آیا مرگومیر ناشی از کرونا به گرایشهای سیاسی ربط دارد؟
بالاتر بودن آهنگ مرگومیر در مناطق جمهوریخواه
تأثیر چشمگیر سیاستگذاری بر شکاف معنادار سلامت در آمریکا
در آمریکا ساکنان نواحی تحت مدیریت جمهوریخواهان نسبت به نواحی حاکمیت دموکراتها، نرخ بالاتری در مرگومیر بر اثر همهگیری کرونا را نشان میدهند. تفاوت فزاینده میان آمار مرگومیر در نواحی جمهوریخواه و دموکرات ممکن است بر اثر اعمال سیاستهای اجرائی باشد.
ترجمه: محمدجواد بنایی
در آمریکا ساکنان نواحی تحت مدیریت جمهوریخواهان نسبت به نواحی حاکمیت دموکراتها، نرخ بالاتری در مرگومیر بر اثر همهگیری کرونا را نشان میدهند. تفاوت فزاینده میان آمار مرگومیر در نواحی جمهوریخواه و دموکرات ممکن است بر اثر اعمال سیاستهای اجرائی باشد.
در خلال همهگیری کرونا ارتباط میان سیاست و سلامت به طور چشمگیری به منصه ظهور رسید. ایالتهای تحت حاکمیت دموکراتها در اجرای سیاستهای استفاده از ماسک، واکسن و نیز رعایت فاصله اجتماعی با دقت عمل بیشتری رفتار کردهاند. از سوی دیگر ایالتهای تحت حکومت جمهوریخواهان در برابر اجرای سیاستهای جلوگیری از گسترش همهگیری، مقاومت بیشتری از خود نشان دادهاند. نتایج این تفاوتها با پایان سال 2020 میلادی آشکار شد. این زمانی بود که نرخ بستری در بیمارستان و نیز مرگومیر بر اثر همهگیری کرونا در نواحی طرفداران جمهوریخواهان افزایش یافته و در نواحی دموکرات دستخوش کاهش شد. این تفاوت و اختلاف در طول سال 2021 همچنان رو به افزایش گذاشت و این زمانی بود که واکسن به صورت گسترده در دسترس همگان قرار داشت. اگرچه با شیوع سویه امیکرون که قابلیت انتقال بالایی از خود نشان داد، تفاوت آماری از لحاظ نرخ ابتلا روند نزولی پیدا کرد و این شامل بستری بیماران در بیمارستان و نرخ مرگومیر آنان میشد (که به دلیل افزایش آمار و سرعت واکسیناسیون بود)؛ اما همچنان آمار بستری و مرگومیر بیماران در نواحی جمهوریخواه بالاتر از نواحی دموکرات بود. باید در نظر داشت که کرونا آخرین فصل کتاب سیاست و سلامت است؛ به این معنا که این بیماری آن واقعهای را که در جامعه ایالات متحده آمریکا در حال شکلگیری بود، بر اساس تفاوت نرخ مرگومیر در نواحی مختلف به نمایش گذاشت. این نکته بخشی از اظهارنظر یک پزشک و پژوهشگر در مرکز بهداشت بوستون و بیمارستان زنان بوستون است. نتایج پژوهش آقای «واریچ» در ماه ژوئن در نشریه پزشکی بریتانیا (BMJ) منتشر شد. «واریچ» و همکارانش نشان دادند که در دو دهه منتهی به شیوع همهگیری کرونا یک تفاوت رو به افزایش میان مرگومیر ساکنان جمهوریخواه و دموکرات در سراسر ایالات متحده شکل گرفته است. در سال 2001 یعنی سال آغاز پژوهش، خطر مرگ در نواحی جمهوریخواه و دموکرات مشابه و نزدیک به هم بود. به طور کلی نرخ مرگومیر از آن زمان به بعد برای مدت تقریبا دو دهه در سراسر ایالات متحده رو به کاهش بود. هرچند این کاهش در اندازه سایر کشورهای ثروتمند نبوده است. با وجود این بهبود امید به زندگی برای ساکنان جمهوریخواه تا سال 2019 تقریبا به نصف آمار مربوط به نواحی دموکرات میرسید (کاهش 11درصدی برای جمهوریخواهان در مقایسه با کاهش 22درصدی برای دموکراتها). رویکرد تحلیلی و جغرافیایی این پژوهش بر اساس اظهارنظر یک جامعهشناس و مردمشناس در دانشگاه سیراکوز که در این پژوهش شرکت داشته است، روند پایداری را از خود نشان میدهد. این جامعهشناس به نام آقای «مونتز» معتقد است نتایج این پژوهش نشاندهنده تأثیر سیاست و دوقطبیشدن جامعه بر روی مسئله حیات و مرگومیر است.
پژوهشی جدید در تگزاس، میسوری و ماساچوست که فاصله زمانی میان سالهای 2001 تا 2019 را در بر میگیرد، به بررسی تعداد مرگومیر در هر صد هزار نفر بر اثر 10 عامل مهم میپردازد. این عوامل شامل بیماریهای قلبی، سرطان، نارساییهای ریوی، جراحات ناگهانی و نیز خودکشی میشود. سپس پژوهشگران به تحلیل نتایج در هریک از ایالتهای اشارهشده بر اساس نتایج انتخابات در زمان پژوهش خود پرداختند. آنان به این نتیجه رسیدند که در 9 عامل از 10 عامل اصلی منجر به مرگومیر، آمار در نواحی جمهوریخواه بالاتر از نواحی دموکرات بوده است (تفاوت آماری میان مرگومیر بر اثر سکته مغزی و مشکلات سیستم عصبی همچنان پابرجا بود، اما این تفاوت دستخوش کاهش شد). این پژوهشگران بر این باورند که محیط سیاسی عامل تعیینکننده در سلامت و بهداشت است.
پرسش این است که چه چیزی موجب این تفاوت میان نواحی جمهوریخواه و دموکرات میشود؟ احتمالا عوامل متعددی در بروز این تفاوت تأثیرگذار هستند. پژوهش مورد نظر تفاوتهایی را میان جمهوریخواهان و دموکراتها در رفتار مربوط به حفظ سلامتی از قبیل ورزش یا استعمال دخانیات نشان میدهد. اگرچه بر اساس یافتههای این پژوهش، تفاوتهای مذکور ناچیز هستند، بهعنوان مثال دموکراتها رفتار غیرعادی بیشتری در مصرف دخانیات داشته یا جمهوریخواهان بیشتر ورزش میکنند، اما ساکنان ایالتهای جمهوریخواه گذشته از آموزههای سیاسی خود تمایل بیشتری به مصرف دخانیات دارند.
تحلیل دیگری که توسط یک گروه تحقیقاتی کوچکتر به انجام رسیده نیز نقش رفتار فردی را در تفاوتهای آماری تأیید میکند. آمریکاییهای اسپانیولیزبان در کاهش خطر مرگومیر تغییر بزرگی را تجربه کردهاند؛ این در حالی است که سیاهپوستان آمریکا همچنان بالاترین نرخ مرگومیر را در میان گروههای نژادی ساکن آمریکا دارا هستند. با این وجود حتی در این گروه نیز آمار مرگومیر تقریبا به اندازه مشابه اسپانیولیزبانها دستخوش کاهش بوده است.
آقای «واریچ» معتقد است تفاوت میان آمار مرگومیر برای سفیدپوستان میان نواحی جمهوریخواه و دموکرات بسیار چشمگیر بوده است (یک افزایش چهار برابری). کارشناسان همچنان بر این باورند که نحوه اعمال سیاستها میتواند تأثیر بیشتری نسبت به رفتار شخصی افراد در مقوله سلامت و بهداشت داشته باشد. همراه با افزایش تفاوت در آمار مربوط به امید زندگی در سالهای اخیر، سیاستهای ایالتی دستخوش دوگانگی بیشتری شده است. این موضوع بر اساس گفته آقای «استیون ولف» است که پزشک و اپیدمیشناس دانشگاه ویرجینیاست و در دو، سه مقالهای که در نشریه BMJ نوشته، مستنداتی دال بر تأثیرگذاری سیاستهای جمهوریخواهان بر سلامت و بهداشت داده است.
در یک پژوهش درخصوص امید به زندگی در ایالات متحده بین سالهای 1970 تا 2014 که نیمنگاهی به برخی نتایج حاصله خارج از آن محدوده زمانی نیز داشته است، «مونتز»، «ولف» و سایر پژوهشگران نشان دادند با شرایط یکسان در سال 1959 یک آمریکایی ساکن اوکلاهما بهطور متوسط امید به زندگی مشابهی مانند آمریکایی ساکن ایالت کنکتیکات داشته است و هر دو این ایالتها نسبت به سایر 48 ایالت آمریکا نتایج بهتری داشتهاند. اما در سال 2017 شهروندان کنکتیکات پنج سال امید زندگی بیشتری نسبت به هموطنان خود در اوکلاهما داشتهاند (اوکلاهما عموما یک ایالت جمهوریخواه است). ساکنان کنکتیکات در بالای جدول و ساکنان اوکلاهما تقریبا در پایین جدول بودند.
در سالهای حدفاصل میان دهههای گذشته ایالتهای دموکرات به تصویب و اجرای مقررات و سیاستهای بیشتری در ارتباط با بهبود وضعیت بهداشت و سلامت پرداختهاند، درحالیکه ایالتهای جمهوریخواه در جهت عکس حرکت کردهاند. باید در نظر داشت که در اوایل دهه 1980 تا 1994 و نیز سال 2010 نقاط عطف در این تفاوت سیاستگذاری قابل مشاهده بوده است. آقای «مونتز» به این نکته اشاره میکند که سالهای مزبور منطبق با انتخاب «رونالد ریگان» با عنوان رئیسجمهور ایالات متحده بوده که مصادف با تسلط جمهوریخواهان بر کنگره و افزایش سیاستگذاری جمهوریخواهان بوده است.
یکی از متخصصان طب اورژانس اطفال به نام «لوئیس لی» شاغل در بیمارستان کودکان بوستون و دانشکده پزشکی هاروارد معتقد است که گرایشهای سیاسی در تعیین سیاستهای زندگی اجتماعی و نحوه تخصیص و هزینهکرد بودجه تأثیرگذار است. جمهوریخواهان تمایل دارند مسئله سلامت و بهداشت را به عنوان یک وظیفه فردی تلقی کنند و حق دخالت کمتری برای دولت در آن قائل هستند، درحالیکه دموکراتها بر نقش دولت در تعیین و اجرای مقررات لازم برای ارتقای سطح بهداشت و سلامت جامعه تأکید دارند. نگرش دموکراتها متکی بر گسترش کمکهای پزشکی و بهداشتی در راستای اجرای قانون بهداشت برای همگان است. بر اساس این نگرش دسترسی به مراقبتهای بهداشتی و بیمه سلامت برای همه آحاد جامعه ضرروی است. همچنین باید در نظر داشت دموکراتها بودجه بیشتری را برای حفظ عوامل تأثیرگذار بر بهداشت جامعه در نظر میگیرند. آقای «لی» معتقد است مسائل مربوط به موقعیت مسکن افراد، جایگاه اجتماعی آنها، دسترسی ایشان به غذا و سبک زندگی سالم همراه با میزان تماس با تنشهای مسموم و ناسالم همگی میتوانند بر روی بهداشت و سلامت تن و نیز بهداشت روانی تأثیرگذار باشند.
مقررات متعدد درخصوص استفاده از دخانیات، قانون کار، محیط زیست و استفاده از اسلحه بارها بهعنوان عامل کلیدی مدنظر قرار گرفته است. بنا بر گفته «مونتز» هریک از احزاب گروهی چند از این مقررات را با یکدیگر تلفیق کردهاند. به عنوان مثال در ایالت میسیسیپی هیچ قانونی برای محدودکردن استعمال دخانیات در اماکن سربسته نظیر رستورانها یا محل کار وجود ندارد، درحالیکه در ایالت کالیفرنیا استعمال دخانیات در تمام اماکن سربسته شامل کافهها، رستورانها یا محل کار ممنوع است.
همچنین مالیات اعمالشده بر مواد دخانی به نحو قابلملاحظهای در این دو ایالت متفاوت است. طبق اظهارنظر «مونتز» در اماکنی که استعمال دخانیات در آنها غیرقانونی است، قیمت مواد دخانی نیز به مراتب بالاتر است.
مانند سیستمهای مقابله و کنترل بیماری کووید، میان ایالتهای مختلف آمریکا تفاوتهای فراوانی درخصوص قانون اسلحه ایمن وجود دارد. سلاح گرم عامل بسیاری از مرگها بر اثر خودکشی یا جراحات غیرعمدی و نیز بسیاری از جراحات غیرمهلک است. در ایالتهای دموکرات تحقیق و کنترل سابقه افراد متقاضی برای داشتن سلاح شایعتر است، درحالیکه ایالتهای جمهوریخواه در بیشتر مواقع اجازه حمل سلاح مخفی را صادر میکنند.
آقای «گارن» متخصص طب اورژانس و مدیر برنامه پژوهش در پیشگیری از خشونت در دانشگاه کالیفرنیاست. او معتقد است همراه با قوانین مربوط به حمل سلاح، پژوهشگران در حال بررسی تأثیر مقررات متعدد بر این قوانین هستند. او بر این باور است که در اواخر دهه 80 و اوایل دهه 90 پیش از آنکه در ایالت کالیفرنیا مجموعه قوانین جدیدی برای کنترل مالکیت و استفاده از سلاح گرم وضع شود، نرخ مرگومیر بر اثر خشونتهای مسلحانه در مقایسه با سایر نقاط در ایالات متحده بالاتر بوده است. پس از اجرای قوانین مزبور نرخ مرگومیر ناشی از خشونتهای مسلحانه در ایالت کالیفرنیا بهشدت کاهش یافت. توضیحی که آقای «گارن» ارائه میدهد دال بر مسئولیتپذیری قوانین وضعشده است. تا همین اواخر این قبیل پژوهشها به دلیل اصلاحیه قانون Dickey مربوط به سال 1996 با مشکل جدی مواجه بود؛ زیرا لایحه بودجه فدرال مراکز کنترل و پیشگیری بیماری را از انجام پژوهش درخصوص خشونتهای سلاح گرم بازمیداشت. در سال 2018 کنگره آمریکا به تفسیر قانون مزبور پرداخته و راه را برای بودجههای تحقیقاتی هموار کرد. آقای «گارن» میگوید که به این ترتیب شرایط پژوهشی اندکی بهبود یافته و مرکز کنترل و پیشگیری بیماریها و نیز مؤسسه ملی بهداشت هر دو بودجههای کمی برای پژوهش در اختیار دارند.
البته اختلافهای فرهنگی میان ایالتهای دموکرات و ایالتهای جمهوریخواه احتمالا بر روی نرخ آمار مرگومیر بر اثر کووید تأثیرگذار است. آقای «سنگال» استاد بهداشت محیط در دانشگاه مریلند بوده و در یکی از مطالعات مربوط به ارتباط مرگومیر کووید و میزان آرای دموکرات و جمهوریخواه شرکت کرده است. او میگوید که شما تحت تأثیر همسایگان خود قرار میگیرید. او و همکارانش گزارش میکردند که نواحی اکثریت جمهوریخواه نسبت به نواحی دارای اکثریت دموکرات به ازای هر صد هزار نفر 72.9 نفر مورد مرگومیر را بیشتر تجربه کردهاند. نکتهای که باعث تعجب پژوهشگران شد این بود که میزان تزریق واکسن فقط تا 10 درصد توجیهگر این تفاوت بوده است. نتایج این پژوهش نشاندهنده آن است که تفاوت در نرخ ابتلا و مرگومیر کووید در تمام نواحی که در انتخابات ریاستجمهوری 2020 «دونالد ترامپ» در آنها برنده شده بود، به میزان قابلتوجهی بالاتر از نواحی بود که «جو بایدن» آنجا پیروز شده بود (326 مرگ در هر صد هزار نفر در برابر 258 مرگ). آقای «ولف» میگوید احتمالا کووید مشکلترین بحرانی بوده است که من تاکنون در دوره کاری خود درخصوص سلامت و بهداشت دیدهام.
یک نکته اساسی درخصوص این مطالعات آن است که لزوما اختلاف آماری مرگومیر میان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه در حال افزایش نیست. آقای «واریچ» میگوید بهعنوان یک پزشک و متخصص بهداشت محیط برای من فرقی نمیکند که بیمارم یک جمهوریخواه یا یک دموکرات باشد، من خواهان سلامت برای بیماران خود در هر دو جامعه دموکرات و جمهوریخواه هستم. او میگوید که توجه به تفاوت آماری در میزان مرگومیر در جامعه دوقطبی ایالات متحده اولین گام برای حل این مشکل است. او میافزاید بدترین اتفاق ممکن آن است که مطابق پژوهش مندرج در نشریه پزشکی بریتانیا، آمار و مشکلات سلامت و بهداشت رنگ و جلوه سیاسی و جزئی به خود بگیرد و همچنین کسانی که به بررسی نتایج این پژوهشها میپردازند، بخواهند به دلایل غیرفنی و تخصصی آنها را نادیده بگیرند؛ صرفا به این دلیل که این نتایج ناخوشایند بوده یا تغییر آنها امری دشوار است. این نیز یک تراژدی غمبار خواهد بود.
ScientificAmerican, 18Jul. 2022