روایتهایی از «سالهایِ شاگردیِ ویلهلم مایستر»
گوته خودی نیست!
یوهان ولفگانگ فون گوته، شاعر و نویسنده آلمانی، در ایران نام شناختهشدهای است. از او تاکنون در زبان فارسی آثاری مهمی منتشر شده است و اخیرا نیز کتاب مطرح او، «سالهایِ شاگردیِ ویلهلم مایستر» با ترجمه امیر معدنیپور منتشر شده است که به این مناسبت نشستی در نقد و بررسی آن در مؤسسه شهرکتاب برگزار شد.
یوهان ولفگانگ فون گوته، شاعر و نویسنده آلمانی، در ایران نام شناختهشدهای است. از او تاکنون در زبان فارسی آثاری مهمی منتشر شده است و اخیرا نیز کتاب مطرح او، «سالهایِ شاگردیِ ویلهلم مایستر» با ترجمه امیر معدنیپور منتشر شده است که به این مناسبت نشستی در نقد و بررسی آن در مؤسسه شهرکتاب برگزار شد. این رمان از مهمترین آثار تاریخ ادبیات کلاسیک است و رمانی است با درونمایههای فلسفی و عاشقانه که نگاهی نیز به تئاتر دارد. «سالهایِ شاگردیِ ویلهلم مایستر» را از نخستین نمونههای رمان تربیتی خواندند که تصویری از اروپای عصر خود به دست میدهد. علیاصغر حداد، مترجم نامآشنای آلمانی، با اشاره به سهگانه گوته میگوید: «نخستین اثر گوته از این سهگانه «رسالتِ تئاتری ویلهلم مایستر» نام گرفت؛ وی بعدها با تکمیل همین اثر، دومین کتاب خود را در معرض توجه مخاطب قرار داد و نام «سالهایِ شاگردیِ ویلهلم مایستر» را بر آن نهاد. سپس گوته سومین اثر مبتنی بر شخصیت استاد ویلهلم را نگاشت که «گشتوگذارِ ویلهلم مایستر» نام گرفت. مخاطب در «گشتوگذارِ ویلهلم مایستر» که کتابی است آموزشی با دو وجه از شخصیت گوته روبهرو است؛ گوته ادیب و شاعر و گوتهای که بیشتر وجه علمیاش نمود دارد. وجه علمی گوته از وجوه مهم اوست که نزد مخاطب ایرانی چندان شناختهشده نیست». حداد از روبرت موزیل، نویسنده بزرگ آلمانی نقل میکند که دوگانه «سالهایِ شاگردیِ ویلهلم مایستر» و «گشتوگذارِ ویلهلم مایستر» را ازجمله متوازنترین رمانها میدانست و میگوید: «گوته در نگارش این آثار علاوه بر جنبه ادبی، وجوه فرهنگی و اجتماعی را نیز در نظر داشته است؛ ازاینرو این آثار در زمره برجستهترین رمانهای متوازن قرار گرفتهاند. شخصیت چندوجهی گوته او را محبوب آلمانیزبانها کرده است، تا جایی که کمتر کتاب آلمانیزبانی را میتوان یافت که نشان و یادی از گوته را در خود نداشته باشد؛ کتاب «مرد بیقابلیت» موزیل، ازجمله همین کتابهاست که ردپای گوته را بهکرات در خود دارد». امیر معدنیپور نیز در این نشست به ترجمههای گوته اشاره میکند و میگوید: «از ترجمه آثار گوته در ایران سالها میگذرد اما بیشترین ترجمههای موجود به دو اثر «رنجهای ورترِ جوان» و «دیوان غربی-شرقی» محدود میشود. آشنایی و احساس قرابت و نزدیکی ایرانیان با «دیوان غربی-شرقی» این تصور را برایشان به وجود آورده است که این کتاب دروازه اصلی شناخت گوته است و میتوان با خواندن آن او را شناخت؛ درصورتیکه به اعتقاد من برای شناخت گوته میبایست با آثار مهمتر او آشنا شد؛ «دیوان غربی-شرقی» جزء پنج اثر مهم گوته محسوب نمیشود. غالب ایرانیان از علاقه گوته به حافظ و فرهنگ ایرانی اطلاع دارند و به همین دلیل او را خودی میدانند؛ درحالیکه نمیتوان او را خودی به حساب آورد. «سالهایِ شاگردیِ ویلهلم مایستر» یکی از مهمترین آثار گوته است که با گذشت بیش از دو قرن از نگارش و انتشار آن، به فارسی برگردانده نشده، تنها در برخی کتب و مقالات عنوان یا گاه بخشهای کوچکی از آن درج شده است». معدنیپور درباره کتاب «سالهایِ شاگردیِ ویلهلم مایستر» میگوید: «آنچنان که از نام اثر پیداست، این کتاب در دسته رمانهای تربیتی قرار میگیرد. قهرمان، در طولِ داستان از خامی نوجوانی و دوران شاگردی به سوی میانسالی و پختگی حرکت و پس از گشتوگذار به استادی میرسد. گوته، نخستین کسی نیست که رمانی با چنین موضوعی مینویسد؛ پیشینه رمانِ تربیتی در آلمان به مارتین ویلاند بازمیگردد و بهعبارتی وی با رمان «حکایت آگاتون» پایهگذارِ این نوع رمان است. همانگونه که از نام «حکایت آگاتون» برمیآید، فضای رمان در آلمان و فرهنگ آلمانیها نمیگذرد، حال آنکه اثر گوته در بطن آلمان اتفاق افتاده، به مسائل فرهنگی و تربیتی مطروحشده در آن دوره آلمان میپردازد و به همین دلیل این اثر نزد آلمانیها محبوبتر است. «سالهایِ شاگردیِ ویلهلم مایستر» اثری بنیادی برای نگارش دیگر رمانهای تربیتی، ازجمله «کوه جادو» نوشته توماس مان است. عنوان این اثر پیشتر با واژگان دیگری همچون «سالهایِ کارآموزیِ ویلهلم مایستر» و «سالهایِ شاگردیِ استاد ویلهلم» ترجمه شده است که این آخری به بازی زبانی و تضاد زیبای میان «شاگرد» و «استاد» اشاره دارد».