکان تعاملات بیشتر با دولتهای اروپایی و غیرمتخاصم فراهم شود. شرایط حاکم در منطقه نیز نمایانگر اقتدار جمهوری اسلامی است؛ به نوعی که با وجود تلاشهای رژیم صهیونیستی مبنی بر حملات نظامی به ایران کشورهای همسایه مثل امارات و عربستان و قطر و... نیز با آن موافق نیستند و پیگیر ایجاد روزنهای برای شرایط آرام و افزایش همکاری با ایران هستند. توسعه توانایی مقاومت در برابر تحریم، تاکتیک هوشمندانهای بود که ایران را در بهترین موقعیت ممکن برای مذاکره برای یک توافق عادلانه با ایالات متحده قرار داد. اکنون که یک معامله برد-برد روی میز است، سیاستگذاران کشور نباید تاکتیکهای خود را با استراتژی اشتباه بگیرند. هیچ راهبردی درمورد بستن مسیرهای حیاتی توسعه و دعوت به انزوا از سوی جامعه بینالمللی وجود ندارد. در این شرایط دولت آمریکا مجبور است در رویکرد دیپلماسی با ایران شجاعتر و انعطافپذیرتر باشد.