به بهانه روزی به نام پزشکان
بارها با این سؤال روبهرو شدهام که پزشکی و روزنامهنگاری چه ربطی به هم دارند؟ پس از حدود سه دهه فعالیت در رسانهها و 25 سال سابقه پزشکی و پزشک عمومی میتوانم بهعنوان یکی از معدود پزشکانی که کار در حوزه خبر و رسانه و اطلاعرسانی پزشکی را انتخاب کردهاند، درباره هر دو حوزه و خط باریک اتصالدهنده این دو حوزه به ظاهر جدا از هم صحبت کنم اما با توجه به نزدیکبودن روزهای خبرنگار و پزشک در تقویم ما، از این فرصت استفاده میکنم تا روایتی کوتاه و دوگانه از سالهای گذرانده در این دو حیطه را بازگو کنم.
بارها با این سؤال روبهرو شدهام که پزشکی و روزنامهنگاری چه ربطی به هم دارند؟
پس از حدود سه دهه فعالیت در رسانهها و 25 سال سابقه پزشکی و پزشک عمومی میتوانم بهعنوان یکی از معدود پزشکانی که کار در حوزه خبر و رسانه و اطلاعرسانی پزشکی را انتخاب کردهاند، درباره هر دو حوزه و خط باریک اتصالدهنده این دو حوزه به ظاهر جدا از هم صحبت کنم اما با توجه به نزدیکبودن روزهای خبرنگار و پزشک در تقویم ما، از این فرصت استفاده میکنم تا روایتی کوتاه و دوگانه از سالهای گذرانده در این دو حیطه را بازگو کنم.
روایت دوگانه من متکی بر الگوی مشهور نیمه پر و خالی لیوان است.
نیمه پر روزگار رسانهایام آنجاست که میتوانم بگویم کل عمرم را پای علاقه و آنچه میپسندیدم گذاشتهام و دوران اوج رسانههای مکتوب و دوران طلایی مطبوعات ایران را درک و تجربه کردهام و احساس میکنم بر نسلهای بعد از خود تأثیرات مثبتی گذاشتهام. از سوی دیگر در حوزه پزشکی هم فعالیت در حوزههای روابط عمومی، اطلاعرسانی و تولید محتوای سلامت بهخصوص در دوره همهگیری کرونا باعث این حس شد که نقش کوچکی در افزایش سطح سواد سلامت جامعه داشتهام و توانستهام بخشی از گروهی باشم که گامهایی مثبت و هدفمند برای افزایش سطح سلامت جامعه عمومی و اقدامات به صلاح کلیت جامعه برداشتهاند.
نیمه خالی اما آنجاست که شاهد برخوردهای متعدد و در بسیاری مواقع سلیقهای با رسانهها و بدتر از آن شاهد افت و تقریبا نابودی رسانههای مکتوب و دیجیتال مستقل بودهام و حالا شاهدم که بهواسطه شبکههای اجتماعی تقریبا رایگان، اقتصاد رسانههای غیرتصویری در سرتاسر جهان تحت تأثیر قرار گرفته و عملا شاهد هستیم روزنامهنگاری و ژورنالیسم مستقل منتقد روزبهروز ضعیفتر و آسیبپذیرتر میشود و متأسفانه عملا در کشورمان دیگر این نوع روزنامهنگاری و خبرنگاری وجود خارجی ندارند.
درباره پزشکی هم باید بگویم که شاهد دوران اوج پزشکی ایران بودهام؛ دورهای که در آن کشوری با واردات پزشکان بنگلادشی و هندی و اعزام بیماران برای درمان بسیاری از بیماریها به خارج از کشور، به خودکفایی در پزشکی رسید و در منطقه و حتی در سطح جهان زبانزد شد اما حالا شاهدیم متأسفانه با مهاجرت وحشتناک پزشکان و متخصصان خود به کشورهای دیگر روبهروست، با مشکل جوانانی که انگیزه و امید خود به ماندن در کشورشان را از دست دادهاند و از سوی دیگر شاهد هستم که مسئولان و تصمیمگیران این حوزه با تصمیمات پوپولیستی و غیرکارشناسی وضعیت را بدتر از آنچه هست، میکنند. حالا بسیاری از پزشکان مستعد کشور در حیطههایی که نیاز اصلی کشور نیست، مشغول به خدمت هستند و رشتههای مهم و موردنیاز تخصصی پزشکی برای اولینبار در تاریخ خالی میمانند. آینده پزشکی ایران با چنین مدیران و تصمیمسازانی که خارج از بدنه سلامت و پزشکی کشور هستند، در خطر واضح است و متأسفانه هشدارهای دلسوزان دیروز و امروز شنیده نمیشود.
درنهایت روز پزشک و روز خبرنگار بر سپیدپوشان و قلمبهدستانی که اسیر تب مادیگرایی و رقابت ثروتاندوزی نشدهاند و هنوز به دردها حساسیت دارند و دلشان برای کشورشان و مردمش میتپد، مبارک باد.