|

به مناسبت تجدید چاپ «کارگران و انقلاب 57» آصف بیات

شوراها و دموکراسی از پایین

این پرسش که ساخت طبقاتی ایران چیست به‌خصوص در سال‌های پس از انقلاب به موضوعی مهم به‌ویژه برای نویسندگان و پژوهشگران چپ ایرانی بدل شد. در دهه‌های اخیر پژوهش‌های ارزنده‌ای با محوریت تحلیل طبقاتی جامعه و طبقه کارگر در ایران منتشر شده که بر سنجش‌های آماری و مطالعات میدانی تکیه کرده‌اند و از این نظر تصویر دقیق‌تری از جامعه به دست داده‌اند.

شوراها و دموکراسی از پایین

پیام حیدرقزوینی: این پرسش که ساخت طبقاتی ایران چیست به‌خصوص در سال‌های پس از انقلاب به موضوعی مهم به‌ویژه برای نویسندگان و پژوهشگران چپ ایرانی بدل شد. در دهه‌های اخیر پژوهش‌های ارزنده‌ای با محوریت تحلیل طبقاتی جامعه و طبقه کارگر در ایران منتشر شده که بر سنجش‌های آماری و مطالعات میدانی تکیه کرده‌اند و از این نظر تصویر دقیق‌تری از جامعه به دست داده‌اند. با‌این‌‌حال عمر تحلیل‌های طبقاتی در ایران به دهه‌ها پیش از انقلاب برمی‌گردد و شاید نخستین تحلیل‌های منسجم طبقاتی در جامعه ایران را بتوان از انقلاب مشروطه به بعد یافت؛ اما از آنجا که شیوه‌های نخبه‌گرا مبتنی بر تحلیل‌های «غیرطبقاتی» بر تاریخ‌نگاری ایران مسلط بوده‌اند، برای یافتن نخستین آثار در این زمینه، باید به نویسندگان و فعالان چپ رجوع کرد که در تحلیل‌های‌شان از طبقه به‌عنوان یک مفهوم بنیادین استفاده کرده‌اند. عمده آثار آن دوران یا مستقیما از سوی نویسندگانی اهل شوروی یا به هر حال تحت تأثیر مارکسیسم شوروی نوشته شده‌اند.

از اولین آثار درخورتوجهی که به ظهور طبقه کارگر در ایران پرداخته است، تحقیق عبدالله اف به نام «صنعت ایران و شکل‌گیری طبقه کارگر در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم» است. این تاریخ‌دان روس در تحقیقش به بررسی جنبه‌های کمی و کیفی طبقه کارگر و شرایط کار و فعالیت‌های سیاسی آنان می‌پردازد. همچنین باید از م.ایوانف نیز یاد کرد که به اوضاع عمومی طبقه کارگر ایران تا اوایل دهه چهل پرداخته است. در میان اعضای حزب توده نیز آثاری درمورد طبقه و طبقه کارگر در ایران نوشته شد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به کتاب عبدالصمد کامبخش با نام «بررسی جنبش کارگری و کمونیستی در ایران» اشاره کرد. برخی چهره‌های جنبش چریکی نیز به این مفهوم توجه داشتند و برای مثال می‌توان به «رد تئوری بقا و لزوم مبارزه مسلحانه» امیرپرویز پویان و «طرح جامعه‌شناسی و مبانی استراتژی جنبش انقلابی ایران» بیژن جزنی اشاره کرد. جزنی در این کتاب که در سال 1351 و در زندان نوشته بود، به اقتصاد ایران و اصلاحات ارضی پرداخته است. او در فصل دوم کتاب (بورژوازی کمپرادور به‌مثابه طبقه حاکم) تحلیل قابل‌اعتنایی از طبقه حاکم پس از اصلاحات ارضی شاه ارائه می‌دهد.

اما مناقشه بر سر طبقه و ساختار طبقاتی در جامعه ایران همواره در میان نویسندگان جریان‌های فکری مختلف وجود داشته است. در‌حالی‌که آثار اولیه نویسندگان چپ عمدتا نقشی غایت‌گرایانه برای طبقه کارگر قائل بودند، تلاش‌هایی نیز در کار بوده که از به‌کارگیری مفاهیمی مثل طبقه، سرمایه‌دار و کارگر پرهیز شود و از واژه‌هایی مانند تولیدکننده و مصرف‌کننده و کارآفرین به‌جای آنها استفاده شود. با‌این‌حال در دهه‌های اخیر پژوهش‌ها و تحقیق‌های مهمی درباره طبقه و ساختار طبقاتی ایران صورت گرفته که از میان آنها می‌توان به «طبقه و کار در ایران» پژوهش مشترک سهراب بهداد و فرهاد نعمانی، «طبقات اجتماعی، دولت و انقلاب در ایران» نوشته احمد اشرف و علی بنوعزیزی، «مشارکت سیاسی طبقه کارگر در ایران» افشین حبیب‌زاده، «رشد روابط سرمایه‌داری در ایران» محمدرضا سوداگر، آثار یرواند آبراهامیان، مطالعات آصف بیات و مطالعاتی دیگر اشاره کرد.

«کارگران و انقلاب 57» از آصف بیات یکی از ارزنده‌ترین مطالعاتی است که به‌طور‌خاص به شوراهای کارگری در دوران پس از انقلاب پرداخته است. این کتاب که چندی پیش با ترجمه محمد دارکش به فارسی منتشر شده بود، به‌تازگی در نشر اختران به چاپ سوم رسیده است. پژوهش آصف بیات به کارگران ایرانی و تجربه‌های شوراهای کارگری در ماه‌های پس از انقلاب مربوط است. او در این اثر کوشیده وجود عینی و واقعی طبقه کارگر با توجه به هویت و اهمیت اقتصادی‌اش و نیز روند پرولترشدن آن را بررسی کند. او همچنین تحلیلی جامعه‌شناسانه از تقسیمات در بازار کار ارائه داده و به وضعیت کار و مبارزه کارگران برای سازمان‌دهی درونی در محیط کار پرداخته است. بیات به نقش واقعی کارگران در روند انقلاب نیز توجه کرده است. با‌این‌حال موضوع اصلی کار او در این پژوهش، بر ظهور شکل خاص کار و سازمان‌های کارگران، شوراها یا کمیته‌های کارخانه‌ها در محیط‌های صنعتی تمرکز دارد. او شوراهای کارگری را «نهادهای کنترل کارگران» می‌داند که هدف‌شان اصلاح و تغییر تقسیم کار در محل کار و همچنین توانمندکردن کارگران برای کنترل تولید و توزیع و معامله بود. او تجربه‌های شوراهای کارگری و افول آنها را بررسی کرده و شکست شوراها را هم به دلیل اختلافات درونی‌شان دانسته و هم به دلیل فشارهای خارجی به‌ویژه فشارهای بیرونی دولتی. کنترل در فرایند تولید موضوعی است که مارکس مطرح می‌کند. مارکس می‌گوید مدیریت در فرایند تولید سرمایه‌داری ضروری است هم به این دلیل که هر فرایند تولید در هر حالتی از تولید، برای هماهنگ‌کردن کار ترکیبیِ همه کارگران مستلزم هماهنگی است و نیز به این دلیل که روابط تولیدی سرمایه‌داری ذاتا خصومت‌آمیزند؛ چراکه انباشت هدف نهایی سرمایه است. دلیل یا وظیفه دوم مدیریت که در تمام حالات تولید مشخص می‌شود، کنترل نامیده می‌شود. ظهور شوراهای کارگری در روزهای پس از انقلاب پدیده‌ای شگفت‌انگیز حتی برای گروه‌های چپ بود. آنها اگرچه به شوراها توجه کردند‌ اما به لحاظ نظری موانع عمده‌ای پیش‌رویشان برای درک و تحلیل دقیق شوراهای کارگری وجود داشت. منظور بیات از کنترل کارگری، به‌معنای مفهوم واقعی مطالبات کارگران برای اعمال نظارت بر روند تولید و مدیریت تولید و همچنین پیامدهای این مطالبات است.

پژوهش بیات برخلاف تصور کلیشه‌ای که منکر شکل‌گیری ریشه‌های دموکراسی و مبارزه‌ای از پایین در کشورهای جهان سوم است، نشان می‌دهد که در عمل چنین تجربه‌هایی وجود داشته است. او همچنین با بررسی تجربه شوراهای کارگری این دیدگاه را به چالش می‌کشد که کارگران به‌ویژه کارگران در کشورهای در‌حال‌توسعه تنها به مسائل معیشتی توجه دارند. ویژگی دیگر پژوهش بیات این است که او به تضادهای درونی و موانع پیش‌روی این تجربه‌ها هم توجه داشته است. او در بخشی از مقدمه‌اش درباره این موضوع نوشته: «یکی از عوامل بسیار مهمی که باید بررسی شود، تضادهای درونی و کمبودهای خود جنبش‌هاست. برخ محققان خود را تنها محدود به ستایش مبارزات برای کنترل کارگری می‌کنند، با این فرض که شکست آنها را نمی‌توان به خود کارگران نسبت داد. آنها شکست را منحصرا به عوامل خارجی مانند سرکوب یا خیانت نسبت می‌دهند. من در این مطالعه، به مشکلات داخلی شوراهای کارگری در ایران می‌پردازم. تأکیدم بر ناسازگاری کنترل کارگران یا بهره‌وری نیست؛ بلکه بر مشکل ماندگاری یکی از تقسیمات عمدتا سرمایه‌داری نیروی کار انگشت می‌نهم که با منطق کنترل کارگران مغایرت دارد». «کارگران و انقلاب 57» اگرچه کاستی‌های تجربه‌ مشارکت کارگران را بررسی و تحلیل می‌کند؛ در‌عین‌حال شوراها را روشی برتر برای بازدهی تولید و برای جامعه‌ای دموکراتیک می‌داند و کاهش از‌خودبیگانگی در محل کار را یکی از ابعاد مهم سازمان‌دهی شوراها در نظر می‌گیرد.

کارگران و انقلاب 57/ آصف بیات/ ترجمه محمد دارکش/ چاپ سوم/ نشر اختران

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها