هشدار یک کارشناس حوزه آب
فقط 2 سال برای جبران کمآبی کشور فرصت داریم
دفتر اطلاعات و دادههای آب کشور بهتازگی اعلام کرده است 10 سد بزرگ با کاهش 25 تا 75درصدی حجم آب روبهرو شدهاند. علاوه بر این سدها، سایر سدها، رودها و تالابهای کشور نیز با خشکی و کمبود آب دستوپنجه نرم میکنند. در بسیاری از مواقع، مدیران کشور علت کمبود آب را با خشکسالی مرتبط میدانند.
فرزانه احمدی: دفتر اطلاعات و دادههای آب کشور بهتازگی اعلام کرده است 10 سد بزرگ با کاهش 25 تا 75درصدی حجم آب روبهرو شدهاند. علاوه بر این سدها، سایر سدها، رودها و تالابهای کشور نیز با خشکی و کمبود آب دستوپنجه نرم میکنند. در بسیاری از مواقع، مدیران کشور علت کمبود آب را با خشکسالی مرتبط میدانند. بااینحال، کارشناسان معتقدند کمبود بارش تنها بخشی از علت پدیده کمبود آب در بخشهای مختلف ایران است. با یک دکترای تأسیسات آبی درباره علت کمبود آب در سدها و رودها و راهکارهای آن و همچنین زمان طلایی مدیریت آن صحبت کردیم؛ محسن موسوی به توضیح علتها و راهکارها پرداخت.
این روزها درباره کاهش حجم آب ورودی به سدهای مهم کشور صحبت میشود. این کمبود آب چقدر به دلیل خشکسالی است و تا چه حد به خطای انسانی برمیگردد؟
خشکسالی وجود دارد، اما فقط یک بُعد از ماجراست. ایران یک کشور خشک است و خشکسالی هر چند سال یک بار در آن روی میدهد. امسال هم کمبود بارش دور از ذهن نیست. بااینحال، نکته مهم، میزان بارندگی نیست، بلکه مصرف زیاد آب در هر دو بخش کشاورزی و شرب است. این مصرف همچنان روند صعودی دارد و مسئولان نتوانستهاند آن را کنترل کنند. شرایط بهگونهای است که حتی اگر سالهای نرمالی را از نظر بارش در پیش داشته باشیم، باز هم وضعیت سدها به همین روال خواهد بود. البته علت کاهش حجم سد در هر حوضه آبی با حوضههای دیگر متفاوت است. درحالحاضر توجه به وضعیت سدهای مرکز فلات بسیار مهم است؛ چراکه شهرهایی مانند تهران، اصفهان، یزد، نیشابور، شیراز و... در این بخش قرار دارند که حتی در صورت بارندگی نرمال هم وضع بهتری پیدا نمیکنند.
اشاره کردید که مصرف آب در کشور مدیریت نشده است. منظورتان از مدیریت در حوزه آب بهطور روشن چیست؟
موضوع مهم، مدیریت مصرف است که آن هم به حکمرانی صحیح آب و مدیریت حوضه آبریز برمیگردد. متأسفانه مدیریت حوضههای آبخیز در کشور ما دستکم گرفته میشود و به صورت یک مسئله جدی با آن برخورد نمیشود. ما شاهد این هستیم که یک سد در کشور احداث میشود و بعد از مدتی سد دیگری هم در بالادست آن اجرا میشود. این باعث ایجاد ناهماهنگی است.
سد کرخه را برای مثال مطرح میکنم. این سد سالانه پنج میلیارد مترمکعب آورد دارد که باید یکمیلیاردو صد میلیون مترمکعب از آن را به هورالعظیم اختصاص بدهد. مدیریت حوضه آبریز در کرخه بسیار ضعیف است؛ چراکه در استانهای بالادست بدون اطلاع از وضعیت پاییندست یعنی سوسنگرد و هورالعظیم، اقدامات ناصحیحی صورت میگیرد. مدیریت حوضه آبریز میگوید که هر زیستمندی چه در بالادست و چه در پاییندست سهم خود را دارد، نه اینکه تمام آب را در بالادست مصرف کنند به طوری که به پاییندست سهمی نرسد. درحالحاضر یک شبکه 20 هزار هکتاری آبیاری بسیار مدرن و گران به نام فکه و عینخوش در منطقه کرخه داریم که به علت نبود آب خشک است و نمیتوان در آنجا کشاورزی کرد. تونل دشتعباس از سد کرخه آب را به این منطقه میرسانده و حالا به دلیل نبود آب پشت سد، این شبکه خشک است. چرا دولت باید چنین هزینهای را در منطقه مرزی و بسیار حساس دهلران متحمل شود؟ ما در مدیریت حوضه آبریز ضعیف عمل کردهایم.
باید برای سالهای خشک و نرمال و ترسالی تعاریف جداگانه و تمهیدات خاص داشته باشیم. برای مثال در تهران میبینیم با اینکه کمبود بارش وجود دارد و سدها با کمبود آب مواجه شدهاند اما هنوز هیچ اقدام عملی برای کاهش مصرف انجام نشده است.
دولت باید به دنبال مدیریت یکپارچه در حوضههای آبریز باشد، وگرنه خسارتهای سنگینی به کشور وارد میشود.
عواقب مدیریت ناصحیح بر حوضههای آبی و خشکشدن سدها، رودها و تالابها چیست؟ درواقع چه سرنوشتی در انتظار کشور است؟
اکنون بسیاری از تالابهای کشور خشک شدهاند، رودخانههای دائم به صورت فصلی درآمدهاند و رودخانههای فصلی هم بهطور کامل بیآب هستند. وقتی تالابها خشک شوند، اکوسیستم جانوری و گیاهی از بین میرود و نظم طبیعت از حالت خود خارج میشود. این موضوع مشکلات بسیار زیادی به دنبال دارد. یکی از این مشکلات گرمایش زمین و تغییر اقلیم است که گرچه پدیدهای جهانی است، اما در کشور خودمان هم میبینیم که در بعضی مناطق مشکلاتی را برای ما به وجود آورده است. برای مثال دریاچه ارومیه خشک شده است و رطوبت پیشین در آن وجود ندارد. در این منطقه، گرمایش هوا بهشدت بالا رفته و این موضوع روی محصولات کشاورزی و روح و روان مردم اثرات زیادی داشته است. گردوغبار نمکی در شرق دریاچه ارومیه بیماریهایی ایجاد کرده است. در درازمدت شاهد آسیبهای زیادی در این منطقه خواهیم بود.
چقدر برای جبران سوءمدیریتها زمان داریم؟ راهکار چیست؟
با توجه به اینکه منابع آب زیرزمینی کشور تا حد زیادی از دست رفته است، تنها یک یا دو سال برای جبران فرصت باقی است. وضعیت همدان پیش چشم ماست و اتفاقی مانند همدان بهزودی در بیشتر شهرها رخ میدهد. همدان باید یک آینه عبرت برای ما باشد. باید خیلی سریع در یکی، دو سال آینده ریاضت آبی را شروع کنیم و به سرعت 50 درصد از مصرف آب را در کشور کاهش بدهیم.
به همدان اشاره کردید؛ در همدان شاهد اعتراضات مردم در ماههای گذشته به دلیل وضعیت آب بودیم. سد اکباتان چرا با کاهش 85درصدی حجم آب مواجه شد؟
ابتدا یک نکته را مطرح کنم و آن اینکه درباره همه حوضههای آبریز کشور با یک مشکل یکسان مواجه نیستیم و هر بخش باید به صورت جداگانه بررسی شود. سد اکباتان از قبل هم کمبود آب داشته است. ارتفاع این سد را افزایش دادند که باعث افزایش حجم سد شد. از آنجا که شهر همدان گسترش پیدا کرده و مصرف آب در آن زیاد شده، طبیعی است که کل آب این سد برای شرب همدان منتقل شود و این سد تا این حد کاهش حجم آب داشته باشد که به نظر من ارتباط کمی با کاهش بارندگی و خشکسالی دارد.
اشارهای هم به بعضی دیگر از سدهای کشور و علت کاهش حجم آن داشته باشیم. سد شهر بیجار در استان گیلان هم با کاهش ۵۸درصدی حجم آب مواجه است؛ علت آن چیست؟
این سد برای شرب شهرستان رشت و شهرهای دیگر مصرف میشود که احتمالا خشکسالی در کاهش حجم آن بسیار مؤثر بوده است.
درباره سد تهم در زنجان هم گفته شده است از ابتدای سال آبی جاری تا پنجم آذرماه ۱۴ میلیون مترمکعب موجودی آب دارد و درصد پرشدگی این سد ۱۷ درصد است که نسبت به سال گذشته کاهش ۵۵درصدی دارد.
این سد برای مصرف آب شرب زنجان است و به دلیل افزایش مصرف در زنجان و کاهش ورودی آب به سد، با کاهش حجم آب روبهرو بوده است.
سد شهید رجایی در استان مازندران از ابتدای سال آبی جاری تا پنجم آذرماه با ۱۸ درصد پرشدگی، ۲۸ میلیون مترمکعب موجودی آب دارد که نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۵۴ درصد کاهش یافته است.
سد شهید رجایی هم برای شرب و هم برای کشاورزی به کار میرود. کشاورزی در پاییندست این سد بسیار گسترده و مربوط به محصولاتی مانند برنج است. در سالهای گذشته هم کمبود آب داشته است.
گفته شده چاهنیمهها در استان سیستانوبلوچستان هم در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته کاهش ۵۴درصدی را نشان میدهند.
وضعیت چاهنیمهها با سدها متفاوت است. حجم این چاهنیمهها یکمیلیاردو 700 میلیون مترمکعب است و باید حقابهای از طرف دولت افغانستان به میزان سالانه 820 میلیون مترمکعب به ایران داده میشد. این حقابه چندسالی هست که داده نشده است. جلوی سیلاب هم که از طریق رودخانه هیرمند به این چاهها وارد میشد گرفته شده است و توسط سد کمالخان به منطقه گودزره منتقل میشود. بعد از سال 99 که این چاهنیمهها آبگیری شد، تاکنون دیگر آبی به خود ندیده و در حال حاضر شهرستان زابل در شرایط بسیار بدی قرار گرفته است. آب شرب زاهدان هم از این چاهنیمهها تأمین میشود و شرایط نامساعدی دارد.
حجم آب سد ایلام هم آنطور که اعلام شده 49 درصد نسبت به مدت مشابه سال گذشته کاهش داشته است. درحالحاضر قضاوت درباره میزان بارش در این سد زود بوده و ممکن است در ماههای آینده بارش بهتر شود. ماههای بهمن، اسفند و فروردین بیشترین حجم بارندگی در آن رخ میدهد و باید منتظر بمانیم.
درباره سد 15 خرداد در حوضه آبریز قمرود هم گفته میشود با کاهش ۳۹درصدی نسبت به دوره مشابه سال گذشته مواجه شده است. این سد برای شرب شهرستان قم استفاده میشود و خشکسالی در پایینرفتن سطح آب آن مؤثر بوده است. علاوه بر آن انتقال آب از سرشاخههای دز به سمت قم کم شده است و مصرف آب هم از این سد زیاد شده و به همین دلیل حجم این سد کاهش پیدا کرده است.
طبق آمار اعلامشده، سد سفیدرود گیلان هم نسبت به مدت مشابه سال قبل ۳۷ درصد کاهش یافته است.
تعدادی سد خاکی در بالادست سفیدرود احداث شده است که این سدها آبگیری کردهاند و باعث شده کاهش روانآب برای سفیدرود پیش بیاید. مصرف آب در بالادست این سد در اردبیل، کردستان، زنجان و آذربایجان شرقی بالا رفته است. در سالهای آینده این کاهش بیشتر خواهد بود و سد سفیدرود روزهای سختتری را پیشرو دارد.
سد دوستی در خراسان رضوی هم نسبت به مدت مشابه سال گذشته، ۳۳ درصد کاهش نشان داده است.
حدود پنج سال پیش سد سلما بر روی رود هریرود در افغانستان احداث شد. با احداث این سد، از هریرود آبی به سمت ایران جاری نشد و دولت افغانستان مصرف آب خود را در این رودخانه و ولایت هرات بیشتر کرد. نتیجه آن، کاهش ورودی آب به سد دوستی تا 20 درصد نسبت به سالهای قبل بود. این سد در شرایط نامساعدی است. آب شرب شهر مشهد از آن تأمین میشود. علاوه بر آن در مشهد منابع آب زیرزمینی هم هر سال یک میلیارد مترمکعب کسری دارد. از این لحاظ وضعیت خوبی برای این شهر در آینده متصور نیستیم.
حجم سد کمال صالح در استان مرکزی هم نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲۹ درصد کاهش یافته است. سد کمال صالح در استان مرکزی بهطور صددرصد برای شرب شهرستان اراک مصرف میشود و از آنجا که این شهر گسترش پیدا کرده، حجم سد کم شده است. البته مقداری هم کاهش بارندگی تأثیر داشته است.
درباره زایندهرود هم که سالهاست گفته میشود حجم آب سد کاهش چشمگیری داشته است. در حوضه زایندهرود با شرایط بیسابقهای روبهرو هستیم. مصرف آب در این حوضه بسیار بیشتر از آورد آن است؛ به طوری که حتی میتوان گفت میزان مصرف تا سه برابر بیشتر از تأمین و ورودی آب است. حتی در سالهای پربارش هم شاهد کاهش میزان حجم آب در منطقه زایندهرود خواهیم بود.