عاشورا، مطلع حضور زنان در شهر
نظریههای افکارسنجی، سنجش دین و میزان دینداری را در ابعاد پنجگانهای مورد بررسی قرار میدهند که یکی از مهمترین آنها بعد مناسکی دین است. بعدی که شاید بهدلیل ملموسبودن و مشاهدهپذیربودن آن بیش از سایر ابعاد، وجه دینداری عموم مردم را نمایان میکند و این امکان را فراهم میآورد که معتقدان به ادیان سطح جمعی دین را تجربه کرده و فضایی منحصربهفرد را بهوجود آورند.
نظریههای افکارسنجی، سنجش دین و میزان دینداری را در ابعاد پنجگانهای مورد بررسی قرار میدهند که یکی از مهمترین آنها بعد مناسکی دین است. بعدی که شاید بهدلیل ملموسبودن و مشاهدهپذیربودن آن بیش از سایر ابعاد، وجه دینداری عموم مردم را نمایان میکند و این امکان را فراهم میآورد که معتقدان به ادیان سطح جمعی دین را تجربه کرده و فضایی منحصربهفرد را بهوجود آورند.
آیینهای ملی-مذهبی ایرانیان از زمان ورود اسلام به ایران تا عصر صفویه فرازوفرودهای بسیاری را بر خود دیده است اما در این دوره و با اعلام تشیع بهعنوان دین رسمی، رعایت مناسک و اجرای آن در انظار عمومی بیش از دورههای پیشین مورد توجه قرار گرفت.
از آن دوره اجرای مناسک و حتی عمل به بایدها و نبایدهای جمعی دین وجهی مردانه داشت و مردان مهمترین کنشگران عرصه عمومی برای دینداری محسوب میشدند. این حضور مردانه تا دوره قاجار و در پی تغییرات در نگرش مردم و در الگوی حکمرانی حکومت که فضایی برای حضور و نقشآفرینی زنان را فراهم آورد، ادامه داشت.
در دوره قاجار بود که عرصه حضور زنان در فضای عمومی به پاسداشت مناسک دینی محرم و مشارکت زنان در عزاداری و از همه مهمتر حضور در تعزیه خودنمایی کرد، حضوری که نهتنها به تماشا بلکه کمکم به همکاری آنان در اجرای تعزیه منجر شد. از اینرو بعد مناسکی دین آنهم سنت عزاداری شیعی نقطهعطفی برای حضور و کنشگری زنان در فضایی عمومی و خارج از خانه بود.
این کنشگری فقط معطوف به حضور فعال زنان در شهر نبود بلکه گامی بود برای استقلالطلبی و گشودن میدان جدیدی از فعالیت مستقل خودشان که در قالب برگزاری مراسم روضهخوانی نمایان شد.
درواقع آنچه درحال وقوع بود، کنش زنان در دو سطح بینشی و رفتاری بود، ابتدا تعریف و تقویت استقلالشان و دوم حضور در عرصه عمومی و البته گاهی رساندن صدایشان به گوش حکمرانان. محدودیت حضور زنان پیشازاین در عرصه عمومی آن جایی است که عبدالله مستوفی میگوید:
«هرجا تعزیهای بر پا میشد، جمعیت زیادی بهخصوص زنها در آن حاضر میشدند».
ازاینرو اگر به مثلث تقویتکننده میان زنان، مراسم عزاداری و فضای عمومی، بهعنوان یکی از نقاط عطف در رونق سوگواری حسینی و همچنین حضور معنادار و فعالیت زنان در حوزه عمومی اشاره کنیم، اغراق نکردهایم.
این حضور برای زنان کارکردی دوگانه داشت؛ با شنیدن حوادث تاریخی دردناکی که از جانب تعزیهخوانان نقل میشد درس استقامت، ایثار و مودت با دین را برایشان یادآور میشد و همچنین حین برگزاری آن، خود را آزاد و رها از قیدوبندها و سختگیریهای معمول میدیدند.
این حضور آغازی بود که روزبهروز به حضور زنان در شهر افزود. چنانکه شهر برایشان از میدانی مبهم و غیرقابلدسترس به فضایی تبدیل شد که هرچه بیشتر در اختیار داشتند.
زنان عصر قاجار، باوجود تقیدات مذهبی و تأکید بر رعایت رفتارشان مطابق با اصول، به فعالیت اجتماعی روی آوردند. آنها، آداب و مناسک مذهبی را بهمنزله مؤثرترین راه برای ارتباط با دنیایی فرای آنچه در آن حضور داشتند، یافتند و از آن طریق به عرصه کنشهای اجتماعی وارد شدند و با اینکه در برخی موارد با مخالفت صریح متصدیان دینی مواجه شدند اما دست از تلاش برنداشتند و با این کنشگری، هم مسیر جدیدی فراروی زنان پس از خویش گشودند و هم در توسعه مراسم مذهبی گام برداشتند. اما این اقدام نهتنها در آن دوره حائز اهمیت بوده بلکه در طول تاریخ سده گذشته ایران نیز این کارکرد را حفظ و تقویت کرده است. دور از انصاف است اگر یکی از پایههای اصلی آشنایی زنان با حقوق خود و مبارزاتشان در این راه را شرکت در این آیینها ندانیم. در این زمان بود که زنان، تعزیه و ارتباط عمیق معنوی خود با بزرگان دین را راهی موجه و مقبول برای آزادی و حقوق تام خود دیدند و این ارتباط را به سایر حوزههای مطلوب خود کشاندند.
در جامعه امروز، فضای شهری مکان تعامل مادی، برخورد فیزیکی و بستری ارتباطی جهت عرضه و انتقال ارزشهای متفاوت و گاه متضاد است. این فضا به مثابه میانجیگری پویا، همزمان با آنکه مرکزیتها را فریاد میزند اما امکان ارائه تفاوتها را نیز فراهم میکند.
از سویی فرصت برای تعامل اجتماعی به شکلی نابرابر در فضای شهری توزیع شده است. در جاهایی منابع شهری متمرکز و امکان اقدام برای بسیاری از زنان محدودتر است، ایام محرم بهخصوص دهه اول، این چارچوبها و فضاهای نابرابر را شکسته و استمرار دو خصلت استقلال و کنشگری فعال در عرصه عمومی و شکلگیری «ما»ی جمعی را فراهم میکند.
بزرگترین بازتاب اشتیاق زنان از آن دوره تاکنون را میتوان ابتدا در گشایش دریچههای تعلیم و تربیت، بهداشت و درمان، سیاست، مدیریت و اقتصاد و راهبری مشاهده کرد و دوم شهری که بهواسطه امری دینی در دسترس زنان قرار گرفت و امروز نیز در تعاملی دوسویه هم موجب رونق بسترهای زیست شهری و حق زنان بر شهر، وهم موجب توجه به مناسک و الگوهای دینداری در نگاه مردان و زنان شهر شده است.