|

محمود صادقی از تماس نهادهای ذی‌ربط با نامزدهای دوره‌های قبل برای حضور در انتخابات خبر داده است

دعوت‌نامه‌ای برای بهارستان

محمود صادقی، نماینده سابق مجلس، از تماس نهادهای ذی‌ربط با نامزدهای دوره‌های قبل، برای ثبت‌نام در انتخابات مجلس در اسفندماه خبر داده است. محمود صادقی نوشته است: «دوستانی که در ادوار گذشته انتخابات مجلس فعال بوده‌اند، آیا به خاطر دارند که ۹ ماه مانده به انتخابات از نهادهای ذی‌ربط با نامزدهای ادوار قبل تماس بگیرند و تأکید به ثبت‌نام و مشارکت در انتخابات کنند؟

دعوت‌نامه‌ای برای بهارستان

‌شرق: محمود صادقی، نماینده سابق مجلس، از تماس نهادهای ذی‌ربط با نامزدهای دوره‌های قبل، برای ثبت‌نام در انتخابات مجلس در اسفندماه خبر داده است. محمود صادقی نوشته است: «دوستانی که در ادوار گذشته انتخابات مجلس فعال بوده‌اند، آیا به خاطر دارند که ۹ ماه مانده به انتخابات از نهادهای ذی‌ربط با نامزدهای ادوار قبل تماس بگیرند و تأکید به ثبت‌نام و مشارکت در انتخابات کنند؟ این دوره به اینجا هم رسیده‌ایم!». تلاش برای بالابردن مشارکت در انتخابات مجلس دوازدهم در بی‌رمقی فضای سیاسی کشور و کم‌توجهی افکار عمومی به اخبار انتخابات مجلس به مرحله جالبی رسیده است. برای اولین‌بار شاهد دعوت از نمایندگان ادوار برای نامزدی در انتخابات هستیم که البته هنوز به‌طور مشخص معلوم نیست کدام چهره‌های مورد‌وثوق دعوت شده‌اند و نکته مهم دیگر آن است که هدف افزایش مشارکت است یا در حقیقت اصلاح مجلس و ورود افرادی با توانایی بالا هدف قرار گرفته است.

چندی پیش رهبر انقلاب با تأکید بر اهمیت انتخابات مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در اسفند‌ماه امسال، گفته‌اند: «انتخابات می‌تواند مظهر قدرت ملی باشد و اگر درست برگزار نشود ضعف کشور و ملت و مسئولان را نشان می‌دهد که هر‌چه ضعیف شویم تهاجم و فشار دشمنان بیشتر می‌شود؛ بنابراین باید قوی شویم که یکی از ابزارهای مهم قدرت، انتخابات است». ایشان در همین زمینه افزودند: «‌مسئولان مرتبط، راهبرد «مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت انتخابات» را از هم‌اکنون مشخص کنند تا انتخاباتی خوب، سالم و با مشارکت بالا داشته باشیم». این سخنان از این جهت حائز اهمیت است که در دو مقطع زمانی در انتخابات در کشور چه در انتخابات مجلس شورای اسلامی و چه در انتخابات ریاست‌جمهوری و شوراها، با مشارکت مطلوبی مواجه نبودیم و اکنون ضرورت افزایش مشارکت به‌خوبی مشهود است. ‌البته کاهش مشارکت در انتخابات مجلس یازدهم غافلگیرکننده نبود و براساس افکارسنجی‌های انجام‌شده قابل پیش‌بینی بود تا جایی که چند روز مانده به برگزاری انتخابات، خبرنگار فرانسوی در نشست خبری با سخنگوی وقت شورای نگهبان از او پرسید: «اگر مشارکت مردم ایران در انتخابات اسفند زیر ۵۰ درصد باشد چه می‌شود؟». کدخدایی هم به او پاسخ داد: «تازه، می‌شود مثل انتخابات فرانسه!». همین اتفاق هم افتاد و طبق اعلام رسمی وزیر کشور دو روز پس از انتخابات، میانگین مشارکت ۴۲ درصد بوده به این معنی که از میان ۵۷ میلیون واجد شرایط، ۲۴ میلیون نفر پای صندوق‌های رأی حاضر شدند و در میان تمام شهر‌ها کمترین میزان مشارکت مربوط به استان تهران با ۲۶ درصد و بیشترین درصد مربوط به استان کهگیلویه‌و‌بویراحمد با ۷۱ درصد بوده؛ اما نکته‌ اینجاست که انتخابات اسفند ۹۸ پایین‌ترین سطح مشارکت در همه انتخابات‌های مجالس برگزار‌شده را به نام خود ثبت کرد. بعد‌ از دو سال از انتخابات 98 و تجربه تشکیل مجلسی با انتقادات فراوان، برخی پیش‌بینی می‌کردند شورای نگهبان از انتخابات ۹۸ درس گرفته و تیغ ردصلاحیت‌ها را کُندتر خواهد کرد، انتخابات ۱۴۰۰ رسید و شورای نگهبان این‌بار تیغ ردصلاحیت‌ها را تیزتر از قبل کرد و حتی آنها را که سال‌هاست در ساختار نظام حائز مسئولیت بودند‌ هم تأیید صلاحیت نکرد تا فضای انتخابات تا انتها سرد و کم‌رمق جلو رود. نتیجه این فضا نیز چیزی جز مشارکت ۴۸.۸ درصدی مردم در انتخابات نبود، انتخاباتی که پیروز آن ابراهیم رئیسی با رأی زیر ۲۰ میلیون بود. تحلیل نتایج انتخابات ۱۴۰۰ نشان می‌دهد که ۱۲ استان رأی بین ۳۰ تا ۴۰ درصد داشته‌اند و تنها هشت استان رأی بالای ۶۰ درصد داده‌اند. حال رسیده‌ایم به انتخابات مجلس دوازدهمی که سابقه مجلس یازدهم نشان داده مشارکت بالای مردم جدای از ترمیم فضای سیاسی حاکم و بهبود معیشت مردم به تنوع نامزدها و حضور جریان‌های مختلف سیاسی هم گره خورده است، زیرا مجلس یازدهم با رد صلاحیت گسترده با نبود نامزدهایی از همه جریان‌های سیاسی با مشارکت پایینی تشکیل شد و در عمل نتوانست در قامت ادعاهای خود ظاهر شود. بنابراین نارضایتی از عملکرد این نمایندگان، می‌تواند عاملی مهم در کاهش مشارکت حتی در بین طرفداران سنتی اصولگرایان باشد. ظاهرا فقط تندروهای این جریان از کاهش مشارکت بهره خواهند برد و با پایگاه حداقلی اما ثابتی که دارند، می‌توانند راهی بهارستان شوند. از سویی دیگر در پی اعتراضات سال گذشته و جهت‌گیری‌های سیاسی متنوع و تشدید برخی مشکلات اقتصادی در بین افکار عمومی مسئله انتخابات تا امروز رنگ‌وبوی جدی به خود نگرفته و حتی اگر چهره‌های شناخته‌شده هم نامزد انتخابات شوند کارشناسان معتقدند فعلا رسیدن به برپایی انتخابات ایدئال دور از دسترس به نظر می‌رسد. هرچند با توجه به سابقه شورای نگهبان که حتی چهره‌های اصولگرایی چون علی لاریجانی و علی مطهری را ردصلاحیت می‌کند، سخت می‌توان به تأیید صلاحیت چهره‌های شاخته‌شده جریان رقیب حتی برای بالابردن مشارکت امید داشت. دراین‌بین «حسین دهقان»، وزیر سابق دفاع، چندی‌پیش گفته بود: «من یک خواهش دارم. شورای نگهبان این‌قدر اذیت نکند. صداوسیما این‌طوری رفتار نکند و اجازه بدهند مردم به صحنه بیایند و نمایندگان خودشان را انتخاب کنند و راهی جز این نداریم». اما در همین رابطه علی جنتی، فرزند احمد جنتی دبیر شورای نگهبان گفت‌ «پرونده تشکیل‌شده برای تأیید صلاحیت افراد دستپخت نهادهای دیگر است و شورای نگهبان بر اساس این پرونده‌ها تصمیم می‌گیرد». او همچنین گفته است: «اگر تشخیص داده شود که فردی حتی با داشتن پرونده‌های فساد باید وارد مجلس شود، پرونده‌اش پاک شده و از سوی شورای نگهبان تأیید صلاحیت می‌شود». «علی صوفی»، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و وزیر تعاون دولت خاتمی‌ هم در مصاحبه با سایت «فردا» گفته است که «مردم مأیوس شده‌اند و می‌توان گفت‌ تقریبا از صندوق‌های رأی برگشته‌اند». در این میان «احمد وحیدی»، وزیر کشور نیز گفته «توصیه ما در وزارت کشور به احزاب و گروه‌های سیاسی که مجوز دارند این است که فعالانه در انتخابات شرکت کنند. البته آنها فقط نباید در دوره انتخابات فعال باشند ولی الان توصیه ما این است که وارد صحنه شوند». او همچنین از هدف‌گذاری برای مشارکت ۶۰ درصدی در انتخابات خبر داده است. واکنش‌ها به آمار وزیر کشور تاکنون مثبت نبوده و نقدهای جدی بر این نوع نگاه وارد شده است. در همین رابطه محمدعلی ابطحی، عضو مجمع روحانیون مبارز چندی پیش به فرهیختگان، در آسیب‌شناسی قهر مردم با صندوق‌های رأی در انتخابات پیش‌رو گفته است: «اول آنکه من مشکل انتخابات این دوره را دیگر بحث ردصلاحیت‌ها نمی‌دانم. اگر شورای نگهبان تقریبا صلاحیت همه را هم تأیید کند و کسی ردصلاحیت نشود، مشکل جدی مشارکت مردم وجود دارد. بعد از اتفاقاتی که سال قبل افتاد، یک نوع قهر بین جامعه و حکمرانی ایجاد شده که نتیجه‌اش عدم مشارکت است. جامعه هم از اصلاح‌طلب و اصولگرا گذر کرده و این‌طور نیست که مثلا با تأیید صلاحیت اصلاح‌طلبان یا چهره‌هایی که قبلا رد صلاحیت می‌شدند، مردم در انتخابات حضور پیدا کنند». ابطحی همچنین راهکار پیشنهادی‌اش برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات مجلس دوازدهم را این‌طور توضیح داده است: «برای اینکه مردم بپذیرند تغییرات جدی در جامعه رخ خواهد داد و مجلس می‌تواند زمینه‌ساز آن اتفاقات باشد، باید یک‌سری مقدمات فراهم کرد. من متأسفانه حسم این است که مجموعه اصولگرایان بیشتر به‌دنبال رقابت بین خودشان هستند تا رقابت با دیگر جریانات موجود در جامعه. به همین دلیل کمتر کسی است که نگران تعداد مشارکت‌کنندگان باشد و بخواهد دیدگاه‌های رهبری به‌طور واقعی در جامعه مورد توجه قرار گیرد. می‌خواهم بگویم جامعه درحال‌حاضر چندان منتظر اصلاح‌طلب و غیراصلاح‌طلب نیست و برایش اهمیت زیادی ندارد که این طیف‌ها بیایند یا بروند. به همین دلیل می‌گویم ماجرا را باید از جای دیگری مورد بررسی قرار داد که آن، ارتباط و ایجاد آشتی با مردم است».

‌واقعیت این است که بخشی از اصولگرایان می‌دانند با حضور نامزدهای رقیب و بالا‌رفتن مشارکت شانس بالایی برای پیروزی ندارند و از طرفی هم شاهد بی‌تفاوتی افکار عمومی به انتخابات هستند و تلاشی برای بهبود شرایط حتی در حوزه اقتصاد هم نداشته‌اند؛ بنابراین پر بیراه نیست اگر بگوییم برخی از آنها دل در گرو مشارکت پایین دارند تا قدرت اجرائی یکدست‌شده خود را تداوم ببخشند. حال اینکه دعوت از افراد برای حضور در انتخابات تاکجا پیش خواهد رفت شاید یک بدعت در سیستم انتخاباتی باشد اما تأثیرگذاری‌اش همچنان با تردید مواجه است.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها