اینجا جای ترسیدن نیست
هنگامی که لایحه جرم سیاسی تصویب شد، انتظار آن بود که بسیاری از جرمانگاریهایی که در حوزه اندیشه و سیاست روی میدهد، رو به افول بگذارد؛ اما آنچه به تصویب مجلس رسید، به اندازهای محافظهکارانه و ملاحظهگرایانه بود که نتوانست چتر گستردهای را باز کند تا اندیشمندان کشور احساس امنیت بیشتری کنند.
هنگامی که لایحه جرم سیاسی تصویب شد، انتظار آن بود که بسیاری از جرمانگاریهایی که در حوزه اندیشه و سیاست روی میدهد، رو به افول بگذارد؛ اما آنچه به تصویب مجلس رسید، به اندازهای محافظهکارانه و ملاحظهگرایانه بود که نتوانست چتر گستردهای را باز کند تا اندیشمندان کشور احساس امنیت بیشتری کنند.
این لایحه میتوانست از مقوله فکر «امنیتزدایی» کند و تعابیری همچون «تضعیف نظام» و «اخلال در نظم عمومی» را به بایگانی بفرستد و از واژگان ملایمتری که با زمان کنونی متناسب باشد، استفاده شود.
دادگاه رسیدگی به جرائم سیاسی، دکور و تشریفاتی نیست، بلکه رکن مهمی از سیاست قضائی کشور را تشکیل میدهد و این کارایی را دارد که کار دادگاههای انقلاب را کم کند و هیئت منصفه بهعنوان نماینده افکار عمومی، مجرمبودن یا مجرمنبودن متهمان را تشخیص دهد.
امروز یک بار دیگر و بعد از ناآرامیهای چند ماه اخیر، دوباره موضوع گفتوگوی کرسیهای آزاداندیشی، مناظرههای سیاسی و... برجسته شده و انتظار میرود جامعه بالغ و رشید ایران، خط قرمزهایی را که پیش از این پررنگ بودند، کنار بگذارد و در فضای آزادی سیاسی ـ فرهنگی به نتایجی بیشتر از گذشته برسد.
برای نمونه، در ماههای اخیر که بحث حجاب مطرح شد، برخی متحصصان حوزه اندیشه دین در وجود ضرورت گشت ارشاد تشکیک کردند. برخی هم درباره حدود حجاب و نحوه برخورد با بدحجابی بحثهایی کردند که پیش از این ممنوع بود. طرفداران نظرهای مختلف، حرفهای تند هم میزدند و در عین حال که جامعه با ناآرامی مواجه بود، این گفتوگوها تا حد درخور اعتنایی فضا را آرام و روشنفکران را به سمت پدیدارشناسی هدایت کرد.
حوزه اندیشه، محل تساهل و تسامح است و جز این نمیتوان به رشد و پویایی آن کمک کرد. امروز در همه حوزههای سیاست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع، صاحبنظران برجستهای در هر دو جناح سیاسی ـ فکری جامعه حضور دارند که میتوانند از پس یکدیگر برآیند. اینکه یک گروه حاشیه امن داشته باشد و بتواند حرفهایش را بگوید و طرف مقابل محکوم به سکوت شود یا اگر اظهارنظری کند، در چنبره اتهامات امنیتی قرار گیرد، بیش از آنکه ضربه به افراد باشد (که شوربختانه ضربه سختی هم هست) چهره ایران را نزد جهانیان مشوه کرده و بهعلاوه فرصت چالشهای ذهنی ـ علمی را از بین میبرد.
جمهوری اسلامی در 44سالگی خود، آن اندازهای قوام و استحکام دارد که اظهارنظرهای مختلف حتی دگراندیشان، آن را دچار آسیب نکند. بدون ترس و واهمه، اندیشه و بیان آن را آزاد بگذاریم.