طبابت و رسانه
عبارت «شانه تخممرغی» را اولین بار از زبان یکی از منتقدان سینما برای توصیف گروه خاصی از فیلمها شنیدیم. معنی دقیق این اصطلاح بهظاهر پرمغز هنوز در هیچ لغتنامهای وارد نشده، اما با توجه به شرایط و بستری که این عبارت در آن مورد استفاده قرار گرفت، به نظر چنین معنایی دارد: «پدیدهای فاخر و مورد احترام در ذات که با اهداف اقتصادی و تبلیغاتی از محل و جایگاه اصلی خود دور شده و با تکیهدادن به ستون شانههای تخممرغ سوپرمارکتها، با قیمتی نازل و کیفیتی پایین به فروش میرسد!».
عبارت «شانه تخممرغی» را اولین بار از زبان یکی از منتقدان سینما برای توصیف گروه خاصی از فیلمها شنیدیم. معنی دقیق این اصطلاح بهظاهر پرمغز هنوز در هیچ لغتنامهای وارد نشده، اما با توجه به شرایط و بستری که این عبارت در آن مورد استفاده قرار گرفت، به نظر چنین معنایی دارد: «پدیدهای فاخر و مورد احترام در ذات که با اهداف اقتصادی و تبلیغاتی از محل و جایگاه اصلی خود دور شده و با تکیهدادن به ستون شانههای تخممرغ سوپرمارکتها، با قیمتی نازل و کیفیتی پایین به فروش میرسد!».
حال تصور کنید یک تکنیک جراحی را که جایگاه آن در محافل علمی است و فینفسه فوقتخصصی محسوب میشود، از جایگاه رفیع علمی خود خارج کنیم، در یک تریبون غیرتخصصی تشریحش کنیم، تازه جهت حماسیسازی و دراماتیککردن قضیه یک موسیقی فاخر هم بر آن بگذاریم و از همه بدتر با چند جمله خلاف واقع آن را به خورد مخاطب از همهجا بیخبر بدهیم. جملاتی با این مضمون که این عمل فقط فلانجا انجام میشود و بهمانجا چند میلیون آب میخورد، ولی با کمک خیرین فلان شهر رایگان انجام میشود. یک قرائت «شانه تخممرغی» از یک دستاورد علمی که در آن نهتنها حرمت همکار و مخاطب حفظ نمیشود، بلکه حیثیت علم پزشکی زیر سؤال میرود، ارزش سیستم سلامت و موجودیت بیمههای درمانی نادیده گرفته میشود و پای خیرین بیدلیل به بازی باز میشود، درحالیکه به وجودشان نیازی نیست و این عمل جراحی کاملا تحت پوشش بیمه بوده و در مراکز دولتی همه مراکز استانها قابل انجام است. از مخترع واژه «شانه تخممرغی» واژههایی همچون «سخیف» و «مقوا» هم به جای مانده که از قضا آنها هم به سناریوی ما میخورد. یک تحریف واقعیت سخیف و یک سناریو مقوا!
نشر چنین گزارشهایی اولین بار نیست اتفاق میافتد و آخرین بار هم نخواهد بود. همین چند سال پیش بود که در نقطه دیگری از کشور، گروهی از اطبا ظاهرا لایههای درونی چشم را پیوند کردند و با موسیقی حماسی پرچم کشورمان را در رسانه به اهتزاز درآوردند، درحالیکه نه از آخر و عاقبت بیماران خبری شد و نه از ادامه روند این دستاورد بزرگ! به نظر شما در اینگونه مواقع راستیآزمایی ادعاهای موجود در گزارشها بر عهده چه کسی است؟ خبرنگاری که با یک مشاوره ساده یا جستوجوی مختصر در اینترنت همه چیز را میفهمد یا مدیران شهری و استانی رسانهها که هدفشان سیخکردن مو به تن مخاطب است؟ این بیتوجهی به مفاد گزارشها ارزش آنها را در چشم مخاطب مطلع روزبهروز کاهش میدهد، اعتماد به رسانهها را کم میکند و جایگاه پزشکان را تا سطح «شانه تخممرغ» نازل میکند.