مشارکتهای اجتماعی و مردم
در گستره تاریخ که نگاه میکنیم، بخشی از فرهنگ ما را روابط انسانها و تعامل آنها در زندگی با یکدیگر ایجاد میکند. از روابط کوچکتر در خانواده، تا اهمیت قوموخویش که اندازه خانواده مهم بوده و درِ خانه همسایهها که همیشه روی همدیگر باز بود. همین سه مورد نشان میدهد که مردم همیشه از حال هم خبر داشتند و این خبرداشتن بخش مهمی از فرهنگ ما را شکل داده و این فرهنگ در آموزههای دینیمان به دستگیری از یکدیگر میرسد و امیر مؤمنانی را میشناسیم که شبانه و ناشناس آذوقه جلوی خانه مستمندان میگذاشت و در آیات زیادی در قرآن به انجام امور خیر برای همنوعان تشویق میشویم.
زهرا یاوری، مدیرعامل بنیاد خیریه روشنای امید: در گستره تاریخ که نگاه میکنیم، بخشی از فرهنگ ما را روابط انسانها و تعامل آنها در زندگی با یکدیگر ایجاد میکند. از روابط کوچکتر در خانواده، تا اهمیت قوموخویش که اندازه خانواده مهم بوده و درِ خانه همسایهها که همیشه روی همدیگر باز بود. همین سه مورد نشان میدهد که مردم همیشه از حال هم خبر داشتند و این خبرداشتن بخش مهمی از فرهنگ ما را شکل داده و این فرهنگ در آموزههای دینیمان به دستگیری از یکدیگر میرسد و امیر مؤمنانی را میشناسیم که شبانه و ناشناس آذوقه جلوی خانه مستمندان میگذاشت و در آیات زیادی در قرآن به انجام امور خیر برای همنوعان تشویق میشویم.
فرهنگ مشارکت اجتماعی از همین روابط دور و نزدیک شکل گرفته و حتی میتوانیم بگوییم شکل قدیمیتر آن، از زنان و مطبخها، حرفها و شناختن مشکلات دیگران و آستین بالازدن برای حل آن شروع میشد. بعدتر و با توسعه جوامع، این مشارکت از مطبخها بیرون آمد و وارد کوچهها و بازارها شد. مردها را بهعنوان منابع تأمین مالی وارد گود کرد و جاهایی بهعنوان خیریه شکل گرفت. هرچقدر ما در کشورهای غربی میبینیم برای برگزاری بازارچههایشان برنامهها (ایونت) و رویدادهای متنوع و رنگارنگی برگزار میکنند تا تعداد بیشتر و بیشتری را گرد هم جمع کنند، در ایران برای انجام کار خیر هیچ نیازی حتی به استخاره نبوده و نیست. هرچقدر امور فردی غربیها با معاشرتهای اجتماعیتر گره خورده، امور ما ایرانیها، خانوادگیتر است و برای معاشرتهای اجتماعی تنها دنبال بهانهای مثل انجام کار خیر هستیم. اهمیت مشارکت اجتماعی از همینرو در یک کلمه، ولی با وسعتی بهاندازه اقیانوس و فرهنگی عمیق خلاصه میشود: مردم. مشارکت اجتماعی جایی است که دولتها و حکومتها کنار میایستند و مردم دستبهکار میشوند تا با حس همدلی و همبستگی اصیل خود جامعه را نجات یا ارتقا دهند. خواه این امر در کمکهای مالی به نیازمندی باشد یا برای نجات محیط زیست یا بالابردن سطح آموزشی جامعه و... مهم آن حضور مردم مانند شبکه ارتباطی قوی برای انجام این امر است. هرچقدر میزان مشارکت اجتماعی مردم در جامعه بالاتر باشد، پیوند بین آنها مستحکمتر شده و برای رسیدن به اهداف خود راحتتر میتوانند کنار هم جمع شوند. این مهم است که برعکس ما ایرانیها که به ngo میگوییم «سازمان مردمنهاد »، اصل اصطلاحش «سازمان غیردولتی» میشود.