داستان نخستوزیر اسپانیا و دختر مهاجر ایرانی
مهاجرت ساراسادات خادمالشریعه، دختر شماره یک شطرنج ایران، به اسپانیا با حواشی جدیدی همراه شده است. او که چند هفته قبل بهعنوان یکی از نمایندگان ایران راهی مسابقات قهرمانی جهان در آلماتی قزاقستان شده بود، بدون حجاب در آن رقابتها شرکت کرد تا زمزمه بازنگشتنش به ایران بیش از هر زمان دیگری به گوش برسد. بعد از اتمام همان رقابتها بود که رسانههای اسپانیایی خبر دادند او به این کشور رفته و به همراه همسر و فرزند خردسالش در یکی از شهرهای اسپانیا ساکن شده است
مهاجرت ساراسادات خادمالشریعه، دختر شماره یک شطرنج ایران، به اسپانیا با حواشی جدیدی همراه شده است. او که چند هفته قبل بهعنوان یکی از نمایندگان ایران راهی مسابقات قهرمانی جهان در آلماتی قزاقستان شده بود، بدون حجاب در آن رقابتها شرکت کرد تا زمزمه بازنگشتنش به ایران بیش از هر زمان دیگری به گوش برسد. بعد از اتمام همان رقابتها بود که رسانههای اسپانیایی خبر دادند او به این کشور رفته و به همراه همسر و فرزند خردسالش در یکی از شهرهای اسپانیا ساکن شده است. آن روزها شایعه جدیدتری هم به راه افتاد که سارا قصد پناهندهشدن به اسپانیا را دارد یا اینکه از آنجا که کشوری مثل فرانسه زودتر از بقیه به چنین مواردی تابعیت میدهد، ممکن است از این به بعد با پرچم فرانسه در رقابتهای شطرنج کار کند. با وجود مطرحشدن چنین مواردی، خادمالشریعه با انتشار پستی اینستاگرامی خبر پناهندهشدنش را تکذیب کرد و گفت فقط به اسپانیا مهاجرت کرده و قصد پناهندهشدن ندارد. او از این گفت که یک روز حتما به ایران برمیگردد و تأکید کرد مهاجرتش ارتباطی با مسائل سیاسی نداشته است. این موضوع دوم را در گفتوگو با روزنامه «الپائیس» اسپانیا هم مطرح و گفت بعد از تولد پسرش، سام، تصمیم گرفتهاند به کشور دیگری مهاجرت کنند. با وجود این و در شرایطی که سارا عنوان کرده مهاجرتش سیاسی نبوده، انتشار تصاویری از دیدار و شطرنج بازیکردن او با نخستوزیر اسپانیا خبرساز شده است. پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا، یکی، دو روز قبل در کاخ مونکلوا سارا خادمالشریعه را ملاقات کرد و عنوان شده که آنها در حاشیه همین مراسم درباره شرایط زنان در ایران گفتوگویی داشتهاند. پدرو سانچز سپس در توییتی از اینکه سارا برایش الهامبخش است، چنین نوشت: «امروز از زنی که برایم الهامبخش است خیلی چیزها یاد گرفتم. من تمام و کمال از زنان ورزشکار حمایت میکنم. شما سرمشقی هستید که به پاس خدماتتان جهان جای بهتری است». جزئیات دیگری از این دیدار به بیرون درز نکرده، ولی مشخصا ملاقات نخستوزیر اسپانیا با سارا خادمالشریعه که بهتازگی از ایران مهاجرت کرده است، میتواند سرآغاز مسائلی تازه باشد؛ بهویژه اینکه پیش از این، دیدار یکی دیگر از ورزشکاران ایرانی با رئیسجمهور آلمان هم حسابی خبرساز شده بود. تقریبا یک ماه پیش بود که تصاویری از دیدار فوتبالیست قدیمی ایران که این روزها در رسانههای خاص از او بهعنوان اپوزیسیون نام میبرند، با رئیسجمهور آلمان واکنشهای تندوتیزی به همراه داشت. روزنامه اصولگرای تهرانتایمز از این دیدار با تیتر «احمق و احمقتر» یاد کرد و سپس هم نوبت به سیدرسول موسوی، دستیار وزیر امور خارجه ایران، رسید تا از فرانک والتر اشتاین مایر، رئیسجمهوری آلمان، انتقادهای تندوتیزی کند. او با انتشار توییتی در این زمینه نوشت: «آن زمان که ارتش صدام در خاک ما بود، شهرها را موشکباران و جبههها را بمباران شیمیایی میکرد و میلیشیاهای منافق در شهرها و روستاها هزاران نفر از مردم عادی را به شهادت میرساندند، دشمنان این سرزمین چه غلطی کردند که الان بتوانند کاری کنند؟ با وارثان هیتلر و حامیان صدام به جایی نخواهید رسید». آیتالله سیدحسن عاملی، امامجمعه اردبیل هم همان روزها در خطبه نماز جمعه خود از این اقدام دولت آلمان حسابی گلایه کرد و گفت: «زمانی دولت آلمان داعیه حکومت بر جهان را داشت و جنگ جهانی عظیمی را دوباره به راه انداخت، اما حالا آنقدر خوار و حقیر شده که رئیسجمهور آلمان با یک ایرانی که بهطور مدام و روزانه به مقامات جمهوری اسلامی ناسزا میگوید، ملاقات کرده و عکس انداخته است. جای تأسف است که دولت آلمان با ملاقات با این شخص بهطور استثنائی خود را پایین آورد. آن مرد اهانتگر اگر برای ملت و کشور خود تعصب و غیرتی داشت، حتما از رئیسجمهور آلمان میپرسید در زمان جنگ ایران و عراق سازمان ملل ۱۳۹ بار به آلمان تذکر داد و اعتراض کرد که مواد شیمیایی که شما به عراق و به صدام میدهید باعث کشتار اکراد میشود. در یک روز با مواد شیمیایی آلمان پنج هزار نفر کُرد در حلبچه کشته شدند. شما که به صدام کمک کردید که پنج هزار کرد را قتل عام بکند، چطور شده که حالا برای یک خانم کرد اشک تمساح میریزید؟!». برخلاف دیدار ماه اخیر، ملاقات تازه سارا خادمالشریعه با نخستوزیر اسپانیا واکنشی (تا زمان نگارش این مطلب) در پی نداشته که یکی از دلایلش میتواند رفتارهای متفاوت سارا پیش و پس از مهاجرتش از ایران باشد. هرچند در این زمینه نمیتوان بهطور قطعی نظر داد.