گفتوگو با مسعود میرطاهری، مدرس و بازیگر تئاتر
«ساعت داغ» به صحنه خواهد رفت
مسعود میرطاهری فعالیت حرفهای بازیگری خود را از سال 1373 آغاز کرد و از سال 1393 تدریس شیوه بازیگری متداکتینگ را بر اساس کتابهای معتبر جهانی شروع کرد و بر روی تدریس آموزههای لی استراسبرگ و استلا آدلر اوتا هاگن و ایوانا چوبوک کار کرد و به تدریس بازیگری متد میپردازد. او تا مدتی دیگر نمایش «ساعت داغ» را روی صحنه خواهد برد.
شرق: مسعود میرطاهری فعالیت حرفهای بازیگری خود را از سال 1373 آغاز کرد و از سال 1393 تدریس شیوه بازیگری متداکتینگ را بر اساس کتابهای معتبر جهانی شروع کرد و بر روی تدریس آموزههای لی استراسبرگ و استلا آدلر اوتا هاگن و ایوانا چوبوک کار کرد و به تدریس بازیگری متد میپردازد. او تا مدتی دیگر نمایش «ساعت داغ» را روی صحنه خواهد برد.
میرطاهری درباره تفاوتهای این اجرا به «شرق» گفت: «برای توضیح اینکه این نمایش با چه ویژگیهایی روی صحنه خواهد رفت، باید در مورد سبک بازیگری که تدریس میکنم صحبت کنم. سالهاست که بر اساس مهمترین کتابهای بازیگری روز دنیا تدریس میکنم، نه بر اساس آن چیزی که خودم تجربه کردم. البته در این مسیر تنها نبودم و همسرم پوپک رحیمی که نویسنده، محقق و مترجم است و کتابهای بازیگری، فیلمنامهنویسی و نمایشنامهنویسی بسیاری ترجمه کرده کمک بزرگی برایم بود. از ابتدای تدریس این شیوه هدفم این بود که هنرجویان کلاسهایم با متدها و شیوههای روز دنیا آشنا شوند و این فرایند را به بهترین شکل پیش ببرند. طبیعی است که ابتدای این راه همه چیز هموار نبود. بسیاری این شیوه را به سخره گرفتند و حتی از نظر دوستان تئاتری پذیرفتنی نبود. شاید به این دلیل که بسیاری از ما در مقابل تغییرات ایستادگی میکنیم. در این مسیر به مرور با مدرسان خارجی هم ارتباط برقرار کردیم و از آخرین نکات و آموزشهای روز دنیا مطلع میشویم و به هنرجویان آموزش میدهیم».
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «در این سالها با شاگرانم چند نمایش اجرا کردیم که تجربههای خوبی بود و البته نمایشنامهخوانیهای خوبی هم داشتیم. وظیفه معلم این نیست که دست شاگردش را بگیرد و سر کار ببرد. من هم مثل تمام معلمان، رسالتم آموزش است. شاید به این دلیل که دوستان بسیاری در تئاتر و سینما دارم و سابقه زیادی در بازیگری دارم، از من خواسته میشود اگر از میان شاگرانم شخصی را متناسب با نقشی که پیشنهاد میشود، میشناسم معرفی کنم و من همیشه با کمال میل این کار را انجام میدهم. البته همیشه آرزو میکنم ای کاش در کنار کارگردانی میتوانستم تهیهکننده تئاتر هم باشم که بیهیچ دغدغهای بتوانم کاری را که دلخواهم هست با شاگرانم اجرا بروم و این یکی از دغدغههای من است».
میرطاهری درباره به صحنه بردن نمایش «ساعت داغ» گفت: «مدتها است برای نمایش «ساعت داغ» آماده میشویم. در این مدت دو، سه بازیگر تغییر کردند و جابهجا شدند، اما تمرینها مرتب در حال انجام است. متن این نمایش را هم همسرم نوشته و فکر کردیم قبل از به صحنه بردن این نمایش تمرینهای مفصلی داشته باشیم که به محض مشخصشدن محل اجرا با آمادگی بیشتر روی صحنه برویم».
او درباره تجربه همکاری با شاگرانش روی صحنه افزود: «رویکرد من به اجرای تئاتر با شاگرانم روی صحنه این است که به آنها جسارت بدهم که باید جنگجو بود. باید جسور باشند و اجازه خطاکردن به خودشان بدهند تا بدون هیچ دلنگرانی وارد عرصه کار شوند. تا آزمون و خطا نکنند، نمیتوانند وارد عرصه کار شوند و ما باید جوانهای آگاه به دانش بازیگری را وارد کار کنیم و تصور میکنم وقتی خودم کنارشان بازی میکنم، این احساس به آنها منتقل میشود که همه ما در یک سطح کنار هم هستیم. آنها پایینتر نیستند و من بالاتر. باید بپذیرند همه ما بازیگر هستیم. در این کار هیچ تفکیکی وجود ندارد. دوست دارم هنرجویانم این اعتمادبهنفس را پیدا کنند و حرفهایبودن را به آنها یاد بدهم».
میرطاهری درباره ویژگیهای نمایشنامه نیز گفت: «در مورد متن چند ویژگی مدنظرم بود. به این فکر کردم که نمایش باید با تعداد زیادی از هنرجویانم به صحنه برود. طبیعی است که در این حالت نمایشنامه باید ویژگیهایی داشته باشد. متنی که تعداد زیادی شخصیت داشته باشد و همه هم در آن مشارکت داشته باشند و تواناییهایشان را نشان بدهند. متنهای زیادی را بررسی کردیم تا اینکه از همسرم خواستم متنی بنویسد و در نهایت به ایدهای رسیدم. اینکه از سکانسهای مطرح سریالهای مهم دنیا خط داستان را گرفتیم و بر اساس آن اپیزودهایی را نوشتیم. همین ویژگی باعث میشود تا تعداد زیادی از هنرجویان درگیر نمایش و بازی روی صحنه شوند و نقش داشته باشند. دیگر ویژگی این متن برایم این است که چون بر اساس سکانسهای مطرح سریالهای دنیا نوشته شده، برای مخاطب جذابیتهای خاصی دارد. وقتی متن نهایی شد، همزمان تمرینها را آغاز کردیم. در این نمایش شش اپیزود داریم که در هر اپیزود تعداد متفاوتی بازیگر روی صحنه میرود. تمامی قصهها در یک کافه اتفاق میافتد و اشتراک تمام آنها همین لوکیشن است. بچههایی که در این نمایش بازی میکنند، اکثرا اجرای صحنهای نداشتند وکمکم با متن پیش رفتند و زیر متنها درآمد و گرههای داستانی را پیدا کردیم و تمرینها به خوبی پیش میرود».
او در بخش دیگری از صحبتهایش درباره ویژگیهای نمایشنامه گفت: «خط مشترک همه قصهها این است که در یک کافیشاپ روایت میشود. میدانیم که کافیشاپ محلی است که اقشار متفاوتی در آن رفتوآمد میکنند و همه ما بارها کافهرفتن را تجربه کردیم. جایی است که میتواند خاطرهانگیز باشد. اما از طرفی کارکردن در یک لوکیشن محدود کار را برای بازیگر سخت میکند؛ چراکه میزانسن آنچنانی نداریم. ممکن است در گفتوگوها شاهد اتفاقاتی باشیم. ممکن است دیالوگها از شوخی و خنده به سمت دعوا و جروبحث برود و به نظرم ویژگی متن همین است که شاهد موقعیتهای جالبی در ارتباط با آدمها هستیم».
میرطاهری در مورد شرایطی که تئاتر در چند ماه اخیر تجربه کرد و شاهد رکودی در گیشه نمایشهای روی صحنه بودیم نیز گفت: «به نظرم تئاتر و سینما رفتن امری است که کاملا با روح و روان مخاطبانش گره خورده و برخی مشکلات باعث شده تا شاهد رکودی در سالنهای سینما و تئاتر باشیم. از طرفی باید این را مدنظر داشت که در تمام دنیا دولتها از تئاتر به هر شکلی حمایت میکنند و آن را به عنوان حرفه و شغل قبول دارند و برای آن ارزش قائل هستند. مثلا در پاریس پنجهزارو 500 سالن تئاتر در ابعاد کوچک و بزرگ وجود دارد. در تهران چند سالن تئاتر هست؟ بماند که شهرهای دیگر ایران با چه کمبودهایی روبهرو هستند. در حال حاضر بسیاری از همکارانم در حال کار در اسنپ هستند چون منبع درآمدشان از تئاتر بوده که مدتی است رونق سابق را ندارد و دولت هم توجهی به آن نمیکند. این حرفه نیازمند حمایت و نگاه دولت است تا گروههایی تئاتری بتوانند با خیال راحت کار کنند».
او ادامه داد: «موضوع این است که دولت اهمیتی برای تئاتر قائل نیست و در این شرایط هم گروهی شکل نمیگیرد. میدانم که گروههای تئاتری بینظیری داریم که منتظر ثبتشدن هستند. تئاتر ما دچار تشتت فکری و ذهنی شده و اکثر کارها ضعیف است. به این دلیل که بسیاری از نمایشها توسط جوانهایی که دانش و علم کافی ندارند اجرا میشود. در حال حاضر هر فردی میتواند کار اجرا ببرد بدون اینکه ارزیابی صورت بگیرد که آیا توانایی اجرابردن یک تئاتر را دارد یا خیر؟ ما در تئاتر دچار این معضل هم هستیم. متأسفانه آدمهای پرتلاش و دانای تئاتر مدتهاست به دلیل سانسور و اعمال نظرهای مختلف ترجیح میدهند کار نکنند. بماند که برخی از هنرمندان ما خانهنشین شدند».
میرطاهری در پایان گفت: «باید امیدوار بود و حرکت کرد. آرزو میکنم روزهای بهتری برای تئاتر کشورم پیشرو باشد».