حکمرانی کلیدیترین چالش توسعه کشورهای عربی1
شاخص چالشهای توسعه (DCI)2 کمبودها و موانع تحقق اهداف کشورهای در حال توسعه را در سه حوزه ارزیابی میکند: توسعه انسانی باکیفیت، پایداری زیستمحیطی و حکمرانی خوب.
خالد ابواسماعیل، ناتاشا لینداشتات، عبدالکریم جعفر و ماریا هیتی
ترجمه: دکتر مهرداد مقصودلو
شاخص چالشهای توسعه (DCI)2 کمبودها و موانع تحقق اهداف کشورهای در حال توسعه را در سه حوزه ارزیابی میکند: توسعه انسانی باکیفیت، پایداری زیستمحیطی و حکمرانی خوب. این مقاله شاخص جدید را در کشورهای عربی بررسی میکند و راهکارهایی برای سیاستگذاران ارائه میدهد. گزارش چالشهای توسعه که اخیرا منتشر شده است، شاخص جدیدی را درخصوص چالشهای توسعه با نگاهی وسیعتر به ملاکهای اندازهگیری توسعه ارائه میدهد. شاخص DCI با شاخص جهانی توسعه انسانی (HDI) سازگار است و کیفیت اهداف توسعه انسانی را منعکس میکند. بدان مفهوم که اهداف HDI را با معیار کیفیت تعدیل میکند. شاخص DCI دو چالش عمده را که اهمیت بنیادینی در همه سطوح دارد، مدنظر قرار میدهد؛ پایداری زیستمحیطی و کیفیت حکمرانی. براساس این شاخص دو یافته مهم درباره کشورهای عربی مطرح میشود؛ اول و مهمتر اینکه هیچ کشور عربی چالش کم یا خیلی کم ندارد. از 19 کشور عربی که شاخص DCI برای آنها اعلام شده است، هفت کشور با 192 میلیون نفر جمعیت با چالشهای زیاد و سه کشور با 91 میلیون نفر جمعیت با چالشهای خیلی زیاد مواجه هستند (نمودار 1). این 10 کشور تقریبا 283 میلیون نفر جمعیت دارند و 70 درصد از جمعیت کشورهای عربی را دربرمیگیرند. 9 کشور باقیمانده با 131 میلیون نفر جمعیت با چالشهای متوسط مواجه هستند.
کشورهای عربی کجای شاخص DCI قرار گرفتهاند؟
شاخص DCI برای منطقه نشان میدهد که بیشتر کشورهای عربی جایگاه خود را با توجه به رتبهای که در شاخصهای HDI یا درآمد سرانه دارند، در شاخص DCI از دست دادهاند. نمودار 2 به وضوح نشان میدهد که پنج کشور ثروتمند نفتی در بین 20 کشور جهان هستند که جایگاه خود را در DCI نسبت به HDI از دست دادهاند. درعینحال، باید توجه داشت که DCI برای همه کشورهای عربی کمتر از HDI نبوده است. رتبههای سه کشور عربی اردن، تونس و مراکش در DCI به نحو قابلتوجهی بهتر از HDI بوده است.
راهکارهای سیاستی برای کشورهای عربی
نتایج بهدستآمده از محاسبه شاخص DCI این منطق عقلانی را تقویت میکند که حکمرانی چالش کلیدی برای توسعه کشورهای عربی است. احتمالا حکمرانی علت اصلی دیگر چالشها مانند توسعه انسانی و پایداری زیستمحیطی نیز هست که بهطور نسبتا زیادی با تقابل و نزاع مرتبط هستند. ریسکهای پایین کشمکش و درگیری در کشورهایی مشاهده میشود که اصلاحات نهادی و بهبود شیوه حکمرانی به اجرا گذاشته شده، شکاف بین حقوق قانونی و وضعیت واقعی شهروندان از بین رفته، ظرفیت گفتوگوی جامعه مدنی با مقامات بیشتر شده، کنترلهای سیاسی برای تأکید بر پاسخگویی تقویت شده و سطح آگاهی درباره اهمیت پاسخگویی در ایجاد اعتماد عمومی افزایش یافته است. کشورهایی با بیشترین چالشهای توسعه دستبهگریبان هستند که تحت تأثیر درگیریهای بلندمدت داخلی و فرامرزی قرار گرفتهاند. با توجه به اینکه کشمکش و درگیری با نظامهای حکمرانی و حقوق بشر ارتباط بسیار نزدیکی دارد، کشورهایی که در این حوزهها ضعیف هستند، با ریسک بالای نزاع و کشمکش نیز مواجه هستند. حکمرانی خوب و احترام به حقوق بشر و آزادیهای اساسی برای پایاندادن به درگیری ضروری هستند. شش راهکار سیاستی برای کشورهای عربی براساس یافتههای گزارش چالشهای توسعه جهانی عبارتاند از:
اول، برای حل چالشهای توسعه منطقه در وهله اول، تمرکز بر کشورهای با چالشهای زیاد ضروری است. این کشورها با چالشهای چندگانه و عقبماندگی در همه ابعاد توسعه انسانی باکیفیت، عدم پایداری زیستمحیطی و مشکل حکمرانی ضعیف روبهرو هستند. آسیبپذیری این کشورها در نرخهای فقر بسیار بالا -بیش از 45 درصد جمعیت- انعکاس یافته است.
دوم، برای حمایت از کشورهایی که با چالشهای زیاد در فرایند توسعه مواجه هستند، جامعه جهانی باید معیارهایی مشابه آنچه برای کشورهای کمتر توسعهیافته در نظر دارد، شامل همکاریهای مالیاتی بینالمللی برای جلوگیری از فرار مالیاتی شرکتهای چندملیتی و تعیین دستمزدهای استاندارد برای اجتناب از نابرابری اعمال کند. این معیارها باید مواردی مانند کمک برای افزایش ظرفیتهای مالیاتی در داخل کشور، حمایت از ارتقای کیفیت سیاستگذاری، تأسیس صندوقی برای ایجاد زیرساختارهای پایدار و اجرای برنامههای پرداخت پول را شامل شود.
سوم، در دنیای امروز با منازعات و خشونتهای متمادی، امنیت انسانی اهمیت بیشتری پیدا میکند. میلیونها نفر در دنیا و در منطقه، بهویژه درکشورهایی با چالشهای زیاد و چالشهای بسیار زیاد در طبقهبندی DCI، از قبیل سومالی، سودان، سوریه و یمن، با تغییرات آبوهوایی، بلایای طبیعی، بحرانهای بهداشتی و اقتصادی و عدم تابآوری، ناپایداری و خشونت مواجه هستند. برای اطمینان از اینکه گروهی از مردم خارج از چتر حمایتی برنامههای توسعه قرار نمیگیرند، باید شناخت عمیقی از تهدیدها، ریسکها و بحرانها و ارتباطات متقابل بین توسعه انسانی و امنیت انسانی حاصل شود. برای تحقق این هدف، مقابله با واکنشهای آنی و شوکآور به تهدیدات جهانی و ارتقای فرهنگ پیشگیری از اهمیت بالایی برخوردار است.
چهارم، اگرچه همهگیری کووید19 سبب بروز چالشهای جدید نهادی شد اما این همهگیری به کشورهای عربی فشار وارد کرد تا در میان نااطمینانی فزاینده بهسرعت وارد عمل شوند. تغییرات سریع در سبک زندگی و افزایش بیماریهایی که ارتباط میان انسانها را محدود میکند، شکاف بین امید به زندگی و امید به زندگی سالم (مدتزمانی که فرد بدون معلولیت و به خوبی زندگی میکند) را -که درحالحاضر تا 10 سال در سطح جهانی افزایش یافته است- زیاد کرده است. افزایش دوران زندگی سالم به حمایت از سلامت محیط زیست بستگی دارد. تنها با تطبیق فناوریهای جدید و تغییر الگوهای مصرف میتوان امید به زندگی سالم را افزایش داد. بنابراین کشورها باید به الگوهای رشد اقتصادی پایدار هم برای مردم و هم برای کره زمین، تغییر مسیر دهند. برای مثال، در کشورهای عربی، الگوهای مصرف آب باید با کمیابی فزاینده آب تعدیل شود.
پنجم، کشورها باید روی نظامهای آموزشی چندجانبه و پیوسته تمرکز کنند که به مردان و زنان جوان در همه مناطق کشور شامل مردم آسیبپذیر در مناطق روستایی خدمات ارائه دهد. برنامههای اعطای یارانه و بورسیه به دانشجویان امکان میدهد که آموزش خود را تکمیل کنند و با مهارتهای لازم به بازار کار وارد شوند. سیاستهای آموزشی باید با سیاستهای اقتصاد کلان همراه شود تا ایجاد مشاغل شایسته را مورد تشویق قرار دهد و رابطه بین آموزش با کیفیت بالا، اشتغال شایسته و کاهش فقر و نابرابری را تقویت کند. مورد آخر که در گزارش بر آن تأکید شده اینکه کشورهای عربی بدون ایجاد نهادهای کارآمد نمیتوانند رفاه پایدار ایجاد کنند. به علاوه، رفاه جایگزینی برای مشارکت فعالانه در تصمیمگیریها نیست. هم رفاه و هم مشارکت سیاسی برای توسعه انسانی ضروری هستند. نهادهای قوی باید تضمین کنند که اثربخشی دولت و اصول دموکراتیک در ارتباطی متقابل باهم عمل میکنند. در همین راستا، دولت دموکراتیک بدون ارائه خدمات عمومی باکیفیت نیز راهکاری برای چالشهای توسعه نیست. هیچ دلیلی وجود ندارد که رفاه و مشارکت سیاسی مکمل یکدیگر نباشند. دولتهای عربی باید همزمان برای تحقق دو هدف تقویت دموکراسی و بهبود شیوه حکمرانی تلاش کنند.
پینوشتها:
1- Governance is the key development challenge for Arab countries
2- Development Challenges Index