روایتی نزدیکتر درباره تعطیلی بازار 70 هزار میلیارد تومانی اینستاگرام
ایتا و اینستا فرقی ندارد
چرا قراردادن یک پیام در پلتفرمی داخلی همچون ایتا باعث انسداد کانال و جرمانگاری آن کاربر و قراردادن پیام و استوری در اینستاگرام هم مصداق جرم محسوب میشود؟ پس تفاوت در چیست؟ مهدی نصیری، سردبیر سابق روزنامه کیهان، در کانال خود در پیامرسان «ایتا» تصویری از تجمعی مسالمتآمیز در دانشگاه شریف را همراه با متنی منتشر کرد و ایتا به دلیل همین پیام کانال آقای نصیری را مسدود کرد.
معصومه اصغری: چرا قراردادن یک پیام در پلتفرمی داخلی همچون ایتا باعث انسداد کانال و جرمانگاری آن کاربر و قراردادن پیام و استوری در اینستاگرام هم مصداق جرم محسوب میشود؟ پس تفاوت در چیست؟ مهدی نصیری، سردبیر سابق روزنامه کیهان، در کانال خود در پیامرسان «ایتا» تصویری از تجمعی مسالمتآمیز در دانشگاه شریف را همراه با متنی منتشر کرد و ایتا به دلیل همین پیام کانال آقای نصیری را مسدود کرد. در متنی که بهعنوان دلیل این انسداد اعلام شده، مواردی همچون «تشویش اذهان عمومی و نشر اکاذیب» ذکر شده است. این اتفاق در شرایطی که موضوع مسدودشدن چند شبکه اجتماعی همچون اینستاگرام و واتساپ و همزمان اجرای غیررسمی طرح صیانت اعتراض برخی را در پی داشته، با واکنش از سوی کاربران در شبکههای اجتماعی روبهرو شده است.
آنچه بهعنوان محدودیت برای فضای شبکههای اجتماعی در حدود دو ماه اخیر به وجود آمده، ابعاد مختلفی دارد که میتوان آن را در دو بخش وابستگیهای اقتصادی و محدودیت اجتماعی در شبکههای اجتماعی تقسیمبندی کرد. در این گزارش بخشی از ضرر کلانی را که بخش خصوصی و کسبوکارهای خرد و کلان با حذف و انسداد اینستاگرام داشتهاند، بررسی میکنیم. موضوعی که در سالهای گذشته همواره محل اختلاف دولت و بخشهای دیگر بود و دولت قبل تا حد زیادی در مقابل تلاشها برای فیلترینگ و اجرای طرحهای صیانتی مقاومت کرده بود. رئیس دولت سیزدهم هم در ابتدای شروع به کار خود و در وعدههای انتخاباتی، مانور زیادی روی این موضوع داد و اخبار احتمالی فیلترینگ و صیانت را اتهام به خود برشمرد. آن جمله معروف ابراهیم رئیسی در ون سفرهای انتخاباتی هنوز در شبکههای اجتماعی با طعنه دست به دست میشود که «برخی اتهامی را به دلیل منافعشان به من میزنند که من میخواهم اینستاگرام را فیلتر کنم. الان اینستاگرام ابزار کار و کسب درآمد مردم است، چه کسی میآید محل درآمد مردم را تعطیل کند؟ دختران من خیلی وقتها خریدهایشان را از طریق همین شبکه انجام میدهند، چون میگویند هم راحتتر است و هم ارزانتر! خود من هم در اینستاگرام صفحه دارم و تقریبا هر شب کامنتها را نگاه میکنم». حالا آنچه اتفاق افتاده دقیقا همین بستن محل کسبوکار و درآمد مردم است و در این دو ماه و طبق گزارش تفصیلی مرکز ملی فضای مجازی از آمار کسبوکارهای دیجیتال در سکوهای داخلی و خارجی، حجم بازار اینستاگرام در ایران که در سال 70 هزار میلیارد تومان است و حداکثر 7.3 درصد از اقتصاد دیجیتال کشور را تشکیل داده، از دسترس مردم و فعالان کسبوکار این عرصه خارج شده است. اگرچه هنوز جمعیت محدودی با انواع فیلترشکن و VPN در اینستاگرام فعال هستند، اما آمارها حاکی از ریزش عمده و فلهای از این بازار است. بااینحال، سؤال این است که این کسبوکارها در این مدت و در خلأ نبود این بازار چه کردهاند و چه باید بکنند؟
سمیه سایش، کارشناس فضای مجازی، با اشاره به ضرر حداکثری و عمدهای که کسبوکارهای خرد و کلان در این حدود دو ماه داشتهاند، به «شرق» گفت: بخش مهمی از کسبوکارهای اینترنتی در این چند سال اخیر با توجه به رکود در بازار و محدودیتهای اقتصادی، کسبوکارشان را در بستر فروش آنلاین و بهویژه اینستاگرام قرار داده بودند تا کمتر متضرر شوند و حالا در این شرایط دیگر هیچ بستر جایگزینی برای فروش آنلاین ندارند.
او با تأکید بر اینکه شرایط بهوجودآمده بخش زیادی از فعالان این عرصه را دچار ترس و نگرانی عمیق کرده و تصویری از آینده این شرایط ندارند، گفت: علت این ترس و فضای ابهامآلود این است که هیچ قانون رسمی و مدونی و هیچ تضمینی وجود ندارد که اپلیکیشنهای جدید معرفیشده از سوی دولت مورد استقبال مردم قرار بگیرد و اصلا در آینده باقی بمانند و در مرحله بعد هیچ قوانین روشنی درباره قوانین و الزامات محدودکننده وجود ندارد و ممکن است با هر سلیقهای شرایط تغییر کند.
سایش به بازخوردها و اطلاعاتی که کاربران در این مدت درباره پلتفرمها و برنامههای جایگزین دولتی مطرح کردهاند، اشاره کرد و گفت: کاربران درباره خطمشیای که این برنامهها دارند، کلیدواژههایی که برای کنترل مطالب در آنها وجود دارد و محدودیتهای فنی مختلف صحبت کردهاند که در صورت هر نوع خطایی و استفاده از برخی کلمات، دسترسی کاربر یکطرفه قطع میشود.
او افزود: حتی اگر قرار باشد کسی از اپلیکیشنهای ایرانی معرفیشده از سوی دولت استفاده یا در آنها سرمایهگذاری کند، این میزان از کنترل و محدودیت باعث میشود مخاطبان از آن گریزان شوند. این کارشناس فضای مجازی با تأکید بر اینکه دولت و متولیان مربوطه باید تغییر نگرش داشته و متوجه باشند که نباید تمام مسیرها برای سرمایهگذاریهای خرد و کلان را بست، افزود: شرایط فعلی بهوجودآمده بههیچوجه خوشایند و مورد قبول فعالان این عرصه بهویژه بخش خصوصی نیست و در همین مدت کوتاه کسبوکارهای زیادی متضرر شدهاند و با ادامه این روند، وضعیت بازار بدتر خواهد شد.
او با تأکید بر اینکه باید درباره قوانین وضعشده تغییر نگرش صورت گیرد و با کمک کارشناسان و دلسوزان بلایی را که به وجود آوردهاند، مورد ارزیابی مجدد قرار دهند، افزود: هر روز فشار روی فعالان خرد و کلان حوزههای اقتصادی بیشتر میشود و ادامه این روند همان اندک سرمایهگذاران داخلی و خارجی را هم فراری میدهد. دنیای امروز دیگر دورانی نیست که با فیلترینگ، کسبوکارها و شبکههای اجتماعی را محدود کنیم. قوانین جدید به شرایط بد بازار دامن میزند و باید توجه داشت که اعتراضهای این دوره با دورههای قبل متفاوت است و باید به حرف معترضان گوش کنیم. دولت باید تصمیم سریع داشته باشد و در این تصمیم و قوانین بازنگری کند و حداقل به دوره قبل برگردد و فضای آزاد برای کسبوکار در بستر اینترنت آزاد وجود داشته باشد.
این کارشناس فضای مجازی با بیان اینکه به نظر میآید تصمیم و اهتمامی برای بازگشت به شرایط قبل دیده نمیشود و حتما این شرایط ما را به بنبست میکشاند، افزود: هر زمان بدون بررسی و کار کارشناسی روی موضوعی سماجت و تأکید شده، آن موضوع به بنبست رسیده و الان هم در همین شرایط هستیم. اگر رویکرد دولت این است که کماکان روی این شرایط و قوانین تأکید کند و حتی در این عرصه سرمایهگذاری کلان کند، ضرر بزرگی را شاهد خواهیم بود.
سایش با اشاره به شروع برخی پروژههای خبری و سفارشی از سوی دولت با همکاری برخی رسانهها و خبرنگاران برای مثبت نشاندادن عملکرد اپلیکیشنهای داخلی، تصریح کرد: این خبرنگاران با کارشناسان درباره طرحهای جدید دولت گفتوگوی حمایتی میگیرند، درحالیکه کسی موافق اجرای این طرحها نیست.
او با اشاره به مخالفت جدی فعالان بخش خصوصی با این طرح دولت و محدودیتهای اعمالشده، گفت: این فعالان بخش خصوصی در این مدت بیکار هم نبودهاند و نامههایی را به رئیسجمهور، مرکز ملی فضای مجازی و وزارت ارتباطات و مراکز دیگر ارسال کردهاند. این نامههای سرگشاده نشان میدهد موافق این بستر نیستند و دولت هم نباید اینقدر پافشاری داشته باشد؛ چراکه نتیجه عکس خواهد بود.
سپیده، هنرمندی است که با نقره و برنج زیورآلات را میآفریند و از حدود هفت سال قبل، همزمان با فروش حضوری، صفحه اینستاگرامش را هم فعال کرده و در این مدت بخشی از فروش او آنلاین بوده است. او میگوید تجربه این سالها و اتفاقها و محدودیتهایی که وجود داشت، به من یاد داد نباید همیشه روی فروش آنلاین تمرکز کنم و به همین دلیل بخشی از فروش حضوری را همیشه نگه داشتهام. در این سالها با اتفاقات سال 98 یا کرونا، فروش آنلاین بالا و پایین زیادی داشت و از آنجایی که محصول من نیاز اولیه مردم نیست، با فشارهای اقتصادی و محدودیتهای آنلاین جزء اولین مواردی است که از سبد خرید مردم بیرون میرود. سپیده میگوید در این حدود دو ماه فروش آنلاین و اینستاگرامی او به صفر رسیده و فروش حضوری را به روشهای مختلفی ازجمله در بازارهای روز دنبال میکند و میافزاید: بسیاری از همکاران مردی را که میشناسم و فروش اینستاگرامی داشتهاند، در این دو ماه بیکار شدهاند و برای گذران زندگی مسافرکشی و اسنپ را انتخاب کردهاند و همکاران خانم هم به دنبال محصولات جدید و روشهای جایگزین برای فروش هستند. او میگوید قصد واردشدن در پلتفرمهای ایرانی فروش کالا و شبکههای اجتماعی آنها را ندارد؛ چراکه اعتمادی به این فضاها نیست و در ادامه به عملکرد دولت در حذف همه شبکههای اجتماعی بینالمللی اشاره میکند. او میافزاید: چطور در حوزه اقتصادی باید به افرادی که یک شبکه بینالمللی را یکطرفه حذف میکنند و شبکه اجتماعی خودشان را جایگزین میکنند، اعتماد کنیم؟ به غیر از این موارد، در این برنامههای داخلی جمعیت درخور توجهی حضور ندارد و فضای رقابتی در آنها شکل نگرفته تا مردم عادی بخواهند در آنها فعالیت کنند و خرید کالا داشته باشند.
دنیا یکی دیگر از هنرمندانی است که محصولات خود را شامل شیشههای رنگی و زیورآلات زرینی در صفحه اینترنتی به فروش میرسانده و در توضیح شرایطی که در چند سال گذشته برای فروش محصولات داشتهاند، میگوید: مدت کوتاهی مغازه داشتیم؛ اما به دلیل افزایش قیمتها در سال 98 و بعد هم حوادث آبان و تعطیلی اینترنت و بعد هم کرونا مجبور شدیم مغازه را جمع کنیم و بخش زیادی از فروش عمده و جزئی ما از طریق صفحه اینستاگرام ادامه پیدا کرد و در این مدت دوماهه دوباره فروشمان با اختلال جدی مواجه شده است. او میگوید در ماههای تیر و مرداد و شهریور و تا قبل از فیلترشدن اینستاگرام، در طول هر هفته بین 15 تا 20 فروش عمده برای شهرستانها داشتهاند؛ اما در هفتههای اخیر نزدیک به صفر شده و فقط فروش حضوری در بازار پروانه برای آنها باقی مانده است. او میگوید: فارغ از مسئله اینترنت تحصن و عدم رغبت شهروندان به خرید مستقیما روی میزان فروش آنها تأثیر میگذارد. به عبارتی وقتی مشتری به مغازهها و فروشگاههای حضوری و مجازی مراجعه نکند، مغازهدار هم از بازاری و تولیدیها خرید نمیکند و در ادامه بازاریان هم فروشی ندارند و این چرخه ادامه پیدا میکند.
این تولیدکننده متضرر از قطعی اینترنت با اشاره به عدم استقبال عمومی از برنامهها و شبکههای اجتماعی داخلی، ضمن اعلام اینکه تمایلی به عضویت در این برنامهها ندارد، گفت: این برنامههای امنیت لازم را در ذهن مخاطب ایجاد نمیکنند. ضمن اینکه من و بسیاری از همکارانم در اینستاگرام مشتریهای خارجی هم داشتیم و حالا در این نرمافزارهای اجباری چطور قرار است با آنها در ارتباط باشیم؟
او تصریح کرد: به فرض که من در این برنامههای ایرانی وارد شده و حساب کاربری را راهاندازی کنم، با باقی مردم و مشتریها که در این برنامه نیستند، چطور ارتباط برقرار کنم؟
محمد کشوری، کارشناس فناوری اطلاعات، هم با اشاره به آمار ارائهشده از سوی مرکز ملی فضای مجازی و ضرری که تنها به واسطه فیلتر اینستاگرام ایجاد شده است، گفت: آمار ارائهشده از سوی مرکز ملی فضای مجازی، حجم اقتصاد مرتبط فقط با اینستاگرام را 70 هزار میلیارد تومان تخمین زده است که حدود هفت درصد اقتصاد دیجیتال است. ما درباره مختلشدن یک اقتصاد 70 هزار میلیارد تومانی صحبت میکنیم و این عدد جدا از اختلال در سایر بخشهای کسبوکارهای اینترنتی است.
او با تأکید بر اینکه این 70 هزار میلیارد تومان را در سه بخش باید بررسی کرد، افزود: شبکه ارتباطی و اپراتورهای تلفن همراه بهعنوان بزرگترین واحدهای اقتصادی فضای مجازی کشور تقریبا حدود 30 هزار میلیارد تومان درآمدشان را فقط از همین محل از دست دادهاند و به عبارتی آنها تاکنون حدود 30 هزار میلیارد تومان تنها از اینستاگرام عایدی داشتهاند و اینکه از سایر بخشهای این اقتصاد چقدر درآمد دارند، بماند. البته همه این درآمد را از دست ندادهاند؛ چراکه همین حالا با فیلترشکن بخشی از این بازار همچنان فعال است.
این کارشناس فناوری اطلاعات با اعلام اینکه 15 هزار میلیارد تومان از این 70 هزار میلیارد تومان حجم محصولاتی است که در اینستاگرام در حال فروش است و 25 هزار میلیارد تومان دیگر هم مربوط به بخشهای عادی اقتصادی است که از طریق اینستاگرام کسب درآمد و فروش داشتهاند، گفت: این آمارها که از سوی یک نهاد رسمی منتشر شده، مبنای خوبی است برای بررسی این شرایط نگرانکننده بهوجودآمده.
او با بیان اینکه اعلام شده بیش از 415 هزار فروشگاه اینستاگرامی در بخش مشاغل خرد اینستاگرامی فعال هستند و همه متأثر از این فضا شدهاند، افزود: در این گزارش اعلام شده که بیش از یک میلیون کسبوکار خرد داخلی در 10 پلتفرم داخلی فعال هستند؛ اما یک نکته وجود دارد و آن اینکه این یک میلیون کسبوکار در همین چند وقت اخیر و بعد از فیلترینگ گسترده وارد نشدهاند؛ بلکه از قبل و مثلا در پلتفرمهایی مثل دیجیکالا فعال بودهاند. او افزود: در فضایی مثل دیجیکالا تولیدکنندگان زیادی برای فروش محصولشان وارد شدهاند و حضور در آن از سالها قبل بوده است و کسی که در آن فعال است، مثلا در باسلام هم فعال است. در عین حال باید توجه داشت که شبکههای اجتماعی حوزه متفاوتی نسبت به چنین برنامههایی هستند و نمیتوان گفت افرادی که در این پلتفرمهای داخلی هستند؛ پس نیازشان برطرف شده و همین چند سکوی داخلی کفایت میکند. فضایی مثل اینستاگرام را که یک شبکه اجتماعی است، نمیتوان با دیجیکالا و باسلام مقایسه کرد؛ مشتری برای سرگرمی در باسلام وارد نمیشود، تنها برای خرید یک کالا این پلتفرم را باز میکند؛ اما برای سرگرمی و ارتباط با دیگران وارد شبکهای اجتماعی مثل اینستاگرام میشود و در کنار آن خرید کالا هم دارد؛ بنابراین جایگزین اینستاگرام فقط پلتفرمهایی شبیه آن هستند، نه دیجیکالا و باسلام!
کشوری افزود: باید توجه داشت که برای جایگزینی این نرمافزارها تنها به قابلیت فنی نیاز نیست؛ بلکه باید اعتماد و حضور میلیونی کاربر را هم در نظر گرفت و تا این فضا میلیونی نباشد، فرصتی برای کسبوکار ایجاد نمیشود.
این کارشناس با اشاره به این سؤال که چرا کاربران به این برنامههای ایرانی نمیآیند و استقبالی نمیشود، گفت: بخشی از این دلایل به ذهنیت درست یا غلط کاربران درمورد نبود اعتماد و امنیت به این پلتفرمها برمیگردد، بخشی از آن هم به محدودیتهای محتوایی و قواعد نانوشته که ایجاد محدودیت میکند، برمیگردد. در این پلتفرمهای داخلی به محض اینکه کاربری مورد توجه قرار گیرد، با آن برخورد میشود و گویا دایره کلماتی وجود دارد که براساسآن محتوای کاربران کنترل میشود؛ بههمیندلیل کاربران ممکن است از قبل پیشگیری کنند و بگویند وقتی میدانیم چنین محدودیتی وجود دارد، چرا باید در این فضا وارد شویم و رشد کنیم و فالوئر بالا بگیریم و بعد چنین برخوردهایی شود.
کشوری با تأکید بر اینکه این چالشها درمورد برنامههای ایرانی از سوی سرمایهگذاران بهعنوان چالش جدی مطرح است و کاربران هم فرصت ریسک را کم میکنند، افزود: این تعارض در قوانین و برخوردهای قهری بالاخره خود را نشان میدهد، نمونه این برخوردها را چند روز اخیر درمورد کانال آقای محمد نصیری، سردبیر سابق کیهان، مشاهده کردیم. ایشان یک پست متفاوت سیاسی منتشر کرده بود و پیامرسان خودش تشخیص داده که این پیام فلان شعار را در دل خود دارد و در نتیجه صفحه این فرد را از دسترسی خارج کرد. این همان بحث کنترلگری قاعدهمند یا بیقاعده؛ اما با معیارهای نانوشته است که کاربران را میترساند. او با بیان اینکه مهمترین دلیل رونقنداشتن پیامرسانهای داخلی همین مسائل است، افزود: در پیامرسانها که غلبه با اصل پیامرسانی و فضای خصوصی است و نه شبکه اجتماعی بودن، چالش محتوایی زیاد نیست؛ اما در شبکههای اجتماعی چالش محتوایی اهمیت زیادی پیدا میکند و افرادی که میخواهند برای توسعه یک کانال یا پیج و تبلیغات و... سرمایهگذاری کنند، از آینده پیج مطمئن نیستند. مسئله این است که حذف یکطرفه پست یا پیج به دلیل یک محتوا چه در اینستاگرام و چه در مثلا برنامه ایتا غلط است و با این روند باید مقابله کرد.
کشوری افزود: درحالحاضر از 10 شبکه اجتماعی معتبر در دنیا 9 مورد آن در ایران مسدود است. این روند از ابتدای دهه 90 شروع شد و یکییکی شبکهها مسدود شدند و مردم از یک شبکه اجتماعی به شبکه اجتماعی دیگر کوچ کردند. امروز هم با ادامه و نتیجه همین سیاستهای نادرست روبهرو هستیم؛ وگرنه همین اپلیکیشنهای خارجی در کشورهای دیگر همسایه مثل عراق هم استفاده شده و مشکلی هم وجود نداشته است.
این کارشناس تأکید دارد که نباید فعالیت کسبوکار در پلتفرمها را با حضور مردم در شبکههای اجتماعی از هم جدا کنیم و افزود: توسعه کسبوکارها به واسطه حضور مردم است و هر دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند و همدیگر را جذب میکنند.
او تأکید دارد که نقطه مشترک برای رفع این شرایط نابهنجار که باعث ضرر مردم شده، تعامل و گفتوگو است و اینکه دولت و مسئولان مربوطه شرایط اقتصادی مردم را در نظر بگیرند. کشوری افزود: با ذهنیت کنترلگری صداوسیمایی نمیتوان شبکه اجتماعی را مدیریت کرد. اینکه یک نهاد و ناظر مرکزی وجود داشته باشد و کنترل کند، دیگر قدیمی شده و حتی اگر در قالب جدید بازتولید شود، هم جواب نمیدهد. باید به وجدان عمومی جامعه و کاربران بهای بیشتری داده شود و در غیراینصورت نمیتوانند در شبکههای اجتماعی با این شرایط مخاطب جذب کنند. نمیشود شعار جایگزینی پلتفرم خارجی را بدهند و درعینحال همزمان فضا را بهشدت محدود کنند.