دیپلماسی دروغ طالبان در مواجهه با جهان
دیپلماسی گروه طالبان در مواجهه با جهان، نسبت به دور اول سلطه این گروه بر افغانستان تفاوت زیادی پیدا کرده است.
فریدون آژند: دیپلماسی گروه طالبان در مواجهه با جهان، نسبت به دور اول سلطه این گروه بر افغانستان تفاوت زیادی پیدا کرده است. در آن زمانی وقتی به ملا عمر رهبر طالبان گفته شد که سازمان ملل متحد آنان را به رسمیت نمیشناسد، ملا عمر هم در جواب گفت: «ما هم سازمان ملل متحد را به رسمیت نمیشناسیم». اما ملا هبتالله نمیخواهد این ستیزهجویی با جهان را آشکار کند. هبتالله در پیام عید فطر امسال خطاب به جهان گفت: «دولت ما را به رسمیت بشناسید؛ زیرا ما در روند صلح و امنیت جهان نقش داریم». از این منظر میتوان گفت که سیاست خارجی طالبان دچار تغییر زیادی شده است. هرچند به نظر ویلیام میلی، نویسنده مقاله «سیاست خارجی طالبان»، این گروه بهصورت کلی سیاست خارجی ندارد و با چنین مقولهای بیگانه است. بااینحال به نظر میرسد که طالبان این دوره میخواهند تا در تعامل بیشتری با جهان قرار بگیرند یا حداقل در دیپلماسی خود رویکرد منعطفتری را به نمایش بگذارند اما نگاه اجمالی به عملکرد طالبان در یک سال گذشته نشان میدهد که دیپلماسی امارت اسلامی طالبان بیشتر از هر چیزی بر دروغ، نیرنگ و ترفندهای سیاسی استوار است.
همان زمان که در نشست اسلو پس از اعتراض هدا خموش، نماینده زنان افغانستان که از بازداشت دهها دختر افغان به دلیل اعتراض به عملکرد طالبان نسبت به زنان خبر داد، امیر خان متقی تلفن خود را برداشت و ظاهرا با مقامهای طالبان درمورد این بازداشتها حرف زد، نشان داد که دیپلماسی طالبان بر دروغ و نیرنگ بنا شده است؛ زیرا آن تلفن هیچ تأثیری در وضعیت زنان و دختران زندانی نداشت. گروه طالبان در یک سال گذشته تلاش کرده است تا با دورویی و ریاکاری، عملکرد خود را در مسیر توافقات صورتگرفته در دوحه قطر نشان بدهد. این گروه بارها از تطبیق همه مفاد توافق دوحه خبر داده است، درحالیکه واقعیتها بهصورت عینی نشان میدهد این گروه حتی یک مورد از توافقات صلح دوحه را که با آمریکا به امضا رسانده، اجرائی نکرده است.
بههمیندلیل، زمانی که آمریکا از کشتن ایمن الظواهری رهبر گروه القاعده در کابل خبر داد، طالبان از حضور او در پایتخت افغانستان اظهار بیاطلاعی کردند. بهطورکلی میتوان گفت که طالبان در روابط سیاسی خود فاقد یک دیپلماسی مدون هستند. بههمیندلیل در کردار و گفتارشان دورنگی و تناقض را بهخوبی میتوان دید. با اینکه این گروه در رابطه با کشورهای همسایه خود همیشه از حسن همجواری و داشتن روابط حسنه حرف میزند اما ظرفیت تبیین این روابط در امارت اسلامی وجود ندارد.
چند هفته قبل یکی از فرماندهان مقتدر طالبان در میان جنگجویان خود گفته بود که این گروه اگر بخواهد ظرف یک هفته کشور تاجیکستان را به تصرف خود درمیآورد. حتی در مواجهه با پاکستان، ولی نعمت این گروه هم رویکردهای امارت اسلامی طالبان، سراسر تناقض است. آنان هرچند از یکسو چارچوب دیپلماسی خود را براساس دکترین سیاسی پاکستان در منطقه تنظیم کردهاند اما از سوی دیگر، همزمان فضای کافی برای تحریک طالبان پاکستانی به وجود آوردهاند و هرازگاهی فغان سیاستمداران پاکستانی را برمیآورند.
در رابطه با ایران نیز این رویکرد پر تناقض کاملا هویداست. طالبان در یک سال گذشته، چندین بار با مرزبانان ایرانی درگیر شدهاند و گاهی این درگیریها بهشدت گسترده بوده است اما همزمان، دوباره بندهای آب غرب افغانستان را که روی رودهای امتدادیافته به ایران احداث شده است، باز کردند تا آب دوباره وارد جغرافیای ایران شود.
تنشهای داخلی گروه طالبان هم نگذاشته تا دیپلماسی طالبان بصورت یکدست در قبال جهان شکل بگیرد. هیچ کشوری در جهان تاکنون طالبان را به رسمیت نشناخته است. خواستههای جامعه جهانی از طالبان برای به رسمیت شناختهشدن کاملا آشکار و واضح است. آنان از طالبان میخواهند تا زمینه آموزش، کار و حضور در جامعه را برای زنان میسر کنند و نگذارند تا سازمانهای تروریستی افراطگرا، از افغانستان بهعنوان پایگاه استفاده کنند و همچنین به ارزشهای حقوقبشری شهروندانش احترام بگذارند.
اما برخورد طالبان با این خواستههای جامعه جهانی متفاوت بوده است. درحالیکه تعدادی از رهبران طالبان در بدنه این گروه خود را موافق حضور زنان در اجتماع میدانند و حتی عدهای از بستهبودن درِ مدارس به روی دختران و خانهنشین ساختن زنان بهصورت واضح انتقاد کردهاند اما رهبر این گروه همچنان با شدت و حدت مخالفت خود را با آموزش دختران و کار زنان اعلام کرده است.
همین مسئله باعث شده تا دیپلماسی طالبان نتواند در یک سال گذشته، برای این گروه امتیازی را به ارمغان بیاورد. هرچند این گروه هیچ موقعیتی را برای حضور خود در سطح بینالمللی از دست نمیدهد. امیرخان متقی را میتوان بهعنوان یکی از فعالترین وزیران خارجه افغانستان به حساب آورد. او بهصورت روزانه درحال دیدار و گفتوگو با مقامهای کشورهای جهان و سازمانهای بینالمللی است. او همچنین بهصورت مکرر به کشورهای مختلف در منطقه سفر میکند تا بتواند دیپلماسی امارت اسلامی را فعال نگه دارد اما اینهمه تلاش وزارت خارجه طالبان در سایه رویکرد واضح امارت اسلامی نسبت به اصولی که برای جهان مهم است، با شک و تردید روبهرو است.
در کنار اینکه طالبان همه ارزشهای انسانی و حقوقبشری را در افغانستان زیر پا گذشتهاند، آنها نسبت به منافع سیاسی- اقتصادی کشورهای منطقه و جهان، با بیمبالاتی برخورد کردهاند. بیشتر کشورهای همسایه افغانستان در نگرانی از نفوذ روزافزون شبکههای تروریستی منطقهای در داخل خاک افغانستان به سر میبرند. طالبان براساس دیکتههای سیاسی سازمان استخباراتی پاکستان، با کشورهای منطقه برخورد میکنند و سیاست حسنه دولتهای گذشته را نقض کردهاند. هرچند این گروه از چندین سال پیش به اینسو وارد فاز رابطه مستقیم با کشورها و سازمانهای جهانی شده و طبعا باید تا حد زیادی زبان دیپلماسی مبتنی بر منافع ملی را پیدا کرده باشد اما در نبود یک سیاست مدون خارجی در جهانبینی طالبی، دیپلماسی این گروه در یک سال گذشته، هیچ دستاوردی برای افغانستان و حتی امارت اسلامی به ارمغان نیاورده است.
*کارشناس افغانستان