ضرورت بازخوانی کودتای 28 مرداد
علیه روایت فاتح
نهضت ملیشدن صنعت نفت و حوادث پس از آن تا کودتای 28 مرداد 1332، از پرتلاطمترین دورههای تاریخ معاصر ایران است که تأثیری بلندمدت از خود به جا گذاشتند. کودتای 28 مرداد 32 از تیرهترین نقاط تاریخ معاصر ماست که تاکنون از زوایای مختلف مورد بازخوانی و بررسی قرار گرفته است
پیام حیدر قزوینی: نهضت ملیشدن صنعت نفت و حوادث پس از آن تا کودتای 28 مرداد 1332، از پرتلاطمترین دورههای تاریخ معاصر ایران است که تأثیری بلندمدت از خود به جا گذاشتند. کودتای 28 مرداد 32 از تیرهترین نقاط تاریخ معاصر ماست که تاکنون از زوایای مختلف مورد بازخوانی و بررسی قرار گرفته است. نزدیک به هفت دهه از این نقطه تاریک تاریخ ما میگذرد و همان تفکر استبدادزدهای که دولت ملی مصدق را با همکاری دولتهای خارجی سرنگون کرد، امروز تلاش میکند با جعل گذشته، حکومت محدرضاشاه پهلوی را بهعنوان حکومتی میهندوست و ملی جا بزند. چنین است که بازخوانی کودتای 28 مرداد امروز بیش از هرزمان دیگری ضرورت دارد. درباره کودتا و حوادث مرتبط با آن، آثار متعددی منتشر شده که هریک از منظری خاص به آن پرداختهاند. در این میان آثار یرواند آبراهامیان و محمدعلی موحد از جمله آثار شاخص بهشمار میروند.
نور تاباندن بر نقاط تاریک کودتا
یرواند آبراهامیان از برجستهترین مورخانی است که تاریخ معاصر ایران را بهصورت آگاهانه و منسجم با رویکرد تاریخ از پایین بررسی کرده و نقش مهمی در شکلگیری این نوع نگاه تاریخی در ایران داشته است. آبراهامیان بهطور مشخص به دوران قاجار، انقلاب مشروطه، دوران رضاشاه، ملیشدن نفت، کودتای 28 مرداد، انقلاب سال 57 و دوران پس از آن توجه کرده است و یکی از مهمترین آثار او که به فارسی هم ترجمه شده، کتاب «کودتا» است که از چند حیث اثری حائز اهمیت است. آبراهامیان در این کتاب با درنظرداشتن اسنادی که در سالهای اخیر از طبقهبندی خارج شدهاند، برخی روایتهای جعلی درباره دکتر مصدق و نهضت ملیشدن نفت را به چالش کشیده و کوشیده ریشههای رخداد ملیشدن نفت و حوادث مربوط به آن را پی بگیرد. این کتاب با ترجمه ناصر زرافشان (نشر نگاه) و ترجمه محمدابراهیم فتاحی (نشر نی) در دست است. آبراهامیان در کتاب «کودتا» به سراغ یکی از پرتلاطمترین و بحرانیترین دورههای تاریخ معاصر ایران رفته و ریشه اتفاقات مهم دیگری از جمله روابط ایران و آمریکا و نیز انقلاب سال 57 را در آن دوره بحرانی پی گرفته است. میتوان گفت که «کودتا» بیش از هرچیز به بحران 28ماههای اختصاص دارد که با تصویب قانون ملیکردن نفت در اسفند 1329 آغاز شده و در کودتای 28 مرداد سال 32 به نقطه اوج میرسد. آبراهامیان بهروشنی و بر پایه اسنادی که بررسی کرده، نشان داده که انگلیس و آمریکا هیچگاه ملیشدن نفت ایران را نپذیرفته بودند و این دقیقا برخلاف چیزی است که آنها در اذهان عمومی جا انداخته بودند. اینکه چرا مذاکرات ملیشدن نفت به سرانجام نمیرسد، پرسشی حیاتی است. در روایت غالب، خصلتهای روحی و ذهنی و کجفهمیهای مصدق و ایرانیان بهعنوان مانعی عمده بر سر بهنتیجهرسیدن مذاکرات ذکر شده و آنقدر این کلیشه تکرار شده که در طول این سالها به روایتی بیشوکم پذیرفتهشده بدل شده است. در روایت مقابل اما آبراهامیان بر اساس مدارکی که کندوکاوشان کرده این روایت را کلیشهای جعلی نامیده و واقعیت ماجرا را در جایی دیگر جستوجو کرده است. او نشان میدهد که خاصه پس از انتخابات بریتانیا در آبانماه 1330 و بهقدرترسیدن چرچیل و ایدن بهعنوان نخستوزیر و وزیر امور خارجه، خط مشی اصلی بریتانیا و آمریکا عدم مذاکره با مصدق و تلاش برای سرنگونی او بوده است. در برنامه آنها، نخست مصدق باید به دست شاه یا مجلس برکنار میشد و سپس جانشین او که یا قوام یا سیدضیاء تعیین شده بوده، باید بر سر کار میآمده است. پس از آن نوبت آن بوده که مسئله نفت ایران به شیوه دلخواه حلوفصل شود. آبراهامیان میگوید آنچه دلیل اصلی او برای بازخوانی این مقطع تاریخی بوده، در این نکته نهفته است که او هرچه بیشتر آرشیو وزارت امور خارجه و شرکت بریتیش پترولیوم را بررسی کرده، با چند نقطه مغفولمانده در روایتها و بررسیهای پیرامون ملیشدن نفت و کودتا مواجه شده است. از آن میان یکی آنکه بسیار گفتهاند که مصدق این امکان را داشت که مناقشه را بخواباند و مسئله را حلوفصل کند؛ او اما «پیشنهادهای قابل توجه» بریتانیا و آمریکا را نپذیرفت چون از اساس قصد مصالحه نداشت. آبراهامیان اما بر اساس مذاکرات واقعی میگوید بریتانیا با حمایت طرف آمریکایی از اساس این موضع را داشت که ایران نمیتواند حق نظارت بر صنایع نفت خود را داشته باشد. بهعبارتی، بریتانیا و آمریکا اگرچه در عرصه عمومی از ملیشدن نفت ایران حمایت میکردند یا دستکم بهطور علنی با آن مخالفت نمیکردند اما درواقع و در عمل قصد آنها این بود که صنعت نفت ایران را تحت کنترل داشته باشند و اختیاری به ایران ندهند. آبراهامیان میگوید مسئله اصلی در ملیشدن نفت، این بود که چه کسی اختیار نظارت بر صنعت نفت را عهدهدار شود. در اسنادی که آبراهامیان بررسی کرده، نقش شاه نیز در ماجرای ملیشدن نفت و وقایع پس از آن روشنتر دیده میشود.
نفت و خواب آشفتهاش
«خواب آشفته نفت» محمدعلی موحد، پژوهشی است پردامنه و مفصل در چهار جلد که جلد نخستش بیش از دو دهه پیش منتشر شد و جلد پایانیاش در سال 1393 به چاپ رسید. این مجموعه چهارجلدی را میتوان از جامعترین مطالعاتی دانست که درباره تحولات مربوط به نفت و تأثیرش بر سیاست داخلی و خارجی ایران انجام شده است. این پژوهش از نقطه ابتدایی یعنی کشف نفت در ایران آغاز میشود و تا کودتای 28 مرداد و امضای قرارداد کنسرسیوم پیش میآید. بخشی از جلدهای دوم و سوم کتاب به کودتا مربوطاند. جلد دوم به دوران یکساله کابینه دوم دکتر مصدق از 30 تیرماه 1331 تا کودتای 28 مرداد 1332 پرداخته است. موحد در این بخش روند سرنگونی دولت مصدق را در طول این یک سال پی گرفته است؛ او، هم به مذاکرات با طرفهای خارجی و نقش دولتهای انگلستان و آمریکا توجه کرده و هم به شکافها و تحولات داخلی پرداخته است. بخش اصلی جلد سوم کتاب به دادگاه نظامی مصدق و نوع مواجهه او با دادگاه پرداخته است. بخش دیگر کتاب به مذاکرات ایران با غرب که منجر به امضای قرارداد کنسرسیوم شد، اختصاص دارد. موحد توضیح میدهد که چگونه سردمداران خارجی سرنگونی مصدق در مذاکره با دولت ایران به قراردادی برای ازسرگیری صادرات نفت ایران رسیدند؛ قراردادی که در آن سهم شرکتهای آمریکایی به دلیل نقش این کشور در کودتای ۲۸ مرداد، از انگلستان بیشتر شد. مجموعه مذاکرات و تعاملات دولت سرلشگر زاهدی، دولت برآمده از کودتا علیه مصدق با غرب روند پیوستن دوباره ایران به اردوگاه غرب و مستحکمشدن جای پای شاه بهعنوان متحد اصلی آمریکا در خاورمیانه را نیز تحلیل کرده و ارتباط این تحولات با موضوع نفت را نشان داده است.
بازتعریف تاریخچه 28 مرداد
عملکرد حزب توده ایران در نهضت ملیشدن صنعت نفت و سپس در کودتای 28 مرداد از جمله موضوعاتی است که مورد توجه زیادی قرار داشته و نویسندگان و پژوهشگران مختلفی بر اساس اسناد و خاطرات و تحلیلهای تاریخی به سراغ بازخوانی عملکرد حزب توده رفتهاند. یکی از کتابهایی که با محوریت این موضوع نوشته شده، «درس 28 مرداد» از خلیل ملکی است که در نشر شیرازه منتشر شده است. عنوان کامل این کتاب «درس 28 مرداد از لحاظ نهضت ملی ایران و از لحاظ رهبران خائن حزب توده» است و ملکی در آن بی هیچ تسامحی حزب توده ایران را به خیانت در حوادث نهضت ملی نفت متهم میکند: «در دوره اول نهضت ملی - تا 30 تیر 1331- که نهضت از طرف سران حزب توده به عاملیت امپریالیسم آمریکا متهم میشد و هدف حمله مستقیم آنها بود، نهضت ملی که نهتنها مستقل از حزب توده بلکه علیرغم ظاهر و باطن آن حزب کار میکرد، تمام پیروزیهای خود را به دست آورد اما از سی تیر تا 28 مرداد که حزب توده تظاهر به ائتلاف و تظاهر به پشتیبانی از نهضت ملی کرد، نهضت آسیبپذیر شد و چون برای رفع این آسیبپذیری اقدامی صورت نگرفت، تودهایها توانستند با سوءاستفاده از حس انقلابی جوانان نهضت ملی، شعارهای ضد آمریکا و ضد پایگاههای اجتماعی آنان را به نام نهضت به قالب بزنند و برعکس دوره پیش از 30 تیر شکست سیاست خارجی و سیاست داخلی دولت نهضت ملی را به ملت ایران تحمیل کردند». این کتاب را خلیل ملکی در زندان فلکالافلاک و پس از کودتا نوشته، یعنی در زمانی که فرصتی بوده برای تأمل درباره حوادثی که به کودتا منجر شدند. دکتر کمال قائمی نوشته است که «در آن زمان از تعداد چهار نفر هماطاقیهای ملکی کاسته شده، اکثر زندانیها هم آزاد شده بودند و برای او فرصت و امکان بیشتر برای نوشتن بیسروصدا پیدا شده بود. در این زمان جزوه تعلیماتی داخلی حزب توده مخفیانه به دست او رسانده شده بود. این جزوه در واقع در پی تطهیر ذمه سران توده و ترضیه باقیمانده افراد ناراضی و حیران حزب بود. منظور دیگر چهبسا روشنکردن علل شکست برای نیروهای عصبانی ملی بود که احتمالاً هنوز نمیدانستند نتایج اشتباهات سیاسی، تاکتیکی و استراتژیک رهبری نهضت ملی را تحلیل و تخمین کنند. مشکل کار فرستادن دستنوشتهها به خارج بود؛ نوشتههای مردی که دستگاه دربار و دولت نظامی از انتشار افکار و آرای او نگران بودند بهخصوص که از گستردگی و نفرات مستعد حزبی که او رهبری کرده بود نیز آگاه بودند». خلیل ملکی پس از آزادی از زندان بهتدریج مطالب کتاب را تکمیل میکند و به شکل رونویسیشده در جاهای مختلف نگهداری میکند. در این دوره مدارک و مآخذ بیشتری در اختیار ملکی قرار گرفت که تهیه و رساندن آنها به خانه ملکی و خارجکردنشان مدتها زمان برد. با همه این احتیاطها در اثر هجومهای مختلف به خانه ملکی از اصل فتوکپی و رونویسها بهجز یک نسخه به جا نماند که بعدها در قالب کتاب «درس 28 مرداد» چاپ شد.
«پشت پرده کودتا: اوباش، فرصتطلبان، ارتشیان، جاسوسان» نوشته علی رهنما و با ترجمه فریدون رشیدیان از دیگر کتابهای قابل توجه درباره کودتای 28 مرداد است که در نشر نی منتشر شده است. این کتاب، تلاشی است برای آنکه خردهتاریخِ مفصلِ آن دست از وقایعی را ارائه دهد که در 28 مرداد به اوج رسیدند. «پشت پرده کودتا»، «نه درباره مصدق است و نه فهرستی است از هدفهای دولتِ او و دستاوردها یا شکستهای این دولت، بلکه بیشتر پژوهشی است در باب سرنگونی مصدق و نیز درخصوص شرایطِ تحققِ این سرنگونی. هم مصدق و هم متحدان و مخالفانش این وقایع را به راه انداختند، به آنها واکنش نشان دادند و با آنها تعامل برقرار کردند. از این رو، هر مطالعهای درباره سرنگونی میبایست هم به مصدق و طرفدارانش و هم به کسانی که او را سرنگون کردند، بپردازد و موقعیتها و اعمال هر دو طرف را تجزیه و تحلیل، ارزیابی و گزارش کند. این مطالعه با تکیه بر شواهد و مدارکِ بهکاربسته، نهایتاً قصد دارد به این سؤال پاسخ دهد که آیا برکناری مصدق از قدرت، به دست خارجیها طرح و اجرا شد، یا اینکه این واقعه یک کودتا، یک انقلاب، یک قیام خودجوشِ ملی و یا چیز دیگری بود. با غلبه مواضع قطبیشده، احتمالاً هر گونه نتیجهگیریای برچسب طرفدار مصدق و یا ضدمصدقبودن را به این اثر و نویسنده آن خواهد زد. بازتعریف تاریخچه ۲۸ مرداد، همچون تاریخچه هر کشمکش اجتماعیـسیاسی دیگری، به بروز بعضی دلخوریها و برآمدن پارهای از قضاوتها میانجامد. اثر حاضر تاریخچهای است از وقایع ۲۸ مرداد برای کسانی که کنجکاوند بدانند در آن روز چه اتفاقی افتاد و چگونه چنین نتیجهای حاصل شد». این کتاب به بررسی وقایعی پرداخته که از نهم اسفند تا بیستوهشتم مرداد جریان داشته و در آخر منجر به سقوط دولت مصدق شد. در واقع رهنما در این کتاب تمرکز اصلیاش را بر سه روز مهم و تاریخی که به کودتا منجر شد گذاشته است. یعنی از 25 مرداد که کودتای ناکام نخست رخ داد تا کودتای موفق دوم در 28 مرداد. «فولادقلب» مصطفی اسلامیه، از دیگر کتابهای خواندنی درباره مصدق است که اگرچه به طور خاص به کودتای 28 مرداد مربوط نیست اما اسلامیه در روایتی خواندنی تلاش کرده زندگی و سیمای محمد مصدق را ترسیم کند و در این میان به کودتای 28 مرداد هم پرداخته است. اسلامیه اگرچه در این کتاب به همه دورههای زندگی مصدق پرداخته اما زندگینامه او را به صورت خطی پیش نبرده است. «فولادقلب» در میانه دو رخداد روایت میشود: انقلاب مشروطه و کودتای 28 مرداد. یکی از بهترین توصیفات اسلامیه در این کتاب، به پس از کودتا و محاکمه مصدق مربوط است که در بخشی از آن آمده: «در آن دادگاه، این مرد که بیش از همه محاکمهکنندگان خود با حقوق و قوانین و تاریخ مردم ایران آشنایی داشت، و دادستان دادگاه اصرار داشت او را مصدقالسلطنه بنامد... شرح آن محاکمه در روزنامههای آن پاییزِ نامرادی چاپ میشد، همراه عکسهایی از متهم، با قامتی خمیده و قبایی ساده، چهرهای تلخیدیده و سختیکشیده که با قیافههای حقبهجانب و لباسهای پر زرقوبرق و پوشیده از مدال و یراق اعضای دادگاه در آن تالار مجلل تضادی غمانگیز و کنایهآمیز داشت. مردم هنوز از آنچه در پس پرده کودتا گذشته بود و از جزئیات اتفاقهای آن چهار روز خبر نداشتند. باید یک ربع قرن در انتظار میماندند تا کودتاگران کمکم زبان به اعتراف بگشایند که بله ما بودیم که در آن روزها چنین و چنان کردیم و با فلان و بهمان قرار گذاشتیم».