آشوت دمیرژیان روایتگر زیست مشترک
پنجشنبه 24 فروردین سال جاری مصادف بود با مراسم باشکوه تشییع و تدفین آشوت دمیرژیان یکی از نیکمردان زحمتکش ارمنی در کلیسای مریم مقدس شهر قرق. در این مراسم که چند ساعت به طول انجامید، صدها نفر از مردم قرق و نیز از دیگر شهرها مثل گرگان، گنبد، دلند، فاضلآباد، گلستان، ساری و تهران شرکت داشتند.
پنجشنبه 24 فروردین سال جاری مصادف بود با مراسم باشکوه تشییع و تدفین آشوت دمیرژیان یکی از نیکمردان زحمتکش ارمنی در کلیسای مریم مقدس شهر قرق. در این مراسم که چند ساعت به طول انجامید، صدها نفر از مردم قرق و نیز از دیگر شهرها مثل گرگان، گنبد، دلند، فاضلآباد، گلستان، ساری و تهران شرکت داشتند. مرحوم آشوت هنگام وفات که نزد فرزندانش در خارج از کشور بود، وصیت کرده بود بعد از فوت حتما او را در همان قبرستان ارامنه در قرق دفن کنند؛ جایی که همواره احساس تعلق عجیبی به آن داشت. مراسم تشییع و تدفین او در میان غم و اندوه کثیری از علاقهمندانش برگزار شد. از نظر مسیحیان زمان برگزاری این مراسم بسیار خوب و مقدس بود؛ زیرا از یک سو مصادف شد با عید پاک که زمان عروج مسیح(ع) است و از طرف دیگر همزمان شده بود با شبهای احیای مسلمانان در ماه مبارک رمضان.
حضور ارامنه در گرگان و روستای قرق (در 25کیلومتری گرگان که مدتی است به شهر قرق تبدیل شده است) به سالهای 1930 میلادی بازمیگردد. در آن هنگام تعداد زیادی از خانوادههای آنان از شهرهای مختلف روسیه ازجمله شهر باکو به رشت آمده و سپس در قسمتهای مختلف شمال کشورمان مستقر شدند. همان هنگام طی چند مرحله در قرق نزدیک به صد خانواده نظیر گوجامانیان، چولاکیان، دمیرژیان، لوسباریان، جیداریان، دیلانیان، خاچاطوریان، راهانیان و امثال اینها ساکن شدند. البته خانواده آشوت دمیرژیان از کراسنودار به ایران و این منطقه آمدند. حضور آنها در این منطقه
به طور خاص موجب رونق کشاورزی و همینطور روابط اجتماعی بسیار مثبت و تعالیبخش شد. آنها که آمدند مملو از تجربیات ارزنده در کار کشت و صنعت بودند که طی سالیان زندگی، این تجربیات را به مردم منطقه انتقال دادند. روابط اجتماعی خوب با مردم، سلامت و صداقت آنها بهزودی محلیها را جذب خودش کرد. به همین جهت همواره حکم قابل احترامترین اقلیت قومی و دینی را در این منطقه داشتهاند. زیست ارامنه طی سالیان دراز با مردم مسلمان منطقه، فارغ از آنکه عقیده و مذهب و آیین آنها چه باشد، یک الگوی همزیستی مسالمتآمیز و روادارانه اقوام و ادیان با همدیگر است. اعتقاد به خداوند، حسن رفتار و کرامت انسانی و همینطور ارزشهای والای اخلاقی مشترکات اقوام است که همزیستی مسالمتآمیز در میان آنان را هرچه بیشتر قوام میبخشد. آنها با نگاهی کاملا انسانی و انسانمحور، فراتر از عقیده و با حفظ آیین و اعتقاد خود بهراحتی در کنار یکدیگر زیست اجتماعی مشترکی را تجربه کرده و میکنند و باز از زیباییهای این زیست مشترک، تبادل فرهنگ و آداب و رسوم بین آنها و اهالی منطقه است. ارامنه قرق از این جهت همواره بینظیر بودهاند. به همین جهت هرکدامشان نزد مردم منطقه از احترام خاصی برخوردارند. مراسم تشییع و تدفین آشوت دمیرژیان این را بهخوبی نشان داد که چنین همزیستی و احترامی در میان مردم در حد اعلای خودش وجود دارد و آنها بیعنایت به برخی مرزبندیهای تصنعی سیاسی در میان اقوام و ادیان، لبریز از عشق و مهر و محبت و خیرخواهی در کنار همدیگر زندگی میکنند و در غم و شادی همدیگر و در کار و تلاش و فعالیت اجتماعی شریک هستند.
آشوت دمیرژیان سالیان دراز در این منطقه کار و تلاش کرد و به سهم خودش زحمت زیادی برای بهبود کشاورزی قرق کشید. او فوقالعاده انسان زحمتکشی بود. ذهنی بسیار فنی و خلاق داشت و همواره منشأ ابتکارات فراوانی در کار تخصصی خود بود. اما او ارزشهای والای دیگری هم داشت؛ ارزشهایی که او را محبوب مردم منطقه کرده بود. آشوت چنان انسان وزینی بود که همه اهل قرق و اطراف برایش نهایت احترام را قائل بودند. به واقع او مجسمه خیرخواهی و همه گونه کمک به دیگران بود. واسطه ازدواج بسیاری از پسران و دختران بود. برای خیلی از آنها کار مناسب پیدا میکرد. مدیر یکی از کارخانههای اطراف به خود من میگفت از 110 نفر پرسنل کارخانه ما قریب به 30 نفرشان به سفارش آشوت بر سر کار گمارده شدهاند. اعتماد و ارادت و اطمینان اهالی به مرحوم آشوت در آن حد بود که در خیلی از مواقع او را به عنوان حَکَم در میان خود و برای حل اختلافات قرار میدادند. آشوت باغ بزرگی از درختان میوه داشت. چند سال پیش که به دلیل کهولت سن، خود را از کارهای سنگین بازنشسته کرد، به ناچار باغ را هم فروخت. مدتها بعد از فروش باغ شبی به او گفتم: حالا که دیگر کاری در اینجا نداری چرا نمیروی پیش فرزندان خودت که خارج از کشور هستند؟ به من گفت: مدتی رفتم که شاید بمانم اما هر صبح که از خانه بیرون میزدم همه چیز برایم غریبه بود. مدتی هم به ارمنستان رفتم که همه همزبان و هممسلک من هستند، اما آنجا هم مرا راضی نکرد. در حالی که در قرق همه آشنای من هستند. همه با من روابط گرمی دارند. بچههایشان مثل فرزندانم هستند. من از این مردم نمیتوانم جدا شوم. فرهنگ و وطن من اینجاست. حتی با تأکید میگفت: من ارمنی هستم اما وطن من ایران است. یک بار هم با او به قبرستانی که محل دفن ارامنه در کلیسای مریم مقدس قرق است، رفتم. قبرها را یک به یک نشانم میداد و آنها را به من معرفی میکرد مثلا میگفت: این پدرم است که در فلان سال مرحوم شده و در اینجا آرمیده است: این خواهرم است. آن یکی فلان دوستم است. آن یکی مادرم و آن دیگری فلان نسبت را با من دارد و آنگاه میگفت: همه قوموخویش و بستگان من اینجا آرمیدهاند، من جایی نمیتوانم بروم. هیچ جایی برایم جذابیتی ندارد. همه زندگی و خاطراتم اینجاست و جای من همین سرزمین است. نحوه مواجهه مردم قرق با مراسم تدفین مرحوم آشوت بهخوبی نشانگر آن بود که منش انسانی و والای مرحوم آشوت به مراتب فراتر از هر ملاک دیگری نظیر اعتقادات و باورهای دینی است. در این مراسم پدر آرسداگس در صحبت کوتاهی ضمن دلداریدادن به بازماندگان گفت: روح آشوت به سمت خدا رفت و روحالقدس خانوادهاش را دلداری میدهد تا تحمل درد و رنج و مصیبت برایشان هرچه آسانتر شود. او همچنین ضمن برشمردن بخشی از ویژگیهای اخلاقی مرحوم آشوت گفت: هر کسی با هر اعتقادی که داشت، وقتی دست نیاز به سوی آشوت دراز میکرد آشوت آن را بیجواب نمیگذاشت. او همچنین گفت: آشوت یک ارمنی نمونه بود اما نه فقط برای ارامنه قرق، بلکه او نمونه برای کل ارامنه ایران بود.
همچنین پس از پدر آرسداگس، دکتر آندرانیک سیمونیان هم در سخنانی ضمن برشمردن خصلتهای والای مرحوم آشوت، ویژگیهای انسانی، اخلاقی و خیرخواهیهای او را که زبانزد همگان است ستود و تأکید کرد که باید قدر چنین افرادی را فارغ از آنکه چه عقیده و آیینی دارند بدانیم. ایشان از حضور گسترده مردم در این مراسم تشکر کرد. همچنین عصر همان روز به همت شورای اسلامی شهر قرق و خانواده دمیرژیان در مسجد شهر مجلس ختمی به همراه صرف افطار برگزار شد.
امثال مرحوم آشوت دمیرژیان گلهای ارزشمند ایران هستند که باید قدرشان را شناخت و همواره برایشان بزرگداشت گرفت؛ زیرا آنان به واقع الگوهای تربیتی مناسبی برای فرزندانمان و برای این سرزمین محسوب میشوند. روحش شاد و یادش همواره گرامی باد.