|

«شرق» آینده برجام در سایه احیای روابط تهران -ریاض را بررسی می‌کند

کماکان مهم، کماکان مبهم

زیر پای ایران سفت است؟

با بهبود روابط تهران و سایر کشورهای عربی بعد از توافق با ریاض، برخی محافل سیاسی و رسانه‌ای داخلی این ارزیابی را دارند که تهران بدون توافق با غرب مناسبات منطقه‌ای خود را احیا کرده است؛ اما این موضوع به‌هیچ‌عنوان از اهمیت سایر موضوعات و بحران‌های سیاست خارجی نمی‌کاهد. اینکه مناسبات منطقه‌ای منجر به بهبود روابط با غرب شود، جای سؤال، ابهام و محل تردید و تأمل است.

کماکان مهم، کماکان مبهم

عبدالرحمن فتح‌الهی: با بهبود روابط تهران و سایر کشورهای عربی بعد از توافق با ریاض، برخی محافل سیاسی و رسانه‌ای داخلی این ارزیابی را دارند که تهران بدون توافق با غرب مناسبات منطقه‌ای خود را احیا کرده است؛ اما این موضوع به‌هیچ‌عنوان از اهمیت سایر موضوعات و بحران‌های سیاست خارجی نمی‌کاهد. اینکه مناسبات منطقه‌ای منجر به بهبود روابط با غرب شود، جای سؤال، ابهام و محل تردید و تأمل است.

به هر حال باید پذیرفت که سمت‌وسوی مناسبات منطقه‌ای که روابط ایران با عربستان و دیگر کشورهای حوزه خلیج فارس و خاورمیانه هم در آن جای می‌گیرند، تابعی از تحولات بین‌المللی است. به این معنا که اگر روابط ایران با قدرت‌های بزرگ درست شود، به تبع آن مناسبات تهران با بازیگران منطقه‌ای هم در مسیر درست هدایت می‌شود؛ ولی لزوما روند عکس آن صادق نیست؛ چراکه در اثرگذاری مستقیم احیای روابط ایران و عربستان بر روابط تهران با قدرت‌های بزرگ باید تشکیک کرد؛ زیرا منافع قدرت‌های بزرگ تابع ملاحظات منطقه‌ای نیست. بنابراین پیامد روابط ایران و عربستان، الزاما به معنای بهبود روابط ایران و غرب نخواهد بود.

در‌عین‌حال باید در نظر داشت که اکنون وضعیت اقتصادی و معیشتی و نیز تحولات سیاسی و اجتماعی در داخل ایران کماکان شکننده است. در کنار آن، چالش‌های سیاست خارجی کشور در سال گذشته با تمرکز بر سه موضوع جنگ اوکراین، اختلافات پادمانی و آینده برجام و نیز موضوع حقوق بشر کماکان بلاتکلیف مانده است. به‌ همین ‌دلیل باید آینده برجام در سایه احیای روابط تهران - ریاض به شکل دقیق‌تر بررسی شود تا به این سؤال پاسخ داد که توافق پکن و احیای روابط ایران و عربستان از اهمیت احیای برجام کاسته است یا به موازات بهبود مناسبات منطقه‌ای تهران با کشورهای عربی همچنان مذاکرات هسته‌ای ضرورت خود را حفظ کرده است؟

دراین‌باره ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه، در نشست خبری دیروز (دوشنبه) درباره آینده برجام تصریح کرد: «از ابتدای دولت سیزدهم تأکید شده است که در حوزه همسایگی و آسیا اولویت‌های جدید را در سیاست خارجی تعریف خواهیم کرد و در این چارچوب تلاش‌های دستگاه دیپلماسی افزایش یافت و در نتیجه تلاش‌هایی که شد و فرصت‌هایی که در منطقه بود، شاهد شکل‌گیری فضای توأم با همکاری و ایجاد صفحه جدید بودیم؛ اما تمرکز دولت بر همسایگان و بر منطقه آسیا و شرق به معنای نادیده‌گرفتن ظرفیت‌های موجود در دیگر مناطق جغرافیایی یا پرونده‌های مهم باقی‌مانده از قبل ازجمله موضوع هسته‌ای نیست». کنعانی عنوان کرد: «ما همواره اعلام کرده‌ایم به دنبال احترام متقابل متناسب با مصالح مشترک هستیم. به‌ویژه حوزه اروپا هیچ‌وقت از این قاعده مستثنا نبوده است؛ اما روابط میان کشورها دوطرفه و نیازمند اراده مشترک برای ارتقای آن است». او ادامه داد: «اروپا زمان زیادی را در تحکیم روابط با ایران از دست داد و در این ارتباط تصمیم در اختیار اروپاست که می‌تواند خطاهای گذشته را اصلاح کند. البته شاهد برخی اقدام‌ها و ابتکارهای سیاسی جدید از سوی برخی کشورهای اروپایی به‌طور دوجانبه یا ابتکارهای چندجانبه بودیم و گفت‌وگوهای خوبی هم انجام شد. ایران نفس این اقدامات را مثبت می‌داند و از آن استقبال می‌کند و متناسب با هر گام آنها، ما هم گام مثبت برمی‌داریم».

سخنگوی دستگاه دیپلماسی بیان کرد که دنیا فقط اروپا و آمریکا و چند کشور اروپایی نیست. در‌عین‌حال که روابط ما با تعداد درخور توجهی از کشورهای اروپایی خوب است. کنعانی در‌عین‌حال متذکر شد که «موضوع هسته‌ای هم در این رابطه مستثنا نیست و یکی از موضوعات مهم سیاست خارجی است که از ابتدا مورد توجه بود و پای میز مذاکره برای آن حاضر شدیم. ایران بر مبنای مذاکرات انجام‌شده و پیش‌نویس‌هایی که انجام شده، آماده جمع‌بندی و زمینه‌سازی اجرای آن است، به شرط اینکه همه طرف‌ها به تعهدات خود برگردند. رویکرد ما فراگیر و متوجه همه طرف‌های منطقه و فرامنطقه‌ای است».

 احیای روابط با ریاض به کمک تهران می‌آید؟

اما از گفته‌های ناصر کنعانی چه نکاتی را می‌توان برداشت کرد؟ آیا ایران با وجود احیای روابط با عربستان سعودی، به مسائل سیاست خارجی خود واقف است یا این تصور را دارد که تقویت مناسبات ایران با کشورهای عربی منطقه، تهران را از شرایط چالشی خارج کرده است؟ چراکه دراین‌باره ناصر کنعانی روز یکشنبه در توییتی نوشت: «تقارن بهار نوروز با بهار قرآن، شکست سیاست ایران‌هراسی و توسعه روابط با کشورها و ملت‌های مختلف، تشدید بحران و شکاف درونی و اعتراض عمومی در جبهه صهیونیستی-غربی ضدایرانی، افزایش انسجام و اقتدار جبهه مقاومت، سرخوردگی ضدانقلاب خارج‌نشین و...؛ سالی که نکوست، از بهارش پیداست».

محمدصالح صدری بر این باور است که این گفته‌های ناصر کنعانی از دو جهت حائز اهمیت است؛ نخست تمایل ایران برای احیای برجام در شرایط کنونی و دوم برنامه ایران برای تأثیرگذاری سیاست خارجی بر چالش‌های سیاست داخلی. این تحلیلگر در گفت‌وگو با «شرق» بر این باور است که تهران اکنون بیش از هر بازیگر منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای به مسائل داخلی و سیاست خارجی خود واقف است و در کنار آن ایران به این واقعیت هم اشراف دارد که اگرچه احیای روابط با عربستان و بهبود مناسبات منطقه‌ای می‌تواند در برون‌رفت تهران از شرایط خاص دیپلماتیک کمک کند، اما کماکان سیاست خارجی ایران در وضعیت شکننده‌ای قرار دارد.

بنابراین از منظر این کارشناس تا زمانی که موضوعاتی مانند اختلافات پادمانی با آژانس، احیای برجام و مسائل دیگر به نتیجه نرسد، بهبود مناسبات منطقه‌ای با کشورهای حاشیه خلیج فارس نمی‌تواند به‌تنهایی چاره کار باشد. مبحث دومی که مفسر سیاست خارجی از دل گفته‌های سخنگوی دستگاه دیپلماسی و همچنین خروجی برخی محافل سیاسی و رسانه‌ای کشور به بوته نقد می‌برد، ناظر بر دیالکتیک فعلی سیاست داخلی و خارجی ایران است. به نظر این تحلیلگر تا زمانی که در داخل کشور وضعیت به سامان مطلوب نرسد، اساسا سیاست خارجی نمی‌تواند کمکی به بهبود شرایط بکند؛ چرا‌که از نگاه این تحلیلگر اساسا سیاست خارجی ادامه سیاست داخلی است.

علی لقمانی، دیگر کارشناس حوزه بین‌الملل هم در ادامه ارزیابی‌های صدری با زاویه دیدی متفاوت از تأثیرگذاری و تأثیرپذیری سیاست خارجی و سیاست داخلی بر همدیگر می‌گوید. این کارشناس نیز در گفت‌وگو با «شرق» اعتقاد دارد که تهران، این تصور را دارد که بدون رسیدگی و سامان‌دادن به مسائل داخلی می‌تواند از طریق سیاست خارجی روی مسائل اجتماعی، اقتصادی، معیشتی و سیاسی داخلی اثرگذار باشد.

ضمن اینکه این مفسر سیاست خارجی اعتقاد دارد با وجود احیای روابط ایران و عربستان و همچنین سیگنال‌های مثبت دیگر کشورهای عربی منطقه در قبال احیای مناسبات با ایران کماکان دیپلماسی کشور در نقطه آسیب‌پذیری قرار دارد. از ‌این‌رو لقمانی تأکید دارد که نباید اشتباه برداشت کنیم و این تصور را داشته باشیم که وضعیت کشور در نقطه باثباتی قرار دارد و با برقراری روابط با سعودی اصطلاحا «دیگر زیر پای ایران سفت است». البته این تحلیلگر با ارزیابی وضعیت سه هفته اخیر از شروع سال ۱۴۰۲ با شش ماه پایانی دوم سال ۱۴۰۱، وضعیت را مثبت می‌بیند؛ در‌عین‌حال یادآور می‌شود که سیاست خارجی، سیاست داخلی، اقتصاد، معیشت، فرهنگ و حوزه اجتماعی و امنیتی برای رسیدن به نقطه قابل دفاع فاصله دارند. به‌ همین‌ دلیل او بهبود مناسبات منطقه‌ای را ناجی تهران نمی‌داند.

لقمانی در ادامه با تمرکز بیشتر بر موضوع برجام در سال جدید، سیاست خارجی را کماکان متأثر از پرونده هسته‌ای می‌بیند و به «شرق» می‌گوید: «با رصد تحولات بعد از شهریور 1401، دیگر مذاکرات احیای برجام مدت‌هاست که مغفول مانده و تحرک و پویایی در آن دیده نمی‌شود». در سایه این نکته، تحلیلگر حوزه بین‌الملل معتقد است فعلا انگیزه‌ای در طرفین برجامی، چه آمریکایی‌ها و چه اروپایی‌ها وجود ندارد. در دیگر سو لقمانی اذعان دارد که ایران بی‌میل به احیای توافق نیست، اما شرایط چندان هم ساده نیست. بنابراین به گفته این کارشناس تا هفته‌های منتهی به نشست فصلی شورای حکام در خرداد، احتمالا وضعیت تا حدی نامتعادل است.

 1402، سال برجام

با شروع سال جدید از یک طرف سایه جنگ اوکراین بر مناسبات جهانی کماکان سنگینی می‌کند و به موازاتش منقضی‌شدن برخی بند‌های برجام هم می‌تواند منشأ برخی تحولات و اتفاقات در ماه‌های آتی باشد. البته برخی تحلیلگران بهبود روابط ایران با عربستان را در روند احیای برجام تأثیرگذار می‌دانند، اما حمیدرضا صدرزاده نگاهی متفاوت و حتی متضاد دارد. این کارشناس حوزه سیاست خارجی در گفت‌وگو با «شرق»، توافق ایران و عربستان و بهبود مناسبات منطقه‌ای تهران با برخی کشورهای عربی را از جهات مختلف مهم و قابل دفاع می‌داند، اما این تحول را نقطه تأثیرگذاری بر پرونده هسته‌ای و اختلافات پادمانی نمی‌داند؛ چراکه از دید او این کشورها (عربی)، وزن و جایگاهی برای حل اختلافات ایران آژانس و یا ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای ندارند.

تحلیلگر حوزه بین‌الملل در ادامه ارزیابی خود بر این باور است که اتفاقا عربستان، امارات، بحرین و دیگر کشورها و همچنین شورای همکاری خلیج فارس در مقاطع مختلف بارها و بارها عنوان کرده‌اند که نگران پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران هستند و همچنین به گفته صدرزاده، همین بازیگران در مواردی سعی کرده‌اند خود را به عنوان یک طرف جدید در مذاکرات هسته‌ای مطرح کنند. به همین دلیل از منظر این کارشناس، احیای روابط تهران - ریاض شاید بتواند مناسبات منطقه‌ای را در موضوعاتی نظیر یمن، سوریه، لبنان، عراق و در کل تحولات منطقه دستخوش برخی تغییرات کند، اما لزوما تأثیرگذاری ملموس و روشنی روی مقوله حساس پرونده هسته‌ای ایران و آینده برجام ندارد.

پیرو نکته حمیدرضا صدرزاده، شورای همکاری خلیج فارس در یکصدوپنجاه‌وپنجمین نشست دوره‌ای خود در سطح وزرای خارجه طی بیانیه سوم فروردین، آن‌هم پس از توافق پکن، کماکان نسبت به موضوع پرونده فعالیت‌های هسته‌ای ایران ابراز نگرانی کردند. در بخشی از بیانیه پایانی این نشست، اعضا بر ضرورت توقف غنی‌سازی اورانیوم بیش از اندازه مورد نیاز برای استفاده‌های مسالمت‌آمیز در ایران تأکید کردند و در ادامه، همین بیانیه تهران را به همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی برای حل اختلافات پادمانی فراخواند.

کوروش منصوری، دیگر کارشناسی بوده که درباره پیامد‌های بهبود روابط با عربستان بر حل‌وفصل دیگر چالش‌های سیاست خارجی ایران بر این باور است که باید با احتیاط در‌این‌‌باره برخورد کنیم؛ چراکه وی یادآور می‌شود تهران در مرحله‌ای قرار دارد که بعد از هفت سال قطعی روابط به سمت احیای مناسبات با عربستان گام برداشته است. با این خوانش، منصوری تأکید دارد اینکه استقبالی صورت گرفته، لزوما به این معنا نیست که در همه مسائل منجر به گشایش خاصی خواهد شد؛ چون از دید این تحلیلگر، اختلافات ایران و عربستان در منطقه موضوعی زمان‌بر است؛ این توافق فعلا در حد بهبود روابط، عادی‌سازی روابط، بازگشایی سفارتخانه‌ها و برقراری پرواز‌ها خواهد بود. در اینکه روابط فوق منجر به یک روابط استراتژیک خواهد شد، تردید‌هایی وجود دارد.

با این فرضیات، کوروش منصوری موضوع پرونده فعالیت‌های هسته‌ای و حساسیت‌های آن را متفاوت از روابط با عربستان تعریف می‌کند؛ چون به زعم او مسئله آینده برجام و حل اختلافات پادمانی با آژانس ارتباط مستقیمی به امنیت بین‌الملل دارد، در نتیجه جنس و ماهیت مسئله متفاوت از مسئله رابطه با عربستان است. از این منظر، کارشناس مسائل بین‌الملل رابطه با عربستان را موضوعی قلمداد می‌کند که در سال‌های گذشته هم قابل احیا بود، اما ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای و احیای برجام به مراتب پیچیده‌تر، بغرنج‌تر و زمان‌برتر است.

 سیاست خارجی و تجارت خارجی

در کنار آنچه بیان شد، برخی ناظران بر این باورند که ادعای حضور پهپادها در اوکراین مانع از توافق است و برخی نیز معتقدند با وضعیت فعلی در کشور دیگر نباید امیدی به احیای توافق هسته‌ای داشت؛ چراکه سیاست خارجی دولت سیزدهم در سایه امید به روابط با روسیه و چین، کشورهای آسیای میانه و اخیرا احیای روابط با عربستان و بهبود مناسبات عربی دیگر خود را بی‌نیاز از هر‌گونه مذاکره‌ای با غرب بر سر احیای برجام می‌داند. بااین‌حال، محمدصالح صدری در ادامه گفت‌وگو با «شرق» این ارزیابی‌ها را کاملا نادرست می‌داند؛ چون به زعم او حتی اگر تهران و دولت سیزدهم چنین نگاهی را داشته باشند، نمی‌توانند به اهداف خود دست پیدا کنند.

این تحلیلگر هدف اصلی تقویت مناسبات سیاست خارجی برای دولت سیزدهم را خروجی اقتصادی و تجاری آن می‌داند. ولی صدری باور دارد تا وقتی که تحریم‌های آمریکا ذیل عدم احیای برجام برقرار باشد، هیچ کشوری در منطقه و جهان نمی‌تواند روی بهبود مناسبات تجاری با ایران اثر فوق‌العاده‌ای بگذارد؛ چراکه در شرایط کنونی ایران یک کشور پرریسک از نظر تجاری محسوب می‌شود. بنابراین تمام اتفاقات مثبت هفته‌های اخیر صرفا به دستاوردهای دیپلماتیک محدود خواهد بود.

این در حالی است که متر، معیار و ملاک موفقیت سیاست خارجی از نگاه صدری بیشتر به بهبود وضعیت تجاری و اقتصادی ایران بازمی‌گردد. لذا این کارشناس تأکید دارد اگر ایران با همه کشورهای جهان هم رابطه مناسبی داشته باشد اما نتواند روی اقتصاد اثر مطلوب به جا بگذارد، نمی‌توان از سیاست خارجی دفاع کرد. مفسر حوزه سیاست خارجی به گفته‌های اخیر رهبری هم نقبی می‌زند و اعتقاد دارد که نظام به خوبی و هوشمندی این نکته را درک کرده است که سیاست خارجی می‌تواند موتور پیشران و محرکی برای بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی باشد، ولی به شرط آنکه سیاست خارجی برنامه مدون و متوازنی را برای بهبود روابط با بسیاری از کشورها در پیش بگیرد و در عین حال تمام چالش‌ها را در حوزه دیپلماتیک به نتیجه برساند.

این کارشناس موضوع کنارزدن دلار در تجارت خارجی را که اکنون در دستور کار دولت سیزدهم قرار گرفته است، از زاویه متفاوتی تحلیل می‌کند و بر این باور است که موضوع تلاش تهران برای استفاده از درهم امارات یا دیگر ارزها، راهکار نهایی نیست؛ چون به باور او موضوع اینجاست که علاوه بر تحریم‌های آمریکا، ایران به واسطه قرارگرفتن در لیست سیاه FATF با چالش‌های جدی در حوزه پولی و بانکی مواجه است.

جنگ اوکراین، پایان تحریم تسلیحاتی ایران و آینده برجام

از 26 دی 1401 هشتمین سال برجام هم آغاز شده و تا 26 دی 1402 ادامه دارد. در مهرماه سال جاری تحریم‌های تسلیحاتی شورای امنیت ازجمله تحریم‌های حوزه موشکی ذیل قطع‌نامه 2231 که ضمن برجام است، پایان می‌یابد و به دنبال آن در دی‌ماه امسال نیز باید تحریم‌های تسلیحاتی اروپا علیه ایران خاتمه پیدا کند. مضافا بر اساس قطع‌نامه 2231 بسیاری از محدودیت‌های فنی هسته‌ای ایران در پایان سال هشتم منقضی می‌شوند. به همین دلیل یکی از موضوعات جدی پایان محدودیت فروش سلاح‌های پیشرفته به تهران بعد از اکتبر است.

در همین زمینه علی لقمانی در فراز پایانی گفت‌وگوی خود با «شرق» تأکید دارد که با توجه به تداوم جنگ اوکراین برای سال جاری، همکاری‌های ایران و روسیه به یکی از دغدغه‌های جدی آمریکا و اروپا تبدیل شده است. از این‌رو محتمل خواهد بود که قبل از پایان این محدودیت‌ها برای دستیابی ایران به بازار سلاح، سه عضو اروپایی برجام با مدیریت واشنگتن شرایط را برای ایران سخت‌تر کنند. البته تحلیلگر حوزه بین‌الملل هم‌زمان این تصور را هم دارد که دو طرف (تهران و غرب) بر سر تمدید این محدودیت‌ها به اجماع برسند که به زعم لقمانی مسیر این اجماع از دل حل اختلافات پادمانی تهران و آژانس می‌گذرد.