هنرهای جامعهبنیان و رؤیای آرمانشهر
نسبت میان هنر و اجتماع موضوعی است که از دیرباز مطرح بوده و پرسشهای بنیادینی حول این موضوع وجود داشته است: هنر چگونه میتواند از درد و رنجهای مشترک ما بکاهد و جهان ما را به جای بهتری برای زندگیکردن تبدیل کند؟
شرق: نسبت میان هنر و اجتماع موضوعی است که از دیرباز مطرح بوده و پرسشهای بنیادینی حول این موضوع وجود داشته است: هنر چگونه میتواند از درد و رنجهای مشترک ما بکاهد و جهان ما را به جای بهتری برای زندگیکردن تبدیل کند؟ از طریق هنر چگونه میتوان در طرح ملی اجتماعسازی کرد و شبکه همبستگی اجتماعات محلی پدید آورد؟ چه نوع هنری میتواند مسئولان و شهروندان را پیوسته در تعامل مثبت و سازنده با یکدیگر قرار دهد؟ چگونه میتوان الگوهای ارتباطی فاسد و مستبدانه را با هنر دگرگون کرد؟ با کدام شکل از هنر میتوان به دموکراسی فرم مشارکتی داد و مسئولان را به نفع مردم فعال کرد؟ ارتباط تسهیلگرانه و مشارکت خلاق چگونه از طریق هنر تحقق مییابد و در تمامیت جامعه ساری و نهادینه میشود؟ و در نهایت اینکه با چه سازوکاری میتوان هنرهای مردمی و اجتماعبنیان را از گزند انحصارگرایی و تجاریسازی رهانید، آنها را دموکراتیزه کرد و ابزارهای خلق و تولیدشان را به رایگان در اختیار عموم مردم نهاد تا با آنها اجتماعسازی و مشق دموکراسی کنند؟
اینها پرسشهای اصلی مجموعهای با عنوان «هنرهای جامعهبنیان» است که در نشر نو منتشر خواهند شد. کتابهایی که در این مجموعه به مرور منتشر خواهند شد مبتنی بر الگوی یادگیری در عمل هستند و ریشه در اسلوبهای آموزشی عملگرایانه، انتقادی، گفتوگویی و صلحآمیز دارند. در بخشی از مقدمه این مجموعه درباره اهداف انتشار این کتابها آمده: «هنرهای جامعهبنیان با برداشتن مرز میان هنر و زندگی در جهان پرمسئله امروز، به هنر در همه ابعاد آن جنبه کاربردی میدهند، تجربه زیباییشناختی را به امکانی برای مسئلهیابی، مسئلهپردازی و مسئلهگشایی بدل میکنند و به شهروندان تمرین میدهند برای کاستن درد و رنجهای مشترک بر خرد جمعی اتکا کنند. هدف هنرهای جامعهبنیان، رهاسازی انسانها از مناسبات کنترلگرایانه و تمریندادن آنها به روابط تسهیلگرانه، خلاق و تعاملی است. این هنرها، با تکیه بر خصلت میانرشتگی خود، شاخههای مختلف هنری را با حوزههایی چون مطالعات صلح، جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی، مددکاری، عدالت کیفری، آموزشگری، علوم ارتباطات، مدیریت، بهداشت و درمان، محیط زیست و حاکمیت محلی پیوند میدهند».
بر این اساس میتوان گفت که مخاطبان اصلی این مجموعه سیاستمداران، معلمان و مربیان تربیتی، مددکاران، کنشگران فرهنگی، فعالان محیط زیست، درمانگران، رسانهپژوهان، کارشناسان فرهنگی بهزیستی و زندانها، روانپزشکان، مدیران و تسهیلگران سازمانهای مردمنهاد هستند. اولین کتاب این مجموعه که بهتازگی منتشر شده، «تئاتر برای زندگی» نام دارد. این کتاب با عنوان فرعی «هنر و علم در خدمت گفتوگوی اجتماعبنیاد» اثری است نوشته دیوید دایموند که با ترجمه مصطفی ظفرقهرمانینژاد در نشر نو به چاپ رسیده است. نویسنده این کتاب، دیوید دایموند، از کنشگران شناختهشده در حوزه تئاتر کاربردی است. آنطور که مترجم نیز توضیح داده، او در این کتاب به شکلی دقیق و روشمند بین تئاتر شورایی و نظریه سیستمها پیوند ایجاد میکند و مجموعهای از فنون و راهبردهای عملی-نمایشی را برای اجتماعسازی و برای تغییردادن الگوهای ارتباطی ناکارآمد در تمام سطوح، پیشنهاد میدهد. ضمن آنکه این کتاب از نحوه ترویج و تسهیلگری این هنر غافل نیست و به مخاطب میآموزد که چگونه میتوان از طریق تسهیلگری روشمند نمایشهای توانافزا، به توسعه سیاسی-اجتماعی و تقویت روحیه همکاری، همفکری و همافزایی در سطح اجتماعات پرداخت.
دیوید دایموند در این کتاب به موضوع قابل توجه دیگری هم پرداخته و به آموزش نحوه استفاده از فناوری و اینترنت برای اجراهای زنده و تعاملی در سطح ملی و بینالمللی توجه کرده است. «هنر و علم در خدمت گفتوگوی اجتماعبنیاد» بهجز پیشگفتار و پیشدرآمد و پیگفتار و بخش ضمیمه، شامل نه بخش با این عناوین است: یک تاریخچه کوتاه شخصی، تئاتر برای زندگی و رابطه آن با تئاتر سرکوبشدگان، اجتماع زنده، مدارهای بازخورد، هنر تئاتر تعاملی، در فضای کارگاه، همکاری مهم افراد بومی، هشیارسازی گروه و موردپژوهیها. پیشگفتار این کتاب نوشته فریجاف کاپرا است و او در بخشی از مقاله کوتاهش درباره این اثر نوشته که دایموند «در این کتاب با نمونههای فراوانی از بازی و تمرین در کارگاههای آموزشیاش به ما نشان میدهد که چگونه اجتماعات به شیوهای بهتر میتوانند روابطی دوسویه را تجربه کنند، مدارهای بازخورد هدفمند به وجود آورند و از زبان نمادین برای تبیین خود به روشهای تازه بهره گیرند.
تجربههایی که او شرح میدهد به درک عمیقتری از نیروهای پویشزا در اجتماع میانجامند و منجر به تغییر در روابط و رفتار میشوند. آنها در نهایت اجتماعات را توانمند میکنند تا موجب تغییرات سیاسی شوند. نویسنده تأکید میکند که کارگاه آموزشی تئاتر برای زندگی یک کارگاه آموزشی تئاتر است و نه یک جلسه گروهدرمانی. با وجود این مانند هر تئاتر خوب دیگری میتواند ارزش درمانی هم داشته باشد».
«بریزبن» از یوگنی وادالازکین دیگر اثر تازهای است که اخیرا با ترجمه نرگس سنائی در نشر نو منتشر شده است. نویسنده این رمان از نویسندگان و زبانشناسان معاصر روسی است که در سال 1964 متولد شده و در سال 2019 برنده جایزه سولژنتسین شده است. وادالازکین با رمانهای «برگ بو» و «هوانورد» به شهرت رسید. «هوانورد» چند سال پیش با ترجمه زینب یونسی در نشر نیلوفر منتشر شده بود. این رمان به وقایع قرن بیستم مربوط است که به قول نویسنده «شاید هولناکترین بخش تاریخ روسیه باشد.
با اینحال، این رمان درباره تاریخ نیست. جان کلام کتاب، این است که آدمی صرفنظر از وضعیت وحشتناک تاریخی، میتواند انسان بماند. اتفاقات کوچک زندگی شخصی قهرمان داستان، از دگرگونیهای تاریخی که در کتابهای تاریخ میخوانیم، مهمتر جلوه میکند؛ صداها و بوهای کودکی، نوازش مادر، رایحه گیسوان معشوق، بازی نور کمجان خورشید صبحگاهی بر درختان جنگل و همه آنچه هیچ کتاب درسی به آن نمیپردازد. در زمانه عسرت که قهرمان داستان زندگی میکند، دقیقا همین جزئیات کوچک به یاری او میآید و معلوم میشود که این جزئیات کوچک، آنگونه که به نظر میرسند، کوچک و ناچیز نیستند».
«بریزبن» را به نوعی میتوان داستانی درباره آرمانشهر دانست. خود وادالازکین گفته بود که بریزبن نمادی است از رؤیاهای دستنیافتنی و آرمانشهری که در دوردستها و در آن سوی کره زمین جسته میشود اما در حقیقت در درون خود آدمی است.
مترجم کتاب در ابتدای کتاب نوشته که وادالازکین به خاطر اشرافی که بر تاریخ و ادبیات روسیه دارد میداند که چگونه از تکنیک و بوطیقای داستان روس بهره بگیرد و مخاطب را با جهان متنش آشنا کند، و از آنجا که زبانشناس است میداند که چگونه با تکنیکهای زبانشناسانه او را مجذوب نثر و رتوریک اثر کند. شخصیت اصلی این رمان، گلب، نوازندهای است که در جوانی به زبانشناسی رو آورده و شیفته مفهوم چندصدایی باختین شده است اما در نهایت مفهوم چندصدایی را در موسیقی پیدا میکند. بریزبن، آرمانشهری است که قرار است این چندصداییها در آن یکی شوند؛ و این جایی است بسیار دور. چندصدایی و فهم دیگری از مضامینی است که در رمان مورد توجه بوده است. ماجراهای رمان «بریزبن» از دهه 1970 قرن بیستم تا سال 2010 رخ میدهند. ترجمه فارسی این رمان، بهجز یادداشت مترجم، پیشگفتاری هم به قلم یانینا سالداتکینا دارد و او در مقالهاش «بریزبن» را رمانی تراژیک نامیده است.
او میگوید تأکید اصلی در این رمان بر موضوع شکلگیری شخصیت، بیداری خودآگاه، اولین مواجهه با عشق و مرگ، تجربه شهرت و خلاقیت است و تصادفی نیست که تمام قهرمانان برجسته وادالازکین همواره مسیر کودکی تا بلوغ را در مقابل چشمان خوانندگان طی میکنند. خود وادالازکین یادداشتی کوتاه با عنوان «سخن نویسنده با خواننده ایرانی» نوشته که در بخشی از آن میخوانیم: «این کتاب به رؤیاهای انسان نیز میپردازد. یکی از قهرمانان رمان در آرزوی خوشبختی و زندگی شاد است. به نظر او عدم دستیابی به خوشبختی در وطن، مؤید این است که در نقطه خاصی از جهان این خوشبختی در انتظار اوست.
و میبایست نقطهای بسیار دور باشد. قهرمان داستان معتقد است که خوشبختی را در شهر بریزبن، در دورترین قاره یعنی استرالیا، پیدا خواهد کرد. ما همواره تمایل داریم دور از دیار خویش در جستوجوی رؤیاهای خود باشیم اما خوشبختی مؤلفههای زیادی دارد و در چنین مواردی درنوردیدن مکان راهگشا نیست. در حقیقت بریزبن در درون خود ماست». «بریزبن» تاکنون به زبانهای متعددی ترجمه شده و اقتباسهایی نیز از آن صورت گرفته است.