دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس از 10 سال تلاش برای مهار آتشسوزیها و کمکهای مردم محلی میگوید
همیاری مردم محلی در مهار آتشسوزیها
با فرارسیدن شهریور، آتش زیر خاکستر بار دیگر در منطقه حفاظتشده کوه خامی بین دو شهرستان گچساران و باشت شعله کشید و بعد از چهار شبانهروز با تلاشهای نیروهای مختلف، مهار و خاموش شد. با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه خامی دسترسی به آن راحت نیست و آتشسوزیها هم در آن اغلب دامنهدار است.
فرناز حیدری: با فرارسیدن شهریور، آتش زیر خاکستر بار دیگر در منطقه حفاظتشده کوه خامی بین دو شهرستان گچساران و باشت شعله کشید و بعد از چهار شبانهروز با تلاشهای نیروهای مختلف، مهار و خاموش شد. با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه خامی دسترسی به آن راحت نیست و آتشسوزیها هم در آن اغلب دامنهدار است. امید سجادیان، دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس چند سالی است که با همراهی جمعی از دغدغهمندان محیط زیست برنامههای پایلوت را در مقیاس خرد در شهرستان بویراحمد استان کهگیلویه و بویراحمد آغاز کردهاند. تشکل نهضت سبز زاگرس سال 1378 با همت غریب سجادیان که از ریشسفیدهای محل و پیشکسوتان است، شکل گرفت. او با اینکه سن زیادی دارد اما همیشه یک پای ثابت در مهار آتشسوزیهاست. امید، فرزند غریب سجادیان در سال 1390 وارد این عرصه شد و به این ترتیب فعالیتها شکل دیگری به خود گرفت. فعالیتهای امید سجادیان باعث شد کمیتههای مختلفی برای مهار آتشسوزیهای محلی شکل بگیرد و به این ترتیب بود که تشکل نهضت سبز زاگرس در حوزههای مختلف اعم از صیانت، آموزش، کاشت و تربیت تسهیلگر وارد عمل شد. این تشکل هماکنون در استان کهگیلویهوبویراحمد شناختهشده و بسیاری از افراد جوامع محلی را هم برای مهار آتشسوزیها و آموزش نحوه پیشگیری به خود جذب کرده است. امید سجادیان به تغییرات اقلیمی، مسائل فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و البته بحث قوانین اشاره میکند و میگوید: «ما تلاش میکنیم تا مسیر برخوردمان را تغییر دهیم، اینکه هر سال با آتشسوزیها غافلگیر شویم، راهکار نیست بلکه باید از آن درس گرفت و مسیر جدیدی را انتخاب کرد؛ ما درصدد هستیم تا برنامه اقدامی با مشارکت مردم و تمام ذینفعان تهیه شود و کار را خودمان از تعامل با مردم بومی آغاز کردیم».
مشارکت مردمی، حلقه مفقوده
دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس میگوید: «کوه خامی چندین سال است که میسوزد، در آتشسوزی اخیر سه نفر آسیب جدی دیدند؛ یک نفر گرمازده شد، درخت روی سر رئیس یگان حفاظت محیط زیست استان افتاد و یک نفر هم از نیروهای باسابقه منابع طبیعی از ناحیه پا مجروح شد. آسیبدیدن نیروهای حرفهای همچنان ادامه دارد و البته نسبت به سال پیش هم میزان آتشسوزیها کمتر شده. مردم محلی معتقدند که آگاهی و حساسیت مردم نسبت به آتشسوزیها بیشتر شده در نتیجه آتشسوزیهایی که اغلب بر اثر سهلانگاری شکل میگرفت، کمتر شده». وی به سابقه 22ساله فعالیت این تشکل اشاره کرده و میگوید: «نقش جامعه محلی از نظر ما یک حلقه مفقوده در آتشسوزیهای طبیعی است. برای این منظور لازم است که نقش مردم قبل از آتشسوزی، در زمان وقوع و پس از آن هم دیده شود؛ چون جامعه محلی جزء ذینفعان اصلی هستند. مردم محلی در جاهای دیگر گاهی گله میکنند که چرا ابزارهای دفع حریق بین آنها به شکل مساوی توزیع نمیشود و اینها خود باعث تعارض میشود و ما تلاش کردهایم که در این مسیر همواره محتاط عمل کنیم. در بین جوامع محلی، عدهای بیتفاوت هستند اما عدهای هم هستند که نهتنها دلسوز بلوطهای زاگرس هستند بلکه حتی برداشت پایدار از طبیعت را نیز آموختهاند. امروز معیشت ناپایدار و گرفتن ذغال و تغییر کاربریهای گسترده جزء تهدیدهای جدی بقای زاگرس هستند و به همین دلیل ما حضور مردم محلی با دغدغهمندی و دلسوزی را یک گام مثبت میدانیم؛ چراکه بهطور قطع میتواند در حفاظت از زاگرس مؤثر واقع شود. چندی پیش با یکی از عشایر منطقه گفتوگو داشتیم، ایشان در پاسخ به این سؤال که چرا نسل جوانتر تا این اندازه به زاگرس احساس تعلق نمیکنند، گفت: چون زندگی نسل ما وابسته به این طبیعت است. بچههای نسل جدید اغلب مصرفکننده هستند و تأثیر برداشت بیرویه و اشتباه را ندیده و نیاموختهاند؛ بنابراین آن حس تعلق خاطر را که باید نسبت به طبیعت ندارند». اما آیا راهی هست که بتوان همه این گروههای ذینفع را وارد مسیر حفاظت از طبیعت، پیشگیری از آتشسوزیها و ممانعت از تخریب محیط زیست کرد؟ سجادیان در پاسخ به این سؤال میگوید: «مناطق مختلف، اعم از روستاها و عشایر با یکدیگر تفاوتهای آشکاری دارند؛ این تغییرات هم نهتنها در بعد اجتماعی بلکه در فاکتورهای طبیعی نیز قابلمشاهده است؛ بنابراین برنامههایی که برای دفع حریق داده میشود، باید با رعایت همین مسائل باشد».
برنامههای خرد برای اطفای حریق
دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس درعینحال به اهمیت موضوع طرحهای پایلوت اشاره کرده و میگوید: «ما امسال در وهله نخست بهصورت پایلوت از مردم جوامع محلی نظرسنجی کردیم تا بر مبنای دیدگاههای آنها به برنامههایی در سطح جامعتر و کلان برسیم. این نظرسنجی هم بهصورت صحبتهای چهرهبهچهره بود؛ در این مرحله دنبال راهکاردادن نبودیم بلکه بیشتر به دنبال این بودیم که راهکار را آنها به ما بدهند. جالب بود که مردم محلی در این نظرسنجیها همیشه نقش خود را هم میدیدند، برای مثال میگفتند که نیازمند این تجهیزات یا این آموزشها هستیم که میزان آتشسوزیها کمتر شود. یکی از سؤالهایی که از آنها پرسیدیم، این بود که چرا امسال آتشسوزیها کمتر شده، آنها مسائلی را مطرح کردند که ما حتی به خیلی از آنها فکر هم نکرده بودیم، درواقع خیلی از دلایل اصلی در خلال همین نظرسنجیها ریشهیابی میشود. برای مثال ما چندین بار از محلیها شنیدیم که مار میبینند و چون میترسند، جایی را آتش میزنند و ناگهان عنان آتشسوزیها از کف آنها خارج میشود و مصیبت به بار میآید. از آنها شنیدیم که اگر جاده دسترسی قاچاقچیان به درختان مسدود شود، میتواند جلوی الوارکنی بیرویه را تا حد زیادی بگیرد یا از بیتوجهی برخی سازمانهای متولی در برخورد با آتشسوزیهای عمدی گلایه میکردند.
احساس تعلق خاطر به طبیعت
سجادیان در پاسخ به این سؤال که سازمانها و ادارات دولتی چقدر به آنها کمک کردهاند، میگوید: «این نوع همفکریها باید با سازمانهای دولتی هم شکل بگیرد. دخیلکردن همه ذینفعان کمک میکند که به نقاط اشتراکی برسیم. نقش ما این است که به عنوان سازمانهای مردمنهاد ارتباط بین این دو حلقه را تقویت کنیم تا اعتماد در حد لازم شکل بگیرد. ما مردم را در مواجهه با پرسشهای اصلی قرار میدهیم تا به سازمانهای دولتی مانند محیط زیست و منابع طبیعی کمک کنند. اشاره به اینکه اگر این زمین از دست برود، آنها کجا را دارند که بروند، اغلب تأثیرگذار است. در سالهای اخیر مردم واقعیتهایی مثل کمآبی، آتشسوزی، هوای آلوده و... را از نزدیک لمس کردهاند؛ بنابراین ما از همه آنچه مردم محلی با عمق وجود احساس کردهاند، برای همیاری و مشارکت کمک میگیریم؛ چنانچه همانگونه که پیشتر گفتم، امسال همین مشارکت هم در بحث تشکیل گروههای اطفای حریق، پیشگیری و ایجاد یک منطقه قرق مردمی شکل گرفت و بعد از آن مردم روستاهای دیگر هم خواهان آن شدند. احساس تعلق خاطر باید میان مردم محلی شکل بگیرد اما جدای از آن سازمانهای دولتی هم باید پیگیرتر باشند. یکی از مواردی که بارها به ما میگویند، این است که تخلفات را به ادارات دولتی محیط زیست و منابع طبیعی گزارش میکنند اما اغلب آن رسیدگی لازم را دریافت نمیکنند و همین گاهی باعث دلسردی شدید میشود که باید برای آن فکری شود». سجادیان در خاتمه میگوید: «آموزشهایی که تاکنون توسط تیم ما در حوزه آتشسوزیها ارائه شده، همه به این صورت بوده که در آن نقش مردم محلی پررنگ دیده شده. تیمهای مردمی در تعداد مشخص با وظایف مشخص تجهیز شدهاند و آموزش دیدهاند، اعتقاد داریم که جامعه محلی را فقط در زمان آتشسوزیها نباید دید بلکه برای پیشگیری هم باید به آنها اعتماد کرد. دانش بومی آنها کمک میکند که نحوه دفع آتشسوزیها مؤثرتر باشد و اینها مواردی است که ما در کار عملی دیدهایم. مردم محلی خیلی بهتر از ما زمینهایی را که باید آتشبر زده شود، میشناسند، همین دانش بومی را ما به سایر مردم منتقل میکنیم و بر اساس مشارکت مردم میتوان برای اولینبار به یک برنامه اقدام و تدوین برنامه مردمی اطفای حریق جنگلها رسید؛ بنابراین ما از مردم یاد میگیریم و به مردم یاد میدهیم».