نگاهی دیگر به لایحه درآمدهای پایدار شهرداریها
درآمدهای پایدار، هزینههای ناپایدار
از سال ۲۰۰۰ میلادی تاکنون تغییرات و تحولات اساسی زیادی در حوزه زندگی و مدیریت شهری به وجود آمده است. امروزه «اقتصاد ملی» رویکرد مدیریتهای پیشرفته به شهرها بهمثابه موتور محرک توسعه تلقی میشود.
محسن مرادی:* از سال ۲۰۰۰ میلادی تاکنون تغییرات و تحولات اساسی زیادی در حوزه زندگی و مدیریت شهری به وجود آمده است. امروزه «اقتصاد ملی» رویکرد مدیریتهای پیشرفته به شهرها بهمثابه موتور محرک توسعه تلقی میشود.
در نظریههای پیشین توسعه، نیروی کار و سرمایه انسانی و تأثیرات همهجانبه سرمایه بر توسعه شهرها از مقولههای مورد تأکید بود؛ اما در هزاره سوم مبحث «دانش» و «اقتصاد داناییمحور» مفاهیمی هستند که جایگزین تفاسیر پیشین شدهاند.
اکثر صاحبنظران و دانشمندان علم اقتصاد به دنبال «رونق اقتصادی» هستند. برای این منظور وجود شهرهایی با اقتصاد پویا و قوی پیشنیاز چنین فرایندی تلقی میشوند. بدیهی است شهرهایی با پویایی اقتصادی نیازمند رقابت و مشارکت توأمان بخشهای خصوصی و عمومی است؛ به نحوی که جریانهای اقتصادی کاملا آزاد، شفاف و کارآمد، تضمینکننده این نوع از فعالیتها هستند.
در بررسیها و مطالعات تحولات شهرها نگاهها و رویکردهای تکاملی کارساز نیستند. درواقع مطالعه شهرها صرفا نباید توضیحدهنده روندهای تکاملی از سطوح کشاورزی به سطوح خدماتی باشد؛ زیرا نحوه تولید و تجمع مراکز ثروت در شهرها نیازمند کارآمدی تفاسیر و برنامههای جدید است.
اکنون بیش از ۱۹ درصد از کل تولید ناخالص جهانی تنها در ۳۰ شهر بزرگ دنیا متمرکز شده است. اگر تعداد شهرها به صد شهر افزایش یابد، در شرایط عادی ممکن است این نسبتها تا ۲۵ درصد دیگر افزایش یابد.
تولید ناخالص داخلی شهرهای توکیو و نیویورک به اندازه میزان تولیدات کشورهای کانادا و اسپانیا برآورد میشود. برای مثال، تولید ناخالص داخلی شهر لندن بهتنهایی بزرگتر از سوئد و سوئیس است؛ درحالیکه ما همچنان برای تحلیل توسعه شهرهای ایران به شاخص تراکم نفر در هکتار عطف توجه داریم و هیچگونه آمار و تحلیل دقیق اقتصادی از محلههای پررونق و کمرونق شهرها گزارش نمیشود. این در حالی است که سالها شعار کاهش فاصله
شمال-جنوب داده شده است. بهطور مثال در شهر نیویورک مقایسه تولید ناخالص داخلی محله به محله امکانپذیر است. در ایران نیز با توجه به وجود قانون ارزش افزوده، همه شاخصها و معیارهای مورد نیاز برای تحلیل اقتصادی شهرها در اختیار برنامهریزان شهری قرار دارد. به نظر میرسد اگر اطلاعات به صورت قطرهچکانی ارائه نشود، بهراحتی میتوان اثبات کرد که سرریز سرمایه و ارزش افزوده شهرهای بزرگ به شهرها و روستاهای اطراف و پیرامون موضوعی است کاملا علمی که نیازمند توجهات کارشناسانه است. پس به کمک برنامههای مدون دقیق اقتصادی در شهرهای بزرگ میتوان موجبات رونق شهرهای کوچک را نیز فراهم آورد.
به نظر میرسد در قانون جدید لایحه درآمدهای پایدار دقیقا برخلاف شیوههای مألوف تنها به تخصیص درصدی از منابع برای شهرهای کوچک بسنده شده است.
امروزه دیگر اجرای پروژه یا پروژهها در روستاها و شهرهای کوچک برای توسعه آنها کافی نیست. درواقع نمیتوان با تخصیص منابع درآمدی از شهرهای بزرگ به روند توسعهای آنها کمک کرد، بلکه باید موجبات سرریز سرمایهگذاری و ارزش افزودهها را به این مناطق فراهم آورد تا توسعه پایدار ایجاد شود.
قانون درآمدهای پایدار دارای ویژگیهای مثبت لازم و البته ناکافی است؛ ولی ای کاش در روند تدوین لایحه برای برخورداری از ویژگیهای قانونی جامع و مانع که ممکن است سالها مورد عمل شهرداریها باشد، مانند قانون شهرداری که جامعیت کافی را داشته و انعطاف کامل با شرایط اجتماعی-اقتصادی شهرهای کشور را دارد و بهسادگی استراتژی عمل مدیریتهای شهری را تضمین میکند، نگاهی به چشماندازهای چگونگی شکلدهی به اقتصاد شهری، عنایت ویژه به محیط زیست و خصوصا روند سرمایهگذاری در شهرها را نیز مدنظر قرار میداد.
بدیهی است که شهرهای آینده باید متضمن زندگی واقعی مردمان باشند. باید شیوههای تأمین مالی بانکی بهطور اصولی و صحیح را تجربه کنند. باید کاملا رقابتی و دموکراتیک اداره شوند. باید فرصتهای سرمایهگذاری به صورت برابر ایجاد شود.
آیا قانون درآمدهای پایدار صرف نظر از شفافکردن چند مقوله مورد مناقشه در ارائه تعاریف درآمدهایی که منجر به تولید سرمایه میشوند، موفق بوده است؟
آیا با روند ناپایداری و رشد بیرویه هزینههای شهری و تحمیل مستقیم آنها بر درآمد/هزینه شهروندان منابع تعریفشده کفایت میکند؟
به نظر میرسد سؤالات زیادی از ابتدا درباره لایحه درآمدهای پایدار وجود داشته است. البته برخلاف سایر قوانین مربوط به مدیریت شهری، نظرات کارشناسان ذیصلاح در روند تدوین قانون شنیده شده است، اما اینکه تا چه حد لحاظ شده، در عمل قابل گفتوگوست.
*کارشناس دبیرخانه کلانشهرهای کشور