کیومرث پوراحمد آخرین فیلمش را بهتنهایی بازی کرد
رضا قویفکر، روزنامهنگار: «اتوبوس شب» را سوار شد و در آخرین «شب یلدای» زندگیاش چونان «شکاری خاموش» به ویلای شخصیاش در بندرانزلی پناه برد تا یکِ بامداد، از پایین تا «نوکِ برجِ» عمر پرفرازونشیبش را مرور کرد.
رضا قویفکر، روزنامهنگار: «اتوبوس شب» را سوار شد و در آخرین «شب یلدای» زندگیاش چونان «شکاری خاموش» به ویلای شخصیاش در بندرانزلی پناه برد تا یکِ بامداد، از پایین تا «نوکِ برجِ» عمر پرفرازونشیبش را مرور کرد.
به «کودکیِ نیمهتمام» خود اندیشه کرد «۵۰ قدمِ آخر» عمرش را به یاد «آلبوم تمبر» جلد گالینگوریاش به «خواهران غریب» خود به «نان و سفرش» به «لنگرگاهِ» «شرم»آگین روزگارش به «بیبی چلچله» معصومش فکر کرد. «باران» یکسره میبارید. آخر کار به این نتیجه رسید که بهتر است «صبح روز بعد» نشانی از او در این جهان پرآشوب نباشد! تحملش تمام شده بود. گونیهای خیلی بزرگ کاغذ و پلاستیک و فلز روی شانههای کودکان کار رنجش داده بود. مشقت پدری را که قادر نبود شکم بچههایش را سیر کند، برنمیتابید. از همهچیز و همهکس خسته شده بود. تصمیمش را گرفته بود. «تاتوره» هم دردهای عمیقش را درمان نکرد. ناگهان به «تیغ و ترمه» فکر کرد.
حالا که دردها تسکین نمیشوند، حالا که امیدی به آینده نیست. حالا که قرار است بقیه عمر را بیهوده سر کنم. پس همان به که تیغ از نیامِِ صبر برکِشم و رگ ترمه نفسم را قطع کنم. فاجعه داشت آغاز میشد. «سفرنامه شیراز» را، توی ذهن خستهاش سفرنامه ابدیاش کرد. داشت آخرین فیلم زندگیاش را میساخت. تمام آکسسوار، یک چهارپایه و یک طناب بود. صحنه، ویلای بندرانزلی! در یک لحظه بحرانی، کارگردان دوستداشتنی سینمای ایران، خالق مجموعه قصههای مجید، کارگردان خوشنام و دوستداشتنی سینما، فرمان داد: حرکت... و فیلم آخرش را خودش بهتنهایی بازی کرد؛ اما «پرونده باز است».
یاد «کیومرث پوراحمد» مرد خوب سینمای ایران، کارگردان، سناریونویس، تهیهکننده و انسان شریف و محبوب جامعه هنری ایرانزمین و درعینحال، مرد خسته روزگار پرهیاهوی ما، گرامی باد. آخرین فیلمش «مرگ» بود که تماشایش، دل همه دوستدارانش را شکست.
پینوشت: نام فیلمهای کیومرث پوراحمد که در نوشته بالا مورد استفاده نویسنده قرار گرفته است، عبارتاند از:
اتوبوس شب - شب یلدا - شکار خاموش- نوک برج - کودکی نیمهتمام (کتاب) - ۵۰ قدم آخر- آلبوم تمبر - خواهران غریب- نان و سفر - لنگرگاه- شرم- بیبی چلچله- باران - صبح روز بعد - تاتوره - تیغ و ترمه- سفرنامه شیراز- قصههای مجید - پرونده باز است.