روزتلخ شنبه

شرق: شنبه روز بدی بود! صبحش خبر رسید که «آرمیتا گراوند»، دختری که بسیاری او را با نام «دختر مترو» می‌شناختند، جان باخته و دیگر در میان ما نیست. مرگ تلخی که با غمی ماندگار همراه شد. در ۲۸ روز اخیر و بعد از حادثه‌ای که برای آرمیتا در مترو پیش آمده بود، بارها خبرهایی درباره وضعیت او در رسانه‌های رسمی و غیررسمی منتشر شده بود که با این روایت رسمی همراه بود: «دختری که به خاطر نخوردن صبحانه دچار افت فشار شده و از هوش رفته است». نهایتا ساعت ۹:۵۷ صبح روز شنبه ششم آبان خبرگزاری ایرنا در خبری اعلام کرد که آرمیتا گراوند دیگر در میان ما نیست. متن خبر ایرنا که رسانه‌ها در ایران عمدتا آن را منتشر کرده‌اند، به قرار زیر است: «آرمیتا گراوند دختر دانش‌آموز تهرانی که اوایل مهر امسال هنگام عزیمت به مدرسه در ایستگاه مترو میدان شهدا دچار افت فشار و بیهوشی شده بود، پس از به ثمر ننشستن معالجات گسترده پزشکی و 28 روز بستری در بخش مراقب‌های ویژه در گذشت. آرمیتا گراوند صبحگاه ۹ مهر‌ماه گذشته درحالی‌که به همراه دوستان خود قصد ورود به داخل واگن قطار مترو در ایستگاه شهدا را داشت، ناگهان با افت فشار مواجه و با برهم‌خوردن تعادلش، از پشت سر به لبه بیرونی ایستگاه برخورد و مصدوم شد. شدت برخورد به حدی بود که وی برای دقایقی دچار ایست قلبی شد و پس از تلاش امدادی چند نفر از شهروندان، کارکنان مترو و عوامل اورژانس، برای ادامه درمان به نزدیک‌ترین بیمارستان تخصصی اعزام شد. متأسفانه آسیب مغزی وارده به مصدوم باعث شد که وی مدتی را در وضعیت کما سپری کرده و دقایقی پیش فوت کند. بر اساس نظریه رسمی پزشکان آرمیتا گراوند پس از افت ناگهانی فشار خون، دچار سقوط، ضربه به مغز و به دنبال آن تشنج مداوم، کاهش اکسیژن‌رسانی مغزی و ادم مغزی شده است. پس از این حادثه تلخ، پدر و مادر آرمیتا مانند دوستان او خواستار دعا برای بهبودی فرزندشان شدند و بر عدم حاشیه‌سازی برای دخترشان و به دیدن فیلم‌های مترو و بر هم خوردن تعادل آرمیتا و برخورد سرش با سکوی قطار تأکید داشتند. آنها به ایرنا گفتند که آرمیتا ابتدا با کمک دوستانش به خارج از واگن قطار منتقل شد و بعد هم با تماس اورژانس و حضور تکنسین‌های فوریت‌های پزشکی او را به بیمارستان انتقال دادند». مرگ آرمیتا گراوند از آن دست رویدادهایی است که به‌جز همین اطلاعات محدودی که از او در فضای اینترنت وجود دارد مانند سابقه ورزشی‌اش و علاقه‌اش به تکواندو همچنین شیفتگی‌اش به فرهنگ کره‌ای که مثل خیلی از نوجوانان ایرانی به موسیقی و زبان کره‌ای علاقه‌مند بوده و تصویر چندانی هم از دختر ۱۶ساله‌ای که یک روز با لباس مدرسه در مترو روی زمین افتاد، نداریم. کفش‌هایش را دیدیم و روپوش مدرسه‌اش را. اما همین تصاویر بی‌کیفیت از خلال تصویربرداری دوربین مداربسته مترو خاطرش را برای خیلی‌ عزیز کرد و بسیاری منتظر بازگشت او به زندگی بودند. اما چنگال سیری‌ناپذیر مرگ او را به کام خویش کشید.