معمای مثلث سئول؛ چه کسی رئیس میشود؟
انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال که حالت فوقالعادهای به خود گرفته، قرار است امروز از ساعت 9 صبح شروع شود.
انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال که حالت فوقالعادهای به خود گرفته، قرار است امروز از ساعت 9 صبح شروع شود. این انتخابات در شرایطی برگزار میشود که دوره چهارساله ریاست شهابالدین عزیزیخادم، رئیس معزول فدراسیون فوتبال، کامل نشد و او کمتر از یک سال بعد از انتخاب بهعنوان رئیس جدید، از کار عزل شد. از بهمن 1400 تا به الان فدراسیون با سرپرست اداره شده و حالا بعد از کشمکشهای فراوان قرار است امروز در آستانه رقابتهای جام جهانی فوتبال، رئیس جدید ساختمان سئول انتخاب شود. برای پست ریاست فدراسیون فوتبال سه نفر کاندیدا شدهاند: میرشاد ماجدی، سرپرست کنونی فدراسیون فوتبال، مهدی تاج، رئیس سابق فدارسیون فوتبال و عزیزالله محمدی، رئیس سابق سازمان لیگ فوتبال. البته که این مثلث تا 48 ساعت قبل فقط دو ضلع داشت و صلاحیت مهدی تاج در واپسین لحظات به تأیید رسید. بااینحال بسیاری اعتقاد دارند چهرههای سرشناستری میتوانستند وارد این کارزار شوند تا فوتبال از روند تکراری خارج شود. برخلاف انتظار ولی چهرهای متفاوت از آنهایی که پیشتر هم اداره امور فوتبال را در دست داشتهاند، ورود نکردند تا حالا یکی از این سه ضلع بتوانند زمام امور را برای ماههای حساس پیشرو، بهویژه برای تدارکات بهتری تیم ملی در جام جهانی به دست بگیرند.
میرشاد ماجدی
داستان کاندیداشدن میرشاد ماجدی برای پست ریاست فدراسیون فوتبال خالی از ابهام نیست. او که عضوی از هیئترئیسه فدراسیون عزیزیخادم بود، بعد از عزل شهاب، بهعنوان سرپرست فدراسیون انتخاب شد تا زمینه را برای برگزاری انتخابات مهیا کند. میرشاد حضورش در انتخابات فدراسیون فوتبال را قویا تکذیب میکرد و میگفت قصدی برای ریاست ندارد. بااینحال در واپسین زمان باقیمانده برای ثبتنام، او خبر داد که تکلیف دارد برای انتخابات شرکت کند. بهاینترتیب، او وارد این کارزار شده و حالا شانس زیادی برای خودش متصور است. میرشاد ماجدی در شرایطی برای ریاست فدراسیون اقدام کرده که مزایایی در قیاس با دو رقیب دیگر دارد. او تنها کاندیدای تمامفوتبالی ریاست فدراسیون فوتبال است. اگر قرار باشد فوتبالیها زمام امور را به دست بگیرند، میرشاد بیشترین شانس را دارد. البته که او در همین مدت توانسته تجربه مدیریتی خوبی در سازوکار فدراسیون به دست بیاورد. فارغ از تجربههای قبلی، او عضو هیئترئیسه فدراسیون بوده و چندماهی هم میشود که بهعنوان سرپرست، اداره امور اصلی در این فدراسیون را به دست گرفته است. در نتیجه از لحاظ آشنایی با شرایط و جو کنونی، او به اندازه کافی مهارت دارد. با وجود چنین مزایایی که میتوان برای میرشاد متصور شد، منتقدان بازیکن سابق استقلال میگویند او در دوره مدیریتش نتوانسته کارنامه درخشانی به جا بگذارد. عدم تدارک مناسب برای تیم ملی در مسیر حضور بهتر در جام جهانی، عدم مدیریت صحیح هیئترئیسه فدراسیون فوتبال و فاجعه رخداده در حاشیه بازی تیم ملی ایران و لبنان در مشهد، عمده انتقاداتی است که مدیریت میرشاد را زیر سؤال برده است.
مهدی تاج
مهدی تاج عجیبترین و جنجالیترین کاندیدای پست ریاست فدراسیون فوتبال است. او که در دوره قبلی به بهانه بروز بیماری قلب، صندلی ریاست فدراسیون فوتبال را رها کرده و از کار استعفا داده بود، بهناگاه با حالتی طلبکارانه به کارزار انتخاباتی برگشته و بدون اشاره به بیماری قلبیاش خود را مدعی اصلی ریاست فدراسیون فوتبال میداند. مهدی تاج در بین کاندیداهای موجود بیشترین سابقه مدیریتی در فوتبال را دارد. او قبلا نایبرئیس فدراسیون فوتبال و رئیس سازمان لیگ بوده، بعدا به ریاست فدراسیون فوتبال ایران رسیده و چند سالی هم میشود بهعنوان یکی از اعضای هیئت اجرائی، در مقر AFC مشغول به کار است. با توجه به سابقه مدیریت باشگاهی تاج، بعید است کسی بیش از او از چم و خم مدیریتی در فوتبال ایران آگاهی داشته باشد. بااینحال، تاج همان اندازه که سابقه مدیریت دارد، منتقد هم دارد! او مسبب اصلی داستان ویلموتسگیت است و میلیونها دلار از پول بیتالمال را با یک قرارداد بد و بحثبرانگیز به باد داده است. از طرفی، او با مدیریت ضعیفش در فدراسیون فوتبال کاری کرده که ساختمان فدراسیون فوتبال هم در آستانه بربادرفتن است. از طرفی اسم مهدی تاج در پرونده عجیبوغریب فولاد مبارکه هم مطرح شده و کلا بابت داستان ویلموتس اسمش به دادسرای تهران بهعنوان متهم ردیف اول هم رفته است. به غیر از اینها و برخلاف ادعایی که خودش دارد، مدیر مستقلی نیست. داستان اخراج کارلوس کیروش از یکسو و انتخاب مارک ویلموتس از سوی دیگر نشان داد که او توصیههای دیگران را پیاده کرده است. منتقدان تاج همچنان با نقد شعارهای او میگویند اگر تاج نسخهای برای نجات فوتبال داشت، در همان زمانهایی که مدیریت را دست داشت، از این نسخه خرج میکرد. بسیاری انتخاب او را یک بازگشت به عقب توصیف کردهاند.
عزیزالله محمدی
هرچقدر که دو کاندیدای دیگر در ماه منتهی به برگزاری انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال سروصدا داشتهاند، عزیزالله محمدی ساکت بوده و در خفا کارهایش را پیش برده است. بسیاری میگویند او در سکوت مشغول رایزنی با اعضای مجمع بوده و اجازه نداده خودش و اطرافیانش وارد جدال لفظی درباره انتخابات شوند. عزیزالله محمدی سابقه حضور در فدراسیون فوتبال مهدی تاج را داشته و رئیس سازمان لیگ هم شده است. در نتیجه او هم با کارهای مدیریتی در این فوتبال غریبه نیست. عمده اتفاق خوبی که محمدی تأکید دارد به آن اشاره شود، بستن قرارداد حق پخش با تلویزیون ایران در دو بازه زمانی سهساله است؛ یک بار قریب به 34 میلیارد تومان و بار دیگر نزدیک به 48 میلیارد تومان. او میگوید قصد دارد سازوکار حرفهای باشگاهداری را پیاده کند و برایش برنامههای مهمی دارد. با وجود این مدیریت عزیزالله محمدی در فوتبال هم بیحرفوحدیث نبوده است. عدم شفافیت مالی، ناتوانی در گرفتن کامل حق پخش تلویزیونی، محرومیتهای انضباطی و اخلاقی مربیان و بازیکنان بدون اعلام شفاف آن و... جزء انتقاداتی است که اهالی فوتبال از عملکردش در دوران حضورش در سازمان لیگ فوتبال اعلام میکنند.
جایی برای نواب رئیس
انتخابات امروز فدراسیون فوتبال فقط مربوط به انتخاب رئیس نمیشود، چون با توجه به اتفاقات رخداده در فدراسیون قبلی، باید برای دو نواب رئیس اول و دوم هم تصمیمگیری شده و انتخابات صورت پذیرد. در دوره قبلی، شهاب عزیزیخادم، حمیدرضا مهرعلی و حیدر بهاروند را بهعنوان نواب رئیسش انتخاب کرد که هیچکدام از آنها از مجمع رأی نگرفتند. این دو نفر هم به همراه عزیزیخادم از فدراسیون عزل شدند. از طرفی، مهرداد سراجی، نماینده باشگاهها هم در مجمع رأی موافق نگرفت و برکنار شد. بهاینترتیب، علاوه بر دو پست نایبرئیسی اول و دوم، یک پست خالی دیگر هم باقی میماند که مربوط به انتخاب نماینده باشگاههاست. در همین راستا و در بخش نایبرئیس اول اسامی مهدی محمدنبی، عباس صوفی و علی فتحاللهزاده، نایبرئیس دوم منصور قنبرزاده، محمدصادق درودگر و محمدرضا کافی و نمایندگان باشگاهها الهام بصیرینیا، حسین پرویزی، اسماعیل حیدرپور، رضا درویش، محمد رجائیان، محمدرضا ساکت و حمیدرضا گرشاسبی دیده میشود. انتخاب این افراد به تکمیل اعضای هیئترئیسه کمک میکند و این هیئترئیسه که فعلا به دلیل نداشتن نفرات کافی از رسمیت افتاده است، دوباره شکل رسمی به خود میگیرد.