پیگیری «شرق» از وضعیت فردی که 40 روز پیش در مشهد مورد اصابت گلوله قرار گرفت
40 روز پس از سانحه
حدود یک ماه از روزی که یک شهروند مشهدی با روزنامه «شرق» تماس گرفت و از سانحهای که برایش رخ داده بود سخن گفت، میگذرد. این شهروند که از طرف یک سارق از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود، بیش از 30 روز است که تحت درمان قرار دارد و هنوز نتوانسته به بهبودی کامل دست پیدا کند. آنچه در ادامه میخوانید، بررسی روند اتفاقهایی است که در این یک ماه بر این پرونده گذشته است.
مهسا کسنوی: حدود یک ماه از روزی که یک شهروند مشهدی با روزنامه «شرق» تماس گرفت و از سانحهای که برایش رخ داده بود سخن گفت، میگذرد. این شهروند که از طرف یک سارق از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود، بیش از 30 روز است که تحت درمان قرار دارد و هنوز نتوانسته به بهبودی کامل دست پیدا کند. آنچه در ادامه میخوانید، بررسی روند اتفاقهایی است که در این یک ماه بر این پرونده گذشته است.
21 روز با واکر، عفونت هم ادامه دارد
صحبتمان از وضعیت سلامتیاش شروع میشود، دراینباره میگوید: «13 روز کلا هیچ حسی در پا نداشتم. در چهاردهمین روز بعد از حادثه، حس پایم همراه با درد شدید، برگشت. بعد از آن 21 روز فقط با واکر میتوانستم راه بروم. تقریبا بعد از یک ماه کمکم شروع به راهرفتن بدون واکر البته فقط در فواصل کوتاه کردم؛ اما به علت بیحسی، درد و ضعف در پا، راهرفتن برایم سخت بود، البته هنوز هم بهراحتی نمیتوانم قدم بردارم. در آزمایش جدیدم مشخص شد عفونت در زخم وجود دارد؛ اما خدا را شکر در آخرین مراجعهام به پزشک متخصص، متوجه شدم خطر آسیب به عصب پا رفع شده و شریان اصلی که در عکسهای اولیه احتمال میرفت آسیب دیده باشد، سالم است و مشکل حرکتیام برطرف خواهد شد».
حداقل 20 میلیون هزینه شخصی کردم
درباره هزینههایی که برای درمان شده میپرسم، پاسخ میدهد: «هر تعویض پانسمان 300 هزار تومان و هر عکسبرداری دو میلیون تومان هزینه داشته است. با یک حساب سرانگشتی با هزینه داروها و ویزیت پزشک باید بگویم تقریبا تابهحال 20 میلیون تومان هزینه کردهام. البته این به غیر از ضرر مالی است که بهواسطه ازکارافتادگیام در این مدت به من وارد شده است».
یک ماه بدون هیچ تماسی
جملهاش را درباره پیگیریهایی که شده، اینگونه آغار میکند: «قرار بود یک مأمور بیاد خونه ازم سؤال بپرسه که نیومد. دقیقا یک ماهه که قرار بوده بیان؛ اما خبری نشد. فقط شش ساعت بعد از حادثه، چند بار از کلانتری تماس گرفتن که من حالم بد بود و نتونستم جواب بدم». او ادامه میدهد: «همسرم خودش چند بار تماس گرفت و پیگیری کرد تا قرار شد یک روز را مشخص کنند تا خودمان مراجعه کنیم».
مجوزی که دیر صادر شد
درباره پیگیریهایی که شده، پاسخ میدهد: «به ما گفتند فیلمهای دوربین مدرسهای را که در خیابان محل حادثه قرار داشت، خودمان بگیریم که چون مجوز نداشتیم. مدرسه با ما همکاری نکرد. درخواست مجوز دادیم و بعد از 18 روز، مجوز به دستمان رسید و توانستیم فیلمها را بگیریم که در فیلمها به علت تاریکی خیابان، چهره و پلاک ماشین ضاربان مشخص نیست و تنها تصویری که قابل رؤیت است، نوع ماشین و تعداد نفراتی است که به من حمله کردند». از او میپرسم همکاری پلیس چطور بود؟ در جواب میگوید: «همکاریای که با ما شد، این بوده که بعد از گذشت یک ماه و با پیگیریهای مکرر همسرم، یک نامه برای گرفتن فیلمهای مرکز ترافیک به ما دادند، تنها امیدمان برای دستگیری ضاربان و تشخیص پلاک ماشین همین فیلمها بود که بعد از مراجعه به مرکز ترافیک متوجه شدیم این فیلمها هر 20 روز یک بار پاک میشوند و متأسفانه به خاطر دیر صادرشدن مجوز، این فیلمها را از دست دادیم». درباره پیگیریهای انجامشده، ادامه میدهد: «فقط یک بار دو هفته بعد از تیراندازی، یک مأمور با همسرم به محل حادثه رفتند تا با همسایهها صحبت کنند؛ اما واقعیت این است که 40 روز گذشته و اگر پیگیریهای همسرم نبود، هیچ کاری صورت نمیگرفت».
صدای 3 تیراندازی، کشف یک پوکه
از ماشینی که در آن تیراندازی شده بود، بازدید نکردند. با گلایه جملهاش را ادامه میدهد: «حتی دنبال پوکه گلوله نگشتند. در پرونده ثبت شده فقط یک بار تیراندازی شده؛ چون یک پوکه پیدا شده است. این در حالی است که شاهدان عینی صدای سه تیراندازی را شنیدند. مگر میشود از محلی که در آن حادثه صورت گرفته، بازدید نکرد؟ شوهرم دراینباره با یک متخصص صحبت کرده و این کارشناس بعد از بازدید ماشین و صحبتهای من تأیید کرد که سه بار تیراندازی انجام شده است. یک تیر به پا برخورد کرده، گلوله دیگر از پشت گردن رد شده و یک گلوله هم شیشه ماشین را شکسته است و البته جای عبور یک گلوله از فرمان ماشین نیز در بازرسی این متخصص، مشخص شد. این کارشناس معتقد بود که با توجه به شرایط تیراندازی احتمال بالا وجود دارد که ضاربان مواد توهمزا مصرف کرده باشند؛ زیرا نوع تیراندازی عاقلانه نبوده است. البته مواردی که این کارشناس اعلام کرده، به دلیل بازرسینکردن ماشین از سوی هیچ نهاد معتبری تأیید نشده است.
تماسها، 40 روز بعد از حادثه
بعد از تقریبا 40 روز از حادثه با ما تماس گرفته شد. از او میخواهم دقیقتر توضیح دهد که میگوید: «منشی با شوهرم 10 مرداد تماس گرفت و اطلاع داد که فردا به دادگاه انقلاب مراجعه کنم، در تاریخ گفته شده مراجعه کردم؛ اما گفتند هنوز ابلاغیه صادر نشده و هفته بعد دوباره مراجعه کنم». در جواب توضیحاتش میپرسم آیا هفته بعد به دادگاه مراجعه کرده است که پاسخ میدهد: «بله، مراجعه کردم و در آنجا از من خواستند گزارش اتفاقات شب تیراندازی را بنویسم. چند سؤال درباره اینکه به کسی مشکوک هستم و آیا صورت فرد ضارب را دیدهام یا نه، پرسیده شد».
اطلاعاتی که داده نشد
در ادامه صحبتمان از نکاتی که توقع داشته از مسئولان بشنود و بعد از طرف وکیل و کارشناسان از آن مطلع شده، میگوید: «انتظار داشتم این نکات را از مأموران بشنوم اما چیزی به من گفته نشد؛ درصورتیکه در صحبت با چند وکیل متوجه شدم با تحویل گواهی بیمارستان، تأیید پزشکی قانونی، ارائه مدارک به دادگاه، داشتن شاهد و درصورتیکه تأیید شود، حادثه به علت خصومت شخصی نبوده، میتوان هزینه درمان و دیه گرفت».