حمایتهای تحصیلی و تغییرات فرهنگی و اقتصادی
نورآباد لرستان، منطقهای که محرومیتهای اقتصادی بر تحصیل کودکان این منطقه تأثیرگذار بوده و همین بیتوجهی به آموزش کودکان، منجر به ایجاد چالشهای فرهنگی و اقتصادی بیشتر بین این اهالی شده است.
نورآباد لرستان، منطقهای که محرومیتهای اقتصادی بر تحصیل کودکان این منطقه تأثیرگذار بوده و همین بیتوجهی به آموزش کودکان، منجر به ایجاد چالشهای فرهنگی و اقتصادی بیشتر بین این اهالی شده است. حالا گروهی از متخصصان این حوزه در نورآباد حضور پیدا کردند تا به هر شکلی از موانع موجود برای ترک تحصیل کودکان جلوگیری کنند؛ تا جایی که همین کودکان در آینده، به مقاطع عالی تحصیلی راه پیدا کنند و دانشهای کسبشده آنها به افزایش سطح فرهنگی و اقتصادی این شهرستان هم کمک کند.
فاطمه طالبی بزمینآبادی، کارشناس و مددکار اجتماعی دانشگاه علامه و روانشناس بالینی دانشگاه تهران که بهعنوان مددکار گروه پویش همیار با کودکان درحال فعالیت است، در رابطه با بخشی از فعالیتهای خود با این تیم به «شرق» میگوید: ما در شهرستان نورآباد دلفام لرستان در رابطه با حمایت تحصیلی کودکان، ارزیابیهایی انجام میدهیم تا به خانوادههای نیازمند به حمایت، کمکرسانی کنیم. در این منطقه هم یکسری معتمد حضور دارد که بر حسب شناخت خودشان با ما همراهی میکنند. مثلا این معتمدها مدیر مدرسه، خیر منطقه و چنین افرادی هستند که از مشکلات خانوادهها تا حد زیادی اطلاع دارند. به ما معرفی میکنند و ما هم بررسیها را شروع میکنیم. در این بین شاید کودکی به ما معرفی شود که نیاز به حمایت تحصیلی داشته باشد، از همینرو، با مشکلات یکی از اقوامش، مثلا دخترخالهاش هم آشنا میشویم و به این شکل تعداد افراد برای ارزیابی و تحت پوشش هم بیشتر میشود.
افرادی که نقش معرف را برای ما بازی میکردند، کمکم به دلیل تأثیری که داشتند، جزء طرح ما شدند و کار پشتیبانی انجام میدهند. برای مثال ۵۰ خانواده معرفی میشوند و در مرحله ارزیابی قرار میگیرند. در ارزیابی اولیه شرایط سرپرست خانواده بررسی میشود که آیا در خانه حضور دارد؟ مؤثر است یا نه؟ همه چیز بررسی میشود. مثلا پدر کودکی در حبس است یا به دلیل اعتیاد، عملا نقش حامی مؤثر را در خانواده ندارد؛ چنین خانوادهای در ارزیابی اولیه قرار میگیرند. در مورد دیگر، کودکی را داشتیم که مشکلات خانوادگی به شکل مستقیم بر تحصیلش اثر گذاشته بود؛ از نداشتن امکانات تحصیل تا مسائل فرهنگی. مادری که میبیند فرزندش اگر برای چیدن چغندر با او سر زمین برود، دریافتی بیشتری به چشمش میآید تا اینکه بچه یک سال تحصیل کند و هزینه هم داشته باشد.
این مددکار اضافه میکند: در موارد دیگر خانواده بهجای اینکه هزینه تحصیل بدهد در تلاش است تا کودک را از چرخ معیشت خانواده بیرون کند و مثلا وقتی برای دختر ششم ابتدایی خواستگار میآید، قبول میکند. برای همین کودک درگیر ازدواج زودهنگام میشود. همچنین ما بچههایی داریم که درگیر بیماری هستند و این بیماری هم هزینههای خاص خودش را دارد. وقتی هزینهها افزایش پیدا کند هم تحصیل کودک تحتالشعاع قرار میگیرد و اولویتبندی خانواده تغییر میکند. کودکی که دچار بیماری زمینهای باشد و خانواده برای هرینه درمان مشکل داشته باشد، جزء اولویتهای ما قرار میگیرد؛ چون همین موضوع اولویت تحصیلش را تحت تأثیر قرار میدهد. مثلا کودک دوره درمان یکساله داشته اما به دلیل همان یک سال که توان هزینه برای تحصیل نداشتند، کودک دیگر ترک تحصیل میکند و روی آیندهاش بهطور کامل اثر خواهد گذاشت.
طالبی بزمینآبادی اشاره میکند: الان دو کودک داریم که درگیر دیابت هستند؛ حمایت درمانی آنها را در نظر میگیریم تا به تحصیلشان آسیبی وارد نشود. حتی بیماری سرپرست خانواده را هم در نظر میگیریم. مثلا پدر فلج است و مادر کارگری میکند، این خانواده توان تهیه امکانات مدرسه را ندارد و راحت درس کودک را کنار میگذارد. ما در مواقعی ورود میکنیم که هر چیزی مانع تحصیل کودکان شود، به هر شکل مستقیم یا غیرمستقیم که اثر داشته باشد. از موضوع فرهنگی که پدری نخواهد دخترش درس بخواند تا موضوع اقتصادی، در هرکدام ورود میکنیم.
این مددکار میگوید: حضور ما بهعنوان یک تیم تخصصی شامل حمایت از گروههایی با محوریت خانوادههای کمبرخوردار است. حمایتها بیشتر در راستای حذف محرومیت و محدودیتهایی است که ضربه اصلی آن به تحصیل کودکان وارد میشود؛ کودکانی که با داشتن امکانات مورد نیاز و برخورداری از حقوق خود میتوانند رشد کنند و چهبسا بسیاری از این بچهها دوست دارند معلم، مهندس و... شوند و با دانش کسبکرده میتوانند به همین منطقه برگردند و تأثیرگذار باشند. درواقع بعد از کسب دانش، برگشت هرکدام از این بچهها به منطقه منجر به تغییرات فرهنگی و اقتصادی مفیدی خواهد شد.