گزارشی از بخشنامه ابلاغی شهرداری پایتخت به مناطق 22گانه که پای ساختمانهای 7 طبقه را به کوچههای 8متری فرسوده باز میکند
تهران در آستانه خفگی
بهتازگی شهرداری تهران بخشنامهای به مناطق بیستودوگانه ابلاغ کرده که براساسآن پای ساختمانهای هفت طبقه به کوچههای هشت متری فرسوده تهران باز میشود و نقض بخشنامه 10ساله این حوزه بدون اخذ مجوز و کارشناسیهای لازم است.
شرق: بهتازگی شهرداری تهران بخشنامهای به مناطق بیستودوگانه ابلاغ کرده که براساسآن پای ساختمانهای هفت طبقه به کوچههای هشت متری فرسوده تهران باز میشود و نقض بخشنامه 10ساله این حوزه بدون اخذ مجوز و کارشناسیهای لازم است.
هرچند مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران، از ابلاغ این بخشنامه اظهار بیاطلاعی کرده و با تأکید بر اینکه در کوچههای هشتمتری ساخت هفت طبقه مجاز نیست، یادآور شده است: آنچه هست، ضوابط شهرسازی است و تنها در کوچههای بیش از شش متر عرض مجوز یک طبقه اضافی داده شده و در کوچههای باریک ضوابط حاکم است.
در تیرماه امسال بخشنامههایی از سوی «اداره کل شهرسازی و طرحهای شهری» و «اداره کل تدوین ضوابط، نظارت و صدور پروانه» به همه شهرداریهای مناطق بیستودوگانه شهر تهران ابلاغ شده که امکان احداث ساختمانهای هفت طبقه (شش طبقه روی همکف) را در معابر هشت متری مجاز میداند.
این ابلاغیه عملا نقضکننده صریح بخشنامه سال ۱۳۹۱ دوره شهرداری قالیباف و معاونت شهرسازی و معماری علیرضا جاوید مبنی بر محدودیت حداکثری پنج طبقه روی همکف در معابر هشت متری است. این بخشنامه به همراه چند بخشنامه دیگر حد مجاز تعداد طبقات در گذرها با عرض مختلف را مشخص کرده و در 10 سال اخیر ملاک عمل شهرداری بودهاند.
بخشنامههای اخیر صرفا با استناد به جدولی از مقررات ملی و بدون انجام کارشناسیهای لازم درباره ظرفیتسنجی و آثار جمعیتپذیری، انتظام بصری ساختمانها، تأمین خدمات، نور و سایهاندازی، آثار ترافیکی، آلودگی، نیازهای مازاد تأسیسات شهری و بهویژه آسیبهای مدیریت بحران در بافتهای فرسوده ابلاغ شده است.
این بخشنامههای جدید که بدون اخذ مجوز از مراجعی مانند کمیسیون ماده 5 ابلاغ شده، ناقض جدی روح و مفاد طرح تفصیلی شهر تهران است و احتمالا باید شاهد سایه سنگین ساختمانهای هفت طبقه و آثار و تبعات زیانبار آن در معابر نسبتا کمعرض هشتمتری فرسوده شهر تهران باشیم.
این قبیل بخشنامهها به موازات بخشنامههای مکمل دیگر و بدون پاگذاشتن و بررسی در مراجع قانونی لازم، سبب بارگذاریهای نابجا و مخربی در شهر تهران خواهد شد و راه را برای اقدامات مشابه هموار خواهد کرد.
یکی از کارشناسان حوزه شهرسازی درباره چگونگی صدور این بخشنامه قدیمی میگوید: در طرح تفصیلی شهر تهران ضوابط تشویقی در نظر گرفته میشود که اثری از آن در طرح جامع نبود؛ به این صورت که برای بناهایی که 14 هزار هکتار از اراضی شهر تهران بودند و املاکی که مساحت قطعاتشان سه برابر حد نصاب جداول طرح تفصیلی و پنج برابر مساحت طرح جداول طرح تفصیلی بود، ضابطه تشویقی در نظر گرفته میشود.
به گفته این کارشناس شهری، وقتی ملکی در بافت ناپایدار تجمیع میکرد و 14 هزار هکتار بود، مشمول دو طبقه تشویقی میشد و امکان صدور مجوز در یک کوچه هشتمتری طبق طرح تفصیلی برای ساختمان هفت طبقه فراهم میشد، در سال 91 کمیسیون شهرسازی شورای شهر تهران به این موضوع ورود کرد و این خطای فاحش طرح تفصیلی را به مدیریت شهری متذکر شد. مدیران شهرسازی از جمعیتی که طرح تفصیلی خلاف طرح جامع با ضوابط تشویقیاش به شهر تحمیل کرده بود، غافل بودند. اتفاقی که افتاد، این بود که معاون وقت شهرسازی بخشنامهای را ابلاغ کرد و تعداد طبقات در گذرهای هشت متر و پایینتر، شش متر و پایینتر و 10 متر و پایینتر را مشخص کرد. این بخشنامه تا سال 1401 معتبر بود. شورایعالی شهرسازی نیز در سالهای 93 و 94 با توجه به افزایش بیرویه جمعیت شهر تهران در طرح تفصیلی مصوباتی به نام مغایرتهای طرح تفصیلی شهر تهران با طرح جامع داشته که در این مصوبات بندهایی از ضوابط طرح تفصیلی شهر تهران را اصلاح کرد. یکی از ضوابطی که اصلاح شد، بحث دو طبقه تشویقی در طرح تفصیلی بود. شورایعالی شهرسازی، ضوابط تشویقی طرح تفصیلی را به یک طبقه محدود کرد تا جمعیت شهر تهران در 14 هزار هکتار بافت ناپایدار و در چهارهزارو 400 هکتار بافت سه برابر و پنج برابر مساحت را کنترل کند. ضوابط طرح تفصیلی در سال 91 جمعیتی بیش از 12 میلیون را تحمیل میکرد؛ درصورتیکه ضوابط طرح تفصیلی، ضوابط طرح جامع را که تأکید می کرد تهران حداکثر 9.1 میلیون جمعیت داشته باشد، نقض کرده بود. سال 98 طرح تفصیلی مطابق مصوبات شورای عالی اجرا شد و به شهرداری مناطق ابلاغ شد؛ همان تصمیمی که ضوابط طبقات تشویقی، ضوابط سه برابر و پنج برابر و ضوابط دو طبقه تشویقی بافت فرسوده را محدود کرد و این به مذاق دوستان شهرسازی مناطق و بدنه شهرداری خوش نیامد و این را موجب رکود در ساختوساز میدانستند که این نکته خیلی صحت ندارد. در دوره مدیریت شهری ششم کارکنان شهرداری در نقد دوره قبل گفتند به شهر قفل و بست زده شده و شهردار تهران با شعار بازگشایی قفل و بستها شروع به اصلاح رویههای گذشته کردند که آخرین قسمت مجموعهای که مورد انتظار عدهای از افراد در شهرداری بود، با مصوبه هفته گذشته کمیسیون ماده 5 تکمیل شده است. در آنجا اشاره شده درباره گذر هشت متر بازگشایی باید به تصویب کمیسیون ماده 5 برسد و ضوابط تشویقی سه برابر و پنج برابر که در سال 98 محدود شده بود و فقط به املاکی که پنج برابر مساحت قطعه داشتند، یک طبقه تشویقی داده میشد، به دو طبقه تبدیل شد و املاکی که سه برابر مساحت قطعه داشتند و طبقه تشویقی نمیگرفتند، دوباره مشمول طبقه تشویقی شدند. طبق بررسیهای ما در این چهارهزارو 400 هکتار 750 هزار نفر جمعیتپذیری شهر تهران طبق این مصوبه اضافه میشود.
به اعتقاد کارشناسان حوزه شهرسازی این بخشنامه میتواند جمعیت زیادی به شهر تهران اضافه کند. متأسفانه در این دوره، مدیریت شهری به اصول شهرسازی درباره کنترل جمعیت شهری نیز باور ندارد که اگر باور داشتند، در تهران که ظرفیت جمعیتی بیشازاین را ندارد، این مصوبات را شاهد نبودیم. اینها برای این دوره مدیریت شهری پول میشود؛ ولی آثار و تبعاتش برای دورههای بعدی خواهد بود. وقتی این ساختمانها پروانه میگیرند، حقوق مکتسبه برایشان ایجاد میشود و میسازند و چهار سال بعد جمعیت در این ساختمانها ساکن میشود و دیگر نمیشود کاری کرد. تهران جمعیت 12 میلیونی دارد و در آن موقع این جمعیت آبوهوای مناسب ندارد و به خاطر ازدحام نمیتواند تردد ترافیکی حداقلی را داشته باشد و خیابانهای تهران قفل است و کوچههای هشتمتری تهران جایی برای پارک ندارد و بچهها جایی برای بازی ندارند.