مهدی پیرهادی، رئیس کمیسیون محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران
معاون اول رئیسجمهور مسئول هوای پاک شود
مهدی پیرهادی، رئیس کمیسیون محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران بارها نسبت به وضعیت آلودگی هوای تهران هشدار داده است. او میگوید: با وجود گذشت یک قرن از ایجاد بلدیه در تهران هنوز به دلیل نبودن مدیریت یکپارچه شهری، در موضوعات بسیاری از جمله محیط زیست دچار معضل و مشکلات جدی هستیم
نورا حسینی: مهدی پیرهادی، رئیس کمیسیون محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران بارها نسبت به وضعیت آلودگی هوای تهران هشدار داده است. او میگوید: با وجود گذشت یک قرن از ایجاد بلدیه در تهران هنوز به دلیل نبودن مدیریت یکپارچه شهری، در موضوعات بسیاری از جمله محیط زیست دچار معضل و مشکلات جدی هستیم و در بررسیای که بین ۱۱۱ کشور در سال ۲۰۲۱ انجام شد، ایران از نظر آلودگی رتبه ۲۴ را داشت و شهر تهران در بعضی روزها رتبه نخست را از نظر آلودگی هوا کسب کرد. به گفته او موضوعات آب، هوا، خاک و تنوع زیستی چهار مؤلفه است که وضعیت محیط زیست را نشان میدهد و در وضعیت خطرناک و نگرانکنندهای قرار داریم و به سمت و سوی نامناسبی در حال پیشروی هستیم. پیرهادی معتقد است: با توجه به تعدد دستگاههای مسئول در اجرای قانون هوای پاک، پیشنهادم این است که معاون اول رئیسجمهور در رأس کار قرار گیرد زیرا اختیارات و قدرت اجرائی لازم را دارد و همه دستگاهها میتوانند به آن پاسخگو باشند. او هشدار میدهد: سالانه چهار هزار مرگ زودرس بهدلیل آلودگی هوا در تهران داریم. وضعیت تنفسی بسیاری از مردم بهویژه کسانی که بیماریهای تنفسی دارند با مشکل مواجه است و نمیتوان ساده از کنار این موضوع گذشت.
چرا با وجود حساسیتهای زیادی که درخصوص آلودگی هوای تهران وجود دارد و راهکارهایی که سالیان طولانی بر آن تأکید شده باز هم هر سال پاییز که میرسد، باید نگران تنفس تهرانیها باشیم و دوباره همان حرفهای گذشته از سوی مسئولان تکرار میشود؟
موضوع آلودگی هوا موضوع مهم و حساسی است، قانونی برای هوای پاک داریم که حدود ۲۱ دستگاه را موظف و مکلف به انجام یکسری فعالیتها کرده و ناظر و مسئول رعایت این قوانین سازمان محیط زیست است. اولین پیشنهاد من این است که از آنجایی که سازمان محیط زیست نمیتواند از همه دستگاهها برای تکلیفی که قانونگذار برایشان گذاشته، مطالبهگری کند، کسی را بگذارند برای این نظارت و حسابکشی که بالادست این دستگاهها و وزارتخانهها باشد. از آنجا که رئیسجمهور مشغله بسیار زیادی دارد، من پیشنهاد میکنم معاون اول رئیسجمهور در رأس این کار قرار بگیرد و این نیازمند اصلاح قانون است. این اولین موضوعی است که برای کارآمدکردن این قانون باید اصلاح شود و ما میبینیم که چندین سال است که این قانون تصویب شده اما متأسفانه خروجی مناسبی نداشته است. من هرساله این را مطرح کردهام چنانچه شما اگر مصاحبه سال پیش من را هم ببینید، بنده گفتهام در سال بعد هم این آلودگی را خواهیم داشت و هیچ تأثیری در رفع معضلات آلودگی هوا در تهران به وجود نخواهد آمد. عین این عبارت را من سالهای قبل چند بار گفتهام.
نکته بعدی که وجود دارد یکسری موارد است که باید دستگاهها انجام دهند. متأسفانه فشارهای مختلف از سوی برخی از دستگاهها باعث شده این موارد به اجرا نرسد و حذف شود. ما در تهران چهار میلیون موتورسیکلت داریم که اکثر آنها آلایندهاند و آلایندگی آنها بین چهار تا هفت برابر یک خودرو است. اگر ضرب و تقسیم کنیم، به این میرسیم که چه تعداد موتورسیکلت به اندازه چند خودرو میتواند آلایندگی ایجاد کند. بخشی از مواردی که موجب شد این فاجعه به وجود بیاید، در دولت قبل اتفاق افتاد که ما مصوبهای داشتیم مبنی بر اینکه دیگر موتورسیکلتهای کاربراتوری تولید نشود. اگر اشتباه نکنم مربوط به سال ۹۹ بود. موتورسیکلتسازها با فشار بر دولت، از وزیر صمت مطالبه کردند و با دستور شخص معاون اول به وزیر صمت، به تولیدکنندگان موتورسیکلت پنج سال دیگر فرصت داده شد موتورهای کاربراتوری را که این میزان آلایندگی در شهرها به وجود میآورند، تولید کنند. قرار بود شمارهگذری صورت نگیرد اما این تولیدات ادامه پیدا کرد و شمارهگذاری ادامه یافت. به اعتقاد من این اولین موضوعی است که باید جلوی آن گرفته شود. گام بعدی این است که دستگاههای متولی مثل وزارت صمت و وزارت نفت باید بیایند برای تولید خودروها و موتورسیکلتهای برقی تلاش کنند. ما تا کی باید صبر کنیم تا شاهد ورود موتورسیکلت برقی باشیم؟ ما نمیتوانیم بگوییم در کشور تکنولوژی و پیشرفت نداریم. ما در زمینه بعضی از محصولات بسیار پیچیده دنیا به فناوری رسیدهایم و در حال تولید هستیم. اما چرا موتورسیکلت برقی را هنوز نتوانستهایم بهینه کنیم و قیمتش را متناسب کنیم تا مردم بتوانند از آن استفاده کنند؟ این به اعتقاد من قابل پذیرش نیست و حتما باید در این خصوص اقدامات لازم صورت بگیرد و با سرعت بیشتری این کار انجام شود. الزام صدور گواهینامه مخصوص مبنی بر رعایت حد مجاز خروجی آلودهکنندههای هوا برای هر وسیله نقلیه موتوری و موتورسواری، کامیونها، کامیونتها و اتوبوسها و حتی کارخانهها و مجموعههایی که آلایندگیهایی از این دست را دارد، باید مشخص شود. نمیشود یکسری کارخانهها اطراف تهران باشند و میزان آلایندگیشان بسیار بالا باشد یا در مواقعی که ما دچار بحران انرژی در کشور میشویم مازوت به چرخه آلودگی هوا وارد شود. باید در این روند اصلاح صورت بگیرد. درحالحاضر هم درخصوص الزام شمارهگذاری وسیلههای نقلیه آلاینده باید فکر کنیم و دولت به این موضوع ورود کند تا اصلاحات لازم را انجام دهد.
زمان آن مجوزی که دولت به موتورسیکلتسازها داده باید کاهش یابد و باید روی این موضوعات کار شود. بعضی از کارگاهها باید تغییر محل پیدا کنند و دولت باید با تسهیلاتی، مسائل بعضی از خطوط فرسوده تولید کارخانجاتی را که ممکن است آلودگی ایجاد کنند، حل کند. باید ضوابط و معیارهای احداث نیروگاهها، پالایشگاهها، کارخانجات پتروشیمی، کارخانجات صنایع نظامی، فرودگاهها و ترمینال بارگیری متناسب با شرایطی باشد که سازمان محیط زیست اعلام میکند. اگر این اتفاق نیفتد باز ما دچار مشکلاتی عدیده هستیم. به اعتقاد من دولت یا استانداری باید با ابلاغیههایی تسهیلاتی را به کارگاهها و نیروگاههایی که آلودگی آنها بیش از حد مجاز است، بدهد تا اینها بتوانند جابهجایی لازم را به سمت مکان مناسب انجام دهند. مطلب دیگر این است که ما در حدود 10 درصد را باید به فضای سبز در شهرکها و مجتمعهای صنعتی اختصاص دهیم که این فضا اگر بیشتر شود بسیار بهتر است و این مجموعهها میتوانند از پساب تصفیه آب و فاضلاب کارخانهها، آبیاری را انجام دهند و فضای آن محدوده را تلطیف کنند. استفاده از سوختها و سیستمهای احتراقی مناسب برای کارخانهها، کارگاهها و نیروگاههای کورههای آجرپزی و... موضوع مهمی است که باید به آنها توجه شود. ممنویت پخش و انتشار بیش از حد مجاز از منابع تجاری خانگی و هوای آزاد و هر نوع مواد آلودهکننده در هوا اهمیت دارد.
منابع آلاینده دیگری هم داریم که کمتر به آنها پرداخته شده باشد؟
به فصل زمستان نزدیک میشویم و بعضی از کارخانهها، برجها و حتی موتورخانههای خانگی را میبینیم که آلایندگیهای زیستمحیطی دارند و باید جلوی اینها گرفته شود. یکسری بازرسیها باید صورت بگیرد. باید بروند چک کنند و این موضوعاتی است که باید توسط سازمان محیط زیست و استانداری تهران بهطور جدی رسیدگی شود. بعضی از مکانهای دیگر مانند رستورانها، هتلها، نانواییها، حمامها و بعضی دیگر از مکانهایی که از سوخت گازی استفاده میکنند، باید به میزان آلایندگیای که ایجاد میکنند، به اثر سوختی که استفاده میکنند، دقتنظر ویژه داشته باشند و از طریق اتحادیههایشان آموزشهای لازم را ببینند و اگر نیاز به تسهیلاتی است، باید این تسهیلات در اختیار آنها قرار گیرد. البته تسهیلات باید ارزانقیمت باشند که اینها بتوانند جایگزینی را انجام دهند. ممنوعیت سوزاندن و انباشتن زبالههای شهری و خانگی و هرگونه نخالهای که در معابر عمومی و فضای شهری و باز در جاهایی دپو میشود، اهمیت دارد. ما دو بحث داریم؛ یکی سوزاندن زبالههاست که در بعضی از شهرها دارد انجام میشود و یکی هم نخالههاست که این نخالههای شهری وقتی یک جایی انباشت شود، بر اثر باد و توفانهایی که ممکن است رخ دهد، یکسری از این گرد و غبارها به اطراف و گاه به مراکز شهر منتقل میشود و برای اینها هم باید حتما فکر شود وگرنه نمیتوانیم بهراحتی از کنار این موضوع بگذریم. استانداردسازی تولید خودروی ما باید ارتقا پیدا کند و دولت باید واردات خودروهای برقی و هیبریدی را در دستور کار قرار دهد. اگر ما داریم برای سلامت انسانها خودروی برقی و هیبریدی وارد میکنیم، درست است که ممکن است برخی خودروسازهای ما که الان توان تولید ندارند، برایشان قدری ناراحتکننده باشد ولی این برای تأمین سلامت مردم خوب است. شما بیایید تسهیلاتی را ایجاد کنید که در قبال از رده خارج کردن برخی خودروهای فرسوده افراد بتوانند خودروی برقی وارد کشور کنند. واقعا متعجبم که چرا این کار صورت نمیگیرد. شما بیایید قانون بگذارید بگویید به ازای هر خودروی برقی یا هیبریدی که وارد میکنید، A تعداد خودرو باید از رده خارج شود.
فرسودگی ناوگان حملونقل عمومی هم این روزها به یکی از عوامل مهم آلودگی هوا تبدیل شده است.
ما در حوزه توسعه و نوسازی ناوگان حملونقل عمومی کشور حتما باید فکر کنیم. اگر ظرفیت داخلی هست و میتوانیم تسهیلات را به مقدار کافی بدهیم، باید این کار صورت بگیرد. ناوگان حملونقل عمومی کشور واقعا فرسوده است. مخصوصا در حوزه اتوبوسها که همه میدانند. در حوزه کامیون و کامیونتها هم همینطور است. اسقاط وسیلههای نقلیه فرسوده و ساماندهی برخی از این موضوعات بسیار مهم است. مگر ما میتوانیم موتورسیکلت را از رده خارج نکنیم؟ خودروی 40ساله در سطح شهر تهران داریم که برخی از اینها در تهران نمیتوانند تأیید معاینه فنی بگیرند و میروند در شهرستانها این تأییدیه را میگیرند و وارد تهران میشوند. استانداردهای کلانشهرها فرق میکند. برای کسی یک هفته به تهران میآید و قرار است تردد داشته باشد، مشکلی نیست ولی کسی که میخواهد بیشتر از 10 روز یا دو هفته در تهران تردد کند، باید معاینه فنیاش را از تهران بگیرد. تا وقتی که ما راه فرار را برای برخی خودروها و برخی از افرادی که خودروهای آلاینده دارند، باز میگذاریم، وضعیتمان از این بهتر نمیشود. ما مسائل را میدانیم و حل این مسائل خیلی پیچیده نیست. من از استاندار خواهش کردم این موضوع را به جد پیگیری کند. البته شاید تنها دست ایشان هم نباشد و این نیاز به دستور وزیر کشور دارد که برخی از این اقدامات توسط وزیر یا در هیئت دولت اصلاح شود.
موضوع دیگری که باید وزیر نفت پیگیر باشد، با درآمدی که وزارت نفت دارد، ما انتظار داریم جایگاههای توزیع بنزین را بررسی کند. اینکه بخار بنزین، ترکیبات آلی فرار را وارد محیط میکند، برای شهروندان و مخصوصا کسانی که بیماری زمینهای دارند، بسیار خطرناک است.
این طرح کهاب را که برای کنترل و هدایتکننده و انتقال بازیافت بخارات بنزین است و حتی در قانون هوای پاک هم پیشبینی شده، بهصورت ویژه ببینند. البته جای تشکر دارد که استاندار تهران در جلسه اخیر به این موضوع پرداخت. من در جلسه بودم و ایشان مسئولان را مورد عتاب و خطاب قرار داد و تقریبا با زبان تهدید ورود پیدا کرد و خواست این موضوع حل شود. برای وزارت نفت خرجی ندارد که تسهیلات را در اختیار جایگاهدارها قرار دهد که این مسئله حل شود... ما چندین برابر این را باید برای سلامت مردم و برای فردی که سلامتش به خطر افتاده، هزینه کنیم. این موضوعی است که باید وزیر نفت به آن بپردازد، چراکه مستقیما با سلامت مردم سرکار دارد و انشاءالله وزیر هم این مسائل را دغدغهمندانه پیگیری کند تا حل شود.
یک بار در صحن شورای شهر درخصوص شفافسازی اطلاعرسانی درباره آلودگی هوا تذکر دادید، این در حالی است برخی از دستگاههای سنجش آلودگی که وضعیت آلودگی هوا را نشان میدادند هم خاموش شدهاند.
اینکه مردم باید تصمیم بگیرند وقتی هوا آلوده است کجا باشند، موضوع مهمی است. باید با مردم شفاف و باصداقت موضوعات را مطرح کرد. نکته دوم این است که فرایند موضوع و مسئله آلودگی هوا در تهران در یکی، دو سال اخیر قدری متفاوت و پیچیدهتر شده و به خاطر کمآبی که در دنیا و بهویژه در برخی از کشورهای خاورمیانه بهصورت خاص مثل ایران، افغانستان، عراق، یمن و برخی از کشورها اتفاق افتاده، خود را نشان داده است و بخشی از این مسائل منشأ خارجی دارد و بعضیها فقط در اقلیمی است که اتفاق میافتد. از سویی بعضی از آلایندهها تغییر کردهاند. مثلا تا قبل از این ذرات PM2.5 ملاک عمل ما بوده. این دستگاههایی که الان در سطح شهر هست، آلایندگی PM2.5 را سنجش میکند و الان هم پاسخگو است اما دستگاهی نداریم که PM10 را بهصورت دقیق بتواند سنجش کند. سنجش ذراتی که کمتر از 10 میکرون هستند، از موضوعاتی است که ما خیلی تجهیزات در این خصوص نداریم و این یکی از مسائل مهم است که در چند جلسه هم این موضوع را به افراد بالادست منتقل کردم که این موضوع را باید پیگیری کنیم و مسئلهاش را حل کنیم. این فقط موضوع شهرداری تهران نیست و همه دستگاهها بهویژه مجموعه دولت، سازمان محیط زیست و وزارت کشور باید پیگیر این موضوع باشند که مسئله حل شود. خیلی از آلایندههای جدید هم به این فرایند اضافه میشود. هرقدر شرایط صنعتیتر میشود، معمولا آلایندگیها و پیچیدگیهایی که در عرصه محیطزیست اثرگذار است و زیست مردم را ممکن است دچار مشکل کند، همیشه و در همه جای دنیا این خطر را ایجاد کردهاند. لازمهاش این است که هم مردم ما و هم دولتمردان برای این موضوعات راهحلهای مناسب پیدا کنند تا دغدغه تأمین سلامت مردم که برای ما جزء مهمترین اولویتهاست، تحقق پیدا کند.