«شرق» تلاشهای جو بایدن برای عادیسازی روابط ریاض و تلآویو و ساخت تقابلی تازه با تهران را بررسی میکند
وسطبازی ریاض
وبسایت اکسیوس به نقل از دو منبع آگاه گزارش داد جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، روز پنجشنبه هفته گذشته (پنجم مرداد) برای ملاقات با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان و تشویق او به عادیسازی روابط با اسرائیل، وارد عربستان سعودی شده است. کاخ سفید هم یک روز بعد (جمعه)، این خبر را تأیید کرده است. به گفته این دو منبع آگاه، سفر آقای سالیوان با هدف پیگرفتن مذاکرات برای رسیدن به توافق حول بهبود روابط ایالات متحده و عربستان سعودی که شامل توافقی برای عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل نیز میشود، انجام گرفته است.
عبدالرحمن فتحالهی: وبسایت اکسیوس به نقل از دو منبع آگاه گزارش داد جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، روز پنجشنبه هفته گذشته (پنجم مرداد) برای ملاقات با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان و تشویق او به عادیسازی روابط با اسرائیل، وارد عربستان سعودی شده است. کاخ سفید هم یک روز بعد (جمعه)، این خبر را تأیید کرده است. به گفته این دو منبع آگاه، سفر آقای سالیوان با هدف پیگرفتن مذاکرات برای رسیدن به توافق حول بهبود روابط ایالات متحده و عربستان سعودی که شامل توافقی برای عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل نیز میشود، انجام گرفته است.
اکسیوس به نقل از این دو منبع آگاه خود به این نکته هم اشاره کرد که برت مکگورک، هماهنگکننده شورای امنیت ملی کاخ سفید در امور خاورمیانه و شمال آفریقا و آموس هوچستین، مشاور ارشد رئیسجمهور آمریکا در حوزه انرژی و زیرساخت نیز همراه جیک سالیوان به این سفر رفتهاند. به گفته یک سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید، جیک سالیوان برای دیدار و گفتوگو با بنسلمان حول موضوعات مدنظر طرفین و منطقه خاورمیانه به عربستان سعودی سفر کرده است. این مقام آمریکایی همچنین گفته که سالیوان در این دیدار، به بحث درباره پیشبرد چشمگیر مذاکرات به سود آتشبس در یمن نیز پرداخته است.
در همین زمینه توماس فریدمن، روزنامهنگاری که روابط نزدیکی با جو بایدن دارد، در نیویورکتایمز نوشت: «بایدن در حال بررسی امکان رسیدن به یک توافق امنیتی دوجانبه میان آمریکا و عربستان است که شامل عادیسازی روابط عربستان سعودی با اسرائیل میشود؛ مشروط بر اینکه اسرائیل امتیازاتی به فلسطینیها بدهد که امکان راهحل دوکشوری برای موضوع فلسطین و اسرائیل را حفظ کند».
در ادامه این مطلب، فریدمن آورده است که «پس از گفتوگوهای چند روز گذشته، رئیسجمهور آمریکا، سالیوان و مکگورک را به عربستان سعودی فرستاده است. آنها صبح پنجشنبه به ریاض رفتند تا امکان دستیابی به نوعی تفاهم بین آمریکا، عربستان سعودی، اسرائیل و فلسطین را بررسی کنند». البته به زعم این روزنامهنگار آمریکایی، «بایدن هنوز تصمیم خود را برای ادامه این کار نگرفته، اما به تیمش چراغ سبز نشان داده تا با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، بنشینند و بررسی کنند که آیا رسیدن به نوعی توافق امکانپذیر است یا نه و در صورت امکان، بهای آن چیست». بنابراین از دید فریدمن، «حتی اگر بایدن تصمیم بگیرد فورا مرحله بعدی این طرح را دنبال کند، به نتیجه رساندن چنین توافق چندملیتیای، زمانبر، دشوار و پیچیده خواهد بود». بااینحال، وی تأکید دارد که «گفتوگوهای فعلی برای بررسی امکان رسیدن به توافق، سریعتر از آنچه فکر میکرده، پیش میرود».
البته مهدی ذاکریان در گفتوگو با «شرق»، ذیل تحلیلی عمیقتر به تأثیر داغترشدن تنور انتخابات ریاستجمهوری آمریکا اشاره دارد و پیرو آن تأکید میکند که با ورود به سال انتخاباتی، معمولا رؤسای جمهور در آمریکا تحرکات سیاسی و دیپلماتیک خود را دو برابر یا چند برابر میکنند به امید آنکه دستاوردی در حوزه سیاست خارجی برای انتخابات داشته باشند. با این ارزیابی، استاد روابط بینالملل به کارنامه سه سال اخیر جو بایدن در عرصه سیاست خارجی و مشخصاً منطقه خاورمیانه ورود میکند و با در نظر گرفتن حجم انتقادات گسترده از سوی جمهوریخواهان و طیفی از دموکراتها علیه سیاست خارجی ضعیف جو بایدن، این نکته مهم را متذکر میشود که اکنون وی (بایدن) در تلاش است برای پاسخ به بخشی از این انتقادها، موضوع عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل را تا پیش از انتخابات به نقطه عملیاتی برساند.
در سایه این نکته ذاکریان، مقامات آمریکایی پیشتر گفته بودند دولت آمریکا قصد دارد مقدمات این توافق دیپلماتیک را تا پیش از کارزارهای انتخاباتی ریاستجمهوری این کشور که برنامههای کاری جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا را به تمامی به خود اختصاص خواهد داد، به سرانجام برساند. هرچند مهدی ذاکریان هم همسو با فریدمن، پروسه مدنظر بایدن برای عادیسازی روابط ریاض-تلآویو را یک پروسه فرسایشی، بلندمدت و پیچیده میداند که به زمانی بیشتر از یک سال تا انتخابات سال ۲۰۲۴ نیاز دارد.
سیدجلال ساداتیان نیز در خوانشی مشابه با مهدی ذاکریان، ورود به فضای انتخاباتی در آمریکا را یک پارامتر مؤثر برای جو بایدن ارزیابی میکند که سبب شده تا کاخ سفید مانند دونالد ترامپ در آستانه انتخابات سال ۲۰۲۰ که پیمان ابراهیم را با امارات و بحرین پیش برد، اکنون عادیسازی مناسبات عربستان و اسرائیل را تا قبل از انتخابات سال ۲۰۲۴ به عنوان یک برگ برنده داشته باشد.
سفیر پیشین ایران در انگلستان در ادامه گپوگفتش با «شرق»، موضوع عادیسازی مناسبات ریاض-تلآویو از سوی بایدن را هنوز یک طرح اولیه و خامدستانه میداند که اجراشدنش نیاز یه یک بازه زمانه طولانیمدت دارد؛ بهخصوص که این کارشناس، تنشهای نتانیاهو و بایدن بعد از کودتای قضائی را هم مؤثر میداند که این زمان را طولانیتر هم خواهد کرد. با این وجود، بنمایه طرح از منظر ساداتیان دارای جنبههایی بااهمیت برای ایران، اسرائیل، عربستان و کل منطقه است.
البته به زعم این تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل، اکنون عربستان سعودی در یک دوگانگی بین عادیسازی و عدم عادیسازی روابط با اسرائیل قرار دارد؛ چراکه عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس چهارم یادآور میشود که شرایط سیاسی و دیپلماتیک و جایگاه عربستان در جهان عرب و جهان اسلام متفاوت از بحرین یا امارات متحده عربی است که بتواند بهراحتی در مسیر عادیسازی مناسبات با اسرائیل گام بردارد. البته این استاد دانشگاه در عین حال تأکید دارد که عربستان سعودی با توجه به تجربههای جنگ یمن، جنگ سوریه و تقابل با ایران در سالهای اخیر، اکنون سعی دارد یک سیاست خارجی متوازن را در دستور کار قرار دهد که با هیچ کشور و بازیگری در منطقه و جهان وارد تنش مستقیم نشود.
مهدی ذاکریان نیز در همین راستا اعتقاد دارد سیاست خارجی جدید محمد بنسلمان یک سیاست خارجی متوازن خواهد بود که بر اساس اقتضائات جدید نظم بینالمللی پیاده شده و سعی دارد از ظرفیت همه کشورها و بازیگران منطقه و جهان در جهت تحقق منافع ملی بهره ببرد. این استاد دانشگاه در تبیین و تشریح بیشتر گزاره تحلیلی خود، تأکید دارد: «ریاض دیگر مناسبات خود را تنها با آمریکا تنظیم نمیکند، بلکه همزمان روابط خود را با روسیه و چین هم حفظ کرده است».
بنابراین به اعتقاد ذاکریان، بنسلمان در نظر دارد که نگاهی متوازن را در منطقه پیاده کند. به همین سبب، این استاد حقوق بینالملل، احیای روابط ایران و عربستان یا تلاش ریاض برای بازگرداندن دمشق به اتحادیه عرب را لزوما به آن معنا نمیداند که عربستان سیاستهای پیشین خود را کنار گذاشته است. این نکتهای بود که سیدجلال ساداتیان نیز بر آن صحه میگذارد و در ادامه ارزیابی خود به «شرق» از فضای جدید در منطقه میگوید؛ فضای جدیدی که از نگاه این دیپلمات اسبق کشورمان، حکایت از آن دارد که عربستان با آگاهی بر این نکته که جو بایدن ذیل تلاشهای خود برای عادیسازی مناسبات ریاض–تلآویو به دنبال محدودسازی نقش چین در حاشیه خلیج فارس است، سعی میکند در این معادلات و تکاپوهای بایدن، هم از آمریکا، هم از چین و هم از دیگر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای نهایت استفاده را ببرد.
اهمیت تلاشهای بایدن
با توجه به آنچه سیدجلال ساداتیان درباره نیمنگاه بایدن برای محدودکردن نفوذ چین در خلیج فارس گفت، توماس فریدمن نیز گفتوگوهای سالیوان با بنسلمان را برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل مهم تلقی میکند؛ نخست آنکه «یک پیمان امنیتی بین ایالات متحده و عربستان که منجر به عادیسازی روابط بین ریاض و تلآویو شود و در عین حال روابط عربستان و چین را محدود کند، موجب تغییرات اساسی در خاورمیانه خواهد شد». بنابراین به گفته این روزنامهنگار آمریکایی نزدیک به بایدن، «چنین توافقی حتی بزرگتر از پیمان صلح کمپدیوید بین مصر و اسرائیل است؛ زیرا صلح بین اسرائیل و عربستان سعودی که مقدسترین شهرهای اسلام یعنی مکه و مدینه در آنجاست، راه را برای صلح بین اسرائیل و جهان اسلام، ازجمله کشورهای مهمی مانند اندونزی و شاید حتی پاکستان هموار میکند. این مورد به زعم آمریکاییها یک میراث مهم سیاست خارجی برای بایدن خواهد بود».
دلیل دوم از منظر فریدمن ناظر به این نکته است که «اگر ایالات متحده یک ائتلاف امنیتی با عربستان سعودی ایجاد کند که به موجب آن، ریاض متعهد شود روابطش با اسرائیل را عادی کند و در مقابل، اسرائیل امتیازات معنیداری را به فلسطینیها بدهد، ائتلاف نتانیاهو که متشکل از «خودبرتر پنداران یهودی» و افراطگرایان مذهبی است، باید به این سؤال پاسخ دهند که شما میتوانید کرانه باختری را به اسرائیل ضمیمه کنید یا با عربستان سعودی و کل جهان اسلام صلح داشته باشید؛ اما نمیتوانید همزمان هر دو را داشته باشید، کدام را انتخاب میکنید؟».
البته احتمال این میرود که چنین توافقی با استقبال اعضای حزب دموکرات آمریکا مواجه نشود و برای آقای بایدن هزینه سیاسی زیادی به دنبال داشته باشد؛ چراکه رئیسجمهوری آمریکا زمانی عهد کرده بود عربستان سعودی را به دلیل سوابق این کشور در نقض حقوق بشر و قتل جمال خاشقجی، ستوننویس روزنامه واشنگتنپست، منزوی کند. با این حال، توافق میان عربستان و اسرائیل میتواند در پیشبرد صلح فرضی آنان در خاورمیانه، نقشی تاریخی ایفا کند و به عادیسازی روابط کشورهای عربی بیشتری با اسرائیل بینجامد. درعینحال هر توافقی برای عادیسازی روابط عربستان سعودی و اسرائیل که با وساطت آمریکا اتفاق بیفتد، به احتمال قوی بر بهبود روابط ایالات متحده و سعودی نیز اثر خواهد داشت. در سایه نکات مذکور، مهدی ذاکریان هم در ادامه گفتوگو با «شرق» به موضوع مهمتری ورود میکند و هشدار میدهد که عربستان سعودی مشابه با سیاست خارجی ترکیه سعی دارد روابط را با اسرائیل به نحوی ترسیم و تبیین کند که بتواند از همه طرفها استفاده لازم را ببرد؛ بنابراین این استاد دانشگاه، ورود عربستان به عادیسازی روابط با اسرائیل را اگرچه در این شرایط محتمل نمیداند؛ درعینحال تأکید میکند که ریاض بههیچوجه این گزینه احتمالی (عادیسازی روابط با اسرائیل) را به طور کامل و صددرصد کنار نگذاشته است؛ چون به باور ذاکریان، در پسزمینه ذهن عربستانیها، اقتضائات جدید در نظم بینالملل و همچنین شرایط کنونی در منطقه غرب آسیا، حکم میکند که ریاض به دنبال تنشزدایی و سیاست خارجی متوازن با همه طرفها برود. البته با درنظرگرفتن وضعیت بغرنج کنونی در روابط اسرائیل و آمریکا به واسطه عملکرد دولت افراطی و همچنین زیر سؤال رفتن نتانیاهو از منظر جهانی در سایه موضوع کودتای قضائی، مهدی ذاکریان این را هم متذکر میشود که در شرایط فعلی عربستان سعی میکند یک ژست ضد اسرائیلی را برای حفظ وجهه خود در جهان عرب و جهان اسلام داشته باشد؛ اما این ژست لزوما به معنای آن نیست که بن سلمان از امتیازات کلان و مهم اعطایی آمریکا ذیل عادیسازی روابط با اسرائیل بگذرد. از زاویه دید این استاد حوزه بینالملل، ریاض سعی خواهد کرد در فضای مناسبتر و در شرایط ایدئالتر که دیگر حساسیتی روی اسرائیل نباشد، مذاکرات را جدیتر پیش ببرد.
عربستان به دنبال بازی با برگ ایران
پیرو گزاره تحلیلی مهدی ذاکریان، توماس فریدمن در مطلب خود برای نیویورکتایمز از سه پیششرط مهم سعودیها برای عادیسازی روابط با اسرائیل برای واشنگتن خبر داد که پیششرط اول به امضای یک معاهده امنیتی دوجانبه در سطح ناتو بازمیگردد که ایالات متحده را موظف میکند در صورت حمله به عربستان سعودی از این کشور دفاع کند. پیششرط دوم، اجرای برنامه هستهای غیرنظامی برای عربستان تحت نظارت ایالات متحده است و پیششرط آخر هم شامل خرید تسلیحات پیشرفتهتر آمریکایی، مانند سامانه دفاع موشکی تاد است، با این هدف که برای سعودیها در برابر زرادخانه موشکهای میانبرد و دوربرد دیگر کشورها مفید واقع شود. و در مقابل به گفته فریدمن، آمریکا از سعودیها میخواهد هرچه سریعتر نسبت به پایاندادن جنگ در یمن اقدام کنند که البته درگیریها در سال گذشته کاهش یافته است. در کنار آن، ارائه یک بسته کمکی بزرگ و بیسابقه از جانب عربستان به مؤسسات فلسطینی در کرانه باختری اجرائی شود و از همه مهمتر، آمریکا عربستان را متعهد به اعمال محدودیتهای درخورتوجه در روابط رو به رشد ریاض و پکن میکند.
این پیششرطهای عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا برای همدیگر با هدف عادیسازی روابط ریاض - تلآویو از منظر سیدجلال ساداتیان به این معناست که هم بن سلمان و هم جو بایدن برنامههای جدی را در سایه منافع ملی خود طراحی کردهاند. البته به گفته این سفیر پیشین ایران در انگلستان، پیششرط مهم دیگری هم به گفته برخی رسانهها مطرح است که ناظر به پیششرط عربستان سعودی برای به رسمیت شناختن کشور فلسطینی با هدف حل مناقشه ۸۰ساله فلسطین است. این استاد دانشگاه با تغییر زاویه تحلیل خود، موضوع هستهایشدن عربستان را از دو جنبه ارزیابی میکند؛ نخست هستهایشدن صلحآمیز، آنگونه که خود ریاض گفته است و دوم، هستهایشدن نظامی، چون سیدجلال ساداتیان در بخش پایانی گفتوگو با «شرق» تأکید دارد که با توجه به موجسواری رسانهای و سیاسی علیه ایران از طرف اسرائیل و دیگر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای مبنی بر نزدیکشدن تهران به نقطه گریز هستهای، اکنون عربستان، مصر و ترکیه هم سعی دارند خود را به توان هستهای مجهز کنند که نوعی بازدارندگی را در منطقه ایجاد کند. هرچند که این دیپلمات متذکر میشود عربستان برای تأمین برق به انرژی هستهای صلحآمیز هم نیاز دارد.
در مقابل مهدی ذاکریان با پیشکشیدن نکات کلیدیتری یادآور میشود «زمانی که عربستان سعودی پیششرط امضای یک پیماننامه امنیتی مشابه با ناتو برای آمریکا در صورت حمله به عربستان را مطرح میکند، گواه و مؤید آن است که ریاض با وجود احیای روابط با تهران کماکان اطمینان کامل و صددرصدی به سیاستهای مورد توافق با ایران در منطقه و جهان ندارد. بههمیندلیل از دید این مفسر حوزه سیاست خارجی، ریاض ضمن تلاش برای امضای این پیمان امنیتی دوجانبه با واشنگتن سعی میکند جنگافزارهای پیشرفتهای مانند موشکهای تاد و حتی سامانه گنبد آهنین را در اختیار بگیرد.
این استاد حقوق بینالملل درعینحال اذعان دارد که با توجه به جایگاه و نقش عربستان در کشورهای اسلامی و جهان عرب، بن سلمان و دیگر مقامات سعودی به این نکته کلیدی واقفاند که هرگونه اقدام برای عادیسازی روابط با اسرائیل چه تبعات و آثار منفیای را برای این کشور به دنبال دارد؛ پس ریاض در تلاش است با طرح این پیششرطها یک پروسه فرسایشی و زمانبر را با واشنگتن و تلآویو شکل دهد. هرچند که ذاکریان در بخش دیگری از تحلیل خود به «شرق»، این گزاره را هم پیش میکشد که شاید ریاض سعی دارد که در ازای عادیسازی روابط با اسرائیل برخی امتیازات کلیدی مانند ایجاد پیمان امنیتی با آمریکا، در اختیار گرفتن جنگافزارهای پیشرفته و هستهایشدن را محقق کند. از طرف دیگر ذاکریان، موضوع به رسمیت شناختن کشور فلسطینی از طرف عربستان بهعنوان یک پیششرط را هم ترفندی میداند که سعودیها به واسطه آن سعی خواهند کرد نوعی مشروعیت و مقبولیت را در جهان اسلام و جهان عرب در ازای عادیسازی روابط با اسرائیل برای خود فراهم کنند تا اینگونه تلقی شود که ریاض پایهگذار تشکیل کشور فلسطین و حامی اصلی آرمان فلسطین بوده است.