|

دانشگاه پایگاه علم است

تداوم تنش‌ها بین دانشجویان و مدیران و مسئولان اجرائی دانشگاه‌ها در پی اعتراضات دانشجویی دغدغه گسترده‌ای را برای آینده فضای علمی کشور ایجاد کرده است. این روزها تصمیمات حراست و رؤسای دانشگاه‌ها نه‌تنها باعث فروکش‌کردن آتش «تنش‌ها» نشده، بلکه بحران را گسترش نیز داده است و از طرفی مشکلات و نگرانی‌های اساسی برای خانواده دانشجویان بابت این جو ملتهب ایجاد شده است.

تداوم تنش‌ها بین دانشجویان و مدیران و مسئولان اجرائی دانشگاه‌ها در پی اعتراضات دانشجویی دغدغه گسترده‌ای را برای آینده فضای علمی کشور ایجاد کرده است. این روزها تصمیمات حراست و رؤسای دانشگاه‌ها نه‌تنها باعث فروکش‌کردن آتش «تنش‌ها» نشده، بلکه بحران را گسترش نیز داده است و از طرفی مشکلات و نگرانی‌های اساسی برای خانواده دانشجویان بابت این جو ملتهب ایجاد شده است. شخص وزیر علوم و رؤسای دانشگاه نه در شمایل یک فرد بی‌طرف، بلکه در قامت فردی که در یک سوی ماجرا ایستاده، عمل می‌کنند. رفتارهای تند حراست دانشگاه‌ها با دانشجویان منتقد و معترض از یک طرف و اظهارنظرهای عجیب شخص وزیر علوم و رؤسای دانشگاه‌ها باعث شد تا دامنه بحران از روزهای ابتدایی تا امروز ادامه‌دار شود. آغاز تنش‌ها به اوضاع پرماجرای دانشگاه صنعتی شریف بازمی‌گردد که باعث حضور وزیر علوم و رئیس دانشگاه شریف در این دانشگاه شد. صحبت‌های وزیر علوم با دانشجویان نه‌تنها آبی نبود که آتش را خاموش کند، بلکه باعث افزایش خشم دانشجویان شد؛ خشمی که به نظر می‌رسد هنوز فروکش نکرده است که بی‌تدبیری مسئولان اوضاع را وخیم‌تر کرد و باعث انتقاداتی جدی شد. وزیر علوم نامحترمانه دانشجویان معترض را متهم به بی‌قانونی و هدر‌دادن بیت‌المال می‌کند و با لحنی تند و ناشایست، به دانشجویان تأکید می‌کند که به‌ خاطر هدردادن بیت‌المال باید در دنیا و آخرت جواب‌گو باشید و هرگز نیز گمان نکنید که می‌توانید هرچه دل‌تان خواست بگویید و ما با شما برخوردی نکنیم، بی‌شک برخورد جدی و قاطعانه صورت خواهد گرفت؛ اما موضوع ریشه‌ای‌تر از آن است که وزیر محترم بیان می‌کند. بی‌برنامگی و بی‌تدبیری‌های کهنه که ریشه در سال‌ها مدیریت ناصحیح دارد و نبود راهکار برای درک بهتر شرایط اجتماعی، اقتصادی و اندک معیشت فعلی قشر روشنفکر جامعه که در تلاش برای نیل به اهداف و استراتژی‌های بلندمدت زندگی خود هستند، اصلی‌ترین عامل اعتراضات دانشجویی است. مطلب مهم‌تر آنکه استراتژی مدیریت و پاسخ به اعتراضات دانشجویی از اساس ناصحیح است. لازمه هر نوع زندگی اجتماعی بیان مشکلات و گفت‌وگو و انتقاد و تعامل است؛ اما متأسفانه نحوه برخورد با معترضان دانشجویی که آینده‌سازان این مرز‌و‌بوم‌ هستند و خلط آنها با اوباش و نصب برچسب اتهام و اغتشاش‌گری به آنان، مانند بنزین روی آتش است.

سؤال مهمی که مطرح می‌شود، این است که معیار تمییز اعتراض و مطالبه‌گری‌ که در اصل ٢٧ قانون اساسی از آن یاد شده است، با اغتشاش چیست؟ هیچ توجه شده است که اغلب اعتراضات دانشجویی در تاریخ جمهوری اسلامی منتهی به بحران شده است؟ دقیقا چه سازوکاری برای مدیریت و شنیدن صدای اعتراضات وجود دارد؟

اصلا چرا باید نیروهای انتظامی وارد فضای آموزشی کشور شوند؟ حال تصور کنید عده‌ای هم با البسه شخصی باشند. اساسا فلسفه لباس فرم برای نیروهای مسلح -اعم از نظامی و انتظامی- این است که اگر پوشنده این لباس مثلا کسی را دستگیر می‌کند، ناظران احساس نکنند کسی ربوده می‌شود، بلکه بدانند که یک مأمور پلیس در حال انجام وظیفه قانونی است و جای نگرانی ندارد. حال اگر قرار باشد افرادی بدون لباس فرم رسمی، وارد دانشگاه شوند یا در معابر عمومی افراد را جلب و سوار خودروهای شخصی کنند و ببرند، چه تضمینی وجود دارد که افرادی هم با سوءاستفاده از شرایط پدیدآمده، تبهکاری‌ها و انتقام‌جویی‌های شخصی‌شان را شکل ندهند؟

اینها فقط بخش کوچکی از دغدغه‌های ذهنی این روزهای اقشار فرهنگی و دانشجویی است.

بر ‌اساس لایحه‌ای که سال ٧٩ پس از حوادث تلخ تیرماه ٧٨ در کوی دانشگاه تهران پدید آمد، ورود نیروهای نظامی و انتظامی بدون هماهنگی حراست و تأیید مدیران دانشگاهی به داخل اماکن آموزشی ممنوع شد؛ اما فرای مباحث قانونی، آیا از نظر منطقی و اخلاقی می‌توان اعتراضات دانشجویی را که عمدتا دغدغه‌های فعلی کشور است، نشنید و به بحران و خشونت کشاند؟

آقای رئیس‌جمهور، شما فرمودید که کسی حق تعرض به فضای مقدس دانشگاه را ندارد؛ یعنی واقعا از وقایع این روزهای دانشگاه‌ها مانند حوادث دانشگاه آزاد تهران شمال یا مشهد خبر ندارید؟ چرا سازوکاری درست، جدی و منطقی برای شنیدن اعتراض دانشجویی ندارید؟ علت ممنوعیت ورود دانشجویان به دانشگاه‌ها چیست؟

آیا ملموس نیست که باز‌ماندن جوان و دانشجو از تحصیلش اثر مخرب مستقیم روی آینده کشور و ایشان دارد؟ آیا راه مدیریت این مسئله پرونده‌سازی و احیای رسومات گذشته مثل ستاره‌دار‌کردن و محرومیت از تحصیل و... دانشجویان که سکان‌دار آینده کشور هستند، است؟ واقعا از حجم گسترده مهاجرت نخبگان بی‌اطلاع هستید؟ چرا باید فضای دانشگاه به سمتی برود که دغدغه دانشجویان پس از هزینه‌های گزاف در این کشور مهاجرت و ارائه ثمر به جوامع بیگانه باشد؟

والله که موضوع بسیار روشن است. بی‌پرده بگویم دغدغه جوانان این روزها قیمت صعودی ارز و بی‌ارزشی روزافزون پول ملی کشور است و اصلا مسائل حجاب و... مطرح نیست. بگذارید واقعیت را بگویم، دانشجویان برای بیان اعتراضات خود نیاز به گوش شنوای مورد وثوق و معتمد دارند، فرستاده شما، سخنگوی دولت‌تان تیغ برنده‌ای برای ختم این غائله ندارد.

در آخر جناب رئیس‌جمهور، این رویه و تدبیر فعلی نمی‌تواند آبی روی آتش اوضاع این روزها باشد.