بیانیه انجمن اسلامی معلمان ایران به مناسبت هفته بزرگداشت مقام معلم
به نام خالق قلم، چنانچه جامعهای به صدق، بر آن است تا امر خطیر آموزش و پرورش را اعتلا بخشد و نهاد آن را ارتقا دهد، بایستی گستره نگرش خویش را از انجام امور صرفا نمادین فراتر برده و به فعالیتهای نهادین روی آورد. وگرنه با اکتفاکردن به آیینها و آییننامهها و نیز خرسندبودن به رسومات و مرسومات صرف، هیچ حرکت زیربنایی رخ نخواهد داد!
به نام خالق قلم، چنانچه جامعهای به صدق، بر آن است تا امر خطیر آموزش و پرورش را اعتلا بخشد و نهاد آن را ارتقا دهد، بایستی گستره نگرش خویش را از انجام امور صرفا نمادین فراتر برده و به فعالیتهای نهادین روی آورد. وگرنه با اکتفاکردن به آیینها و آییننامهها و نیز خرسندبودن به رسومات و مرسومات صرف، هیچ حرکت زیربنایی رخ نخواهد داد!
هفته بزرگداشت مقام معلم که مزین به نام شهید مطهری و نکوداشت زندهیاد خانعلی است، میتواند به موازات «تحسینها و تجلیلها»، آغازگاهی باشد تا با «نگاهی نوین» به «جایگاه تعلیم و تربیت» در تعالی جامعه، بهویژه «نقش بیبدیل معلم» منجر شود و در تحقق این مهم با رویکردی آسیبشناسانه به اجمال به عملکرد دولت در این ارتباط اشاره میکنیم.
در این راستا، حتی با نیمنگاهی گذرا میتوان به رخدادهای تلخ بیستماهه گذشته در حوزه آموزش و پرورش، از معرفی وزرای ضعیفی که عاجز از گرفتن رأی اعتماد بودند، تا وزیر ناکارآمد و ناکاربلدی که در نهایت تأسف به حداقلهای قواعد مدیریتی و آییننامهها وقوف نداشتند، اشاره کرد!
همان بهاصطلاح مدیری که بهعنوان مثال در حوزه انتصابات، برخلاف قواعد مدیریتی و ضوابط اداری بعضا چنان ناشیانه از نیروهای عاری از آموختهها و خالی از اندوختههای مرتبط بر امر آموزش و پرورش و نهاد آن استفاده نمود و نیز در پایان سال گذشته در پرداخت حقوق اسفند ماه معلمان آنچنان نمایش ناشیانهای را برپا نمود و کام جامعه نجیب معلمان را تلخ کرد که سرانجام، دولت ناچار شد علیرغم قصور و اشکالاتی که متوجه دولت و سازمان برنامه و بودجه بود، بهناگاه او را در قالب استعفایی صوری، از کابینه اخراج نماید. تا شاید به زعم خود بتواند به جامعه اینگونه القا کند که مقصر ابتدا و انتهای همه این چالشها، ایشان بوده و هست!
و در ادامه میتوان از مسمومیت دانشآموزان، اجرای ابتر و حاشیهساز رتبهبندی معلمان، عدم توجه به پاسخگویی محترمانه و بهنگام مطالبات بحق فرهنگیان شاغل و بازنشسته پیرامون موضوعات مهمی مانند صندوق ذخیره فرهنگیان و طرح همسانسازی حقوق ...و ایجاد مضایق برای فعالان صنفی، سیاسی، فرهنگی و جدیدتر از همه، انتصاب سرپرستی با داشتن نگاهی مغایر با ماهیت تربیتی، معلمی، بهعنوان سایر چالشهای ضد توسعه ابرسازمان آموزش و پرورش نام برد.
با این اشاره مجمل و به شرط عبور عبرتآمیز از آنچه گذشت، انجمن اسلامی معلمان ایران به مانند همیشه و همسو با رسالت اصلی خود و با هدف اصلاح و اکمال وضع موجود، پیشنهادهای مبتنی بر مطالعات صورتگرفته خود را در معرض افکار عمومی، خاصه محضر جامعه جلیلالقدر فرهنگیان،اعلان میدارد.
به این امید که عموم تصمیمسازان و تصمیمگیران نهاد عظیم تعلیم و تربیت، بهویژه ریاست دولت سیزدهم که در آستانه اتخاذ تصمیم سرنوشتساز معرفی وزیر پیشنهادی هستند، به آنها توجه جدی داشته باشند.
یکم- حیطه فرهنگ و عرصه آموزش و پرورش، نهتنها از اهداف توسعه فاصله گرفته، بلکه به استناد آمارهای متقن به میزان چشمگیری از رشد عرفی و همترازی با متوسط جهانی جامانده است؛ و متأسفانه به دلیل سیاستهای انسدادی و محیط تعلیم و تربیت و مدیریت ناتوان و ناکارآمد و ناپایدار حاکم بر آموزش و پرورش، بهشدت در مسیر نقصان کمی و کیفی حرکت میکند؛ که هرچه سریعتر باید دراینباره چارهاندیشی شود.
دوم- ضرورت حیاتی دارد امر خطیر آموزش و پرورش، اولویت فرهنگی و مسئله نخست کشور و معلم نیز رکن رکین آن باشد و با اعتقاد به این نگاه بنیادین، مسائل مهمی چون ساماندهی، جذب و نگهداشت نیروی انسانی، آموزش و بهسازی، افزایش انگیزه کارکنان و ارتقای کیفیت آموزشی، در دستور کار ویژه دولت قرار گیرد.
سوم- مدرسه از چنان جایگاه تربیتی برخوردار است که خانه دوم دانشآموز تلقی میشود. لذا این خانه باید محیطی امن، و فضایی سرشار از آسایش برای دانشآموزان باشد. از اینرو، وقوع هرگونه رخداد مخلی مانند استمرار مسمومیتهای اخیر، میتواند نقطه مقابل این شرایط حیاتی باشد. پس شایسته و بایسته است با تغییر نگاه و اصلاح روندها و رویکردها، هرچه سریعتر نهاد مدرسه به کارکرد اصلی خود که همانا بستری برای علم آموزی، بینشاندوزی، کسب مهارت، آشنایی با آداب انسانی و فراگیری آیین اسلامی میباشد، برگردد.
چهارم- حال که دولت در آستانه معرفی وزیر پیشنهادی جدید برای بزرگترین دستگاه اجرائی و سترگترین نهاد فرهنگی و فرهنگساز کشور میباشد، مجدانه انتظار میرود فرد معرفیشده دارای شاخصهایی باشد که بتواند کشتی گرفتار در دریای متلاطم کژاندیشیها و کجرویها را به ساحل تعادل و تعالی برساند. که از آن جمله میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
۱ - برخورداری از مقبولیت و محبوبیت بالا در قشر فهیم فرهنگیان.
۲ - داشتن پیشه معلمی و طیکردن مدارج اجرائی و مراتب سازمانی در سطوح مختلف مدیریتی آموزش و پرورش، از صف تا ستاد. و به تبع آن، آگاهی کامل از تمامی معایب، موانع، مضایق و سایر چالشهای پیدا و پنهان آموزش و پرورش (معلم، دانشآموز، کتب درسی، فضاهای آموزشی و پرورشی و...).
۳ - غیوربودن به ساحت آموزش و پرورش، داشتن تعلق خاطر به ذینفعان آن، یعنی معلمان ارجمند و دانشآموزان عزیز و نیز مقیدبودن به صیانت همهجانبه از منافع مادی و معنوی آموزش و پرورش، با این باور مهم که این دستگاه بزرگ نیازمند به توسعه پایدار، مشتاق و محتاج نگرش پیشرو و سرمایهمحور است، نه نگاه پیش پا افتاده مصرفگرا و خدماتی.
۴ - اعتقاد راسخ به مدیریت مشارکتجو، به منظور بهره جستن از ظرفیت والای فرهنگیان و انسجامبخشی به این جمع متکثر و نیز داشتن روحیه امیری و رویکرد امیرانه (مستقل)؛ و نه صرفا خلق آمرانه، و بدتر از آن، خوی مأمورانه (وابسته) و نیز امتناع از هرگونه امتیازدهی بیمبنا، یکطرفه و بدون توجیه علمی، آموزشی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به اشخاص حقیقی و حقوقی و نهادهای دولتی و غیردولتی!
پنجم- رتبهبندی معلمان که به ایده زیباست، میتواند به دیده نیز زیبا باشد. اما اجرای کمرمق، با اتکای به منابع کمرقم که معلول عدم بهکارگیری افراد بزرگ و نیز عدم بهکاربستن افکار بزرگ در مسیر این کار بزرگ بود، مانع از آن گشت تا شاهد تحقق جامع و جاذب این طرح تحولآفرین و دو ثمره سازنده آن، یعنی اعتلای امر تعلیم و تربیت، و ارتقای نهاد آن، باشیم!
لذا، بسیار بسیار ضروری است تا با اتخاذ تدابیر نوین و تمهیدات بروز، به فوریت روند اجرای مغایر با عدالت این طرح، در مسیر عادلانه آن قرار گیرد.
ششم- خروج همه نهادهای نقشآفرین، اعم از دولت و مجلس و...، از بنبست عدم برنامهریزیهای پیشگیرانه و فعالیتهای پیگیرانه و پرهیز از رفتار منفعلانه در قبال مطالبات، انتقادات، اعتراضات، شکوهها و گلایههای قشر ساعی و صبور معلم و همچنین دانشآموزان عزیز و اولیای گرامی آنان و همزمان، رسیدگی قاطع و قانونی به تمامی سهلانگاریها، کمکاریها، کارشکنیها، قصورها و تقصیرهای صورت گرفته، در تمامی رخدادهای ماههای اخیر.
هفتم- اهتمام مجد، به امر خطیر تضارب اندیشه و التزام جدی به مقوله مهم خرد جمعی و نیز آفرینش بستر مناسب برای تحقق این مهم از طریق ایجاد «سازمان نظام معلمی» بهعنوان عالیترین مرجع تصمیمسازی و کیفیت بخشی در ساختار و محتوای نظام تعلیم و تربیت.
هشتم- رویگردانی از رویکرد مغایر با فضای فرهنگی آموزش و پرورش در برخورد با معلمان منتقد مستقل، یا عضو تشکلهای صنفی و سیاسی قانونی و گاه محرومنمودن منتقدان از حق رتبهبندی یا محدودنمودن آنان در رتبههای پایینتر.
نهم- پرهیز از جذب عجولانه و غیرکارشناسی نیروهای نامتخصص حوزوی که البته در جایگاه خود مفید و محترم هستند؛ آنهم در منصب حساس معلمی که لازمه احراز این شغل پیچیده علمی و آموزشی، حداقل در گرو گذراندن چهار سال تحصیل در دانشگاه جامع فرهنگیان با هدف آموختن دانش تخصصی و اندوختن بینش حرفهای میباشد.
منالله توفیق،انجمن اسلامی معلمان ایران،اردیبهشتماه 1402