ضرورت تدوین ضوابط سیلاب در حوزه معماری و شهرسازی
آمادگی برای سیلابهای همیشگی
سیلابها و آبگرفتگیها که به رویهای دائمی در کشورمان تبدیل شده، این ندا را میدهد که باید آماده باشیم و زیستگاهمان را هماهنگ با این تهدید دائمی بسازیم؛ نه آن را نادیده بگیریم و نه با آن به مقابله برخیزیم، بلکه با آن زندگی کنیم.
آیدا آلهاشمی - معمار منظر، استاد دانشگاه
سیلابها و آبگرفتگیها که به رویهای دائمی در کشورمان تبدیل شده، این ندا را میدهد که باید آماده باشیم و زیستگاهمان را هماهنگ با این تهدید دائمی بسازیم؛ نه آن را نادیده بگیریم و نه با آن به مقابله برخیزیم، بلکه با آن زندگی کنیم. پوشیده نیست که تبدیل هر بارش رعدآسا به تهدید سیل از زوایای متعددی قابل بحث و بررسی است. اما آنجا که نابودی ساختمانها و زیرساختها و جانباختن هموطنانمان در بافتهای شهری و روستایی به میان میآید، مشخصا نشان از کوتاهی ما در حوزه شهرسازی و معماری دارد.
همانطور که از چند دهه پیش و بعد از زلزله سال ۱۳۴۱ بوئینزهرا، در کشور زلزله را بهعنوان تهدید پذیرفتیم و در ارتقای مقاومت ساختوسازهایمان در برابر آن اقدام کردیم، در مورد تهدید سیلاب نیز که اگرچه شاید در نگاه نخست خساراتش به اندازه زلزله شوکآور به نظر نرسد، اما تکرار هرسالهاش در نقاط مختلف کشورمان مسلما خساراتی معادل با آن دارد، باید چنین کنیم.
امروز پذیرفتن زلزله بهعنوان تهدید اگرچه نه هنوز در اسناد و ضوابط شهرسازی اما در ضوابط معماری و ساخت بنا به صورت «آییننامه طراحی ساختمانها در برابر زلزله» در مقررات ملی ساختمان بازتاب داشته است. آییننامه الزامات عموما سازهای برای ایمنسازی ساختمانها در برابر زلزله، ارائه و پروانه ساخت و بهرهبرداری بنا را منوط به رعایت این الزامات میکند. تدوین ضوابط و الزامات مقاومسازی در برابر تهدید سیل در حوزه شهرسازی و معماری از پیچیدگیها و ظرایف بیشتری نسبت به زلزله برخوردار است. در کشور خشک ما این ضوابط نهتنها باید بر حفاظت در برابر خطر سیلاب، بلکه بر بهرهبرداری از آب سیلاب در سه مقیاس منطقهای، شهری و معماری نیز توجه کند. نگاهی به تجربیات سایر کشورها و مهمتر از آن تجربیات هزارانساله در مناطق مختلف کشور خودمان در مدیریت سیلاب در حوزه معماری و شهرسازی، در کنار آسیبشناسی سازوکارهای موجود کشورمان در این حوزه، در تدوین این ضوابط و اجرائیکردن آنها راهگشاست. گام نخست در این راه، اقدامی بزرگ در مقیاس ملی برای تهیه نقشههای همپیوند تهدید سیلاب کشور است. اقدامی که همیاری بینسازمانی بسیاری میطلبد و پایه تمامی اقدامات ما در مقابله با تهدید سیلاب بهشمار میرود. در این مسیر، در کشورمان تکمیل کادستر ملی، آمایش پهنهها و زیرپهنههای خطرآفرین و خطرخیز در مواقع سیلاب، پیادهسازی این پهنهها بر نقشههای کاداستر و تهیه پرتال یکپارچه دادههای مکانی از این پهنهها ازجمله اقدامات اولیه است. برای مثال، در کشور فرانسه در تبعیت از الزامات قانونی اتحادیه اروپا، چهار دسته نقشههای مرتبط با تهدید سیل تهیه شده است:
اطلس پهنههای سیلخیز
پهنههای با ریسک بالای سیل که بر اساس دادههای تاریخی ارتفاع سیلهای متداول با دورههای بین ۱۰ تا ۳۰ سال، سیلهای استثنائی با دورههای صد سال و سیلهای استثنائی بهیادمانده در تاریخ با دورههای هزار سال تهیه شده است
پهنههای بالقوه سیلپذیر
پهنههای پیشبینی تهدید بالقوه که بر اساس میزان و نوع ساختوساز و جمعیت ساکن در محدودههای بالقوه سیل تهیه میشود.
در این کشور، در کنار پیادهسازی پهنههای تهدیدهای طبیعی ازجمله سیلاب (و البته تهدیدهای انسانساز ازجمله آلودگی هوا، خاک یا آب) بر روی پرتال جامع دادههای مکانی ملی، پرتال ژئوریسک به صورت تخصصی پهنههای ریسکپذیر در برابر تهدیدهای طبیعی و انسانی را در اختیار قرار میدهد و هر شهروند، کارشناس، مسئول شهری یا مشاور و پیمانکار ساخت میتواند عرصه بنای خود را بر روی این پهنهها مورد شناسایی قرار داده و اطلاعات مرتبط را دانلود کند.
اقدام کلیدی اما تدوین ضوابط مقاومسازی در برابر سیل مطابق با نقشه پهنههای تهدید مختلف شناساییشده است. تدوین دستورالعملهای شهرسازی و آییننامههای معماری برای حفاظت در برابر خطر سیل در مقیاس ملی گام نخست است، اما مهمتر از آن، انطباق و تدوین ضوابط منطقهای با توجه به ویژگیهای متنوع حوضههای آبریز، شهرسازی و تجربیات بومی ساختوساز به پیوست طرحهای جامع و تفصیلی شهرهاست. در نهایت صدور پروانه ساخت و بهرهبرداری بناها، تصویب طرحهای شهری و مکانیابی کاربریهای متنوع در پهنههای شهری یا روستایی با درنظرگرفتن این ضوابط صورت میگیرد. اقدام کلیدی دیگر در این بین، تدوین سازوکارهای قانونی برای پشتیبانی از این ضوابط در همکاری با ارگانهای قضائی کشور است.
این ضوابط در مقیاسهای مختلف منطقهای، شهری و معماری تدوین میشوند. در حوزه شهری برای مثال این ضوابط از عدم امکان ساخت کاربریهای عمومی در پهنههای با ریسک بالا در شهرها تا الزام در استفاده از مصالح نفوذپذیر در کفسازی معابر پهنههای خطرآفرین را در حوزه شهرسازی ارائه میدهد.
در حوزه معماری، این الزامات از یک سو به حفاظت از بنا و جلوگیری از نفوذ آب به محدوده زندگی یا تأسیسات ساختمان میپردازد و دستورالعملهای متنوعی از الزام به ساخت بنا بر روی پیلوتی، نوع جهتگیری بنا نسبت به جریان روانابها، تا استفاده از مصالح و جزئیات ساخت مختلف را شامل میشود. از سوی دیگر به مدیریت رواناب ناشی از باران در محدوده ملک شخصی و نه سرریزکردن آن به سیستم جمعآوری آبهای سطحی شهری میپردازد و دستوالعملهایی ارائه میدهد. باز بهعنوان مثال در کشور فرانسه برنامه الزامآور «جلوگیری از خسارات تهدید سیل» (PPRI) بر اساس نقشه پهنههای ریسک بالای سیل در دورههای صدساله یا سیلهای استثنائی تاریخی در دورههای هزارساله تدوینشده، مطابق با پهنههای متنوع تهدید سیلاب، امکان یا عدم امکان ساخت و همچنین ضوابط ساختوساز در هر پهنه را ارائه میدهد. در مقیاسی دیگر، تهیه سند مدیریت یکپارچه سیلابهای شهری در مقیاس ملی و تدوین برنامههای موضعی مدیریت سیلاب و تابآوری شهری در برابر سیلاب برای محدودههای باارزش شهری یا محلات ریسکپذیر با پتانسیل خسارتآفرینی بالا در شهرها و کلانشهرها (بافت تاریخی یزد یا محدوده دروازهقرآن و ورودی شیراز که در سیل امسال و سال ۹۸ خسارت دیدند، نمونه بارز این بافتهای ارزشمند و خطرآفرین نیازمند برنامه ویژه هستند) ضروری است.
فراموش نکنیم که باران و سیل برای سرزمین خشک ما نعمت است، اگر خود را مانند پیشینیانمان مهیای آن کرده باشیم.