آیا آتش جنگ اوکراین زبانه میکشد؟
«حمایت؛ نه مشارکت در جنگ»؛ این پاسخی بود که برلین در واکنش به صحبتهای ولادیمیر پوتین به مناسبت هشتادمین سالگرد آزادسازی استالینگراد داد و صدراعظم این کشور گفت که در هفتههای آینده با پوتین تماس میگیرد؛ اما عطف به صحبتهای رئیسجمهوری روسیه در ولگوگراد که در زمان شوروی استالینگراد نامید میشد، کرملین خوانش دیگری از این موضوع دارد. با این وجود، نماینده وزارت خارجه فرانسه هم در موضعی مشابه با آلمان، معتقد است پاریس و شرکایش در ناتو درحال جنگ با روسیه نیستند.
احمد وخشیته-استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه: «حمایت؛ نه مشارکت در جنگ»؛ این پاسخی بود که برلین در واکنش به صحبتهای ولادیمیر پوتین به مناسبت هشتادمین سالگرد آزادسازی استالینگراد داد و صدراعظم این کشور گفت که در هفتههای آینده با پوتین تماس میگیرد؛ اما عطف به صحبتهای رئیسجمهوری روسیه در ولگوگراد که در زمان شوروی استالینگراد نامید میشد، کرملین خوانش دیگری از این موضوع دارد. با این وجود، نماینده وزارت خارجه فرانسه هم در موضعی مشابه با آلمان، معتقد است پاریس و شرکایش در ناتو درحال جنگ با روسیه نیستند.
مخاطب پوتین در استالینگراد که بود؟
چنانچه مشخصا بر کلیدواژههای صحبتهای پوتین تأملی داشته باشیم، محوریترین آن، واکنش به تصمیم غرب برای ارسال تانک به اوکراین بود که با صراحت گفت پاسخ روسیه به تهدیدات غرب، به خودروهای زرهی محدود نمیشود و همه باید این را درک کنند. گفتههایی که بار دیگر این پرسش را پررنگ کرد که آیا ممکن است روسیه دست به سلاح هستهای ببرد؟ اگرچه مخاطب صحبتهای پوتین درباره ارسال تانک به اوکراین، بهگونهای آلمان را در بر میگیرد؛ بهویژه آنجا که میگوید ما دوباره با تانکهای آلمانی لئوپارت مانند حمله آلمان نازی [در جنگ جهانی دوم به شوروی] مواجه شدیم؛ اما به نظر میرسد مخاطب مرد شماره یک کرملین، مشخصا کاخ سفید است؛ درست آنجا که میگوید: «کسانی که کشورهای اروپایی ازجمله آلمان را وارد جنگی جدید با فدراسیون روسیه میکنند، کسانی که انتظار دارند مسکو را در میدان جنگ شکست دهند، نمیفهمند که جنگ مدرن با روسیه کاملا متفاوت خواهد بود». هرچند میان دو دهه اخیر مسکو روابطی طلایی با پاریس و برلین داشت و مشخصا در دکترین سیاست خارجی روسیه در سال ۲۰۱۵ کشورهای فرانسه و آلمان شرکای کلیدی کرملین به شمار میآمدند اما قطعا یکی از تلخترین پیشامدهای بحران اوکراین انجماد در این روابط بود که به نظر میرسد دولت بایدن موفق شد از نقطه پایان همگرایی میان شرکای اروپایی با مسکو بگذارد و بار دیگر ایالات متحده را محور اصلی تصمیمگیریها در یوروآتلانتیک کند و چندقطبی که در موازنه قدرت در این منطقه در دوران ترامپ هویدا شده بود و بدون شک مسکو از آن بهره میبرد را مهار کند؛ روندی که طبیعتا مطلوب کرملین نبود و منافعش را به کلی در اروپا به مخاطره انداخت. بنابراین آشکار است که منظور پوتین مشخصا دموکراتها و دولت بایدن است. اگرچه حتما یک گزینه مطلوب برای کرملین نامزدی دوباره ترامپ و پیروزی او در انتخابات آتی ریاستجمهوری آمریکا است؛ اما حتی اگر این فرض هم به منصه ظهور برسد، دو سال تا آن هنگام زمان باقی مانده است و هرروز که از جنگ که میگذرد، روابط مسکو و غرب را چنان بیشتر بهسوی انجماد پیش میبرد که بازگشت به نقطه پیش از ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ حتی در روابط روسیه با آلمان و فرانسه هم تقریبا در آینده نزدیک محال است. اجازه بدهید بار دیگر به صحبتهای پوتین در استالینگراد بازگردیم؛ به نظر میرسد در کنار اینکه مخاطب صحبتهای او دقیقا چه کسی است، این نکته نیز بسیار مهم است که چرا او کنسرت هشتادمین سالگرد آزادسازی استالینگراد را برای این سخنرانی انتخاب کرده است.
چرا عملیات استالینگراد مهم است؟
نبرد استالینگراد از هفدهم ژوئن ۱۹۴۲ تا دوم فوریه ۱۹۴۳ به طول انجامید؛ درواقع میتوان گفت که کارزار استالینگراد، یکی از مهمترین و بزرگترین نبردهای تنبهتن در جنگ جهانی دوم است که روسها از آن بهعنوان جنگ بزرگ میهنی یاد میکنند. در حقیقت به نقطهعطفی پس از یکسری شکستهای ارتش سرخ در سالهای ۱۹۴۱ و ۱۹۴۲ تبدیل شد که سبب ابتکار عملهای بعدی برای پیروزی شد. ازجمله اهمیت نظامی این عملیات این بود که خطر تصرف سرزمینهای پایینی ولگا، قفقاز و میادین نفتی باکو رفع شد و از سوی دیگر ژاپن عملیات برنامهریزیشده سیبری را انجام نداد؛ ترکیه علیرغم فشار آلمان، بیطرفی پیشه کرد و مهمتر از همه شوک بزرگی به خود آلمان بود. بنابراین اگر صحبتهای پوتین در سالروز آزادسازی استالینگراد را در کنار اهمیت این عملیات در 80 سال پیش قرار دهیم، به نظر میرسد که روسیه امید دارد پس از ۳۴۸ از کارزار اوکراین، به نتیجه مطلوبی دست یابد که بازی جنگ به نفع او عوض شود و نهایتا مطابق میل کرملین به آتشبس برسد. بنابراین از یکسو با تصمیم غرب برای ارسال سلاحهای بیشتر ازجمله تانکهای لئوپارت روبهرو هستیم و در سمت مقابل عزم جدیتر روسیه برای پیروزی و تهدیدهایی که رفتهرفته به مشکلی عیانتر میان مسکو و واشنگتن شکل میگیرد تا این پرسش پررنگ شود که آیا آتش جنگ اوکراین زبانه میکشد؟