شهریار حیدری، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در گفت وگو با «شرق» تحلیل کرد
بازگشت گشت ارشاد و نقش دولت
تنها چند ماه به انتخابات مجلس دوازدهم زمان باقی است و در این فرصت باقیمانده، مجلسیها کوشیدند با اصلاحاتی، قانون انتخابات جدید را مبنای انتخابات پیشرو قرار دهند. هرچند به موجب قانون جدید کاندیداها موظفاند شش ماه مانده به انتخابات برای نامزدی ثبتنام کنند؛ اتفاقی که مورد نقد برخی نمایندگان قرار دارد؛ چراکه این عمل میتواند پیش از موعد فضای کشور و مجلس را رقابتی کند.
تنها چند ماه به انتخابات مجلس دوازدهم زمان باقی است و در این فرصت باقیمانده، مجلسیها کوشیدند با اصلاحاتی، قانون انتخابات جدید را مبنای انتخابات پیشرو قرار دهند. هرچند به موجب قانون جدید کاندیداها موظفاند شش ماه مانده به انتخابات برای نامزدی ثبتنام کنند؛ اتفاقی که مورد نقد برخی نمایندگان قرار دارد؛ چراکه این عمل میتواند پیش از موعد فضای کشور و مجلس را رقابتی کند. اتفاقی که از منظر برخی نمایندگان ازجمله شهریار حیدری، نماینده مردم گیلانغرب، قصرشیرین و سرپل ذهاب، برای کشور آسیبزا خواهد بود و کمکی به افزایش سطح مشارکت نخواهد کرد. ازجمله مباحث دیگری که این روزها توجه مجلسیها را به خود جلب کرده، مقوله بازگشت گشت ارشاد به کف خیابانها و موضوع حجاب است. مسئلهای که علاوه بر موارد دیگری مثل ادامه مذاکرات، استیضاح وزیر کشور، به رسمیت نشناختن تمامیت ارضی ایران از طرف روسیه و... دستمایه گفتوگوی «شرق» با این عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس یازدهم شد. شهریار حیدری با حضور در تحریریه «شرق» به همه سؤالات فوق پاسخ داد. این نماینده همچنین مسئول بازگشت گشت ارشاد به خیابانها را دولت و شخص رئیسجمهور دانست؛ چراکه به اعتقاد او نیروی انتظامی صرفا مجری تصمیمات و سیاستهای دولت است. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
ایران در جنگ تحمیلی رشادتهای زیادی به خرج داد و شهدای بزرگواری نیز تقدیم کرد تا یک وجب از خاک کشور از دست نرود؛ اما بهتازگی شاهدیم که روسیه و چین بهعنوان دو کشور همپیمان، تمامیت ارضی ایران را به رسمیت نشناختند و مجلس و دولت صرفا به دادن تذکر اکتفا کردند. به نظر شما بهتر نبود با توجه به سابقه دلیریهای فرزندان ایران واکنش جدیتری به این موضوع نشان داده میشد؟
همانطور که گفتید، برای حفظ تمامیت ارضی این آب و خاک شهدای زیادی تقدیم کردهایم و باید از این دستاورد محافظت کنیم؛ اما روسیه و چین هم مثل دیگر کشورها منافع ملی دارند و هر کجا منافعشان تأمین شود، به همان سمتوسو گرایش پیدا میکنند. از طرفی با توجه به توافق و تفاهمی که بین ایران و عربستان صورت گرفت و اختلافات عربستان با سوریه و همچنین کشورهای منطقه مرتفع شد، تا حدی حضور غرب در حوزه خلیج فارس کمرنگ شد؛ بنابراین روسیه از این فرصت استفاده کرد و با بیان همراهی با شورای همکاری خلیج فارس درباره جزایر سهگانه ایرانی ادعای امارات را تکرار کرد تا این خلأ را پر کند. بههمیندلیل اعتقاد دارم دستگاه دیپلماسی ایران باید برخورد قاطعتری با روسیه دراینباره داشته باشد.
گاهی ممکن است کشورهایی مثل حوزه خلیج فارس بحث جزایر سهگانه را مطرح کنند، همانطور که تاکنون بارها این ادعا را مطرح کردهاند و بیشتر جنبه سیاسی دارد؛ اما وقتی کشوری مثل روسیه بهعنوان یک قدرت جهانی این مسئله را مطرح میکند، قطعا این رفتارش پیام خاصی دارد و دستگاه دیپلماسی کشور باید برخورد قاطعی با آن داشته باشد.
البته این نکته درخورتوجهی است که روسیه از نظر نظامی کشور قدرتمندی است؛ اما از نظر اقتصادی قدرت چندانی ندارد و درحالحاضر به طور همزمان درگیر مباحث داخلی و خارجی است و در موضع ضعف قرار دارد؛ بنابراین دستگاه دیپلماسی ما باید جدیتر با این موضوع برخورد میکرد تا در آینده شاهد تکرار چنین مواردی از سوی دیگر کشورها نباشیم. هرچند اگر همان زمان که چین چنین موضوعی را مطرح کرد، دستگاه دیپلماسی ما با آن برخورد میکرد، اکنون شاهد تکرار این گستاخی و نادیدهگرفتن تمامیت ارضی ایران از سوی روسیه نبودیم.
به هر حال با توجه به فضای فعلی منطقه، روسیه فضا را مناسب دید و با صدور بیانیه مشترک کشورهای حوزه خلیج فارس، ادعای امارات درباره جزایر سهگانه ایرانی را تکرار کرد تا بین آنها جای پایی باز کند و به نوعی جایگزین غرب در منطقه شود؛ اما از آنجایی که تمامیت ارضی برای ما خط قرمز است، دراینباره هیچ تعارفی با هیچ کشوری در دنیا ازجمله روسیه نداریم.
چرا دستگاه دیپلماسی ما همانطور که پیشازاین در قبال توهین چین به تمامیت ارضی کشورمان آنطور که باید موضع نگرفت، اکنون هم در قبال توهین روسیه موضع درخورتوجهی نمیگیرد؟
به اعتقاد من هم، وزارت خارجه ایران باید برخورد قاطعتری نسبت به موضوع نشان میداد. مثلا میتوانست رابطهمان با روسیه را تهدید کند و این تهدید را در جایی دیگر جبران کند. حتی میتوانستیم رابطه با چین را که قبل از روسیه دست به این کار زده بود، تهدید کنیم. قطعا قدرت اقتصادی را که ما در منطقه خلیج فارس داریم، روسیه ندارد؛ اما از آنجایی که منافعش از طرف کشورهای عربی در منطقه تأمین میشود، چنین کاری انجام میدهد تا تحت تأثیر لابی شورای همکاری حوزه خلیج فارس، بهعنوان یک راهبرد بتواند در آینده جایگاهی پیدا کند و منافع خود را تأمین کند. مثل غرب که تا قبل از تحکیم رابطه ایران و عربستان اجازه حضور جدی روسیه به منطقه را نمیداد.
جناب حیدری برخی کارشناسان با اشاره به شعار محوری نه شرقی، نه غربی این بحث را مطرح میکنند که درحالحاضر رویکرد به شرق را نمیتوان در راستای این شعار ارزیابی کرد، نظر شما دراینباره چیست؟
شعار نه شرقی، نه غربی اول انقلاب، شعاری برای وابستگینداشتن به غرب و شرق بود و دلیل آن وابستگی بیشتر رژیم قبل به غرب بود. بههمیندلیل بنیانگذار انقلاب به منظور وابستگینداشتن و ارتقای قدرت و استقلال و حفظ تمامیت ارضی کشور بدون وابستگی به هیچ کشوری، این شعار اساسی و استراتژیک را مطرح کردند. پس دلیلی ندارد از غرب فاصله بگیریم و به سمت شرق (چین و روسیه) برویم و شرق هم چنین رفتاری با ما داشته باشد. جمهوری اسلامی باید استراتژی و برنامهای در نوع رابطه با هر کشوری؛ چه شرقی و چه غربی داشته باشد؛ یعنی نه خیلی از غرب فاصله بگیرد که وابستگیاش به شرق زیاد شود، نه خیلی از شرق دور شود که به غرب محتاج شود. با توجه به ژئوپلیتیک ایران و منابع عظیم و بینظیری که در کشور داریم، اگر درست این منابع مدیریت شوند، میتوانیم همان سیاست وابستگینداشتن به غرب و شرق را در پیش بگیریم و شاهد چنین رفتارهایی از سوی روسیه و چین هم نباشیم.
طبق آخرین خبر استیضاح وزیر کشور به کمیسیون شوراها ارجاع شده است. دراینباره توضیح دهید.
بحث استیضاح وزیر کشور به همان نکته اولی که درباره شهدا اشاره کردید، برمیگردد. ما در کشور اینهمه شهید و اسیر و جانباز دادیم تا قانون اساسی و تمامیت ارضی کشور حفظ شود؛ اما وقتی معاون سیاسی وزیر کشور بهعنوان رئیس ستاد انتخابات کشور شفافترین و صریحترین وظایف نمایندگی را طبق قانون اساسی زیر سؤال میبرد و در بخشنامهای یک سال مانده تا انتخابات مجلس دستور عدم همراهی و همکاری بدنه دولت با نمایندگان را صادر میکند، چارهای جز استیضاح وزیر کشور نداریم. اول از آقای رئیسجمهور بهعنوان مسئول حفظ و اجرای قانون اساسی انتظار داشتیم همان ابتدا با این تخلف بزرگ برخورد میکرد که نکرد. بعد از وزیر کشور انتظار برخورد داشتیم که با کمال تأسف ایشان هم با وجودی که پیام و خواست نمایندگان علاوه بر رئیسجمهور به او هم رسیده بود، کاری دراینباره انجام نداد. وزیر کشور به جای اینکه با معاون خود برخورد کند، مسئله را مدیریت کرد و از مجلس وقت گرفت تا این معاون حفظ شود؛ بنابراین به اعتقاد نمایندگان این کار نقض صریح قانون است و نادیدهگرفتن قانون، بیحرمتی به کل جامعه است. بههمیندلیل از دولت میخواهیم تا دیر نشده، این مشکل را طبق خواست مجلس با برکناری معاون فوق حل کند؛ در غیراینصورت مجلس به طور جدی دراینباره تصمیم میگیرد؛ چراکه برگزاری انتخابات از طرف شخصی با این نوع نگاه خاص قطعا مشکلساز خواهد بود. مجلس وظیفه قانونی خود را دراینباره انجام داده و استیضاح وزیر کشور را به کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور ارجاع داده و در کمیسیون مربوطه موضوع در حال بررسی است؛ پس هفته بعد از تعطیلی مجلس، قطعا استیضاح وزیر کشور در دستور کار صحن قرار میگیرد و نمایندگان درباره آن تصمیم میگیرند.
با توجه به فضای فعلی مجلس، چقدر احتمال میدهید وزیر کشور استیضاح شود؟
با توجه به فضای مجلس که تنها چند روز تا جلسه استیضاح باقی مانده، اکثریت نمایندگان اعم از ائتلاف و جریانات دیگر به استیضاح وزیر کشور رأی خواهند داد و موافق این مسئله هستند. اکثریت مجلس معتقدند به این دلیل که نقض صریح قانون اساسی صورت گرفته، باید با وزیر کشور برخورد شود؛ اما اگر وزیر کشور میخواهد استیضاح نشود، تا زمان باقی است، باید معاون سیاسی خاطی خود را عزل کند؛ دراینصورت تصور میکنم موضع مجلس نسبت به استیضاح او تغییر خواهد کرد.
نقض قانون که اشاره کردید، در بسیاری از موارد دیگر هم اتفاق میافتد. چرا مجلس نسبت به این موارد حساسیت نشان نمیدهد؟
اجازه دهید تا همین حد بگویم که در هر زمان و مکان و هر مقطعی که قانون رعایت نشود، تبعات جدی آن را به بدترین شکل ممکن لمس میکنیم؛ بنابراین باید ملاک همه ما قانون باشد و خارج از آن گام برنداریم. مجلس هم باید نسبت به هرگونه بیقانونی واکنش مناسب و بهموقع داشته باشد، نه فقط مواردی خاص.
نظر شما درباره بازگشت دوباره گشت ارشاد یا گشت خودرویی یا هر عنوان دیگری به کف خیابانها چیست؟ هرچند که به نظر میرسد دولت قصد ندارد مسئولیت این اقدام را بپذیرد. به اعتقاد شما مسئول بازگشت و احیای دوباره این گشت به خیابانها چه کسی است؟
نیروی انتظامی بالذاته وظایفی دارد و برای حضور در کف خیابان چهار سطح از ارشاد را تعریف کردهاند که در هر مقطعی براساس نیاز از این سطوح ارشاد استفاده میکنند؛ اما به اعتقاد من نیروی انتظامی مسئول پدیده برخورد با بیحجابی نیست و متولی این امر نهادهای فرهنگی هستند که اتفاقا بودجههای کلانی هم به این منظور سالانه از دولت دریافت میکنند؛ اما به جای فرهنگسازی از طرف متولیان فرهنگی کشور، این نیروی انتظامی است که به موضوعات فرهنگی ورود میکند؛ یعنی برخوردی را که انتظار میرود در آخر انجام شود، همان اول ملاحظه میکنیم که نشانگر ناتوانی و ناکارآمدی نهادهای فرهنگی است؛ پس نیروی انتظامی مسئول حفظ نظم و امنیت جامعه است، نه برخورد با پدیدهای که کارکردی فرهنگی دارد. ازاینرو به دلیل ضعف عملکرد دستگاههای فرهنگی، پای نیروی انتظامی به ماجرا کشیده میشود که قطعا تبعات منفی زیادی به همراه دارد و این کار جوابگوی جامعه نیست؛ درحالیکه دولت باید ریشهای این مشکلات را حل کند. یکی دیگر از عمده مشکلاتی که دولت به این کارها روی میآورد، ناتوانی در مهار تورم و ایجاد اشتغال و کارکردهای فرهنگی مؤثر است؛ بنابراین همه چیز را متوجه نیروی انتظامی کرده است و پلیس هم به اعتقاد من از وظیفه اصلی خود که ایجاد امنیت پایدار در کشور است، عبور کرده و به کف خیابانها آمده است؛ اما سؤال اینجاست که این حضور تا چه زمانی میتواند ادامه داشته باشد؟
بر اساس چه مصوبهای و به دستور چه نهادی نیروی انتظامی به کف خیابان آمده است؟
این مسئله در حوزه دولت است و دولت باید پاسخگوی آن باشد. کلیت دولت شامل رئیسجمهور و کابینه است و اینکه بگویند نمیدانم و به گردن دیگران بیندازند و فرافکنی کنند، از نظر مردم قابل قبول نیست و مجلس هم از این سخنان قانع نمیشود. متولی امور اجرائی کشور، دولت با محوریت رئیسجمهور و سپس وزرای کابینه است؛ نمیشود معاون امور زنان و خانواده رئیسجمهور درباره حجاب و گشتهای ارشاد حرفی بزند بعد با انتقاد آقای شریعتمداری حرفش را پس بگیرد و مسئله مهم گشت ارشاد در این میان بدون متولی بماند! این حرف منطقی نیست.
دولت چه بخواهد و چه نخواهد، مسئولیت گشت ارشاد متوجه اوست؛ چراکه نیروی انتظامی مجری سیاستها و تصمیمات دولت است. به زعم دولت، چه این کار نتیجهای به دنبال داشته باشد و چه نداشته باشد و منجر به اتفاقات احتمالی شود، مسئولیتش با دولت است؛ چراکه نیروی انتظامی مجری تصمیمات دولت است و باید دراینباره پاسخگو باشد.
مجلس نمیخواهد نسبت به جایگاه خود در مورد بازگشت گشت ارشاد به خیابانها واکنش درخور و قانونمندی داشته باشد؟
در سطح صحن مجلس خیر، اما موضوع در دستور کار کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس قرار دارد و برخی نمایندگان دراینباره انتقاد دارند و صحبت کردهاند. البته برخی هم موافق این کار بودند و تأیید کردند. درعینحال، همچنان بحث لایحه عفاف و حجاب مطرح است که هنوز در سطح مجلس باقی مانده و در صحن تصویب نشده است. اگر طرحی از طرف مجلس تصویب شود و در اجرای آن طرح در سطح جامعه مشکلاتی پیش بیاید، حتما مجلس در آن مشکلات دخیل خواهد بود. اما فعلا سیاستهای دولت در حال اجراست و دولت خودش باید دراینباره پاسخگو باشد.
آنچه تحت عنوان مذاکرات در حال حاضر مطرح شده است، حول محور آزادی زندانیان آمریکایی در قبال اجازه آزادسازی پولهای بلوکهشده ایران توسط برخی کشورها ازجمله عراق است. در این زمینه بیشتر برای مخاطبان ما توضیح دهید.
مذاکرات حاشیهای و فرعی زمینه مذاکرات اصلی برجام است و برخی کشورها ازجمله عمان، قطر و عراق از دو، سه سال پیش تاکنون واسط این ارتباطات شدهاند. دولت عراق از چهار سال پیش دراینباره بسیار فعال شده است که حاشیههای آن را کمرنگ کند تا برجام به نتیجه برسد. از طرفی، برخی اقدامات را نیز عمان و برخی دیگر را قطر انجام دادهاند و بعضا به تبادل برخی زندانیان انجامید. در حال حاضر برخی موارد که توسط عمان انجام شد، قرار بر این است که به هر شکلی پولهای بلوکهشده ایران را برگردانند یا به نحو دیگری عمل کنند که در راستای جلسات برجام است. بنابراین امیدواریم در برجام این موارد مؤثر باشند و اگر برجام شکل نگیرد، این جلسات مقدماتی هم بینتیجه خواهد ماند.
اما با توجه به سخنان وزیر خارجه در کمیسیون امنیت ملی و خارج از آن، مذاکرات برجام کاملا در جریان است و درخواستهایی از طرف آمریکا برای ادامه مذاکرات مطرح است و یکسری پاسخهایی هم از سوی جمهوری اسلامی مستقیم و غیرمستقیم داده شده است. بنابراین طبق گفتههای وزارت خارجه ما، جلسات مذاکرات برجام برگزار خواهد شد، اما اینکه نتیجه آن چه خواهد شد، به نظر مذاکرهکنندگان بستگی دارد و امیدواریم این تلاشها به نتیجه برسد.
ظاهرا مذاکرات فعلی به صورت شفاهی است و چیزی بهطور مکتوب ثبت نمیشود. آیا این احتمال وجود ندارد که یکی از طرفین این توافقهای شفاهی را نقض کند؟
توافقات شفاهی وقتی از سوی یک مقام رسمی کشور است و پیامی را به کشوری دیگر به صورت شفاهی منتقل میکند، از نظر دیپلماتیک با توافق مکتوب تفاوتی ندارد. تاکنون هم پیامهایی که از طرف آمریکا انتقال یافته است، شفاهی بوده و بعد منعکس شدهاند و توافقهای سایر کشورها هم کتبی و هم شفاهی بودهاند و در عرف بینالملل جای نگرانی نیست.
نظر شما درباره این بخش از اصلاح قانون انتخابات که نامزدهای انتخابات شش ماه قبل از انتخابات ثبتنام کنند، چیست؟
دوره نمایندگی طبق قانون چهار سال است و زمان ثبتنام مجلس هم از نظر عقلی و منطقی مشخص است. ثبتنام نامزدها شش ماه قبل از انتخابات، فضای کشور را انتخاباتی کرده و نقش مجلس در قانونگذاری را کمرنگ میکند. از این جهت برای انتخابات فیالنفسه مشکلی نیست، اما اینکه مجلس را از هماکنون وارد فضای انتخابات کنند، از نظر قانونگذاری نقش مجلس را کمرنگ میکند که برای کشور آسیبزاست.
قانون جدید انتخابات را چقدر در راستای افزایش سطح مشارکت میدانید؟
دو موضوع دراینباره وجود دارد. اینکه شش ماه قبل از انتخابات فضای کشور انتخاباتی شود میتواند برای افزایش سطح مشارکت مؤثر باشد. اما ورود نمایندگان شش ماه مانده به انتخابات نکتهای منفی است و عملا مجلس وارد فضای رقابتی میشود که بیش از نفع برای کشور مضر است.
با توجه به فضای فعلی کشور و مشکلات اقتصادی و اجتماعی و انتقاداتی که مطرح است، سطح مشارکت مردم در انتخابات را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر دولت فکری اساسی برای معیشت و ترمیم برخی رفتارهای غلط اجرائی در حوزه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انجام ندهد، اثرات مخرب آن را در انتخابات پیشرو خواهیم دید.
از آنجایی که نظام جمهوری اسلامی برگرفته از خود مردم بوده است، تنها پشتیبان این نظام مردم هستند؛ پس انتظار میرود مردم همچنان پشتیبان نظام باشند و از نظام فاصله نگیرند. هرچند دلیل اصلی این نارضایتیها، کارکرد و رفتار دولتهاست. بنابراین عملکرد دولت در حوزه اشتغال و مباحث اقتصادی، معیشتی، فرهنگی و اجتماعی بر حضور مردم پای صندوقهای رأی اثرگذار است. با توجه به فرصت چندماههای که دولت تا انتخابات دارد، بهتر است فکری برای اشتغال جوانان، مهار تورم و معیشت جامعه داشته باشد تا مشارکت افزایش یابد.
ارزیابی میشود برخی فعالان سیاسی رادیکال خواستار تشدید انتقادها هستند تا به دنبال آن، سطح مشارکت پایین بیاید و آنها و همفکرانشان بتوانند با رأی حداقلی خود وارد مجلس شوند. نظر شما دراینباره چیست؟
به اعتقاد من اگر شرایط کشور برای انتخابات طبق روال فعلی باشد، سطح مشارکت پایین خواهد بود که خودش آسیبی جدی است. اگر حضور مردم پررنگ نباشد، دچار اشتباه در انتخاب میشویم. بنابراین باید دولت سازوکار حضور پررنگ مردم پای صندوقهای رأی را فراهم کند. مردم در 44 سال گذشته نشان دادهاند همواره پشت نظام بودهاند و امروز که مردم از مشکلات اقتصادی و اجتماعی رنج میبرند و این گلایهمندیها در انتخابات میتواند بروز کند، پس نوبت دولت و نظام است که پشت مطالبه مردم بایستند.
دولت باید حتما رفتارش را در نحوه مدیریتی جامعه عوض کند؛ چراکه نوع نگرش فعلی دولت با واقعیتهای جامعه همخوانی ندارد و واقعیتهای جامعه را نمیبیند. بر این اساس، تصور میکنم دولت باید به بطن جامعه برگردد و واقعیتها را ببیند و درست تحلیل کند. برای آینده انتخابات هم وضعیت مناسبی تعریف کند و بازنگری و گشایشی در رفتار و سیاستهایش در حوزه اشتغال و معیشت و شرایط اجتماعی ایجاد کند؛ چراکه مردم از این وضعیت ناراضی هستند.
این تغییر نگرش دولت در صورتی محقق میشود که دولت برای حضور مردم پای صندوقهای رأی فعالیت جدی کند. اما بازخوردها و تحلیلهایی که میبینیم، بر این باور است که دولت هنوز برنامه اجرائی مشخصی برای افزایش حضور در انتخابات ارائه نداده است؛ حتی به تعابیری که گاهی شنیده میشود، دغدغه خاصی دراینباره ندارد.
به نظر من اگر دولتی چنین نگاهی داشته باشد، نگاه انقلابیگری نیست و نگاه ضدنظام و ضدانقلاب است. فرقی هم ندارد چه دولتی باشد. هر دولتی که به دنبال کاهش مشارکت مردمی در انتخابات باشد، ضد مردم و انقلاب است. بنابراین دولت نباید نگران مشارکت مردم در انتخابات یا ترکیب مجلس باشد، بلکه باید نگران وضعیت معیشتی مردم باشد تا زمینه گلایهمندی آنها را ایجاد نکند.