|

در مناطقی از ایلام، برق زمین‌های کشاورزی 7 ساعت در روز قطع می‌شود

تشنگی دشت عباس

این یک داستان تکراری است؛ تکرار درد و رنج مردمی که در دهه‌های اخیر، سخت‌ترین روزگار را در میان شهروندان ایرانی گذرانده‌اند. همین یک قلم که هشت سال عراق خانه و کاشانه، زمین و مزرعه اهالی جنوب و غرب ایران را زیر بمباران توپ و خمپاره‌هایش گرفته بود، کافی است تا اهالی این گوشه از ایران دیگر تاب و تحمل رنج بیشتر را نداشته باشند. این روایت رنج مکرری است که بر این مردم می‌رود

تشنگی دشت عباس
سامان موحدی‌راد دبیر آنلاین شرق

  این یک داستان تکراری است؛ تکرار درد و رنج مردمی که در دهه‌های اخیر، سخت‌ترین روزگار را در میان شهروندان ایرانی گذرانده‌اند. همین یک قلم که هشت سال عراق خانه و کاشانه، زمین و مزرعه اهالی جنوب و غرب ایران را زیر بمباران توپ و خمپاره‌هایش گرفته بود، کافی است تا اهالی این گوشه از ایران دیگر تاب و تحمل رنج بیشتر را نداشته باشند. این روایت رنج مکرری است که بر این مردم می‌رود. جنگ، ویرانی‌های پس از آن و دور‌ماندن از رقابت توسعه دهه‌های 70 و 80 ایران موجب شد تا با اولین تکانه‌های بحران‌های محیط‌زیستی دهه 90، این منطقه بار دیگر در دام بلا گرفتار شود. توسعه نمایشی موجب شده است تا «دشت عباس» در تقسیمات کشوری ایران نام شهر را یدک بکشد، اما حتی یک خیابان آسفالت هم در آن وجود نداشته باشد. این‌چنین است که در این خاک حاصلخیز، تصمیم‌های نسنجیده عرصه را بر مردم تنگ کرده است. یکی از همین تصمیمات موجب شد تا در روزهای آخر هفته، صدای خسته و مستأصل کشاورزی از دشت عباس را بشنویم که روزش به غروب کشیده شده بود، اما زمینش دست‌نخورده باقی مانده بود. شش ساعت قطع برق در ساعات‌های فعال کاری، او و کارگرهای مزرعه‌اش را مستأصل کرده و تکرار این اتفاق او را به تماسی تلفنی با ما رسانده بود: «این از عدالت به دور است که هشت سال جنگ من را از زمینم دور کرده باشد. بعد 10 سال بدوم که زمین را پس بگیرم و حالا که می‌خواهم در آن چیزی بکارم، برق و آبم را قطع کنید».

 دشت عباس کجاست؟

دشت عباس با کرخه معنا پیدا می‌کند؛ با خوزستان و ایلام و با ایران. دشتی وسیع و سرسبز در غرب ایران که در کرانه باختری رود کرخه قرار دارد و به دلیل همین هم‌جواری نیز زمین‌هایش مستعد کشت‌و‌کار است. همین استعداد است که دشت عباس را به قطب کشاورزی استان ایلام تبدیل کرده است. محمدرضا جمشیدی‌نژاد، کشاورز دشت عباسی که با «شرق» گفت‌وگو کرده، می‌گوید: «دشت عباس سالانه ۶۰ هزار تن گندم، ۳۰ هزار تن ذرت، ۲۰ هزار تن صیفی‌جات و ۱۵ هزار تن کلزا تولید می‌کند و اینها علاوه بر میادین نفتی است که در این منطقه وجود دارد. اما با همه این تولیدات وضعیت آن چنین است که تنها یک داروخانه ۳۰‌متری در این ده یا شهر وجود دارد».

دشت عباس چه پیش از جنگ و چه بعد از جنگ، با کشاورزی پیوندی عمیق داشت. این میان تنها چند سال صدام نیروهایش را در دشت‌ عباس مستقر کرده بود. روز چهارم تیر ۱۳۵۹ بود که تیپ ۴۲ لشکر ۱۰ زرهی عراق در دشت عباس مستقر شد و کشاورزان این منطقه فهمیدند که دیگر فصل‌ها نیستند که وقت کاشت و داشت زمین را معلوم می‌کنند و خمپاره‌ها و گلوله‌ها قرار است آسمان و زمین دشت را به هم بدوزند. بخواهیم یا نخواهیم، جنگ هشت‌ساله تأثیر مستقیمی بر سرنوشت دشت عباس دارد. منطقه‌ای که مرز ایلام و خوزستان است و در هم‌جواری با عراق قرار دارد، در پیچ‌و‌تاب این سال‌ها و تغییر حکومت در عراق و دولت‌ها در ایران، سهمی از موقعیت استراتژیکش نبرده است؛ چه آن زمان که توسعه کشاورزی در دستور کار قرار داشت از استعدادهای دشت عباس به اندازه واقعی‌اش استفاده نشد و چه بعدها که ایلام دروازه تردد زائران کربلا و نجف شد، این منطقه تغییر به خود دید. تنها پنجم فروردین امسال بود که وزیر کشور با تبدیل بخش دشت عباس از شهرستان دهلران به شهر دشت عباس موافقت کرد‌. آقای سرخه‌ای، دهدار دشت عباس، می‌گوید بعد از تبدیل‌شدن به شهر، به او هم پیشنهاد کردند که شهردار دشت عباس شود اما مگر می‌شود شهردار شهری شد که یک سالن ورزشی برای جوانانش یا یک کیلومتر خیابان آسفالت ندارد. داستان دشت عباس علاوه بر جنگ و جنوب، با نفت هم گره خورده است. سال ۱۳۴۳ میدان نفتی چشمه‌خوش در دشت عباس کشف شد. دهدار دشت عباس می‌گوید که شرکت‌های نفتی بهره‌برداری چشمه‌خوش، اویک و NGL در دشت عباس حاضر هستند و از میدان نفتی این منطقه برداشت می‌کنند، اما به‌هیچ‌وجه به وظایف‌ خود در حوزه مسئولیت اجتماعی پایبند نیستند و همین مسئله موجب شده تا وضعیت کنونی در این دشت به وجود آید.

 7 ساعت قطع برق در زمین‌های کشاورزی دشت عباس

در‌حال‌حاضر در زمین‌های کشاورزی دشت عباس به‌طور متوسط روزانه هفت ساعت برق قطع می‌شود. این قطع برق در ساعت‌های کاری روز و زمانی که کارگرها و کشاورزها باید سر زمین فعالیت کنند، اتفاق می‌افتد. به این ترتیب عملا کار کشاورزی در این روزها در دشت عباس تعطیل است. البته از بخت کشاورزان است که گندم‌ها برداشت شده اما زمین‌های کشاورزی حالا باید آماده کاشت ذرت شوند و برای همین لازم است کشاورزان روی زمین فعالیت کنند. آقای جمشیدی‌نژاد، یکی از کشاورزان دشت عباسی، به «شرق» می‌گوید که اکنون فصل «ماخار» است و کشاورزان باید زمین را برای کاشت ذرت آماده کنند. برای «ماخار» زمین‌های دشت عباس لازم است که زمین آبیاری شود و این آبیاری به برق برای کشیدن آب از چاه نیاز دارد. به‌جز زمین‌های کشاورزی، نزدیک به ۳۰ هزار رأس گاو و گاومیش هم که در دشت عباس پرورش پیدا می‌کنند، به آب احتیاج دارند که با قطع برق در وضعیت ناگواری قرار می‌گیرند.

هر روز حد فاصل 11 صبح تا هفت شب برق در زمین‌های کشاورزی قطع می‌شود و برداشت آب از چاه‌ها مقدور نیست. یکی از کشاورزان دشت عباس در گفت‌وگو با «شرق» می‌گوید قطع برق علاوه بر اینکه زمان کشت و کار آنها را می‌سوزاند و هزینه‌ای مضاعف بر دوش آنها می‌گذارد، موجب اضافه‌شدن حقوق کارگر هم به این ضرر و زیان می‌شود؛ چرا‌که آنها مجبورند برای پیشبرد کار، کارگر استخدام کنند ولی عملا به دلیل قطع برق کاری از پیش نمی‌برند. این هزینه‌ها علاوه بر هزینه‌های جانبی مانند سوختن موتورهای برق چاه‌های آبی به دلیل قطع گسترده و ناگهانی برق است. به گفته این کشاورز همه این هزینه‌ها در حالی بر زندگی آنها تحمیل می‌شود که ردپایی از حمایت وزارت جهاد کشاورزی از کشاورزان آسیب‌دیده در این ماجرا دیده نمی‌شود. یکی از این کشاورزان معترض به «شرق» می‌گوید که اگر قرار است به خاطر صرفه‌جویی، برق زمین کشاورزی قطع شود، حداقل باید ضرر وارد‌شده به ما جبران شود، نه اینکه همه هزینه‌ها را ما متقبل شویم تا مردم شهرها برق داشته باشند.

سید‌فرحان بخات، بخشدار دشت‌ عباس نیز در گفت‌وگو با «شرق» می‌گوید: برای صرفه‌جویی در مصرف، برق چاه‌های کشاورزی قطع می‌شود. او البته می‌گوید که این قطع برق در زمانی انجام می‌شود که کشت‌و‌کاری در زمین‌های کشاورزی دشت عباس انجام نمی‌شود. اما روایت کشاورزان و مردم محلی چیز دیگری است؛ آنها می‌گویند قطع برق موجب تشنه‌ماندن زمین و آماده‌نشدن آن برای کشت بعدی می‌شود و این تصمیم بدون هیچ‌گونه جبران خسارتی، معیشت آنها را تحت تأثیر قرار می‌دهد. بخشدار دشت عباس در بخش دیگری از گفت‌وگوی خود با «شرق» می‌گوید: در ابتدا برق زمین‌های کشاورزی و خانه‌های روستایی با هم قطع می‌شد. با تمهیداتی که انجام شده در‌حال‌حاضر خانه‌های روستایی برق دارند و می‌توانند از کولر استفاده کنند، اما زمین‌های کشاورزی  همچنان برق ندارند.