کار است و کار در تیغ و جوهر
نقاش بداههسرا که مولود رنگ و بوم را یک اتفاق میداند؛ حسین مجنی رنگها را بیپروا، حجیم و غلیظ روی بوم میگذارد و خطوط را بدون طرح و کمپوزیسیونی از پیش معین در مسیر اکنون و آنی هدایت میکند؛ فرصت بروز احوالات بدون اندیشیدن به محدودیتها و خلق آثاری با مقبولیت زیباشناختی رایج.
سارا کریمان: نقاش بداههسرا که مولود رنگ و بوم را یک اتفاق میداند؛ حسین مجنی رنگها را بیپروا، حجیم و غلیظ روی بوم میگذارد و خطوط را بدون طرح و کمپوزیسیونی از پیش معین در مسیر اکنون و آنی هدایت میکند؛ فرصت بروز احوالات بدون اندیشیدن به محدودیتها و خلق آثاری با مقبولیت زیباشناختی رایج. هنرمند میخواهد روی بوم نقاشی بکشد، نه قصه بگوید نه چیدمانی دکوراتیو ایجاد کند، نه شبیهسازی عینیتی بیرونی را رقم بزند. تغزل موجود در آثار مجنی برخاسته از وفور احساس و تسلطش بر مدیوم نقاشی است. مجنی در تشریح تکنیک هنری از بداهگی سخن گفته است که لفظی نسبتا موسیقایی و متکی بر ماهیت غیرمادی هنر موسیقی است که فرمها را در حالتی انتزاعی واگویی میکند. کاندینسکی در سال 1912 با انتشار کتاب معنویت در هنر، فراخوانی برای انقلابی معنوی در نقاشی داد؛ انقلابی در جهت شناخت و بازیابی ابعاد روانی و اهمیت بازگویی احساسات هنرمند در نقاشی. همچنین کاندینسکی نسبتی عمیق میان امکان رهایی و شاعرانگی در نقاشی و ذات انتزاعی موسیقی برقرار میکند. حسین مجنی در هنر از مسیر آکادمیها و دانشگاهها عبور میکند اما به گفته او تأثیر عمیق بر شکلگیری شخصیت هنریاش ماحصل آشنایی با مکاتب اندیشه و هنری افرادی مانند هانیبال الخاص بوده است. سالها معاشرت با اهالی اندیشه، ممارستی برای ظهور سبک و بیان شخصی شد. در مجموعه تیغ و جوهر، بومها کلپوشانی شدهاند و رنگها بیمحابا روی بوم در هم آمیختهاند. روشنها مکدر و جزئی هستند. صورتکهایی محزون و اکسپرسیو با خطوطی در چندلایگی رنگها تصویر شدهاند. فیگورها به غایت ساده و جزئی شده و حامل تلخترین احوالات انسانی است. صورتی ماتمزده که به دشواری از میان انبوه رنگها و خطوط، بیتناسب و زیبایی، باژگونه و کج و معوج، اظهار وجود میکند؛ وجودی پرملغمه، بیروشنی اما اجباری. گویی آدمهای این قابها نسلی از جنگ برآمده، ناقصالخلقه و دفرمهشده هستند که آمال و اندوهی ناگفتنی به همراه دارند. قریب به 50 سال از اولین نمایشگاه حسین مجنی میگذرد. او در دهها نمایشگاه فردی و گروهی در داخل و خارج از کشور شرکت کرده است. او در ۵۰ سال فعالیت حرفهای انزوا و تنهایی را مسیر رشد هنرمند شناخته و بر سلوکی معنوی در کنکاش و بیانگری هنری خود مقید است. او هنر و هنرمند را آزاد و آزاداندیش طلب میکند؛ بیهیاهوی کوچه و بازار، چنان غوطهور و رها تا تجربه زندگی ودیعه خلق هنری را نیز به انسان دهد. بیانیه نمایشگاه تیغ و گوهر به قلم خود هنرمند چنین نگاشته شده است:
«گفتن از هنر محال است؛ چون بخواهی طعم سیب را ترجمان باشی. راه است و راه در انتهای چشمانداز صبح. فراز و نشیب است و غمی طربانگیز. افتادگی و سرفرازی است... در عشقهای مکرر. خالق به نقص است در جلوههای پابرجا. پریشانگوییهای پنهان لمیده در بستر شب. آواز اجنههای بازیگوش. کار است و کار در تیغ و جوهر».
میتوان چنین تفسیر کرد که هنرمند افتوخیزها و تجربیات زندگی را تضادی انکارنشدنی میداند که نتیجتا معنای هستی و خلق هنری است. تیغ و جوهر ابزاری برای خلق هستند و معانی ضمنی و استعاری در پیرامون ما دارند که دست آخر «کار است و کار در تیغ و جوهر». این نمایشگاه از جمعه 26 خرداد تا دوشنبه پنجم تیر در گالری گویه برقرار است.