|

آسیب‌شناسی فرهنگی

در طول هفته به این موضوع فکر می‌کردم که درباره کدام حادثه جدید بنویسم. آن‌قدر اتفاقات عجیب و گوناگون در اطراف‌مان رخ می‌دهد که گاه شمارش آنها از حد خارج شده و انسان نمی‌داند که کدام‌یک اولویت بیشتری دارد.

متخصص مغز و اعصاب

 

در طول هفته به این موضوع فکر می‌کردم که درباره کدام حادثه جدید بنویسم. آن‌قدر اتفاقات عجیب و گوناگون در اطراف‌مان رخ می‌دهد که گاه شمارش آنها از حد خارج شده و انسان نمی‌داند که کدام‌یک اولویت بیشتری دارد. نکته بعدی اینکه با وجود این‌همه اعتراض باز در بر همان پاشنه قدیمی می‌چرخد و به نظر نمی‌رسد که چیزی تغییر کند. انگار یک خصلت بنیادین مانع از آن می‌شود که ما به اشتباهات خود پی برده، از آنها درس گرفته و آنها را برطرف کنیم. یک اشکال بنیادین وجود دارد و آنچه هر روز در اطراف خود می‌بینیم و از آن رنج می‌بریم، برخاسته از همان اشکال بنیادین است. شاید اینجا همان جایی باشد که باید طبیبانه به کشور خودمان نگاه کنیم و از دریچه چشم یک طبیب بیماری این کشور را ببینیم. تا وقتی که به این بیماری اذعان نکرده و آن را نپذیریم، چیزی درست نخواهد شد. هنوز هم می‌شنویم که ایرانیان بهترین مردمان و فرهنگ ایرانی بهترین فرهنگ است. اگر ما بهترین هستیم، چرا وضع‌مان در برخی موارد این‌گونه است؟ چرا به جای رانندگی درست در خیابان‌ها با وضعیتی روبه‌رو هستیم که هر کسی هر کاری می‌خواهد در آن انجام می‌دهد. وضعیت به جایی رسیده که اگر در حین رانندگی، موتوری از دل درخت بیرون آمده و روبه‌رویم ظاهر شود، تعجب نخواهم کرد. وقتی معتقدیم بهترین فرهنگ را داریم، چرا باید خیابان‌ها و جوها و رودها و کوه‌های‌مان مملو از زباله باشد؟ این چگونه فرهنگی‌ است که مردمانش به‌راحتی هر زباله‌ای را به وسط طبیعت آن پرتاب می‌کنند؟ اگر ما بهترین مردمان هستیم، چرا آثار باستانی ما یکی پس از دیگری نابود می‌شود و جایی پیدا نمی‌کنیم که این مردم بر دیوار آن یادگاری ننوشته باشند؟ از چشم یک طبیب این فرهنگ بیمار است و اگر بیماری‌اش درمان نشود، خواهد مرد؛ از‌این‌رو اولویت این کشور با آسیب‌شناسی فرهنگی است. چرا ما این‌گونه شدیم؟ نمی‌شود که همه چیزمان خوب بوده باشد و ما به این روزگار دچار شده باشیم. این بیماری فرهنگی همان مشکل زیربنایی و بنیادینی است که ما به آن دچار شده‌ایم و حالا باید درصدد بهبود و درمان آن برآییم. به‌جد معتقدم که در این راه بسیاری از نشانه‌های فرهنگی خود را باید دور بیندازیم. بسیاری از آن چیزی که به اسم سنت و عرف به آن چسبیده‌ایم و آن را ارج می‌نهیم. این قدم اول در درمان بیماری است که دارد از بین می‌رود. باید این بیماری کشنده را جدی بگیریم.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها