|

«شرق» تهدید امارت اسلامی افغانستان را با نگاه به زوایای فقدان موازنه دیپلماتیک بررسی می‌کند

از اشتباهات راهبردی تا وقاحت طالبانی

یک توییت پرسرو‌صدا از فرزند شهید مسعود که محور انتقاد به رفتار برخی از فعالان سیاسی کشور شد: «نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم»

اگرچه عصر روز گذشته (یکشنبه) شاهد سفر هیثم بن طارق آل سعید، پادشاه عمان، به ایران بودیم که از جهات مختلف حائز اهمیت است؛ اما باعث نشد تا موضوع درگیری‌های مرزی روز شنبه بین عناصر طالبان با مرزبانان ایران از توجه محافل رسانه‌ای و افکار عمومی داخلی دور بماند تا جایی که این درگیری‌ها به تحرکات سیاسی، نظامی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران منجر شده است.

از  اشتباهات راهبردی تا وقاحت طالبانی

‌عبدالرحمن فتح‌الهی: اگرچه عصر روز گذشته (یکشنبه) شاهد سفر هیثم بن طارق آل سعید، پادشاه عمان، به ایران بودیم که از جهات مختلف حائز اهمیت است؛ اما باعث نشد تا موضوع درگیری‌های مرزی روز شنبه بین عناصر طالبان با مرزبانان ایران از توجه محافل رسانه‌ای و افکار عمومی داخلی دور بماند تا جایی که این درگیری‌ها به تحرکات سیاسی، نظامی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران منجر شده است. در‌این‌باره دیروز (یکشنبه) سردار قاسم رضایی، جانشین فرمانده کل انتظامی کشور و امیر کیومرث حیدری، فرمانده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، وارد منطقه سیستان شدند.

فرمانده نیروی زمینی ارتش در جریان بازدید از مرز شرقی کشور از ضرورت احترام متقابل گفت و عنوان کرد که «تا هرجا کشور مقابل مرز مشترک با ما دارد و مقررات بین‌المللی را احترام بگذارد، احترام متقابل می‌بیند و حسن هم‌جواری را به جا می‌آوریم»؛ اما امیر حیدری هم‌زمان این هشدار را هم داد که «اگر جایی احساس شود طرف مقابل نمی‌خواهد به مقررات تن بدهد، با برخورد دیگری مواجه می‌شود». فرمانده ارشد ارتش به این موضوع هم اشاره کرد که «حضور ما در مرز به معنای اینکه خطری ما را تهدید می‌کند، نیست؛ بلکه به جهت اشراف اطلاعاتی و امنیت است که در مرزها برقرار است». البته امیر حیدری «برخورد با نوع ترددها و به تبع آن بروز اختلافات احتمالی بین دو مرزبانی را موضوع مهمی ندانست که غیرقابل کنترل باشد».

سردار رضایی، جانشین فرمانده کل انتظامی کشور هم در جریان سفر به منطقه سیستان و بازدید از شرایط مرزهای مشترک با کشور افغانستان به موضوع درگیری‌ها ورود کرد و گفت که «در مرز مشترک ایران و افغانستان چند باری است که از طرف حاکمان افغانستان اشتباهی رخ می‌دهد، طوری که روز گذشته (شنبه) تیراندازی بی‌جایی از سوی کشور همسایه اتفاق افتاد و اقدام متقابل انجام شد». جانشین فرمانده کل انتظامی کشور نیز مانند امیر حیدری طالبان را خطاب قرار داد و عنوان کرد «به کشورهای همسایه می‌گوییم مرزهای ما مرزهای دوستی است و نباید اجازه دهیم اتفاق ناگواری پیش آید». در سوی دیگر فعالیت‌های دیپلماتیک با محوریت تلاش برای اعزام هیئت حقیقت‌یاب هم در دستور کار است. طبق اخبار واصله دو طرف (طالبان و تهران) بر سر اعزام هیئت حقیقت‌یاب مشترکی به مناطق مرزی که درگیری‌های روز شنبه در آنجا روی داد، به تفاهم رسیدند. حال باید دید که نتیجه تحرکات مقامات نظامی و سیاسی ایران در روزهای آتی به چه نتیجه‌ای ختم خواهد شد و آیا می‌تواند مانع از تداوم درگیری‌های مرزی شود یا اینکه کماکان این درگیری‌ها به بهانه‌ها و دلایل واهی دیگر روی خواهد داد و به صورت یک اتفاق تکراری و اجتناب‌ناپذیر جلوه خواهد کرد؟

نادر احمدوند در پاسخ به این سؤال، در گفت‌وگویش با «شرق» نگاه چندان خوش‌بینانه‌ای به نتیجه تحرکات سیاسی، دیپلماتیک، نظامی و امنیتی مقطعی چند روز اخیر ندارد؛ مگر اینکه از منظر او، طالبان با واکنش قاطع مواجه شود. این تحلیلگر حوزه جنوب آسیا در ادامه ارزیابی خود اذعان دارد که واقعیت‌های جاری بعد از روی کار آمدن طالبان را نمی‌توان نادیده گرفت؛ واقعیت‌های هشدار‌دهنده‌ای که به نظر او «این پتانسیل بالقوه را دارد تا دوره جدیدی از ناامنی‌های مرزی را بین دو کشور ایران و افغانستان شکل دهد». بنابراین احمدوند از ضرورت یک برنامه‌ریزی دقیق، جامع، منسجم و البته هماهنگ بین نهادهای دیپلماتیک، نظامی، امنیتی، لشکری و کشوری برای مدیریت طالبان و همچنین مدیریت مرزهای مشترک دو کشور سخن به میان می‌آورد و در ادامه گپ‌و‌گفتش با «شرق» تأکید دارد «در فقدان چنین برنامه‌ای یقینا تحرکات مقطعی چند روز اخیر برای رفع‌و‌رجوع این دست درگیری‌های مرزی مانند یک مُسکن عمل خواهد کرد که نمی‌تواند به یک راهبرد منسجم برای جلوگیری از بحران ناامنی در پی اعمال مخرب طالبان منجر شود». تحلیلگر حوزه بین‌الملل در این بخش از گفته‌های خود معتقد است که رفت‌و‌آمد فرماندهان نظامی به مناطق مرزی و تردد هیئت‌های حقیقت‌یاب باید به یک اتفاق و رویداد روتین، دائمی و تکراری بدل شود تا طالبان را مجبور و محدود کند؛ در غیر‌این‌صورت، احمدوند رویه کنونی را کارساز نمی‌داند که با وقوع هر درگیری، مقامات به فکر مدیریت شرایط می‌افتند. در‌حالی‌که از دید این مفسر حوزه سیاست خارجی، مدیریت واقعی طالبان در ترسیم و تبیین یک برنامه جامع و پیگیر است. البته تحلیلگر مسائل جنوب آسیا برای کارایی هرچه بهتر و بیشتر برنامه مدنظرش، پیشنهاد به‌کارگیری توان و ظرفیت دیپلماتیک سایر کشورهای نزدیک به حکومت طالبان مانند پاکستان، قطر و چین را مطرح می‌کند؛ چرا‌که این کارشناس یادآور می‌شود که ایجاد یک رویه مشترک منطقه‌ای به‌مراتب مؤثرتر از تحرکات فردی ایران خواهد بود که به تبعیت و پایبندی طالبان از قوانین و مقررات بین‌المللی کمک شایانی خواهد کرد.

 ورود  درست   رسانه‌ها   یک   ضرورت   است

با گذشت دو روز از درگیری عناصر طالبان با نیروهای مرزبانی ایران هنوز افکار عمومی نسبت به آن حساس است و رسانه‌ها نیز از ابعاد و زوایای مختلف به بررسی دلایل شکل‌گیری این درگیری‌ها و چرایی تداوم و تشدید آن در دوره طالبان می‌پردازند. در‌این‌میان اذعان خبرگزاری دولت درباره شهادت دو مرزبان و زخمی‌شدن دو نفر دیگر و نیز اعتراف به شهادت فرمانده پاسگاه مرزی ساسولی به دست عناصر طالبان در درگیری‌های هفته گذشته طالبان که تا پیش از این مخفی مانده بود، عملا موضوع درگیری‌های مرزی ایران و افغانستان را با بازگشت مجدد طالبان به قدرت به یک چالش جدی برای تهران بدل کرده است؛ چالشی که در صورت نبود مدیریت صحیح می‌تواند به بحران امنیتی کشیده شود؛ چون به نظر نمی‌رسد مجموعه این درگیری‌ها صرفا در قالب موضوعات مرزی، ناآشنایی عناصر طالبان به مقوله مرزبانی یا حتی تنش اخیر بر سر حقابه هیرمند صورت گرفته باشد. در‌این‌بین نحوه اطلاع‌رسانی در داخل کشور و ابهام‌ها در این زمینه جای آسیب‌شناسی جدی دارد؛ چرا‌که می‌تواند به دایره ناامنی روانی در جامعه بیفزاید. در این راستا وجود یک روایت رسمی در این قبیل موضوعات از آن دست انتظاراتی است که برخی محافل رسانه‌ای به‌تازگی به آن اشاره داشته‌اند. اگرچه روایت رسمی و دست اول از جانب وزارت کشور، وزارت امور خارجه، فراجا یا هر نهاد و ارگانی ضرورت دارد؛ در عین حال نباید مخل جریان گردش آزاد اطلاعات و پرداختن رسانه‌های مختلف به این موضوعات باشد. رسانه‌ها بنا بر وظیفه روشنگری خود حق ورود و بررسی این اخبار و اطلاعات را دارند، منوط به اینکه بر‌اساس منافع و امنیت ملی با موضوع برخورد کنند تا از شلختگی روایت‌ها جلوگیری شود. نمی‌توان به بهانه روایت رسمی روایت‌گری رسانه‌ها شکل نگیرد. دوری رسانه‌ها، خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و کانال‌های تلگرامی داخلی از برخورد هیجانی و احساسی، جلوگیری از انتشار شایعات، اخبار جعلی و پرداختن به موضوعات تحریک‌کننده اگر‌چه باید در کار حرفه‌ای هر رسانه‌ای رعایت شود؛ اما این موارد لزوما به معنای نادیده‌گرفتن حق مسلم روزنامه‌نگاران در شرح و تحلیل ماوقع نیست و نخواهد بود. در این مورد مشخص باید دور جدید درگیری‌های مرزی ایران و افغانستان از زمان بازگشت طالبان به قدرت تبیین شود تا ارزیابی درستی از شرایط فعلی و آینده به دست آید. ‌رضا احدی‌مقیسه‌نژاد هم به‌عنوان دیگر کارشناس در گفت‌وگو با «شرق» به یک مرز باریک و شکننده بین ضرورت وجود یک روایت رسمی از جانب مقامات و فعالیت حرفه‌ای و آزاد رسانه‌ها در تبیین و تشریح اتفاقاتی مانند درگیری‌های مرزی روز شنبه عناصر طالبان با مرزبانان جمهوری اسلامی ایران باور دارد. این تحلیلگر مسائل افغانستان بر این باور است که تعدد رسانه‌ها از کانال‌های تلگرامی و اینستاگرامی و توییتر و دیگر شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی تا خبرگزاری‌ها، روزنامه‌ها و دیگر نشریات باعث می‌شود یک دوگانگی‌ یا چندگانگی روایت به وجود آید که نه‌تنها تحلیل درستی را از شرایط ایجاد نمی‌کند‌ بلکه از زاویه دید احدی‌مقیسه‌‌نژاد، می‌تواند فضای روانی را هم تحت تأثیر قرار دهد. با این خوانش، تحلیلگر حوزه بین‌الملل از آزادی عمل رسانه‌ها در چارچوب یک فعالیت حرفه‌ای و مبتنی بر منافع و امنیت ملی با هدف تحلیل لایه‌های عمیق اتفاقاتی مانند درگیری مرزی روز شنبه می‌گوید.

موازنه قوا،  حلقه   مفقوده   سیاست   ایران   در  قبال   طالبان

اتفاقا در راستای ضرورت تحلیل لایه‌های عمیق‌تر درگیری مرزی روز شنبه می‌توان از سه سطح به آن ورود کرد؛ نخستین سطح به عدم اشراف نیروها و عناصر طالبان به اصول مرزداری، توافقات بین‌المللی مر‌زی و مرزبانی بازمی‌گردد که هر‌از‌گاهی درگیری‌هایی را به دنبال خواهد داشت. کما‌اینکه درباره درگیری روز شنبه هم اطلاعات ضد‌و‌نقیضی مطرح می‌شود که خط مشترک همه آنها نبود آموزش نیروهای مرزبان طالبان است. از یک‌ سو اخبار و تصاویر رسیده حاکی از آن است که گویا در ابتدا مرزبانان طالبان با کشاورزان ایرانی بر سر مرز درگیری پیدا کرده‌اند، سپس مرزبانان کشورمان وارد ماجرا شده‌اند. در مقابل محمد سرگزی، نماینده زابل، در گفت‌وگویی تأکید داشته که درگیری‌های شنبه در منطقه ماککی ولسوالی کنگ ولایت نیمروز و به‌خصوص روستای ساسولی به دلیل تحرکات باندهای مواد مخدر بوده است. آن‌طور‌که سرگزی روایت می‌کند،‌ برخی از افرادی که به‌سوی ایران موارد مخدر حمل می‌کردند با مرزبانی ایران درگیر شده‌اند. طرف طالب نیز به حمایت از گروه‌های مواد مخدری تیراندازی کرده‌اند. البته سناریوهای دیگری مانند تردد کامیون‌های ایران در مرز و نیز ورود افراد ناشناس به خاک ایران هم از جمله عواملی بودند که برخی رسانه‌ها آن را علت درگیری روز شنبه می‌دانند. سطح دوم به برخی عوامل مؤثر دیگر مانند موضوع حقابه ایران بازمی‌گردد که در هفته‌های اخیر دامنه تنش بین طالبان و جمهوری اسلامی ایران را افزایش داد و باعث تحریک عناصر طالبان برای درگیری با مرزبانان کشور شد. اما در سطح سوم باید به شکاف و گسل جدی ایدئولوژیک بین طالبان و جمهوری اسلامی ایران اشاره کرد که به نحوی موتور محرکه تمام درگیری‌های مرزی و اختلافات سیاسی و دیپلماتیک از زمان روی‌کار‌آمدن این جریان (طالبان) در افغانستان با تهران بوده است. در‌این‌باره کارشناسان و ناظران تأکید دارند که ارزیابی و پیش‌بینی غلط ایران از حکومت طالبان به‌عنوان امتدادی از محور مقاومت در افغانستان باعث شد که تهران نتواند یک سیاست درست، منطقی و واقع‌بینانه را در قبال تحولات افغانستان و به‌خصوص آینده این کشور با روی‌کار‌آمدن طالبان داشته باشد. در همین راستا محسن روحی‌صفت در گفت‌وگویی که با «شرق» داشت، اذعان کرد که برخی جریان‌های سیاسی با نگاه خاورمیانه عربی و امتداد محور مقاومت به تحولات افغانستان و حکومت طالبان نگاه کردند که به‌شدت روی سیاست خارجی ایران هم اثرگذار بوده است. به گفته سرپرست سابق سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در مزار‌شریف، پیشاور، قندهار، «اگر شاهد واگذاری سفارت افغانستان به حکومت طالبان و نظایر این تصمیمات اشتباه هستیم، به دلیل تأثیرات مستقیم این جریانات است؛» چرا‌که از دید روحی‌صفت، بخشی از بدنه تصمیم‌گیری در سیاست خارجی ایران هم اعتقاد و تأکید دارند افغانستان و حکومت طالبان امتدادی از خاورمیانه و محور مقاومت نیست و نخواهد بود‌ اما ظرفیت تأثیرگذاری این جریان چندان زیاد نیست. ‌همچنان ‌که پیرو این ارزیابی محسن روحی‌صفت، نادر احمدوند هم در ادامه گفت‌وگوی خود با «شرق» معتقد است که ذیل همین ارزیابی نادرست، متأسفانه تهران تمام تخم‌مرغ‌های خود را در سبد طالبان گذاشت. رضا احدی‌مقیسه‌نژاد هم همسو با احمدوند و روحی‌صفت، ذیل نگاهی آسیب‌شناسانه تأکید دارد که به‌جای اتخاذ راهبرد موازنه قوا، در کمال تأسف با حمایت سیاسی، دیپلماتیک و رسانه‌ای از طالبان و تطهیر چهره این جریان، عملا ایران هیچ برگ برنده و اهرم فشاری برای مدیریت و کنترل رفتار طالبان ندارد. در سایه این تحلیل مشترک هر دو کارشناس معتقدند که باید ایران قبل‌تر با اجرای سیاست موازنه و استفاده از پتانسیل‌ها و ظرفیت جریان مقاومت پنجشیر یک اهرم فشار در برابر طالبان برای خود خلق می‌کرد تا امروز به نحو احسن از آن در فشار به طالبان استفاده می‌کرد. در سایه گفته‌های این کارشناسان دیروز شاهد توییت معناداری هم بودیم که مؤید و مبین ارزیابی احمدوند و مقیسه‌نژاد است. «نگفتمت مرو آنجا که آشنات منم»؛ این مصرعی از یک شعر مولانا بود که احمد مسعود با انتشارش در توییتر خود به درگیری‌های روز شنبه طالبان با نیروهای مرزبانی ایران در نیمروز واکنش نشان داد. کنایه سیاسی - ادبی رهبر جبهه ملی مقاومت افغانستان به ارزیابی‌های غلط درباره طالبان اگر‌چه این‌ روزها به تمام معنا مصداق پیدا کرده و تقریبا بر همه مسجل شده است که برخی جریان‌ها و نیروهای سیاسی تطهیرکننده طالبان در ایران عملا منافع و امنیت ملی را قربانی مطامع خود کردند‌ اما در شرایط خطیر و حساس کنونی به نظر می‌رسد دامن‌زدن به انتقادات و اختلافات داخلی و حمله به تطهیرکنندگان طالبان تنها به وقاحت بیشتر طالبان خواهد انجامید. کانال مقاومت پنجشیر هم مانند احمد مسعود با انتشار شعری بر طالبان تاخت تا روشن شود که موازنه قوا، حلقه مفقوده تدبیر در قبال طالبان است. در ادامه، پیرو راهکار عملی و عینی یک اختلاف تحلیلی بین نادر احمدوند و رضا احدی‌مقیسه‌نژاد شکل گرفت. به باور احمدوند، «ایران می‌تواند با ایجاد یک دیوار مرزی در کوتاه‌مدت مانع از تحرکات ناامن‌ساز عناصر طالبان و دیگر گروه‌های تروریستی در مرزهای شرقی کشور شود». اما رضا احدی‌مقیسه‌نژاد یقین دارد که «در شرایط کنونی با توجه به مسائل اقتصادی، ایران پتانسیل و توان مالی و اجرائی لازم برای ساخت چنین دیوار مرزی را در حد فاصل ۹۰۰ کیلومتر ندارد و در صورت ساخت این دیوار، نمی‌توان برای کنترل رفتار مخرب طالبان و دیگر نیروهای تروریستی و قاچاقچیان مواد مخدر به آن میدوار بود»؛ چرا‌که این کارشناس اذعان دارد که «دیوار نمی‌تواند راه‌حل باشد‌» کما‌اینکه از دید او و برای مثال «در دوره دونالد ترامپ هم دیوار نتوانست به حل مشکلات مرزی ایالات متحده آمریکا و مکزیک کمک کند». از سوی دیگر مقیسه‌نژاد، ساخت دیوار را یک پروسه زمان‌بر می‌داند که نزدیک به سه تا 10 سال زمان نیاز دارد. مضافا این تحلیلگر حوزه جنوب آسیا معتقد است حتی اگر این دیوار ساخته شود، عناصر طالبان، باندهای مواد مخدر و گروه‌های تروریستی با حفر کانال‌هایی از زیر دیوار عبور می‌کنند و عملا تمام هزینه‌ها و سرمایه‌های صرف‌شده به باد خواهد رفت.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها