برندگان و بازندگان شوک
سریلانکا سالها درگیر تقابل نظامی بین نیروهای دولت مرکزی و نظامیان ببرهای تامیل بود. در فوریه سال 2004 یک توافقنامه آتشبس بین دو طرف درگیری امضا شد. پس از معاهده صلح و برقراری آرامش، سواحل زیبا و چشمانداز کشور پذیرای موج وسیعی از گردشگران از اقصانقاط دنیا شد

سیدجواد جمالی-کارشناس اقتصادی: سریلانکا سالها درگیر تقابل نظامی بین نیروهای دولت مرکزی و نظامیان ببرهای تامیل بود. در فوریه سال 2004 یک توافقنامه آتشبس بین دو طرف درگیری امضا شد. پس از معاهده صلح و برقراری آرامش، سواحل زیبا و چشمانداز کشور پذیرای موج وسیعی از گردشگران از اقصانقاط دنیا شد. این امر در شرایطی بود که تعداد کثیری از ماهیگیران سریلانکایی برای امرار معاش و صید ماهی در سواحل سکنی داشتند. این موضوع مورد رضایت فعالان در صنعت گردشگری (ازجمله هتلداران نبود)؛ زیرا آنها معتقد بودند وجود ماهیگیران منجر به زشتشدن چهره سواحل شده است و انزجار گردشگران را به همراه دارد. برخی هتلداران شروع به اعمال فشار بهمنظور خروج ماهیگیران از منطقه کردند که با مقاومت روستاییان با شکست همراه شد. مقامات محلی سعی کردند با اعمال تهدید و ارعاب صیادان محلی را از ساحل خارج کنند ولی هرگز موفق نشدند. در دسامبر همان سال سونامی فاجعهباری بهوقوع پیوست که بر اثر آن 35 هزار کشته و یکمیلیون نفر بیخانمان شدند. پس از وقوع سونامی دولت، قانونی بهعنوان رعایت حریم ساحل دریا وضع کرد. ماهیگیران نیز که از وقوع سونامی دیگری در هراس بودند. قانون را رعایت کردند و از ساحل دوری گزیدند؛ اما شوک ناشی از بحران سونامی منافعی نیز به همراه داشت اما نه برای ماهیگیران بلکه برای هتلداران، صیادان که هرگز در شرایط عادی حاضر به ترک ساحل نبودند، بر اثر شوک سونامی، سازههای ذهنی آنها متلاشی شد و ممنوعیت حضور در ساحل را پذیرفتند و زمینه مناسب برای توسعه فعالیت هتلداران فراهم شد.
اقتصاد کشورها نیز همواره در معرض شوکهای متعددی مانند شوک رکود، کمبود عرضه یا تقاضا، شوک بحران مالی یا پولی، شوک نرخ ارز و... قرار دارد. اقتصاد ایران در یک دهه گذشته بحرانهای کثیری مانند بحران صنعت بانکداری، بحران تحریم، بحران فرار سرمایه، بحران رابطه تجاری با سایر کشورها و... را تجربه کرده است. آثار و نتایج این بحرانها به شکل شوکهای جهش قیمتی، تورم و نرخ ارز تجلی پیدا کرده است. کارگر یا فرد حقوقبگیری که به دور از شوکهای قیمتی تلاش میکرد تا مایحتاج زندگی خود را تأمین کند و حتی در صورت تحقق پسانداز، برای آینده زندگی خود برنامهریزی میکرد، حالا چند سالی است در مواجهه با شوکهای قیمتی و ارزی چندباره قرار گرفته است. اینگونه شوکها فرد را وادار کرده تا الگو و سبک و سیاق زندگی خود را تغییر دهد. ترس و واهمه از بین رفتن قدرت خرید، او را ناگزیر میکند تا به هر ریسمان سیاه و سفیدی چنگ بزند؛ پس در حالت شوکزده، به تبدیل ریال به سایر داراییها روی میآورد. فارغ از آنکه قیمت واقعی آن دارایی چه میزان است.
از سوی دیگر تولیدکنندهای که در یک بستر آرام به دنبال خرید مواد اولیه و تبدیل آن به محصول نهایی و فروش آن محصول بود و در همین شرایط به توسعه کسبوکار و حتی ایجاد خط جدید تولید میاندیشید، حال بر اثر شوکهای مکرر ارزی، دیگر راهاندازی طرح توسعه را کار عاقلانهای نمیداند. بدیهی است که تعداد چشمگیری از افراد جامعه و فعالان اقتصادی بر اثر شوکهای ارزی متضرر و دچار خسران میشوند؛ اما هستند اندک افرادی که از بروز شوکهای قیمتی و ارزی منتفع میشوند. بهعنوان نمونه افرادی که به منابع بانکی کلان دسترسی دارند، برای آنها بهصرفه است که با نرخ حدود 25 درصد تأمین منابع کنند و از تورم 50درصدی بهرهمند شوند. همچنین افرادی که به دلارهای سهمیهای (مانند چهارهزارو 200 و 28هزارو 500 تومان) دسترسی دارند، از این رانت نهایت انتفاع را میبرند. در پارهای مواقع نیز دلالها و واسطهگرانی وجود دارند که از تفاوت قیمت کارخانه و بازار نهایت سوءاستفاده را میکنند و سودهای کلان به دست میآورند.
سخن آخر اینکه شوکهای اقتصادی مانند شوک به زندانیان، افراد را در حالت اضطرار و عدم تعادل قرار میدهد؛ بنابراین فرد رفتاری را بروز میدهد که ناشی از سردرگمی و پریشانحالی است. این رفتار برای او زیانبار است؛ ولی هستند افرادی که ذینفع شوکهای واردشده باشند. این ذینفعان شوک مانند افرادی هستند که در یک کشتی تفریحی مجلل و گرانقیمت ساکن شدهاند؛ ولی نباید فراموش کنند که کشتی مجلل آنها در میان آبهای متلاطم، خروشان و خشمگین سایر افراد جامعه در حال حرکت است .