|

چرا تلویزیون مقاومت می‌کند؛ سیاست یا کج‌سلیقگی

‌کج‌سلیقگی و از‌دست‌دادن مخاطب در تلویزیون، به‌ویژه در برنامه‌های ورزشی، مورد چندان جدیدی نیست. صداوسیما در روزهایی که هزینه‌های گزاف سریال‌سازان کمر این سازمان را خم کرده بود، با تک برنامه «نود» که عادل فردوسی‌پور آن را تهیه و اجرا می‌کرد، به‌تنهایی پرچم مخاطب‌داری را بالا گرفته بود.

چرا تلویزیون مقاومت می‌کند؛ سیاست یا کج‌سلیقگی

‌کج‌سلیقگی و از‌دست‌دادن مخاطب در تلویزیون، به‌ویژه در برنامه‌های ورزشی، مورد چندان جدیدی نیست. صداوسیما در روزهایی که هزینه‌های گزاف سریال‌سازان کمر این سازمان را خم کرده بود، با تک برنامه «نود» که عادل فردوسی‌پور آن را تهیه و اجرا می‌کرد، به‌تنهایی پرچم مخاطب‌داری را بالا گرفته بود. آن برنامه چنان به دل مخاطبان تلویزیون نشسته بود که گویی دوشنبه‌ها بدون آن قرار نیست سه‌شنبه شود؛ ولی در حرکتی انتحاری مدیران جدید شبکه سه، پس از تغییرات انجام‌شده در مدیریت کلی صداوسیما، جلوی پخش «نود» را گرفتند و با محدود‌کردن عادل فردوسی‌پور، رسما او را تا مرز ممنوع‌الکاری پیش بردند. نتیجه قابل پیش‌بینی بود؛ خوش‌خیالی افرادی که تصور می‌کردند با جایگزین‌کردن افرادی که ادای عادل را درمی‌آورند، مخاطب هم جذب می‌شود، خیلی سریع هویدا شد. مخاطبان ورزشی کم و کمتر شدند تا رفته‌رفته جایگزین برنامه «نود» برای قرارگرفتن در رده دهمِ پربیننده‌ترین برنامه تلویزیون هم، به گواه آمار منتشر‌شده، کار سختی داشته باشد. انتقادها درباره چنین شرایطی راه به جایی نبرد؛ مدیران جدید صداوسیما اگرچه با شعار تغییر و احترام به سلیقه مخاطب به رأس کار گماشته شدند؛ ولی عملا با گذشت چند ماه دست‌شان رو شد. در روی همان پاشنه چرخید و ریزش مخاطب شتاب دوچندانی گرفت. از آنجا که بحث در‌این‌باره کلی و ظاهرا هم بی‌فایده است، فقط می‌توان به تداوم کج‌سلیقگی یا شاید سیاست‌زدگی مسئولان امر، در پخش برنامه‌های ورزشی اشاره کرد. موضوع جدید را می‌توان به اتفاقات همین چند روز اخیر ربط داد؛ جایی که با شروع فوتبال در لیگ‌های معتبر اروپایی، پخش زنده این رقابت‌ها دوباره به کنداکتور برگشته است. اگرچه موضوع پخش فوتبال‌های اروپایی از دیرباز مخاطبان خاص خودش را داشته و حتی همین برنامه‌های زنده در بین پربیننده‌ترین‌ها قرار می‌گیرند؛ ولی ظاهرا در این مسیر هم باز «مخاطب» نادیده گرفته می‌شود. برای ورود سریع‌تر به بحث باید سری به ماجرایی زد که در این فصل در لیگ فوتبال عربستان رخ داده است. کشور عربستان به واسطه سرمایه‌گذاری گسترده در حوزه فوتبال، به باشگاه‌های قدرتمند این کشور اجازه داده تا پای بازیکنان بزرگ دنیا را به لیگ این کشور باز کنند. آنها با هزینه‌های زیاد، در شرایطی که شاید تصورش تا سال پیش بسیار سخت بود، ستاره‌های مطرحی را به خدمت گرفته‌اند و قرار است به تعداد آنها بیفزاید. همین حالا کریستیانو رونالدو که پنج توپ طلا در کارنامه دارد، گل سرسبد این جریان است. کریم بنزما، روبرتو فیرمینو، ریاض محرز، کالیدو کولیبالی، انگولو کانته، روبن نِوش و... هم تعداد اندکی از چند جین ستاره‌ای هستند که در همین تابستان راهی لیگ عربستان شدند تا فوتبال در این منطقه را حسابی تغییر دهند. به‌همین‌دلیل کار به جایی کشیده که کمپانی‌های بزرگ دنیا در اروپا و آمریکا برای گرفتن حق پخش تلویزیونی لیگ عربستان به جدال با یکدیگر رفته و همین حالا قرار شده کشورهای متعددی در دنیا، دست‌کم دو بازی در هفته، از لیگ عربستان پخش کنند. دلیلش بسیار واضح است؛ کوچ ستاره‌‌هایی که تا دیروز در اروپا بازی می‌کردند و برای مخاطب جذاب بودند، به عربستان، علاوه بر اینکه حجم تولید مطلب درباره این کشور در رسانه‌های مختلف دنیا را چند برابر کرده، فوتبال این کشور را هم تبدیل به سرگرمی تازه‌ای کرده است. بدیهی است که در چنین شرایطی، بسیاری از علاقه‌مندان به فوتبال در ایران هم منتظر پخش بازی ستاره‌هایی باشند که تا دیروز با پیراهن تیمی بزرگ در اروپا به میدان می‌رفتند؛ ولی امروز به هر دلیلی سر از لیگ عربستان درآورده‌اند. اگرچه هنوز تلویزیون رویکردش درباره پخش بازی‌های لیگ عربستان را صریح اعلام نکرده؛ ولی اتفاقات چند روز اخیر نشان می‌دهد که آنها هم با دوگانگی مهمی دست‌و‌پنجه نرم می‌کنند. اوج این اتفاق که به طور قطع و یقین می‌توان اسمش را بدسلیقگی یا مخالفت با میل مخاطب دانست، مربوط به جدال حساسی است که روز شنبه در فینال رقابت‌های جام باشگاه‌های عربی رخ داد. در آن دیدار، دو غول فوتبال عربستان، یعنی النصر و الهلال به فینال رسیده بودند و بسیاری تصور می‌کردند این دیدار قرار است از طریق شبکه ورزش پخش شود؛ ولی با وجود چنین انتظاری تلویزیون تصمیم گرفت بازی دو تیم نیوکاسل و استونیویلا را پخش کند و از کنار دیدار مهیج دو غول عربستانی عبور کند؛ اتفاقی که باعث کوچ مخاطبان به پلتفرم‌های اینترنتی شد تا بازی را به طور زنده از آنجا تماشا کنند. اگرچه هنوز هم لیگ برتر انگلیس با اختلاف، جذاب‌ترین لیگ فوتبال در دنیاست؛ ولی قاعدتا پخش‌نشدن بازی دو تیم استونیویلا و نیوکاسل که هواداران چندان زیادی در مقایسه با غول‌های انگلیسی، در ایران ندارند، خرده‌ای به جا نمی‌گذاشت. ضمن اینکه تلویزیون در پخش همین لیگ برتر انگلیس نیز همچنان به کارهای نامتعارفی ازجمله پوشاندن لوگوی کانالی که حق‌ پخش را دارد، رو می‌آورد؛ ولی درست در همان زمان مجموعی از ستاره‌های دنیا در قالب دو تیم عربستانی رودرروی یکدیگر قرار گرفته بودند: کریستیانو رونالدو، سادیو مانه، مارسلو بروزوویچ، الکس تی‌یس و سوکوفوفانا در یک سو و کولیبالی، نوش، میلینکوویچ ساویچ و مالکوم در سوی دیگر. این دیدار مهیج سرانجام با درخشش کریس رونالدو به سود النصر به پایان رسید تا این ستاره پرتغالی اولین جامش را با این تیم عربستانی به دست بیاورد؛ ولی سهم مخاطبان تلویزیون از این‌همه هیجان در آن مسابقه، پخش گل رونالدو در آن بازی بود.

واضح است که پخش تمام بازی‌های لیگ عربستان برای مخاطبان ایرانی جذابیتی ندارد؛ ولی اتفاقات رخ‌داده در فوتبال این کشور و حضور ستاره‌های مشهور در دست‌کم چهار تیم از عربستان، پخش بازی تیم‌های مذکور را می‌تواند برای مخاطب ایرانی مورد پسند جلوه دهد. از طرفی، همین تیم‌های عربستانی چند روز دیگر باید در چارچوب رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا مقابل نمایندگان ایران قرار بگیرند که این خود، دلیل قانع‌کننده دیگری برای پخش زنده بازی‌های فوتبال در این کشور است؛ پس علاوه بر سرگرمی، از لحاظ فنی هم پخش تعدادی از این بازی‌ها توجیه‌پذیر است؛ ولی تلویزیون ظاهرا بدون درنظرگرفتن چنین مواردی، اسیر داستان سیاسی و کشمکش‌های موجود در این سطح از روابط با عربستان هم هست. شاید هم در سطح کلی، پذیرش این حجم از پیشرفت در فوتبال عربستان که روزگاری حرفی برای گفتن در آسیا هم نداشت، چه برسد به اینکه بخواهد در دنیا معتبر شود، برای تلویزیون و سیاست‌گذارن حاکم بر این سازمان دشوار باشد. درست است که عربستان به‌تازگی اختلافات سیاسی‌اش با ایران را کنار گذاشته و طرفین تفاهم‌نامه‌ای چندبندی امضا کرده‌اند؛ ولی همچنان کری‌خوانی‌های مرسوم رایج است. درحالی‌که عربستانی‌ها در سال‌های اخیر، زیرساخت‌های ورزشی را به مدرن‌ترین حالت تجهیز کرده و با وجود سختگیری‌های مذهبی در این کشور، سه سالی می‌شود زمینه ورود تماشاگران زن به ورزشگاه را هم فراهم کرده‌اند، در ایران، فقط در یک نمونه، ورزشگاه آزادی نزدیک به شش ماه است سکوهایی شبیه به ویرانه دارد که قرار است «به‌زودی» ترمیم شود. شاید چنین اختلافی، با پخش زنده رقابت‌های فوتبال در عربستان، بیش از گذشته به چشم بیاید که طبیعتا مورد پسند تعدادی از مسئولان تصمیم‌گیرنده در ایران نخواهد بود.