حتی اگر هزار حکومت عوض شود...
در همه مواقع میتوان به کیفیت ایدهها و نتایج عملکرد خود اندیشید، اما زمان محاسبه گویا به صورت طبیعی برای افراد در پایان یک مرحله یا مقطع زمانی و آغاز مرحله و مقطع بعد است.
در همه مواقع میتوان به کیفیت ایدهها و نتایج عملکرد خود اندیشید، اما زمان محاسبه گویا به صورت طبیعی برای افراد در پایان یک مرحله یا مقطع زمانی و آغاز مرحله و مقطع بعد است. مثل اینکه در پایان روز به فکر عملکرد آن روز مینشینیم یا انتهای هر هفته برنامههای انجام شده و نشده خود را بررسی میکنیم و ماندهها را بازنگری کرده، برای هفته بعد میگذاریم. انتها و ابتدای هر ماه هم چنین شرایطی دارد. انتها و ابتدای هر سال نیز مجال و مقطعی است تا درباره آنچه کردهایم و آنچه هستیم، بیندیشیم و با کشف نقاط ضعف و قوت، در پی کاهش ضعفها و تقویت جنبههای مثبت برآییم.
هر یک از ما برنامهها و اقدامهای مختلفی در عرصههای فردی، شغلی، مالی، خانوادگی و اجتماعی داریم و با متر و معیارهای شخصی یا الگوهای تعریفشده، عملکرد خود را بررسی میکنیم. درست است که حوزههای فردی، شغلی، مالی و... میتوانند برنامههایی جداگانه برای رشد و توسعه فرد داشته باشند، ولی از آنرو که تأثیر همه این موارد بر روی فرد است و محل صدور و محل تأثیر آنها خود فرد است، با یکدیگر انسجام دارند و بر یکدیگر تأثیر میگذارند، هرچند از یک جنس نباشند.
سالی که گذشت هر یک از ما فراز و فرودهایی داشتیم. ممکن است برخی در حوزههای فردی، شغلی و مالی پیشرفت کرده باشیم و برای برخی موفقیت چندانی حاصل نشده باشد و شکستهایی را تجربه کرده باشند، اما در عرصه اجتماعی بیشتر ما درگیر جستوجوی اعتبار و آزادیهایمان بودیم. بخشی از ما با شعار زن، زندگی، آزادی و مرد، میهن، آبادی نیمه دوم سال را گذراندیم. حال که سال 1401 به پایان رسیده و در آغاز سال 1402 قرار داریم، مناسب است تا ایدههای خود را بازنگری کنیم و عملکرد سال گذشته خود در همه حوزهها را بسنجیم؛ ازجمله همین ایده و شعارهای مطرحشده با موضوع حق زندگی و آزادی برای زن و مرد و آبادی برای میهن.
اگر یک ناظر بیرونی رفتارهای اجتماعی عموم ما ایرانیان را از صبحگاه تا شب ببیند و بررسی کند، چه درک و دریافتی از ما خواهد داشت؟ در جریان اعتراضات سال گذشته، طرح ایدههای بلند آزادی و برخورداری از حق زندگی و تلاش برای آبادی چگونه در کنار دیگر رفتارهای روزمره ما در بازار، در محیط کار، در محله و مجتمعی که سکونت داریم، در شهر و در موقعیتهای مختلف قرار میگیرد و با آن ایدهها چه ترکیبی ایجاد میکند؟
جریان عمومی کسبوکار ما ایرانیان، جریان عمومی حضور ما در ادارهها و سازمانها چه بهعنوان کارمند و کارپرداز و چه بهعنوان مراجع، جریان عمومی حضور ما در دادگاهها و دادخواهیها، جریان عمومی ترددمان در شهر، وقتی در جایگاه کارفرما هستیم، وقتی در جایگاه کارگر هستیم، وقتی مالک و مؤجریم، وقتی مستأجریم، وقتی همسایهایم، وقتی... چگونه ایدههای بلند ما در زمینه آزادی و آبادی میهنمان را تداعی میکند؟ رفتارها و اعمال روزمره ما در سطح اجتماع، چگونه شعارهای عمومی ما را نمایندگی میکنند؟ ما چگونه با تحصیل و نحوه حضورمان در دانشگاه، چگونه با حضورمان در بازارهای کاری و مالی، چگونه با میزان ساعات مطالعهمان در طول روز و هفته، چگونه با میزان فعالیتهای داوطلبانهمان در گروههای نیکوکاری و امورات عامالمنفعه نشان میدهیم که به واقع در پی تغییریم، در پی پیشرفتیم، در پی جایگاه و شأن و منزلت بالاتری در عرصه اجتماعی و جهانی هستیم؟
برخی از رفتارهای اجتماعی برخی از ما با ایدههای آزادیخواهی و ترقیخواهی نمیخواند؛ اینکه بعضا تحمل شنیدن صدای مخالف را نداریم، اینکه گوناگونی ایدهها و عقاید در جامعه را نمیپذیریم و در پی حذف یکدیگر برمیآییم، اینکه در محیطهای کاریمان کمکاری میکنیم، برای پیشبرد کارهای خود در ادارهها و سازمانها رشوه پرداخت میکنیم، به ظاهرمان و اسباب و اثاثیه زندگیمان بیش از محتوا و اصل و اساس زندگی میپردازیم، پرهیز نمیکنیم از حضور در جریانات دلالی دلار و سکه و خودرو، تلاش نمیکنیم برای راهاندازی یک کسبوکار و تولیدی کوچک هرچند عایدی کمتری از دلالی داشته باشد، تلاش نمیکنیم برای افزایش زمان مطالعهمان، توجه نمیکنیم به اخلاق و... .
میخواهیم شرایط بهتر شود، میدانیم که باید هزینه بدهیم تا شرایط بهتر شود، ولی پرهیز نمیکنیم تا دلالی نکنیم، تا رشوه ندهیم، تا تقلب نکنیم، تا کمکاری نکنیم، تا کمتر به دست آوریم، تا دیرتر به دست آوریم... .
و گمان میکنیم که همه کمبود و کاستیها از نحوه عمل حاکمان و حکومت است و شرایط عمومی جامعه است که رفتارهای نادرست فردی ما را موجب میشود؛ که اگر شرایط حکمرانی تغییر کند، همه چیز یکباره درست میشود! بسنجیم و بررسی کنیم و رفتارهای روزانه خود را در برابر اقدامات ناپسند مسئولان قرار دهیم؛ کدامیک از ما مردم عادی چه تفاوت عمدهای با عموم آنها که در رأس امور دولتی و دیوانی قرار گرفتهاند، داریم؟ آنها که آن بالا نشستهاند از کدام سرزمین و فرهنگ آمدهاند؟ در کدام بستر و شرایط اجتماعی رشد و نمو کردهاند؟ با تغییر مسئولان قرار است کدامیک از مشکلات فرهنگی و اجتماعی ما حل شود؟ تا هر یک از ما تغییر نکنیم، تا هر یک از ما افراد بهتری نسبت به روز قبل و سال قبلمان نشویم، تا عموم مردم جامعه در جریان این تغییر و پیشرفت قرار نگیرند، تا هر یک از ما به نوبه خود تلاش نکنیم که عموم جامعه در جریان این تغییر و پیشرفت قرار بگیرند، هیچ چیز تغییر نمیکند، حتی اگر هزار حکومت عوض شود.