ضرباهنگ، «زن»، ظرف خالی کشورهای مسلمان
جامعه و مردم همواره از قانون جلوتر بودهاند و این قانون بود که در دور سرعت تغییرات به آنها باخته است. «زن» بهعنوان معضل همیشگی کشورهای مسلمان درحالتوسعه در به وجود آوردن نقاط عطف تاریخی-اجتماعی تأثیر بسزایی داشته و دارد. این جنس همواره برای تحقق حقوق خود و رسیدن به برابری، جنگیده است و میجنگد.
فاطمه زارع: جامعه و مردم همواره از قانون جلوتر بودهاند و این قانون بود که در دور سرعت تغییرات به آنها باخته است. «زن» بهعنوان معضل همیشگی کشورهای مسلمان درحالتوسعه در به وجود آوردن نقاط عطف تاریخی-اجتماعی تأثیر بسزایی داشته و دارد. این جنس همواره برای تحقق حقوق خود و رسیدن به برابری، جنگیده است و میجنگد.
کشورهای مختلف به تناسب فرهنگ، قوانین غالب و همچنین سطح خواست زنان در جامعه، تغییراتی در قوانین مربوط به زنان به وجود آوردند. پس تا حدی میتوان چاره این معضل بینالمللی را حداقل در مواردی بومی دانست. اما جمهوری اسلامی تا امروز برای بازاندیشی در این زمینه چه کرده است؟ بهعنوان نماینده اندیشه اسلامی چه سهمی در نظریهپردازیهای مربوط به حقوق زن یا قاعدهگذاریهای حقوقی بینالمللی ذیربط داشته است؟ در تحولات قانونگذاری داخلی تا چه اندازه پویا و بهموقع و اثرگذار در روند تحقق عدالت ظاهر شده است؟ فعالیت نهادهای مدنی و تلاشگران مستقل برای ارتقای حقوق زن تا چه میزان بوده و چه توفیقات و ناکامیهایی داشته است؟ چه برنامههای عملی و کاربردی را برای ارتقای جایگاه انسانی زنان تدوین و عملیاتی کرده؟ نهایتا در قبال روندهای انحرافی و نادرست چه مطالب منطقی و عالمانه و چه تدابیر اثرگذاری را به کار گرفته است تا جامعه بشری را از خطرات این حرکات ناصحیح بازدارد و اجماع بر مسیرهای صحیح و هماهنگ با کرامت انسان را شکل دهد؟
به نقل از دکتر صادق آیینهوند، جایگاه فعلی زنان در جامعه ناشی از نگاهی است که هیچ ارتباطی با اسلام ندارد و چیزی که ما دچارش هستیم، بدفهمی ناشی از تفسیر نادرست نصوص دینی است (نشست زن و معرفت تاریخی؛ دکتر صادق آیینهوند، پدر رشته مطالعات زنان در ایران). ایدئولوژیها عموما راحتتر از آنچه از دور به نظر میرسد، دستمایه سوءاستفاده برخی میشوند و حکمهایی غلط اما با بار ارزشی ذیل لوای آنها راه میافتد. همانطور که آیینهوند میگوید: «ظلم احادیث جعلی به زنان، بیش از ظلم عصر جاهلیت است». چیزی که میتواند ایدئولوژی یا جهانبینی را از انحراف بازدارد، اولا شناخت درست از آن جهانبینی و ثانیا درک عمیق جامعه درگیر آن است. در این چهار دهه تلاشهای بسیاری برای روشنکردن جهانبینی اسلام در مسئله زن شده است. هرچند این تلاشها نتایجی داشته، اما هنوز در برخی از موارد مهم و بنیادین دچار کندی اصلاح قوانین هستیم. نواندیشی دینی در مسائل زنان که با یکی از زیرشاخههای خود تحت عنوان «فمینیسم اسلامی» شناختهشدهتر است، راهکار جدی ایجاد نسبت شفاف و سالم بین زن و فقه است.
شهیندخت مولاوردی، فعال اصلاحطلب حقوق زنان و معاون امور زنان و خانواده در دولت یازدهم، در نشست زن، معرفت تاریخی و اندیشمندان معاصر، دراینباره میگوید: «مسئله گفتمان دینی و مسائل زنان از دغدغههای مهم جریانهای مربوط به احیای اسلامی در سالهای اخیر بوده است. به نظر اسپوزیتو، آنچه در این روند مهم به نظر میرسد، تبیین نسبت سنت با تحول است که در مباحثی مانند «نقش مذهب در سیاست و جامعه» نمود مییابد و یکی از مباحث مهم درباره مناسبات زن و مرد و بهویژه موقعیت و نقش زنان در جامعه بوده است». او درباره رویکرد نواندیشی اینچنین توضیح میدهد: «رویکرد نواندیشی دینی سعی دارد روح زمانه را در اجتهاد در مبانی دخالت دهد. در گذشته زیست مردم ما سنتی بود و به همین دلیل قوانین موجود مورد اعتراض قرار نمیگرفت و وضعیت موجود، مطلوب تلقی میشد. در جامعه ما حدود 50 سال پیش انتقاد چندانی از سوی زنان نسبت به وضعیتشان نمیشد؛ اما به مرور دنیای مدرن تعارضاتی به وجود آورد و اعتراضاتی نسبت به نابرابریهای حقوقی و اجتماعی صورت گرفت. در اینجا شاهد بروز مسئله زن در جهان اسلام هستیم. رویکردی که مدنظر ماست، با نزدیکشدن به روح زمانه سعی میکند با مقایسه زمان حال و گذشته این مسئله را در اجتهاد در مبانی دخالت دهد. اگر این تلاشها به نتیجه برسد، شاهد ثمرات خوبی در حوزه فقهی خواهیم بود که میتواند در برابر چهرهای که از جایگاه زن وجود داشته، چهره درخشانی از زن مسلمان ارائه دهد». مولاوردی نابرابری میان زن و مرد بهعنوان پدیدهای تاریخی و رویکرد نواندیشی را به دنبال سازگاری دین و مدرنیته میداند. او دراینباره میگوید: «ابوزید با بررسی آرای امام محمد غزالی و... نشان میدهد که آنها در دیدگاههای خود بعد اجتماعی زن را نادیده گرفتهاند. این در حالی است که دیدگاه نواندیشی دینی در جهان معاصر معتقد است گوهر دین را باید از تجربه تاریخی اسلام تفکیک کرد و موضع انتقادی و معرفتشناسانه داشت و باب اجتهاد را در این زمینه باز کرد. این جریان، تفسیر عقلانی از دین را پیششرط قوانین عادلانه قلمداد میکند. طرفداران اجتهاد در مبانی، معتقدند در دنیای مدرن میتوانیم زیست دینی داشته باشیم و به غایت اصلی دین نزدیک شویم و دینداری در دنیای مدرن با توجه به سیره عقلانی، هم ممکن و هم مطلوب است. در واقع، این جریان به دنبال سازگاری بین دین و دنیای مدرن است».
پیرو این اندیشه و طرح مسئله نسبت حقوقی و فقهی با زنان گروه اجتماعی روزنامه «شرق» با اندیشمندان این حوزه صحبت کرده است که در این پرونده مجموعه این دیدگاهها را از نظر میگذرانید.