ادای دین «اورکا» به مردمان سیستانوبلوچستان
در طول تاریخ، از میان هنرهای مصور و معاصر دنیا، صنعت سینما یکی از گویاترین و رساترین زبانها برای بیان دردها، رنجها، مسائل، مصائب، قابلیت و قوت ملتها بوده و در خدمت تاریخ و تمدن و فرهنگ بشر نیز همواره پیشرو. همینطور بیشترین تأثیرگذاری را بر جوامع گذاشته است و اثربخشی را نیز.
محمد بلوچزهی
در طول تاریخ، از میان هنرهای مصور و معاصر دنیا، صنعت سینما یکی از گویاترین و رساترین زبانها برای بیان دردها، رنجها، مسائل، مصائب، قابلیت و قوت ملتها بوده و در خدمت تاریخ و تمدن و فرهنگ بشر نیز همواره پیشرو. همینطور بیشترین تأثیرگذاری را بر جوامع گذاشته است و اثربخشی را نیز.
اما افکار عمومی در سیستانوبلوچستان برای سینما و تلویزیون ملی ما همواره تصویری غیر از این را داشته و بر این باور و اعتقاد بوده که سینما و تلویزیون در کملطفی به مردم بلوچ و سیستانی کم نگذاشته و چشم به روی زیباییها بسته و زشتیها و پلشتیها را پررنگ کرده است و برجسته.
ریشه این نوع نگرش و بدبینی محض که فیلمسازان و سینماگران داخلی میل به دیدن روی زیبای فرهنگ غنی و بکر و جغرافیای متکثر و شگفتیساز سیستانوبلوچستان را ندارند و تعمدا سیاهیها، تباهیها، خشونت و ناامنی و قاچاقفروشی را بر صفحه سینما و تلویزیون به نمایش میگذارند، بیشتر از دهه 60 به این سو شکل گرفت.
درست زمانی که فیلمهای اکشن در جامعه ایرانی بیشترین طرفداران و مخاطبان را پیدا کرد و فیلمسازان نیز در قالب این ژانر، تولیدات سینمایی و تلویزیونی خود را با مضامینی مانند قاچاق مواد مخدر، شرارت و گروگانگیری و گروهکهای مسلحانه میساختند. آن زمان در نبود شبکههای اجتماعی و فقدان رسانهای که بتواند صدای نارضایتیهای مردمی حاصل از رویکرد تکبعدی و نیز یکجانبهنگری سینما و تلویزیون را منعکس کند، هرساله بر حجم تولیدات مختلف در این زمینه افزوده میشد، بدون آنکه بر رنج و فقر و درد مبتلابه جامعه محلی گوشهچشمی انداخته شود و این مشکلات و مسائل در کنار آن رویه ناصواب به تصویر کشیده شود.
حال طی سالهای اخیر با گسترش اینترنت و شبکههای اجتماعی، فعالیتهای مدوام کاربران زمینه شناخت و آشنایی بیشتر جامعه هنری را با جامعه محلی موجود در سیستانوبلوچستان فراهم کرد و سبب شکلگیری یک روند تازه در فیلمسازی مبتنی بر جذابیتهای بیشمار فرهنگی، اجتماعی، گردشگری و... شد و از آن پس نسل جدید سینماگر بیشتر راغب شدند، بهجای آن نوع نگاه کلیشهای، رنجها و قابلیتهای مضاعف این مردمان را به تصویر بکشند.
در همین راستا فیلم سینمایی «اورکا» تازهترین اثر ساختهشده نسل جدید فیلمسازی است به کارگردانی «سحر مصیبی»، تهیهکنندگی طهورا ابوالقاسمی، نویسندگی طلا معتضدی و بازیگری ترانه علیدوستی، مهتاب کرامتی، مسعود کرامتی، مهتاب نصیرپور و جمعی از بازیگران محلی. گرچه تصویربرداری بیش از 50 درصد آن در چابهار بلوچستان انجام گرفته و مضمون اصلی فیلم بلوچ و بلوچستان نیست اما فیلمساز توانسته درهمینحال دین سینمایی خود را نسبت به واقعیتهای موجود در سیستانوبلوچستان و فرهنگ غنی مردم بلوچ ادا کند و قابلیتهای انسانی و فرهنگی را به تصویر بکشد و اینگونه جبران مافات سینمایی کند.
«اورکا» قصه واقعی یک دختر شناگر تهرانی است که قصد دارد رکورد گینس را ثبت کند و سپس با موانعی روبهرو خواهد شد است که در سفر به چابهار برای ثبت رکورد یک خانواده بلوچ برای رسیدن به هدفش به کمک او میشتابند.
در سالهای اخیر که فیلمسازان چشم بر واقعیتهای موجود در جامعه متکثر سیستانوبلوچستان باز کردهاند، آنچه از این پس نیازمند دقت و توجه بیشتر خواهد بود، پرهیز از نگاه شتابزده در نگارش فیلمنامهها و متونهای نمایشی است. ضعفی که در اکثر آثار چند سال اخیر تولیدشده درباره سیستانوبلوچستان مشهود است و ضرورت دارد بیشتر به این مهم بها داده شود.
ناآشنایی با فرهنگ بومی، عدم استفاده از نویسندگان محلی، نداشتن پژوهش کافی و مشاور و کارشناس لازم و... سبب شده که فیلمها آنطور که باید و شاید نباشند و نتوانستهاند خردهفرهنگها، آداب و رسوم، اخلاق و مرام و... را در نگارش فیلمنامهها مدنظر قرار دهند تا تولیدات شکلی شعاری و تصنعی به خود نگیرند و آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند. به هر روی، اگر از برخی از ضعفهای فیلمنامهای و کارگردانی بگذریم، در مجموع میتوان گفت «اورکا» فیلمی است در ستایش و معرفی فرهنگ غنی بلوچ که امیدواریم مجوز نمایش و اکران آن هرچه زودتر صادر شود و فرصت تماشای یک فیلم خوب درباره مردم بلوچستان از علاقهمندان به سینما دریغ نشود تا افکار عمومی صادرنشدن جواز اکران آن را در راستای همان نگاه سینماگران که با ساخت فیلم، بلوچ و سیستانیهراسی کردهاند، تلقی نکنند.