|

آینه عبرت 13‌ساله

دو سال مانده به پایان عمر مدیریت ششم شهری، تلاش‌ها برای تغییر قوانین ساخت‌وساز در باغات سرعت گرفته است. به‌تازگی شهرداری لایحه جدیدی در این رابطه به شورا ارسال کرده است. علی اعطا، معمار و عضو سابق شورای شهر تهران، درباره این لایحه‌ می‌گوید: تکرار تجربه 13 سال گذشته؛ تجربه‌ای که به تخریب گسترده باغات تهران ختم شد. اعطا نگاه نقادانه‌ای هم به عملکرد مدیریت پنجم در‌باره باغات دارد؛ هرچند از لغو مصوبه شورای دوم کاملا دفاع می‌کند.

آینه عبرت 13‌ساله

دو سال مانده به پایان عمر مدیریت ششم شهری، تلاش‌ها برای تغییر قوانین ساخت‌وساز در باغات سرعت گرفته است. به‌تازگی شهرداری لایحه جدیدی در این رابطه به شورا ارسال کرده است. علی اعطا، معمار و عضو سابق شورای شهر تهران، درباره این لایحه‌ می‌گوید: تکرار تجربه 13 سال گذشته؛ تجربه‌ای که به تخریب گسترده باغات تهران ختم شد. اعطا نگاه نقادانه‌ای هم به عملکرد مدیریت پنجم در‌باره باغات دارد؛ هرچند از لغو مصوبه شورای دوم کاملا دفاع می‌کند. با او درباره لایحه جدید شهرداری تهران درخصوص باغات تهران به گفت‌وگو نشسته‌ایم که می‌خوانید.

 ‌تصمیم‌گیران حوزه مدیریت شهری لایحه تازه‌ای را برای ساخت‌وساز در باغات به شورا ارسال کرده‌اند که آن را در جهت حقوق مالکان و حفاظت از باغات توصیف می‌کنند. از چه زمانی این حق ساختن برای مالکان باغ‌ها ایجاد شد؟

تا پیش از اواخر سال 82 و اوایل سال 83 که مصوبه شورای دوم به تصویب رسید و یک بخش آن که اجازه ساخت‌وساز در باغ‌ها را تا 11 طبقه می‌داد و به برج‌باغ موسوم شد، باغ‌ها بخشی از جریان اقتصاد ساخت‌وساز در شهر نبودند؛ یعنی تصور هیچ‌کدام از مالکان باغ‌ها این نبود که چون مالک یک قطعه باغ در شهر هستند، حق قانونی دارند این باغ را وارد جریان اقتصاد ساخت‌وساز کنند. آن مصوبه حقی را برای مالکان ایجاد کرد که از آن به بعد در یک دوره 13‌ساله تا سال 96 که لغو شد، تصور کنند حق دارند انتفاع ناشی از ساخت‌وساز از باغ ببرند. انتفاع ناشی از ساخت‌وساز همه نتیجه‌ای که بدهد، این نتیجه نمی‌تواند حفاظت از باغ باشد؛ زیرا وقتی قطعه‌زمینی را زیر ساخت می‌برند، اولویت اصلی می‌شود حداکثر سود ناشی از ساخت. دیگر مسئله اصلی حفاظت نیست. این در شرایطی اتفاق افتاد که جمعیت تهران دائما افزایش می‌یافت، تراکم ساختمان در آن افزایش پیدا می‌کرد و ظرفیت‌های محیط‌زیستی دیگر تاب ادامه این روند را نداشت.

همه می‌دانستند تهران به لحاظ تاریخی و اقلیمی باغ‌های پرشمار داشته که ارزش زیست‌محیطی برای شهر دارند و میراث فردا و آیندگان هستند؛ اما بر‌خلاف همه اینها، شورای دوم احتمالا با فشار گروهی از مالکان و سازندگان تصمیم گرفت اجازه دهد در باغ‌ها ساخت‌وساز صورت بگیرد. آنها البته ظاهرا خوش‌بینی‌هایی هم داشتند و فکر می‌کردند مالکان به باغ‌ها رسیدگی نمی‌کنند و باغ‌ها خشک می‌شوند و شهرداری و دولت نیز ابزارش را برای نگهداری ندارند؛ پس اگر اجازه ساخت‌وساز بدهند که در بخش‌هایی از این باغ‌ها ساخت‌وساز صورت بگیرد، در باقی‌مانده آن به عنوان حیاط، بخشی از باغ اولیه باقی می‌ماند. وقتی کارنامه آن 13 سال را نگاه می‌کنیم، نتیجه پرونده‌هایی که در آنها مجوزهای ناشی از آن مصوبه صادر شد، آشکار است و کسانی که درصدد احیای آن مصوبه با مختصری تغییرات هستند، نتیجه 13‌ساله در برابر چشمشان هست. این اولین پرسش و ابهامی است که چرا این آزموده‌ بدفرجام را دوباره امتحان می‌کنند؟

‌در شورای پنجم برای اصلاح مصوبه موسوم به برج‌باغ‌ها تلاش‌های زیادی شد؛ اما امروز تفسیر می‌شود به قفل‌کردن شهر و قوانین دست‌و‌پا‌گیر.

در شورای پنجم دو، سه کار انجام دادیم. یکی اینکه اسفند سال 96 مصوبه شورای دوم را لغو کردیم و گفتیم از این به بعد شهرداری مجوز ندهد. ‌یک سال بعد پیشنهادی برای ارائه به شورای شهرسازی و معماری تصویب کردیم که جایگزین پیوست شماره سه شود که به خانه‌باغ معروف شد که جایگزین بخش‌های مربوط به برج‌باغ در پیوست 3 طرح جامع تهران شود. اقدام سوم که تکمیل‌کننده این سلسله اقدامات می‌بایست باشد، در حد مجموعه‌ای از پیشنهادهای مقدماتی ماند و پیش نرفت. بنای ما بر این بود که پیش‌بینی‌هایی برای باغ‌هایی که به آنها اجازه ساخت‌وساز داده نمی‌شود، انجام شود تا از بلاتکلیفی دربیایند و برای مالکانی که قبلا خود را برای ساخت‌وساز ذی‌حق می‌دانستند مسیرهای جدیدی پیش‌رو بگذاریم. اینکه می‌گویم بلاتکلیفی، علت این است که در همان مقطع، پالس‌هایی به مالکان و سازندگان داده می‌شد که شما نگران نباشید، بالاخره اینها که باعث ضرر و زیان شما شده‌اند روزی خواهند رفت. خب، آنها هم منتظر می‌ماندند. ما باید فعال‌تر وارد عمل می‌شدیم و مسیرهای جدیدی ایجاد می‌کردیم. سیاست ما روشن بود، اما شهرداری باید ایده‌پردازی را پیش‌بینی می‌کرد و لوایحی به شورا می‌فرستاد که نفرستاد. البته گرفتاری‌های دیگری داشتند. ما باید روی این بخش پافشاری بیشتری می‌کردیم و نکردیم و این اشکال و نقص کار ما بود.

رویکرد کلی مصوبه ما به عنوان جایگزین برج‌باغ که به خانه‌باغ معروف شد، رویکرد مناسبی بود، اما اشکالاتی داشت؛ یکی اینکه چارچوب آن در نسبت با طرح تفصیلی چندان تدقیق شده نبود. آن مصوبه اجازه ساخت محدودی در حد یک کوشک در سطح اشغالی تا 15 درصد با شرایط احداث خاصی صادر می‌کرد‌ و البته اجازه می‌داد کاربری‌های بسیار متنوعی در این اراضی مستقر شود. این امتیاز مناسبی بود. البته می‌بایست بعد از تصویب مقدمات اعمال دقیق آن را در سامانه‌های شهرسازی شهرداری فراهم می‌کردند‌ که چنین نشد و زمان زیادی برد و دست آخر اینکه در ادامه می‌بایست مشوق‌هایی برای اجرای مواردی از این مصوبه که به الگو تبدیل شود، انجام می‌شد که نشد. البته شاید نتوان از یک دوره چهارساله انتظار داشت همه اینها به سرانجام برسد؛ کمااینکه ما امروز با فاصله چندساله درک بهتری نسبت به موضوع داریم.

باید مسیری که دنبال کردیم، تثبیت می‌شد. نتیجه این مجموعه کارها این شد که افراد معترضی بودند که می‌گفتند طی 13 سال حق قانونی انتفاع از باغ ناشی از ساخت‌وساز داشتیم و این حق را از ما سلب کردید. این در شرایطی است که تا قبل از سال 83 انتفاع ناشی از ساخت‌وساز در باغ یک حق نبود. چون این یک حق نبود، من آن را یک اعطای امتیاز ویژه از طرف شورای دوم به سازندگان و مالکان می‌دانم. مالکان هم عمدتا مالکان دسته‌اول نبودند و نهادها، دستگاه‌ها، سازمان‌ها، سازندگان و بساز‌و‌بفروش‌ها بودند که باغ‌ها را در تملک داشتند. اینها به شورا و شهرداری فشار می‌آوردند که ساخت‌وساز کنند و شورا تسلیم آنها شد و برج‌باغ تصویب شد.

در شورای ششم کسانی تصمیم‌گیر و مختار هستند که تصمیماتی بگیرند و آنها را دنبال کنند و ما به عنوان شهروندان مختاریم نقد یا تأیید کنیم. وقتی این لایحه را می‌بینم، نکته اول این است که آزمودن همان آزموده‌هاست؛ یعنی مسیری که طی 13 سال منجر به حفاظت نشده، می‌خواهد یک بار دیگر آغاز شود؛ آن‌هم در شرایطی که هشدارهای ‌محیط‌زیستی‌ نسبت به 15، 16 سال پیش جدی‌تر شده و در این شرایط در همه شهرهای توسعه‌یافته نسل جدید طرح‌های شهرسازی همگی با گرایش محیط‌زیستی تهیه می‌شود و کمتر به سراغ اقداماتی که محیط زیست شهری را تخریب کند، می‌روند. این یک عقبگرد بزرگ است که بخواهد چنین اتفاقی در پایتخت ایران رخ دهد. باید به شورای شهر ششم هشدار داد که در صورت احیای ساخت‌وساز در باغ‌های تهران، تاریخ از آنها به نیکی یاد نخواهد کرد.

امروز نسبت به سال‌های 82- 83 فرصتی فراهم شده و تفاوتی در شرایط ایجاد شده که شورای شهر آن را نادیده می‌گیرد. امروز جریان حیات شهروندی و مدنی نسبت به آن سال‌ها متفاوت است. شاهدش این است که بسیاری از مالکان خانه‌های قدیمی در مرکز شهر که به راحتی می‌توانند برای تخریب و نوسازی مجوز بگیرند، به جای این کار انتخابشان این است که اینها را به یک‌سری پاتوق‌های کوچک فرهنگی تبدیل کنند مثل کافه، گالری، کتاب‌فروشی و مراکز گفت‌وگو. شهر از اینها استقبال می‌کند. نشانه‌اش افزایش روزانه اینهاست. گفته می‌شود در تهران دو هزار تا دو هزار و 500 پاتوق وجود دارد که خیلی‌هایشان کافه گالری و کافه کتاب است و حدود دو هزار و 500 موردشان در نوبت یا درصدد دریافت مجوز هستند. چرا شورا و شهرداری فکر نمی‌کنند چنین الگوهایی را درمورد باغ‌ها اجرا کنند و آنها را به این کانال‌ها هدایت کنند؛ مثلا امتیازاتی بدهند و تشویق‌هایی صورت بگیرد تا به جای اینکه باغ تخریب شود و میراث فردا و ظرفیت‌های اکولوژیک امروز از بین برود، کاربری‌هایی در آنجا مستقر شود که هم انتفاع اقتصادی پایدار و مستمر دارد و هم موجب حفظ باغ است. ممکن است گفته شود این کار مانند ساخت‌وساز برای مالکان سودآور نیست. درست است و ما هم گفتیم فرضی که باغ باید بخشی از اقتصاد ساخت‌وساز باشد از ابتدا فرض غلطی بوده که در سال‌های 82 و 83 آن را تصویب کردند و چنین انتظارات بی‌اساس و بی‌مبنایی ایجاد کردند. حتی اگر پافشاری دارند که دیگر نمی‌توان چنین حق یا به تعبیر من، امتیاز ویژه‌ای را نادیده گرفت، چرا موضوع را از طریق سازوکارهایی مثل انتقال حق توسعه از این اراضی به اراضی دیگر دنبال نمی‌کنند؟ این یک سازوکار شناخته‌شده است که مطالعاتی هم در شهرداری برای آن صورت گرفته، اما شما مطلقا نمی‌بینید در شورای شهر یا در شهرداری از این سازوکار صحبت کنند. گویی اراده و تعمدی هست که حتما برج‌باغ احیا شود. باغ‌های باقی‌مانده تهران آن‌قدر پرشمار نیست. خیلی زیاد نیست که بگوییم انتقال حق توسعه به اراضی دیگر تبعات سنگین دارد. حتما این کار بسیار کم‌ضررتر از تخریب ظرفیت‌های اکولوژیک است.

‌چرا در شورای پنجم این ایده‌ها اجرا نشد ؟

خب، امروز می‌شود چنین قضاوت کرد که شاید کم‌کاری بود. اما واقعیت اینکه آن موقع پروژه و اولویت اصلی ما این بود که جلوی برج‌باغ را بگیریم. کار ساده‌ای هم نبود. این‌طور نبود که شما تصور کنید از ابتدا در کلیت خود پیگیر این اقدام بود. بالاخره گفت‌وگو لازم بود. اقناع لازم بود. این گفت‌وگوها و اقناع کار ساده‌ای نبود تا جمع تا حد قابل قبولی یکپارچه و هم‌نظر شود. و البته شاید نشود از یک شورا انتظار داشت که چند پروژه خیلی جدی و دامنه‌دار را در یک دوره دنبال کند؛ اما به گمانم مسیر طبیعی این بود که شورای ششم با توجه به وضعیت بحرانی شهر تهران، همان مسیر شورای پنجم را دنبال می‌کرد. باید جلوی ادامه تخریب باغ‌ها را بگیرند و سراغ طراحی مسیرهای دیگری که واقعا حفاظت صورت بگیرد بروند. اگر آمار و اطلاعات را جلوی همین دوستان بگذاریم نمی‌توانند رد کنند که نتیجه آن 13 سال این بود که همه باغ‌هایی که مجوز دریافت کردند از بین رفت و روشن است که این مسیر غلط بوده و عجیب است که دوباره می‌خواهند سراغ همان راهکارها بروند.

‌کدام بخش‌های این لایحه را خطرآفرین می‌دانید؟

در مقدمات این لایحه پیش‌فرض غلطی است و این است که می‌گویند چون طی سه سال اخیر کسی نرفته است مجوز خانه‌باغ بگیرد و ساخت‌وساز در باغ‌ها خیلی کاهش پیدا کرد، پس کار غلطی بود. مبنای این پیش‌فرض یک تفکر اشتباه است؛ مبنایش این است که باید در باغ‌ها ساخت‌وساز شود و از آنجا که نشده پس کاری که شورای پنجم کرده غلط است. در متن لایحه فعلی، به مجوزهای ساخت‌وساز در جدول اشاره شده که نسبت به لایحه گذشته مجوز ساخت بیشتری می‌دهد. در این جدول آمده که تا مساحت هزارو 500 متر 35 درصد و تا 750 متر 40 درصد که با این میزان بارگذاری، باغی نمی‌ماند اما نکته‌ای که در جدول اشاره شده و بیش از همه مفاد جدول خطرآفرین است، این است که می‌گوید هر‌گونه احداث بنای بلند‌مرتبه 12‌ طبقه و بیشتر یا سطح اشغال بیشتر از 30 درصد در باغات، با ارائه طرح امکان‌سنجی قابلیت رسیدگی در کمیسیون ماده 5 را خواهد داشت. با توجه به گرایش این کمیسیون به درآمدزایی برای شهرداری تهران، که در تهران دبیرخانه آن در شهرداری است و رئیس آن نیز شهردار تهران است، قاعدتا همواره اجازه بیشتر به ساخت‌وساز داده شود. انگیزه اصلی پشت تمام پرونده‌های موردی که به درخواست مالکان به کمیسیون ماده 5 می‌رود، افزایش درآمد برای طرفین، چه مالک و چه شهرداری است. مالک یا می‌خواهد سطح اشغال یا ارتفاع یا هر دو را زیاد کند. این بند در لایحه اخیر راه را باز می‌گذارد تا هر مالکی که می‌خواهد در باغش ساخت‌وساز کند، بگوید تیری در تاریکی است و به کمیسیون ماده 5 هم برویم. یک پرونده در آنجا ثبت می‌کند و یک گزارش توجیهی هم ارائه می‌دهد تا ببیند چانه‌زنی‌ها چقدر آنها را به نتیجه دلخواه می‌رساند‌. البته نکته‌ای که خیلی مهم است، این است که مسیر تصویب این لایحه صرفا از شورای شهر نمی‌گذرد؛ می‌تواند در شورا تصویب شود یا نشود اما باید در شورای عالی شهرسازی و معماری کشور تصویب و وارد پیوست سوم طرح جامع شود. شورای عالی شهرسازی و معماری نقش بسیار مهمی می‌تواند در بازدارندگی نسبت به این موضوع داشته باشد‌.

‌با توجه به عملکرد شورای عالی شهرسازی در این دوره و سکوتی که در برابر مصوبات کمیسیون ماده 5 داشته گمان می‌کنید بتواند نقش خود را در توقف این تصمیم ایفا کند؟

‌ به گمان من شورای عالی شهرسازی و معماری چندان بازدارنده عمل نخواهد کرد. عملکرد این شورا در ماه‌های اخیر نشان داده در برابر شهرداری ضعیف عمل می‌کند و در‌ موضع ضعف قرار دارد. زمانی شورای عالی شهرسازی و معماری جلوی اقدامات نادرست شهرداری می‌ایستاد و برخی از مصوبات ماده 5 یا بعضی از پروانه‌ها را لغو می‌کرد؛ اما در‌حال‌حاضر بافت کلی شورای عالی شهرسازی و معماری در این موضوعات این‌گونه نیست و دبیرخانه شورای عالی شهرسازی و معماری هم توان سابق را ندارد و دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری در جلسات کمیسیون ماده پنج شرکت نمی‌کند یا احیانا دعوت نمی‌شود و همین امر نشان می‌دهد توان اینکه جلوی یک‌سری تصمیمات غلط را بگیرند، ندارند. نکته دیگری که به عنوان دلیل ضعف شورای عالی شهرسازی و معماری وجود دارد این است که از وقتی شورای عالی مسکن به ریاست رئیس‌جمهور یا معاون اول و دبیری وزیر راه و شهرسازی به صورت جدی مطرح شده و احداث چهار میلیون واحد مسکونی در چهار سال به عنوان یک قانون در برنامه‌های دولت است، و شورای عالی مسکن مسئول پیگیری این موضوع است، موضع شورای عالی شهرسازی ضعیف‌تر شده است. به‌ویژه در مواردی که مربوط به احداث مسکن و افزایش آمار آن است و این موضوع هم از آن جنس است؛ یعنی وقتی قرار است ساخت‌وساز در باغ‌ها آمار مسکن را بالا ببرد اساسا موضع شورای عالی شهرسازی ضعیف‌تر هم خواهد بود. نقش شورای عالی شهرسازی نسبت به این موضوع یک نقش توأم با بیم و امید است. باید دید چه خواهند کرد. مخالفان این لایحه باید از شورای عالی شهرسازی مطالبه کنند که نقش ایفا کند و نگذارد چنین چیزی تصویب شود که بخواهند باقی‌مانده باغ‌های شهر را هم به سمت تخریب ببرند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها