هافبک دفاعی، کلید موفقیت شیاطین سرخ
با توجه به اینکه فوتبال یک بازی گروهی است و اخیرا به یک معادله بر مبنای تفکر سیستمی محض تبدیل شده است و تأثیر تکتک بازیکنان در روند موفقیت تیم میتواند تأثیرگذار باشد، تأثیر بعضی از پستها کمی پررنگتر است. طبعا حفظ میانه زمین و مالکیت آن بهنوعی میتواند تضمینکننده موفقیت تیمها باشد. شاید به جرئت بتوان گفت یکی از مهمترین پستهای فوتبال هافبک دفاعی است که معمولا بدون هیاهو و به نوعی در حاشیه است
بهرام حیدریرامشه: با توجه به اینکه فوتبال یک بازی گروهی است و اخیرا به یک معادله بر مبنای تفکر سیستمی محض تبدیل شده است و تأثیر تکتک بازیکنان در روند موفقیت تیم میتواند تأثیرگذار باشد، تأثیر بعضی از پستها کمی پررنگتر است. طبعا حفظ میانه زمین و مالکیت آن بهنوعی میتواند تضمینکننده موفقیت تیمها باشد. شاید به جرئت بتوان گفت یکی از مهمترین پستهای فوتبال هافبک دفاعی است که معمولا بدون هیاهو و به نوعی در حاشیه است. در سالهای اخیر بازیکنان بسیار مؤثری در تیمهای بزرگ وجود داشتهاند که عامل اصلی موفقیت تیمشان در یک تورنمنت بودهاند و شاید از سمت رسانهها کمتر به آن پرداخته شده است. دلیل آن هم مشهودنبودن فعالیت بازیکنان در این پست است. اگرچه بسیار تأثیرگذارند ولی کمتر نامی از آنها برده میشود، منتها فعالیتی زیربنایی در جریان بازی دارند. هافبک دفاعی خوب به نوعی شبیه پیریزی خوب در ساختمانسازی است که باعث استحکام بیشتر ساختمان میشود. کلود ماکلله در رئال مادرید، سرخیو بوسکتس در بارسلونا، فرانک کسیه در میلان و انگولو کانته در چلسی نمونههای بارزی از حساسیت این پست هستند. پس از اینکه کاسمیرو تصمیم گرفت رئال را به قصد یونایتد ترک کند، شاید کمتر کسی تصور میکرد که بتواند به روند موفقیت خود ادامه دهد. شاید خیلیها منتظر بودند اتفاقی که برای رونالدو افتاد، برای او هم بیفتد و آن فروغ گذشته را نداشته باشد ولی نهتنها اینگونه نشد بلکه این بازیکن توانست در روند موفقیت یونایتد جدید بسیار تأثیرگذار باشد. بدون درنظرگرفتن فاجعهای که در آنفیلد برای شیاطین سرخ رقم خورد و با شکست 7 بر صفر آنها همراه شد، منچستریونایتد پس از ورود اریک تن هاخ، روند بسیار خوبی را سپری میکند و اخیرا هم پس از مدتها با شکست نیوکاسل موفق به کسب جام کارابائو شدهاند. پس از شروع ناامیدکننده تن هاخ و شکست در مقابل برایتون و برنتفورد، بین هواداران یونایتد این نگرانی به وجود آمده بود که این مرد هلندی قادر به احیای غول سرخپوش بریتانیا نخواهد بود. فقط چند ماه کافی بود که همگان متوجه تأثیر فوقالعاده این مربی شوند. تن هاخ موفق شد نظم و انضباط را به یونایتد بازگرداند. چیزی که گویا بعد از خداحافظی سر الکس فرگوسن، حلقه مفقوده این تیم شده بود. همچنین او موفق شد که ذهنیت این تیم را تغییر داده و تفکر بردن را در این تیم جا بیندازد. ایجاد یک ساختار سیستمی بسیار پیشرفته، روند حرکتی این تیم را به کل تغییر داده تا جایی که پس از موفقیت در اولین جام، از مدعیان سه جام دیگر که در آن شرکت میکنند، هستند.
تن هاخ در مصاحبهای اعلام کرده بود که «نداشتن انضباط در این تیم کاملا بارز بود و نمیتوانم در این مورد دروغ بگویم. در هر سازمانی بدیهی است که وقتی قوانین مشخصی وجود نداشته باشد و نظم و انضباط جدی گرفته نشود، یک آشفتگی بزرگ ایجاد میشود. این فقط مربوط به یک باشگاه فوتبال نیست. نبود انضباط را در آنچه در زمین اتفاق میافتاد، میتوانستم ببینم».
یکی از مهمترین دلایل موفقیت در عصر یونایتد جدید، بیشک وجود کاسمیرو در میانه زمین است. کاسمیرو یک رهبر تمامعیار در وسط زمین یونایتد به شمار میرود که کاملا مورد اعتماد تن هاخ نیز هست. او بهنوعی دیکتهکننده استانداردهای تعیینشده از سوی کادر فنی در طول 90 دقیقه در زمین بازی است. این استانداردها تا حدی سختگیرانه بود که رونالدوی پرتغالی با آنهمه افتخارات، تحمل پذیرش را نداشت و درنهایت خارج شد.
تن هاخ درباره جذب بازیکنان گفته بود: «در نقلوانتقالات تابستانی، ما به دنبال بازیکنانی باشخصیت و کاریزماتیک بودیم. بسیاری از بازیکنان در جهان مهارتهای بالایی از نظر تکنیکی دارند یا میتوانند خیلی سریع بدوند تا گلهای زیادی به ثمر برسانند اما ما به دنبال بازیکنانی بودیم که شخصیت، قدرت رهبری، مسئولیتپذیری و انعطافپذیری داشته باشند. بازیکنانی با این فاکتورها بودند که من بعد از آنالیز تیم به دنبالشان بودم».
تن هاخ برای تکمیل فهرست بازیکنان خود لیساندرو مارتینز و آنتونی را از آژاکس به خدمت گرفت، فهرست بازیکنانی که میدانند چه انتظاراتی از آنها میرود. چیزی که به نظر میرسد این است که اریک تن هاخ به دنبال بازیکنانی بوده که در رختکن همکاری داشته باشند و در زمین مسئولیتپذیر باشند.
تن هاخ درباره کاسمیرو میگوید: «قطعا کاسمیرو در این تیم یک رهبر و برای ما بسیار مهم است. نهتنها با عملکرد و مهارتهایش، مانند گلزنی با سر یا پیگیری توپ یا قطع توپها بلکه سازماندهی، ذهنیت و فرهنگ او برای تیم ما تعیینکننده است. ما خیلی خوشحالیم که با او قرارداد امضا کردیم. کاسمیرو آهنگ تیم را تعیین کرده است و کل تیم نیز از آن پیروی کرده است. مارکوس راشفورد و داوید دخیا خصوصا پس از افتی که داشتهاند، احیا شدهاند و رهبری خود را در زمین نشان میدهند». تن هاخ میافزاید: «بازیکنان با ذهنیت برنده همیشه برنده میشوند و بازیکنان با میل باختن، همیشه میبازند. شما باید بررسیهای دقیقی در انتخاب بازیکنان انجام دهید و بازیکنانی را به تیم اضافه کنید که ذهنیت برنده داشته باشند و در رختکن همکاری کنند، متواضع باشند، زمانی که در زمین حضور دارند، مسئولیت را بر عهده بگیرند. شما میتوانید روی نیمکت بنشینید و خونسرد بمانید؛ چراکه میدانید بازیکنان کار خودشان را به بهترین شکل انجام میدهند و با شرایط کنار میآیند و برای شما برد را به ارمغان میآورند».
رقابت در لیگ برتر، واقعا بسیار پراسترس و توأم با مشقتهایی برای مربیان دنبال میشود که گاه میتواند تلخ یا شیرین باشد. شاید به همین دلیل است که لیگ جزیره از بقیه لیگها کاملا متفاوت شده است؛ در این لیگ هیچ تضمینی برای موفقیتهای ادامهدار وجود ندارد، مگر اینکه مدام تغییرات تاکتیکی و تفکرات نو و ساختار و سیستمهای جدیدی تست شود. وضعیت مالی باشگاهها هم که همواره جزء ملاکهای تعیینکننده بوده و هست. فاصله تلاش برای قهرمانی در چمپیونزلیگ و پریمیرلیگ تا تلاش برای گرفتن سهمیه، به اندازه یک فصل فاصله دارد؛ اتفاقی که برای لیورپول و کلوپ افتاد. همانطور که روند موفقیت یونایتد و تن هاخ با بازی رفت لیورپول اتفاق افتاد، آیا این احتمال وجود دارد که با شکست پرگل بازی برگشت و دریافت هفت گل، دقیقا تاریخ برعکس اتفاق بیفتد و دوباره منچستر اسیر روزهای تاریک شود؟ گذشت زمان همه چیز را ثابت خواهد کرد.