|

«شرق» نقش دیپلماسی پارلمانی ایران را در تحولات قفقاز بررسی می‌کند

باکو آرام می‌گیرد؟

صاحبه غفاراوا، رئیس مجلس ملی جمهوری آذربایجان، عصر دوشنبه ۱۹ دی در حاشیه نشست مجمع مجالس آسیایی با محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی که برای شرکت در این اجلاس به ترکیه سفر کرده است، دیدار و گفت‌وگو کرد.

باکو آرام می‌گیرد؟

شرق: صاحبه غفاراوا، رئیس مجلس ملی جمهوری آذربایجان، عصر دوشنبه ۱۹ دی در حاشیه نشست مجمع مجالس آسیایی با محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی که برای شرکت در این اجلاس به ترکیه سفر کرده است، دیدار و گفت‌وگو کرد. قالیباف در ابتدای این دیدار با اشاره به اهمیت روابط ایران و جمهوری آذربایجان در حوزه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی و پارلمانی گفت: «کشور همسایه، آذربایجان شرایط ویژه‌ای برای جمهوری اسلامی ایران دارد و در کنار روابط دوجانبه فرصت مناسبات پارلمانی می‌تواند نقش جدی در روابط ایفا کند». وی افزود: «امروز دو کشور به دنبال توسعه مراودات و عمق‌بخشی به مناسبات هستند و اطمینان دارم عمیقا مسئولان دو کشور می‌خواهند روابط توسعه یابد».

قالیباف تأکید کرد: «ما می‌توانیم در صحنه منطقه‌ای و جهانی روابط خوبی با هم داشته باشیم و هر‌ قدر کشورهای منطقه با هم نزدیک باشند به نفع منطقه است و نباید اجازه داد کشورهای فرامنطقه‌ای در این زمینه دخالت کنند». رئیس مجلس شورای اسلامی در بخش مهمی از سخنان خود عنوان کرد: «ما هیچ‌گونه تغییرات ژئوپلیتیکی را در مرز نمی‌پذیریم». وی افزود: «درخصوص توسعه مراودات با آذربایجان نیز موضع روشنی داریم و آماده توسعه تبادلات تجاری و ترانزیتی با کشور آذربایجان هستیم». در ادامه خانم صاحبه غفاراوا ضمن ابراز خرسندی از دیدار با قالیباف، در سخنانی خواستار همکاری با جمهوری اسلامی ایران در سطح بین‌المللی شد و تصریح کرد: «من بارها به کشور شما سفر کرده‌ام و از شما برای حضور در آذربایجان دعوت می‌کنم». وی افزود: «آنچه دو کشور را به هم نزدیک می‌کند تنها جغرافیا و نزدیکی مرزی نیست، بلکه هر دو مسلمان هستیم و بخش زیادی از مردم کشور ایران آذری‌زبان هستند».

غفاراوا ادامه داد: «زمینه‌های همکاری فراوانی بین دو کشور وجود دارد اما مسائل مختلفی بر روابط ایران و آذربایجان تأثیرگذار است که روابط پارلمانی می‌تواند موجب تحکیم روابط دو کشور شود». غفاراوا تأکید کرد: «ما حامی صلح و امنیت و خواهان صلح و ثبات در منطقه هستیم». هشدار محمدباقر قالیباف درخصوص مخالفت تهران با هرگونه تلاشی برای تغییر مرزها در منطقه قفقاز در دیدار با همتای آذربایجانی خود، پس از تهدید الهام علی‌اف در سخنان سال نو میلادی مبنی بر ایجاد کریدور موهوم زنگه‌زور اهمیت مضاعفی دارد. با توجه به سیر تحولات منطقه قفقاز جنوبی به نظر می‌رسد ایران باید از تمامی ابزارهای دیپلماتیک، چه از طریق دولت و چه از طریق مجلس، در برابر تحرکات باکو نهایت استفاده را ببرد؛ چراکه رئیس‌جمهور آذربایجان در سال 2023 خواب‌های شومی را برای مرزهای مشترک ایران و جمهوری ارمنستان دیده است. اینکه به صراحت از زبان الهام علی‌اف بیان می‌شود: «ما دالان زنگه‌زور را افتتاح خواهیم کرد، چه ارمنستان بخواهد یا نه»، به نحوی مؤید آن است که باکو، اولویت خود را ایجاد و تحمیل این کریدور موهوم به ایروان و نهایتا قطع کامل مرزهای مشترک جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ارمنستان تعریف کرده است.

 دیپلماسی پارلمانی راهگشا خواهد بود؟

با درنظرگرفتن حساسیت منطقه قفقاز و نیز سیاست‌های خصمانه باکو، این سؤال مطرح است که آیا دیپلماسی پارلمانی ایران می‌تواند نقشی در کنترل و مدیریت جمهوری آذربایجان ایفا کند؟ این سؤالی است که محسن پاک‌آیین در پاسخ به آن یادآور می‌شود: «جمهوری اسلامی ایران در شرایط کنونی باید با یک نگاه مثبت از تمام ظرفیت‌های دیپلماتیک خود، چه دیپلماسی دولتی و وزارت امور خارجه، چه دیپلماسی پارلمانی، دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی عمومی و رسانه‌ای، دیپلماسی تجاری و اقتصادی استفاده کند تا فضا به سمت تنش در مناسبات تهران و باکو میل پیدا نکند».

از این جهت سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان، دیدار محمدباقر قالیباف با همتای آذربایجانی خود را یک دیدار مثبت و سازنده می‌داند که گامی مهم در استفاده از ظرفیت دیپلماسی پارلمانی است. این دیپلمات پیشین کشور ذیل ارزیابی خود از تداوم و افزایش سلسله دیدارهای مقامات تهران و باکو، هم در سطح پارلمانی و هم در سطح دولتی، به «شرق» می‌گوید: «توالی چنین گفت‌وگوهایی ضمن آنکه می‌تواند شرایط را برای تقویت هر‌چه بیشتر روابط بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری آذربایجان فراهم کند، به همان اندازه هم فضا را از افراد و جریان‌هایی که به دنبال سوءاستفاده از تحولات قفقاز با هدف ایجاد اختلاف در مناسبات دو کشور هستند، خواهد گرفت». از این منظر، پاک‌آیین تمرکز خود را روی دیدار دوشنبه رؤسای مجلس ایران و جمهوری آذربایجان می‌گذارد و پیرو آن تأکید دارد که «این دیدار و استفاده از ظرفیت دیپلماسی پارلمانی در آستانه تشکیل کمیسیون اقتصادی تهران و باکو در اسفند سال جاری به نحوی ریل‌گذار عبور از اختلافات سیاسی ایران و آذربایجان به سمت همکاری تجاری خواهد بود».

با چنین برآوردی، این تحلیلگر مسائل قفقاز اساسا راهکار برون‌رفت از شرایط بغرنج کنونی و جلوگیری از بحران در منطقه را تلاش برای تقویت دیپلماسی، به‌خصوص دیپلماسی اقتصادی می‌داند؛ چون به زعم پاک‌آیین، «به هر اندازه که در مرزهای دو کشور تجار و بازرگانان رفت‌وآمد داشته باشند، به همان میزان فضای امنیتی رنگ خواهد باخت». دیپلمات پیشین کشور دیدار اخیر رؤسای پارلمان ایران و جمهوری آذربایجان و به‌کارگیری دیپلماسی پارلمانی را هم از جنبه دیگر حائز اهمیت می‌داند؛ چراکه وی بر این باور است که طیفی از نمایندگان این کشور (جمهوری آذربایجان) با برخی اظهارنظرهای نسنجیده بخشی از اختلاف‌ها و دلخوری‌ها بین تهران و باکو را ایجاد کرده‌اند. به همین دلیل، تحلیلگر مسائل اوراسیا استفاده از ظرفیت پارلمانی را اهرم مناسبی قلمداد می‌کند که می‌‌تواند این نمایندگان مجلس جمهوری آذربایجان را به سمت تعدیل و تغییر مواضع خود وا‌بدارد یا آنها را محدود کند.

محسن پاک‌آیین در بخش مهمی از ارزیابی خود در سایه استفاده از ظرفیت دیپلماسی پارلمانی به موضوع مشخص دالان زنگه‌زور اشاره می‌کند و در این رابطه به «شرق» می‌گوید: «این دالان اساسا موضوعی بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان است و ارتباطی با ایران ندارد». هرچند به باور این کارشناس مسائل قفقاز، تبعات مستقیم و فوری ایجاد این دالان می‌تواند روی مرزهای ایران و ژئوپلیتیک کشور اثرات خود را داشته باشد، به همین دلیل سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان مجددا روی خطوط قرمز تهران مبنی بر عدم تغییر مرزهای مشترک جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ارمنستان مانور می‌دهد.

البته پاک‌آیین از منظری دیگر ایجاد این کریدور را با حفظ تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران و جمهوری ارمنستان چندان بحران‌آفرین نمی‌داند و اتفاقا ایجاد چنین دالانی را بسترساز تقویت مناسبات ریلی، جاده‌ای، اقتصادی و تجاری می‌بیند. اما تحلیلگر ارشد مسائل اوراسیا این شرط را هم قائل می‌شود که الهام علی‌اف و باکو از اهرم تهدید، فشار و قوه قهریه برای تحمیل چنین دالانی به جمهوری ارمنستان استفاده نکنند. به همین دلیل پاک‌آیین دوباره به موضوع استفاده از ظرفیت دیپلماسی، به‌خصوص دیپلماسی پارلمانی، توسط ایران برای کنترل و مدیریت جمهوری آذربایجان رجعت می‌کند و در این راستا در تأکیدی چندباره به «شرق» یادآور می‌شود که «نباید در این شرایط اجازه داد فضایی غیر از دیپلماسی در مناسبات منطقه قفقاز حکمفرما شود».

 صدای پای اسرائیل در قفقاز

پس از تغییرات مرزی و جغرافیایی در سایه جنگ ۴۴‌روزه سپتامبر سال ۲۰۲۰، بی‌شک اسرائیل توانست به یک فضای تنفس در منطقه قفقاز و در کنار مرزهای ایران دست پیدا کند‌؛ تا جایی که علاوه بر استفاده از مناطق تحت سیطره جمهوری آذربایجان برای انجام سلسله عملیات‌های ترور، جاسوسی، خراب‌کاری هسته‌ای و... از آن سو اخباری هم مبنی بر موافقت جمهوری آذربایجان و اسرائیل برای تأسیس اردوگاه‌هایی با هدف اسکان یهودیان روس‌تبار مخالف پوتین در جنگ اوکراین رسانه‌ای شد. این خبر از آن جهت اهمیت بسیار جدی برای ایران دارد که در یک سناریو می‌تواند از تلاش مشترک باکو و تل‌آویو برای تغییر بافتار جمعیتی و نژادی منطقه قره‌باغ، ذیل حضور یهودیان به‌عنوان ابزار و بهانه‌ای برای مانور بیشتر اسرائیل در این منطقه حکایت داشته باشد.

مهم‌تر از همه این نکات باید به اقدام اخیر باکو در افتتاح سفارتخانه خود در اسرائیل اشاره کرد که عملا با روی کار آمدن کابینه جدید نتانیاهو هم‌زمان شد؛ کابینه‌ای که به‌عنوان رادیکال‌ترین کابینه تاریخ اسرائیل، اولویت سیاست خارجی خود را در تقابل با ایران تعریف کرده است. این روند رو به رشد مناسبات تل‌آویو و باکو در سال 2023 می‌تواند منافع و حتی امنیت ایران را در منطقه قفقاز تحت‌الشعاع قرار دهد. با در نظر داشتن این نکته، تلاش باکو برای ایجاد کریدور موهوم زنگه‌زور که بسیاری آن را دالان «تورانی - ناتویی» می‌دانند، می‌تواند بستر و فضای مناسبی را هم برای افزایش نفوذ اسرائیل و پررنگ‌تر‌شدن فعالیت‌های مخرب جاسوسی و خرابکاری علیه ایران فراهم کند.

در سایه همین نگرانی‌ها محسن پاک‌آیین به «شرق» می‌گوید: «اگرچه باید نسبت به تقویت نفوذ و افزایش تحرکات خراب‌کارانه اسرائیل در منطقه قره‌باغ بعد از روی کار آمدن نتانیاهو نگران بود، اما ایران همواره با اشراف کامل اطلاعاتی و امنیتی، همه تحرکات و برنامه‌های اسرائیل را در پیرامون خود رصد می‌کند و برای هر سناریویی آماده است». البته سفیر پیشین کشورمان در جمهوری آذربایجان آمادگی ایران برای پاسخ‌گویی به نتانیاهو را نافی هشدار تهران به باکو نمی‌داند؛ هشداری که از نگاه این تحلیلگر ارشد حوزه قفقاز باید مبنی بر این باشد که جمهوری آذربایجان به‌هیچ‌وجه اجازه ندهد از ظرفیت سرزمینی و جغرافیایی این کشور (جمهوری آذربایجان) علیه منافع و امنیت جمهوری اسلامی ایران از سوی صهیونیست‌ها یا هر بازیگر منطقه‌ای و فرامنطقه دیگری استفاده شود.

به باور پاک‌آیین اگرچه ارتقای روابط جمهوری آذربایجان و اسرائیل به سطح سفارت برای ایران خوشایند و مطبوع نیست، اما او این را هم یادآور می‌شود که جمهوری آذربایجان از آن میزان استقلال دیپلماتیک و هوشمندی سیاسی برخوردار است که مانع از سوءاستفاده‌های احتمالی اسرائیل از ظرفیت سرزمینی و جغرافیایی قره‌باغ و قفقاز علیه ایران شود.

کارشناس حوزه بین‌الملل در ادامه ارزیابی خود گزاره «ترکیه برادر بزرگ‌تر جمهوری آذربایجان و کشورهای ترک‌زبان است» را به طور کامل رد می‌کند و این ادعا را صرفا ادعایی خودساخته از طرف اردوغان و کشور ترکیه می‌داند. با وجود آنکه پاک‌آیین تأکید دارد که علی‌اف هیچ‌گاه به شکل جدی تابع سیاست‌های ترکیه نبوده است و همواره استقلال سیاسی و دیپلماتیک خود را حفظ کرده و در مواردی مانند تروریسم اختلافات جدی با آنکارا داشته است، ولی سفیر پیشین کشورمان در جمهوری آذربایجان هم به نقش و نفوذ بالای اردوغان در تحولات قفقاز و قره‌باغ اذعان دارد. به ‌همین ‌دلیل، تحلیلگر ارشد مسائل اوراسیا سفر پیش‌روی سیدابراهیم رئیسی به ترکیه را بسیار حائز اهمیت می‌داند و در این راستا یادآور می‌شود که دستگاه سیاست خارجی باید برنامه‌های جدی را برای این سفر تعریف کند؛ از تحولات سوریه گرفته تا محیط زیست، دیپلماسی اقتصادی و افزایش سطح مناسبات تجاری با آنکارا. در ادامه این کارشناس مسائل بین‌الملل تصریح دارد مسئله مهم دیگری که باید در این سفر به آن پرداخته شود، به تحولات قفقاز باز‌می‌گردد.

 بستن دالان لاچین، اهرم فشار باکو

اگرچه به باور بسیاری از کارشناسان، تحلیلگران و ناظران امر اقدام جمهوری آذربایجان در بستن دالان لاچین صرفا برای بهره‌برداری و کسب منافع انگلیسی‌ها به منظور سیطره بر معادن طلای قره‌باغ صورت گرفته است، اما این ‌گزاره احتمالی را هم باید در نظر گرفت که الهام علی‌اف با بستن این دالان و تحت فشار قراردادن ارامنه در قره‌باغ به دنبال تضعیف توان چانه‌زنی و توان دیپلماتیک ایروان و نهایتا تحمیل کریدور موهوم زنگه‌زور است.

در این راستا طبق اخبار رسیده، معادن طلایی که در مناطقی از جمهوری آذربایجان کشف شد، به انگلیسی‌ها واگذار شد و حتی گفته می‌شود تعدادی از سهامداران بهره‌برداری از این معادن را ایرانیان خارج از کشور شامل می‌شوند.

در سال ۱۹۹۷ بین حکومت وقت جمهوری آذربایجان (در دوره حیدر علی‌اف) قراردادی با یک شرکت انگلیسی منعقد شد که تمام بهره‌برداری از معادن طلا در اختیار این شرکت انگلیسی است و بابت امضای این قرارداد سه میلیارد دلار به حیدر علی‌اف پرداخت شد. بعد از جنگ دوم قره‌باغ و واگذاری بخشی از این مناطق به باکو، اکنون شرکت انگلیسی طرف قرارداد مدعی است تمام معادن مربوط به جمهوری آذربایجان از‌جمله قره‌باغ هم باید در اختیار این شرکت قرارگیرد؛ بنابراین همان‌گونه که نفت دریای خزر به انگلیسی‌ها واگذار شد، معادن طلای جمهوری آذربایجان نیز به آنها رسید. با در نظر داشتن این نکات، یکی از اهداف بسته‌شدن کریدور لاچین این است که انگلستان به آن معادن دست یابد. موضوع دیگر این است که اگرچه جمهوری آذربایجان مدعی است در ازای کریدور نخجوان، دالان لاچین را بسته است، ولی این ادعا درست بر‌خلاف توافق ۹ نوامبر ۲۰۲۰ است؛ چون در این توافق به شکل مستقیم و روشنی از دالان لاچین نام برده می‌شود، اما کوچک‌ترین اشاره‌ای به کریدور نخجوان یا زنگه‌زور نیست.

در سطحی عمیق‌تر و دقیق‌تر درباره اینکه مشخصا اقدام جمهوری آذربایجان برای بستن دالان لاچین چه تبعات و تهدیداتی را متوجه منافع ایران می‌کند، طیفی از تحلیلگران اتفاقا بخش عمده و مهم این موضوع را متوجه ایران می‌دانند؛ چر‌اکه ناگفته پیداست جمهوری آذربایجان به دنبال آن است که از این اقدام برای بستن دالان لاچین فشار مضاعفی را به جمهوری ارمنستان برای تحمیل دالان موهوم زنگه‌زور به وجود آورد که البته محسن پاک‌آیین در ادامه گپ‌و‌گفت خود با «شرق» ادعای بستن کامل دالان لاچین از طرف جمهوری آذربایجان را رد کرده و تنها به این نکته اکتفا می‌کند که طبق اخبار رسیده، باکو صرفا به محدود‌کردن این دالان (لاچین) بسنده کرده است و خبری از بستن کامل این دالان نیست. با‌این‌حال سفیر پیشین ایران در جمهوری آذربایجان حتی محدود‌کردن دالان لاچین را هم اقدامی نسنجیده و به دور از منطق و خرد سیاسی از سوی باکو می‌داند؛ چون به باور تحلیلگر ارشد مسائل بین‌الملل، چه بستن دالان لاچین با هدف واگذاری معادن طلا به انگلیسی‌ها باشد و چه مهم‌تر از آن گوشه‌چشم علی‌اف برای فشار به جمهوری ارمنستان با هدف ایجاد دالان زنگه‌زور، کاملا اشتباه است. با این خوانش، پاک‌آیین تأکید دارد که این دست اقدامات تنها به تشدید بی‌ثباتی، پررنگ‌ترشدن اختلافات و نهایتا تنش در منطقه قفقاز دامن می‌زند. در سایه آنچه گفته شد، این کارشناس مسائل اوراسیا دوباره به استفاده ایران از تمام ظرفیت‌های دیپلماتیک باز‌می‌گردد و یادآور می‌شود: «ایران به ‌عنوان تنها بازیگری که با هر دو طرف تنش یعنی جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان و همچنین منطقه قره‌باغ مرز مشترک زمینی دارد و همچنین روابط حسنه‌ای را با همه طرف‌ها دارد، می‌تواند از ظرفیت خود به نحو مطلوب و شایسته‌ای استفاده کند تا مانع از تداوم و تشدید تنش در قفقاز شود.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها