گزارش «شرق» از تقلب گسترده در امتحان تبدیل معدل داوطلبان کنکور
تقلبی به وسعت تغییر سرنوشت جوانان کشور
در روزهای گذشته طبق بررسی برخی کانالهای کنکوری یا امتحان نهایی، اغلب پاسخها تنها بعد از چند دقیقه منتشر شده، پس از آن برخی داوطلبها اعلام کردند بیش از ۸۰ درصد پاسخها و جوابها با هم تطابق داشته است. ماجرایی که به پاسخ روشن از طرف آموزش و پرورش نیاز دارد.
شرق: «خانم تو رو خدا کمک کنید، ما خیلی زحمت کشیدیم اما با این تقلبهایی که کردند، تمام زحمت ما به باد رفت. ما برای این تبدیل معدل خیلی هم هزینه کرده بودیم، الان با این وضع حق ما برای دانشگاهرفتن، کامل از بین رفت، خواهش میکنم این ماجرا را رسانهای کنید».
این بخشی از یک مکالمه تلفنی با خبرنگار «شرق» است و در دو روز گذشته پیامها و تماسهای مشابهی وجود داشت که هرکدام از تقلب گسترده برای امتحان نهایی تبدیل معدل داوطلبهای کنکور خبر میداد. جوانهایی که با عزمی جدی خود را برای آزمون کنکور آماده میکنند، اما اخبار تقلب و سوءاستفادههای رایج برای این کار، تمام انگیزه آنها را از بین میرود. این در حالی است که در سالهای اخیر تأکیدهایی بر تأثیر بیشتر معدل کل دیپلم بر نتایج کنکور بوده که نقش پررنگی در سرنوشت داوطلبها خواهد داشت.
در روزهای گذشته طبق بررسی برخی کانالهای کنکوری یا امتحان نهایی، اغلب پاسخها تنها بعد از چند دقیقه منتشر شده، پس از آن برخی داوطلبها اعلام کردند بیش از ۸۰ درصد پاسخها و جوابها با هم تطابق داشته است. ماجرایی که به پاسخ روشن از طرف آموزش و پرورش نیاز دارد.
هامون سبطی، دبیر کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت، در گفتوگو با «شرق» به ماجرای تقلب در مرحله ترمیم معدل داوطلبان کنکور ۱۴۰۲ که در روزهای گذشته اتفاق افتاد اشاره میکند و به این موضوع هم میپردازد که با وجود تأثیر بالای معدل در نتایج کنکور، این ماجراها بر سرنوشت بچههایی که تقلب نکردند هم تأثیر خواهد داشت و میگوید: این ماجرای تأثیر قطعی سوابق تحصیلی، به شکل جدی از سال ۹۵ مطرح میشود و استدلال موافقان این است که باید سوابق دوران تحصیل داوطلبان بر پذیرش دانشگاهها و آموزش عالی تأثیر داشته باشد، اما واقعیت این است که این اتفاق افتاده و در حدود ۸۷ درصد از رشتهمحلهای آموزش عالی فقط بر پایه سوابق تحصیلی انتخاب رشته صورت میگیرد و فقط ۱۳ درصد رشتهمحلها به نتیجه کنکور وابسته است. اما موضوع این است که انتخاب داوطلبها دیگر نهچندان براساس علاقه، بلکه بیشتر براساس پارامترهای اقتصادی است و آن ۱۳ درصد رشتهمحل پارامترهای اقتصادی جذابی دارند، بنابراین خانوادههای متوسط و تنگدست جامعه چارهایی ندارند جز دلخوشکردن به همین ۱۳ درصد ظرفیت دانشگاههای دولتی و رشتههایی که تضمین شغلی آنها در آینده بیشتر است و شهریهپرداز هم نیستند. به همین خاطر حتی اگر ظرفیت دانشگاه چند برابر شود، تا این نوع رشتههای خاص در دانشگاههای دولتی افزایش ظرفیت نداشته باشد، ما با شمار بسیار و فزایندهای از جوانهای کشور روبهرو هستیم که بهخاطر نیاز اقتصادی خودشان و خانوادهشان میخواهند به آن صندلیهای اندک دست یابند. طبیعتا در چنین رقابتی استرس بسیار بالاست اما مهمترین مؤلفه عدالت است که برای آن باید امنیت آزمونها در نظر گرفته شود.
وی اضافه میکند: وقتی موافقان تأثیر معدل استدلال میکنند که چنین رقابتی بسیار استرسزا است و همین برای جوانها مشکلاتی را به وجود آورد، پاسخ مخالفان این است که این استرس ناشی از کنکور و تست نیست، بلکه ناشی از آن است که تعداد متقاضیان چند صد برابر تعداد رشتهمحلهای مورد اقبال مردم است و این استرس طبیعی و ناگزیر است؛ بنابراین باید کل ارکان نظام به چنین موضوعی توجه کنند. با افزایش رشتهمحلهای پرمتقاضی که خود وابسته به گشایش اقتصادی و علمی کشور است، این میزان استرس هم کاهش پیدا میکند. پس اگر این کنکور، تستی، تشریحی، حضوری یا هر نوع دیگر باشد، وقتی یکمیلیونو 500 هزار نفر در پی رسیدن به 15 هزار صندلی هستند، این آزمون بسیار استرسزا خواهد بود.
سبطی ادامه میدهد: مورد دیگر این است که وقتی چنین آزمونی در این حد در مسائل اقتصادی و اجتماعی خانوادهها تأثیر میگذارد، استرس یک بحث فرعی به حساب میآید و عدالت بحث اصلی است و جز با یک آزمون ماشینی، هیچوقت نمیشود در چنین حجمی عدالت را برقرار کرد. امتحانات نهایی پر است از مداخلات انسانی که عدالت را مخدوش میکند. در طول این پنج سال، دیدهبان شفافیت و عدالت به روشهای مختلف هشدار داده بود که آموزش و پرورش توانایی برقراری امنیت و عدالت در آزمونی با این سطح بالا از حساسیت و جمعیت را ندارد؛ «استرس» یک بحث فرعی است، عدالت را دریابید. وقتی مردم احساس کنند عدالت آموزشی و عدالت اجتماعی زیر پا گذاشته شده، معترضتر میشوند تا اینکه معترض استرس فرزندانشان برای کنکور شوند. وانگهی برای کاهش استرس کنکور راههای بسیار هوشمندانه و کمهزینهتری در اختیار سازمان سنجش و آموزش و پرورش وجود دارد و بارها نیز پیشنهاد شده که متأسفانه تعارض منافع برخی، مانع میشود از این راههای ساده استفاده شود و برای پرشدن جیب دارندگان مدارس غیرانتفاعی و دانشگاههای غیرانتفاعی و معدود تاجر آموزشی مرتبط با این جریان، هر سال به نحوی میخواهند این سازوکار را اجرا کنند.
او درباره اینکه همچنان شاهد تقلبهایی در زمان کنکور و امتحان نهایی مدارس هستیم و چه استاندارد مناسبی باید برای ورود به دانشگاه وجود داشته باشد، میگوید: واقعیت این است که همین کنکور با وجود آنکه در بازه زمانی محدود برگزار میشود و سه لایه امنیتی از حراست سازمان سنجش، نیروی انتظامی تا دستگاههای امنیتی دارد، باز هم میبینیم تقلبهایی رخ میدهد. باید توجه داشته باشیم که ما دو نوع تقلب سیستماتیک داریم که آزمون را از اعتبار میاندازد، یکی افشای سؤالها قبل از جلسه است که ذهنهای سنتی هنوز فقط همان را مهم میداند، اما با پیشرفت تکنولوژی در طول این چند سال با شکل دیگری از تقلب روبهرو هستیم که عوارض آن کمتر از لورفتن سؤالها نیست و آن «لورفتن پاسخها» است؛ یعنی به فردی که متقاضی تقلب است، اصلا سؤالی داده نمیشود تا زحمت رسیدن به پاسخ را خودش بکشد، بلکه پاسخها را به او میدهند و جالب است در برابر این قضیه مسئولانی که میخواهند از مسئولیت شرایط رخداده شانه خالی کنند، به همان تعریف قدیمی لو رفتن سؤالها اکتفا میکنند. در اولین آزمون دیماه امسال، پاسخی که حین جلسه در کانالهای تلگرامی پخش شد، صددرصد درست بود! و خیلیها ادعا کردند که موبایل به جلسه بردهاند و گزارشهایی به ما رسیده که میتواند درست باشد. تبلیغات مربوط به خرید جاسوسافزارها نیز در آن چند روز قبل از آزمون خیلی بیشتر شده بود.
او اشاره میکند: هم کسی که با خود موبایل برده و هم کسی که جاسوسافزار در گوشش گذاشته و هم کسی احیانا با یکی از برگزارکنندگان امتحانات در حوزهها آشنایی دارد، به راحتی در این دو ساعت به پاسخها دسترسی پیدا میکنند. رفتن به سرویس بهداشتی در دو ساعت برگزاری امتحان نهایی نیز فرصت مناسبی به متقلبان میدهد تا پاسخهای منتشرشده در کانالهای تلگرامی را ببینند. این لورفتن پاسخها مشکل جدیدی است که بسیار از لورفتن سؤالها غمانگیزتر است.
موضوع این است که چنین تقلبهایی، هم در کنکور رخ میدهد هم در امتحانات نهایی؛ اما از نظر امکان رخداد این دو قابل مقایسه هم نیستند و در دو سر یک طیف قرار دارند. در کنکور امکان تقلب بسیار کمتر است و در امتحان نهایی بیشترین امکان برای رخدادن این اتفاق وجود دارد، هرکسی که دلش برای اخلاق و آموزش در این کشور میسوزد، طبیعتا راهی را پیش میگیرد که احتمال این تقلبها در آن کمتر باشد.
سبطی اشاره میکند: در کنکور حدود چهار ساعت، هفت تا ده درس مطرح میشود و در امتحان نهایی که دو ساعت است فقط یک درس مطرح است؛ بنابراین اگر کسی قصد تقلب در امتحان نهایی را داشته باشد، کافی است فقط با یک نفر که بر آن درس مسلط است، در حوزه یا بیرون حوزه در ارتباط باشد، در حالی که اگر بخواهید در تقلب کنکور موفق شوید به چندین متخصص فرد متخصص متخلف نیاز دارید که همین کار در امتحان نهایی را راحتتر میکند. موضوع دوم این است که سؤالهای امتحان نهایی، کاملا در چارچوب کتاب درسی و بعضا نخنما و تکراری است، به همین خاطر در رسیدن به پاسخ درست همه کانالهای تقلب بسیار سریع و موفق عمل میکنند و در این هفته به رجزخوانی و رقابت با یکدیگر هم رو آوردهاند، یکی میگوید من بعد از ۲۰ دقیقه به تمام سؤالات پاسخ درست دادم، دیگری میگوید من فردا ۱۵ دقیقه بعد پاسخ درست را میدهم و... در حالی که سؤالهای کنکور معمولا فرادانشی است، یعنی با دردستداشتن کتاب درسی نمیتوان به سؤالها پاسخ داد و تعداد پاسخهای غلط همین تقلبفروشان بسیار است. اتفاقا از روی الگوی تکرارشونده غلطها در پاسخبرگ داوطلبان کنکور، افراد مشکوک به تقلب پیدا میشوند و از آنها آزمون مجدد گرفته میشود که این امکان در پاسخ3نامه تشریحی امتحانات نهایی وجود ندارد.
سبطی میگوید: مورد بعدی این است که امتحانات نهایی حدود ۶۰ روز از سال را به خود اختصاص میدهد، اما کنکور نهایتا در پنج روز از سال برگزار میشود، پس ما با یک نسبت پنج به ۶۰ روبهرو هستیم و اگر تمام امکانات امنیتی سازمان سنجش در اختیار آموزش و پرورش باشد که نیست، باز هم احتمال تقلب در امتحانات نهایی بیش از ۱۰ برابر کنکور سراسری است. موضوع بعدی این است که در کنکور سراسری امکان قطع اینترنت وجود دارد اما نمیتوان برای امتحان نهایی که ۶۰ روز است این کار را در کشور یا حوزهها انجام داد. کسانی که تصور کردند میتوانند وظیفه سنگین و امنیتی سنجش یک میلیون و 500 هزار نفر و پذیرش ۱۵ هزار نفر بین آنها را از سازمان سنجش بگیرند و به وزارت دیگری مثل آموزش و پرورش بسپارند یا هیچ آگاهی از میزان توانایی و تجهیزات و نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش نداشتند یا اینکه هیچ دلسوزی نداشتند یا دچار تعارض منافع هستند و از این راه به سودهای کلانی میرسند که ممکن است آمیختهای از این هر سه هم باشد، در واقع ما با یک فاجعه اخلاقی روبهرو هستیم.
وی تأکید دارد: اگر عدالت آموزشی نابود شود در پی آن عدالت اجتماعی هم نابود خواهد شد، اما آنچه میتواند یک تمدن را قطعا نابود کند، این است که اخلاق را درون نوجوانان و جوانانش در همان روزگار تعلیم و تربیتشان نابود کنیم. اینجا از طرف خودم و دیدهبان شفافیت و عدالت به عوامل این ماجرای شومی که دارد اجرا میشود هشدار میدهم که دانشآموزان ما در این یک هفته بر سر دو راهی خطرناکی قرار گرفتهاند: اینکه آیا باید تقلب کنند یا نکنند؟ کسانی که جوانان کشور را بر سر این دو راهی قرار میدهند، دارند بچهها را تا لبه یک پرتگاه اخلاقی میکشانند و بعد میگویند حالا اگر میتوانید پرت نشوید. کسی که دست دختران و پسران این کشور را میگیرد و تا لب یک پرتگاه میبرد مجرم است. ما در آستانه یک فروریزی اخلاقی اجباری قرار گرفتهایم و در همین مدت تماسهای بسیاری از طرف مادرها و پدرها و دانشآموزان داشتیم و صحبتشان این بود که «اگر شما بودید واقعا تقلب نمیکردید؟ وقتی ۲۵ صدم کم یا زیادشدن نمره در تراز و رتبه کل من اثر دارد و میبینم که کنار دستی من از گوشی پاسخها را میبیند یا... به دلیل اخلاقمداربودن، آیندهام را از دست بدهم؟». پاسخ به این سؤال واقعا سخت است و ما تا آخرین توان با این جریان خطرناک مقابله خواهیم کرد و رسانهها هم باید همکاری جدی داشته باشند.